سلام من یه پسره 14 ساله ام که واقعا خوشحالی بقیه رو میخواد حتی راضیه زیر بار تحقیر بره ولی کسی ناراحت نشه داستان از اینجا شروع میشه که خانواده عمویم که سه دختر قدونیم قد داره برای تعطیلات عید میان خونمون …راستش من رو بگید خیلی دلم میخواست خوش بگزرونیم.بخواطر همین سوتی های متنوعه و زیاد و حساسی می دادم.دختر بزرگ عموم نامزد داره و زیاد اهل کارای بد نیست.اون با نامزدش یه روز رفتن بیرون که به علت وجود ترافیک دیر رسیده بودن خونه.زن عموم که خیلی حساسه نزدیک یه 60 بار به دخترش زنگ زد.دختر دوم عموم 18 یا 19 سالشه که نمیدونم چی بگم …از بی حجابیش،از بی جنبه گیش،از قرتی بازی هاش از این هر وقت میخواد بره دستشویی مو هاشو سشوار میکشه از اینکه… به قول شاعره از چی بگم? اون از سوتی های من سو استفاده میکرد و تو تمام فامیل پخش میکرد. دختر سوم عموم 14یا15 سالشه.اون ادم مذهبی و با شعوریه ولی پیرو فرمایشات حضرت دختر دومه. عموم از اونجایی که خیلی خوش میل بود یه پسر هم داشت.که هی با رادرم دور بازی های کامپیوتریه.اون 8 سالشه.یه شب بعد از هزاران سوتی از دستی، من رفتم نشستم پیش دختر دوم و سوم .بازی حقیقت یا شجاعت بازیه قشنگیه.نوبت من رسید من حقیقت رو انتخاب کردم قرار شد دختر دوم که بامن راحت تر بود ازم یه سوال بپرسه.اون توی گوشیش به انگلیسی نوشت که جی اف داری?من نمیتونستم دروغ بگم و از دهنم پرید بیرون گفتم:اره .سوال بعد رو من ازش پرسیدم.گفتم تو بی اف داری?اون هم که دیده بود من گفتم اره گفت اره.خب بهتره وارد جزعیات نشیم شب همون وقت وقتی رفتیم تو رختخواب بخوابیم من و اون شده بودیم یه هم درد .اون از من سوال میپرسید من از اون.بعد هم چند تا جک سکسی نمونه براش فرستادم که تا فرا شبش داشت میخندید.خلاصه من از فرداش به فکر سوتی های سکسی بودم.سوتی هایی میدادم در حد تیم ملی.شب اون روز بحث یکی از سوتی های کوچیک دختر عمو دومیم که گفته بود نشونت میدم رو باز کردیم .رسید به جایی که گفت امشب بریم ت و دستشویی بیرونی با هم حال کنیم.من اول ترسیدم که بره لو بده بع د رفتم توی دستشویی داخلی و شروع به فکر کردن کردم اون به من گفته بود اگه تخم داری بیا منم که میخواستم روشو کم کنم گفتم باید برم. بعد فکر کردم با خودم گفتم این هر چه قدر هم احلش باشه در این صورت نیس من قبلا هم از این گول ها خورده بودم و تجربه کردم گفتم من میرم اگه نیومد فوقش با دو تا تیکه کوچیک و دو تا سوتی جمعش میکنم ._من اصلاسکس با فامیل نزدیک رو دوست نداشتم …خلاصه رفتم دستشویی دیدم نیومد برگشتم دیدم پیام داده تو واقعا درباره من چی فکر کردی اون فکر میکرد که من اون رو جنده فرض میکنم.خلاصه دیدم هر طور میشد جمع نشد بعد خودمو لو دادم گفتم تو که به من میگی بی غیرت خودتو چی میگی-اون دختربی حجابی بود و من هم جلوی خودمو میگرفتم و فقط یه چیز میگفتم:بزارین حال کنه
ازتون میخوام رفتار دو تامون رو توصیف کنید. ازتون میخوام منو که بخواط این که داستانم زیاد سکسی نبود متل بقیه داستان ام ببخشید
مرسی که وقت گذاشتید و اینو خوندید. .
نوشته: حقیقت
بچگانه بود، ننویس . . . . . . . . . . . . .
بچه جلقو. بالا رو بخون که نوشته بالای 18 سال. بعد برو تا زمانی که شاشت کف کرد بیا اینجا. شاشیدم تو داستانت. دیگه ننویس.
نظر من نظر دوستانه ROFL
این الان چ داستانی بود؟
ریدم پس کله دختر عموی جندت
اومده تو دسشویی دولت رو دیده خندش گرفته رفته.ههه
ریدم تو کونت…
پفیوس خر…یه ساعت میخونیم هیچی به هیچی…
اغای ادمین قبل از این که یه داستانو تایید کنی…یه دور بخونش…ببین کیر خودت شق میشه…
کیف کردم از سبک عارفانه و وزین و گرانبهایش .به گلستان سعدی و عارف نامه ایرج میرزا میگه زکی ! رفتم به دورانی که با دخترا محلمون خاله بازی و دکتر بازی و شوور همسر بازی می نمودم و هی دقیقه ای یک بار می گفتم مریض شدید و بایست آمپول بهتون بزنم و دودولمو فرو می کردم تو لنگ و پاچشون و به جای چیزا داخلش هم می شاشیدم به همون جاهاشون .اخ که چقد تخمه سگ و ولد زنا بودیم ولش کن آه از نهادم به هوا خاست . یاد اون دوران به خیر . این سایت جنگل مولا شده از هر سن و قماش و حیوونی داره
یا تو معنی سوتی رو نمیدونی ، یا ما در این 30 سال نفهمیدیم سوتی یعنی چی !
در 40 مدلاسیون مختلف از سوتی در ادبیاتت استفاده کردی ! ریییییییییییییییدی !
کیر سعدی تو …
عموجون…
هم حقیقت خوبه هم شجاعت.
برو به بازیت برس.
اینجا واسه شما بد آموزی داره.
میگن بازی کار در مزرعه جدید اومده.
برو بگیر بازی کن تا وقتت پر بشه.
لت وپار
پدرناله ی مادر خراب تو سایت سکسی اومدی خاطره ی کیر شدنت رو مینویسی
ما که ازش سردرنیاوردیم مطمن ام خودتم از من فراتر نیستی
کیریم دوباره شد عیان — دارد برایت یک پیام:
تو که زاده ی کیری ابتری — سر بدر کردی از کس انتری
چه شاید به گاه روی در پگاه — سرم بر سرت مادر خطاه
خواهر مادرتو گراز دیر انزال بگاد بچه کونی !!
مگه داستان فقط باید سکسی باشه خداروشکر یکی پیدا شد از سکس با فامیل بیزار بود دمت گرم
من داستانت را باور کردم. داستان نبود. واقعیت بود. به فحش های آدم های بی جنبه اهمیت نده.
ولی مشخصه که هنوز بچه ای.
بهت پیشنهاد میکنم به درس و مشقت برسی و هفته ای یک بار جلق بزنی نه بیشتر نه کمتر. سایت و عکس و فیلم سکسی زیاد نبین اعتیاد آوره.
اگه زرنگ باشی مخ همین دختر عمو رو میزنی یه حال خوب باش میکنی وگرنه جلق بزن به اندازه بزن شب ها هم ساعت 9 بخواب.
موفق باشی کوچولو.
اورییییییین که با فامیل سکس نمیکنی
زیاد به دل نگیر کل کلم در حد سوتی های معمولی باشه اینا همش میشه خاطره
ریدی با این داستانت کس کش