حشری شدن تو استخر

1391/06/26

سلام اسم من تیناست 21سالمه و تو تهران زندگی میکنم از بچگی داییم سرپرستم بوده چون پدر و مادرم فوت کردن! میخوام داستان اولین سکسمو با پسر داییم براتون تعریف کنم. زن داییم و پسر داییم خارج از کشور زندگی میکردن و من تا اون موقع ندیده بودمشون چون وقتی 3سالم بود داییم از زنش جدا شده بود. وقتی اولین بار پسر داییم دانیال رو تو فرودگاه دیدم خیلی ازش خوشم اومد به نظرم خیلی جذاب و سکسی بود! قرار بود 3ماه پیش ما باشه و بعد برگرده نروژ… دو ماه گذشت و من به هر طریقی شده بود سعی کردم نظر دانیال رو به خودم جلب کنم ولی اون اصلا بهم محل نمیداد باهام کم حرف میزد و بیشتر سرش تو کار خودش بود… تا این که یه روز تصمیم گرفتیم با داییم و دانیال بری باغمون.

نزدیکای شب دور هم نشسته بودیم که گوشیه داییم زنگ خورد که کاری پیش اومده باید بره شرکت. من و دانیال حدود 1ساعت ساکت کنار استخر نشسته بودیم من به اون فکر میکردم ولی نمیدونم اون به چی فکر میکرد!؟ هوا تاریک شده بود و من ناجور تو کف دانیال بودم. بالاخره سکوتو شکستم و گفتم تو نروژ دوست دختر داری؟؟! گفت بهم زدم چطور؟ خندیدم گفتم میخوای تو ایران یه کیو پیدا کنی؟؟ گفت شاید…! به بهونه ی برداشتن گوشیم که کنارش بود رفتم پیشش نشستم گفتم تا الان کسیو انتخاب نکردی؟ گفت اره! نزدیک تر شدم گفتم کیه؟ گفت به تو چه! به شوخی هلش دادم…افتاد تو استخر اول عصبی شد بعد خندید! گفت دستمو بگیر بیام بالا! تا دستشو گرفتم منم کشید تو استخر داشتیم باهم اب بازی میکردیم مثه بچه ها… یهو دانیال در گوشم گفت بازی دوست داری؟ خندیدم گفتم اره! اصلا منظورشو نفهمیده بودم! اونم گفت پس بیا باهات بازی کنم… یه جورایی هل کرده بودم قلبم تند میزد نزدیکش شدم دستشو گذاشت دور کمرم شروع کرد با لبام بازی کردن با زبونش لبامو لیس میزد بعد شرو کرد خوردن گردنمو لیس زدنش همزمان کسمو میمالید هنوز توی استخر بودیم… دانیال گفت بریم بیرون اب بد جوری راست کردم گفتم باشه! با لباساو بدن خیس رفتیم تو اتاق دانیال اروم تاپمو در اورد بعد من تی شرت اونو در اوردم از رو سوتین سینه هامو گاز گرفت بعد اروم بازش کرد وقتی به سینه هام دست زد همه جتم مور مور شد ناجور حشری شده بودم نوک سینه هام سیخ شده بود شروم کرد خوردن سینه هامو مک زدن تو همون حتات کسمو میمالید… شلوارکمو در اورد از رو شرت کسمو لیس میزد داشتم دیوونه میشدم اه میکشیدم شلوار دانیال رو در اوردم اروم شرتشو پایین کشیدمو شروع کردم ساک زدن! دانیال دیگه طاقتش تموم شد منو دمر خوابوند با وازلین کیرشو چرب کرد و اروم کر تو کونم…خیلی درد داشت کلی جیق زدم تنگ بود ولی بهم حال میداد روی کمر خوابیدم پاهامو بردم بالا گفتم این پوزیشنو دوست دارم یکم تلمبه زد بعد گفت کس میخوام… منم گفتم تو جون بخواه! اولین بارم بود و دانیال میخواست پردمو بزنه وقتی شروع کرد از درد جیغ میزدم بعد چند دقیقه به زور تو کردن و اه کشیدنو جیغ زدن من یهو دیدم پتوی زیرم خونیه فهمیدم دانیال پردمو زده دوباره کرد تو و شروع کرد تند تند تلمبه زدن کم کم من به ارگاسم رسیدم دانیال ابشو تو کسم ریخت بعد چند داقه منو خوابوندو کسمو خورد! دیگه واقعا جون نداشتم تکون بخورم کیرشو گذاست لای پام و تا صبح کنار هم خوابیدیم! بهترین سکسم اون شب بعد از اون منو دانیال زیاد باهم سکس داشتیم ولی هیچی شب اول نمیشه 2ماه پیش باز اومد تیران و یه سکس باحال کردیم اما بدون پیشگیری… الان من حامله ام و منتظرم دانیال برگرده ایران دعا کنید زود تر بیاد… ممنون از همتون دوستان که داستانمو خوندین
بوووووووووووووس “تینا”


