خاطرi شوهر خاله کثیف
سلام دوستان من نه کونی هستم نه گی
فقط خاطره تلخی برام افتاد گفتم بزار بگم
من الان ۲۷ سالمه تو ایران نیستم ۵ سالی میشه مهاجرت کردم به انگلیس اسمم جاوید
اسم شوهر خاله من امیر که هم شوهر خاله من میشه هم پسر عموی بابام ما تو یکی از شهرستانهای غرب کشور زندگی میکردیم اسم شهر نمیگم .من اون زمان ۱۸ سالم بود و شوهر خالم ۲۷ سال داشت ما تازه خونه ساخته بودیم همیشه خاله من خونه ما بود روزا و شب ها موقع خواب با شوهرش میرفتن خونشون۱ شب خاله من خسته بود و تو خونه ما بودن شام که خوردیم چایی خوردیم شوهر خالم گفت پاشو بریم؟ خالم خیلی خسته که مامانم گفت همین جا بمونید که شوهر خالم قبول نکرد به خالم گفت تو بمون من میرم که خالم ۱ دفعه به من گفت تو باهاش برو تنها نباشه تو صبح خواستی بیای زنگ بزن بگم ۱ چیزی بیار من قبول کردم رفتیم ۲ تا جا کنار هم انداخت امیر ما خوابیدیم حدودا ۱ ساعت بعد دیدم ۱ چیزی به کونم چسبیده دیدم کیر امیر خودم زدم به خواب گفتگو الان بیخیال میشه چند دقیقه گذشت دیدم شلوار منو داره می‌کشه پایین کوشید پایین با کونم بازی میکرد
بعد با کیرم خودم زده بودم به خواب ولی اون میدونست بیدارم یواش یواش کیروشو میزاشت لای پام داشت با سوراخ کونم ور میرفت توف زد به انگشتش داشت فرو میکرد من خودمو صفت کردم نزدیک نیم ساعت باهام ور رفت بعد نیم ساعت خودش ارضا کرد وسط پاهای من رفت اون ور خوابید ازش نفرت پیدا کردم الانم که الان هیچ وقت از یادم نمیره چرا پا نشدم همون لحظه از اون خونه بیا بیرون پشیمونم اگه بد نوشتم ببخشید دوستان
نوشته: جاوید
هه فاااااااک :/
خاطره ی تجاوز این مدلی که میخونم دلم میخواد یدور به اون گاگولی که داستان نوشته تجاوز کنم تا بفهمه تجاوز چیه بعد بیاد کس تفت بده
یارو در مالیش کرده ، چسبونده ؛ با دولش ور رفته ، کرده تو و در اختتام آبشم ریخته لاش بعد آخرش طرف انگار تازه یادش اومده که چی بهش گذشته ه ژست متفکرانه ای به خودش میگیره ؛ به افق خیره میشه و میگه
“اییش ازش بدم اومد”
:|
بالاخره توی کونی به خود کفایی رسیدم داریم صادر میکنیم
آخه شما همونجور بی واکنش خوابیدی بغل طرف…
بعد آخرش فهمیدی ازش نفرت داری و اینا…؟!..در هر صورت تجاوز بده…متاسفم…:(
چرا پا نشدی؟ خوب معلومه ابنه ای جان دوس داشتی بکنتت دیگه. یه جورائی لذت میبردی از کیر وسط پات
سلام کونی خان
میدونی چرا پا نشدی از خونه بیای بیرون.چون کونت این اجازه رو بهت نمیداد.و خوشش اومده بود.و در اینجا ی ضرب المثل قدیمیه که میگه.
کونی که خارش میکنه.
خودش سفارش میکنه
داداش این کجاش تجاوز بود ؟ تجاوز یعنی اینکه طرف بزور بکنه . تو حرکتی نکردی …اونم فکر کرده تو راضی هستی.
این جریان واقعی باشه یا نه باید قبول کرد که این نوع تجاوز در کودکی یا نوجوانی برای خیلیا اتفاق افتاده ولی شما در سنی بودی که میتونستی مقاومت کنی و آبروی طرف رو ببری
البته بیشتر وقتا شخص مورد تجاوز از آبروی خودش و اینکه ممکنه اتفاق بدی بیفته چیزی نمیگه و برای همینه که عده ای در اثر لذتی که در اون لحظه میبرن و در صورت تکرار به مفعول بودن گرایش پیدا میکنن و این با گی بودن فرق داره
حالا شما که مفعول نشدی و بخاطر آبروت مجبور شدی سکوت کنی پس فراموشش کن
خوب بود داستان رو با جزییات میگفتی و حس لذت بردن رو القا میکردی چون ملت اینجا میان که داستان سکسی بخونن نه اینکه برای سرنوشت دیگران اشک بریزن
اوووووو همچین نفرین میکنی تو هیچی نگفتی اونم کرده داداش گلم شل بگیر امروز تو به یکی میدی فردا هم یکی به تو میده
اشکالی نداره رفیق ، لعنت به اون آدم کثیف . تو تقصیری نداشتی که ، پس برا چی ناراحتی ؟! تازه اونم که نتونسته . میدونم ناراحتی ، خدایی ناراحت شدم . اما بیخیال ، زندگی ادامه داره ، برو زندگی کن و سعی کن دیگه بهش فکر نکنی .
نظرات جدید داستان‌ها
- قشنگ بود
- باز یه متوهم دیگه که نه سربازی رفته نه عقل درست حسابی داره ،...
- دخترا که داستان مینویسم....خوبه پسرا همه جقی هستن چرا/؟...
- عالی بود دوست عزیز بازم بنویس
- عالی بود نوش جونتون لذت ببرید
- باز یه جقی موقع داستان نوشتن آبش اومد و ادامه نداد ...
- کسشر
- چه داستاااااان جذابی بازم بنویس لطفاااالل...
- منم با ی زن شوهردار بودم روقت میکردمش میگفتم بریزم تو کوصت م...
- لیسیدن خیلی حال میده خوش بحال امین...
- ننویس
- هیچوقت دوست ندارم اینجا ف ش بدم ولی ک س ننت پیام نوشتی ...
- بد نبود 😀
- خیلی خوب بودش
- بیمار روحی
- نه دیگه اولاش خوب اومدی آخرش تر زدی به مطلب کیری که کرده بود...
داستان‌های تازه
- ساعت یازده و نیم (۲)
- زهرا زن متاهل که زن منم شد (۱)
- روانی از قفس پرید (۱)
- هپی ماساژ
- کوس لیسی خانومم توسط نفر سوم
- سه آغوش برای پسری که زن بود
- کردن سمیه همکلاسی محجبه
- ما سه نفر (۱)
- عشق در صف نانوایی
- لز کردن پریا
- سکس با صاحبکار
- دوران نامزدی حنانه
- سکس یا انتقام
- 24ساعت فقط سکس وسکس
- آپاندیس زن داداش
- کون دادنم به سن پایین (۲)
- خاطرات پراکنده محسن
- کون دیدم کونی شدم
- باران
- یه مهمون ویژه
- آیدا و حسی تازه
ادم با یبار دادن کونی نمیشه پسرم