👍 2
👎 2
229226 👁️


     
برای نظر دادن وارد شوید یا ثبت نام کنید

335042
2012-09-16 21:09:51 +0430 +0430
NA

ببند دهنتو گاگول
دیگه ننویس

0 ❤️

335043
2012-09-16 21:50:41 +0430 +0430
NA

زایع ست که پسری

0 ❤️

335044
2012-09-16 23:04:44 +0430 +0430
NA

يكي دو خط اول خيلي محكم استوار توحس رفته بودي چرايهو شل كردي؟خب نفهم يهوشل كردي كيرم رفت تو كون بچه مردم (كودك درونت باتوپش نمودم) ميدونم مشنگي مادر زادي رستگارهستي آرزويي برات ندارم باشدكه رستگارشوم.

0 ❤️

335045
2012-09-16 23:11:48 +0430 +0430
NA

چه مختصر و مفید گفتی . داستان تعریف کردی جک که نگفتی .مرسی.

0 ❤️

335046
2012-09-16 23:13:46 +0430 +0430

کلی خندیدم…ملت نصفه شبم شهوانی رو ول نمیکنن…بابا شماها خواب ندارین…دمتون گرم…ادمینو ذوق مرگ کردین…
پسر خانم…ایران ونروژ نداره توجقتو/جلق…جلغ/بزن…تو استخروحمام ودست به اب فرقی نداره…دستتو از تو شرتت در بیار بعدش لاطائلات تلاوت کن…دیگه ننویس…دستتو در اوردی…اهاااان .حالا بهتر شد…گمشو تا در کونت نزدم…

0 ❤️

335048
2012-09-16 23:50:09 +0430 +0430
NA

دعا کنیم دانیال بیاد؟
نه جان بابات
باید دعاکنیم که تو شفا پیدا کنی وخوب بشی
و بتونی دیوونه خونه رو ترک کنی وبه زندگی عادی برگردی
ولی شاید وقتی دیگر

0 ❤️

335049
2012-09-17 00:06:02 +0430 +0430

کله آناناسی تابلو هست که پسری .حرومزاده دختر نما

0 ❤️

335050
2012-09-17 00:28:56 +0430 +0430

بد نبود
داستان رو خیلی با عجله تعریف کردی .

0 ❤️

335051
2012-09-17 00:34:59 +0430 +0430

بد نبود
توی کتاب فارسی مگه نخوندی که چشم بینا و گوش شنوا داشته باشیم ؟
مهم نیست که پسری یا دختر . مهم اینه که داستان را به صورت واقعی تعریف کنی .

0 ❤️

335052
2012-09-17 01:48:49 +0430 +0430

فقط يه ضرب المثل بگم برم:
وقتى كون ميدى كس نده!

<ستاد برگزارى همايش علمى در جهت ارتقاء سطح بهداشت عمومى>

0 ❤️

335053
2012-09-17 02:37:53 +0430 +0430
NA

واقعا اجازه دادی پردتو بزنه؟؟؟!!!

0 ❤️

335055
2012-09-17 04:17:44 +0430 +0430

پرده ات رو که زد، حامله ات هم کرد؟
تو از جنده های قرن نوزدهمی

پسرک جلقوز چرا تو استخر جلق میزنی؟
. . .
یه کم بیشتر رو داستان جلقت کار کن که طبیعی به نظر برسه
. . .
بشقاب پرنده تو کونت
اگه گی و سکس با محارم نمینویسی بازم بنویس وگرنه خودم از خجالتت درمیام.

0 ❤️

335056
2012-09-17 04:25:53 +0430 +0430

وای. باو من قلبم ضعیفه. این داستانا چیه؟ این دخترا کجان که فرتی پردشونو میدن به فاک؟
فک کنم نافتو چوپان دروغ گو یا پینوکیو زده.

0 ❤️

335058
2012-09-17 05:18:41 +0430 +0430
NA

نیمده حاملت کرد؟؟؟
داییه کسخل تر از خودتم نفهمید؟؟؟
دیگه ننویس…نروژ تو کونت ننویس…

0 ❤️

335059
2012-09-17 05:46:48 +0430 +0430
NA

این طوری که تو گفتی پرده حمومو نمی زنن کنار. چه برسه به یه دختر باکره (البته اگر باشه!!!)

0 ❤️

335060
2012-09-17 05:48:30 +0430 +0430
NA

متجلق متوهم ننه دوست شده ی کون خاردار
خار های برگ کاکتوس تو ریه هات دیگه ننویس
کیر سندباد تو دهلیز چپت دیگه ننویس

0 ❤️

335062
2012-09-17 06:23:43 +0430 +0430
NA

خـِـفَــه شووو ، مـَجلوق !;-)

0 ❤️

335063
2012-09-17 06:52:07 +0430 +0430
NA

خاک تو سرممممممممممممممممم
وقتی ای داستان و خوندم جلو داداشم اوردم بالا
جون پدرت دیگه ننویس ترخدا جون هر کی دوست داری
داستان واقعی و من میدونم؛
من یه پسر جقی بودم خیلی دوست داشتم داستان بنویسم تا بچه ها فحش بدن و تایتانیک و تو کونم غرق کنن یه روز داشتم جق میزدم که یه داستان تخمی اومد تو سرم و منم با دست جقی و مخ پخی نوشتمش

0 ❤️

335064
2012-09-17 08:19:49 +0430 +0430
NA

کدوم دختری وقتی برای اولین بار پسر داییشو میبینه به جذاب و سکسی بودنش فکر میکنه آخه! کونی! گونی! چونی! خونی! دیگه ننویس برو …

0 ❤️

335065
2012-09-17 09:18:39 +0430 +0430
NA

اخه بچه جقو معلومه یه دستی نوشتی لا اقل یه دور می خوندی حالا یه دستی نوشتی با یه دست هم جق زدی باشه حالا من نمی تونم روحت روشاد کنم بپا دارم توی سایت وگرنه یه چند تا حرف بهت می زدم تا بری گی بشی داداش
یعنی اول تا اخر استمناء که داشتی همین چند تاخط بود

0 ❤️

335066
2012-09-17 12:22:39 +0430 +0430
NA

جنده خانم خيلى خرى كه به همين راحتى دختريت رو دادى
كير تورنادو تو كونت

0 ❤️

335067
2012-09-17 12:45:36 +0430 +0430
NA

افتضاح و 100% خالی بندی بود. لطفا ننویس که سایتو به گند کشیدی
س

0 ❤️

335068
2012-09-17 13:49:57 +0430 +0430
NA

کیر تیاناسوروس رکس تو کونت کونی با این داستانت جلقی خاک بر سر

0 ❤️

335069
2012-09-17 17:04:43 +0430 +0430
NA

آخه چرا کس شر می نویسی.دایی خر بود که شمارا تنها گذاشته.ننویس کیر تو دهن تو و دانیال د

0 ❤️

335070
2012-09-17 20:25:36 +0430 +0430
NA

زبان حال دانیال…
یه شب آن دختر زشت چهره سراغم را گرفت
دست کرد و به آرامی فلانم را گرفت
شلوارش را آورد پایین که بنماید به من
آن نگارستان زیبا آن گلستان و چمن
گفت:این منظر که میبینی یکی باغ گل است
لیک کمبودی که دارد بلبل است…
بلبلم را از قفس آزاد کردم بهر او
پس به نرمی وارد گلزار کردم فرو
ناگهان باران رحمت رو به باریدن گرفت
بلبل نالان درون باغ خوابیدن گرفت!!!
ووووووووو ادامه داستان دختر حامله شد دانیال سر کارش گذاشت!

0 ❤️

335071
2012-09-18 08:16:58 +0430 +0430
NA

“اولین بارم بود و دانیال میخواست پردمو بزنه وقتی شروع کرد از درد جیغ میزدم بعد چند دقیقه به زور تو کردن و اه کشیدنو جیغ زدن من یهو دیدم پتوی زیرم خونیه فهمیدم دانیال پردمو زده”
ریدم تو اون مُخت احمقِ جلقی سرِ جدِّت دیگه ننویس
جنده هم که باشی به همین راحتی نمی‌زاری کسی که بهت محل سگ هم نمیداد پردتو بزنه و حاملت کنه…

0 ❤️

335072
2012-09-18 14:38:45 +0430 +0430
NA

کیر که میدونی چیه؟؟؟؟ :davie: آره :کیر تو کست (اگه دختری) کل تیر برق های کهریزک تو کونت(اگه پسری) …

دوستان چند فحش هم بزارید برا من بمونه خوب .لاشی بازی در نیارید :davie:

0 ❤️

335073
2012-09-18 23:30:07 +0430 +0430
NA

:X
فکر کنم همین کفایتت کنه واقعاً که؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟!!!

0 ❤️

335074
2012-09-19 00:04:12 +0430 +0430
NA

یعنی کامنتاتون آخر با حالهههههه
اصلاً داستانو باید ول کرد کامنتارو خوند
دم همتون گرم.

کیر همتون تو کس ننۀ نویسنده داستان !!!

0 ❤️

335075
2012-09-19 04:17:15 +0430 +0430
NA

مگه آدم میتونه پرده اش رو به همین سادگی به فاک بده کس خل کردی ما رو :Sp

0 ❤️

335079
2012-09-19 04:36:38 +0430 +0430
NA

خدا کنه بیاد بکنت فیلمش رو بذاری رو سایت

0 ❤️

335080
2012-09-19 05:38:48 +0430 +0430
NA

من چی بگم گویا دیر رسیدم بچه ها دونه درشت ها رو چیدن فحش رو عرض میکنم پسره جلقی کون قلمبه کیر تو کونت اخوند با منبر تو کونت ای تو کونت اون تو کونت

0 ❤️

335081
2012-09-19 09:17:14 +0430 +0430
NA

كير كارگردان فيلم موهن باتمام مخلفاتش تو كونت توله‌سگ
بايدمينوشتي كون دادنم تو استخر
ننويس

0 ❤️

335082
2012-09-19 09:30:17 +0430 +0430
NA

كير كارگردان فيلم موهن باتمام مخلفاتش تو كونت توله‌سگ
بايدمينوشتي كوني شدنم تو استخر
ننويس

0 ❤️

335083
2012-09-19 09:55:49 +0430 +0430
NA

عجب خوب میگفت از همین شهوانی یکی پردتو میزد دیگه کسخول

0 ❤️

335084
2012-09-20 03:00:45 +0430 +0430

جند سالته کوجولو؟
پسرک کون فروش!
پمپ بنزین تو کونت منفجر شه!

0 ❤️

335086
2012-10-31 11:39:49 +0330 +0330
NA

حالم بهم خورد
من برا هیچ داستانی نظر نمیدم معمولاً ولی اینقدر ضایع بود که نتونستم

0 ❤️

335087
2012-11-02 06:15:39 +0330 +0330
NA

be hamin sadegi pardamo zado alan hameleam???ye dokhtar age pesari hamelash kone divone mishe to ke dg akhareshii . hadaghal ghashang dorogh begoo az rast ghashangtar

0 ❤️

335088
2012-11-14 19:39:01 +0330 +0330
NA

از آقايان محترم كي حاضره كس خوني را در حالي كه آب كير از آن ميچكد بخورد؟

0 ❤️

335089
2012-12-19 03:24:57 +0330 +0330

کیری تر از این داستان تو عمرم نخونده بودم

0 ❤️

593580
2017-05-04 01:46:06 +0430 +0430

دخترا ببینید من چقد گفتم از پسر داییاتون استفاده کنید

0 ❤️

671194
2018-01-27 22:08:57 +0330 +0330

کسمغز دختر که راست نمیکنه
میخواد ادای دختر دربیاری وسط داستان یهو ننویس بدجوری راست کردم

0 ❤️