خاطرات جناب بکن

1397/05/26

مقدمه: این داستان کاملا واقعی میباشد و هرکس هم بگه واقعی نیست ، اونجاش
هشدار: این داستان برای افراد بیماران قلبی ، بانوان باردار ، و انواع بیماری های خطرناک توصیه میشود و کلا هیچ محدوده سنی هم نداره
من جناب بُکُن هستم . من از بدو تولد شروع به سکس کردن کرده ام . میخوام داستان سکسم رو از بدو تولد تا به الان برای شما بگم:
وقتی متولد شدم…
تا چشم به جهان گشودم ، چشمم به پرستاری زیبا خورد ، در همان لحظه کیر بیست سانتی متری ام راست شد و پرستار را لخت کردم و به هفت روش سمورایی پرستار را گاییدم ، وقتی پرستار داشت ارضا میشد دستش رو روی ملافه ی روی تخت میکشید و فریاد میزد " اوه یس ، اوه یس "
وقتی شش ماهه بودم …
روزی مامانم کار داشت و منو به دست یه پرستاربچه سپرد ، آن زمان که شش ماه داشتم ، وقتی روی پای پرستارم دراز کشیده بودم ، چشمم به ممه های هشتادوپنج او خورد ، ناگهان کیر سی سانتی متری ام راست شد و با یک حرکت نینجایی پریدم روی ممه ی پرستارم و شروع به لیسیدن ممه هایش شدم ، پرستار که از شدت حشریت من به جنون رسیده بود فریاد میزد " اوووف بخورش " در همان حین مای بی بی ام را باز کردم و کیرم را تا ته بر کون او فرو کردم و محکم تلمبه زدم ، اما هر چقدر تلمبه میزدم آبم نمیامد آخه اون زمان هنوز آب نداشتم ، خلاصه خسته شدم و پرستارم به ارضا رسید ، در حال ارضا بود که فریاد میزد "
اوه کُمان بِی بِی ، فاک می " (کاندوم اون زمان ما نبود واس همین پلاستیک کشیدم دور کیرم)
وقتی دو ساله بودم…
روزی دختر همسایه که 10 سالش بود آمد تا با من بازی کند ، در اتاقم بود که ناگهان تصمیم گرفت پیرآهنش رو بیرون بیاره و راحت باشه ، در همان حین من حشری شدم ، کیر چهل سانتی ام راست شد و مای بی بی ام را پاره کرد ، دختر ده ساله که از شدت حشریت من ذوق میکرد ، فورا بدون هیچ تردیدی آمد و کیرم را خورد و فریاد میزد " اووووم … یسسس " در همین حین مادر دختر آمد توی اتاقم ، تا چشمش به ساک زدن دخترش خورد ، آن هم حشری شد ، در را قفل کرد و آمد و کسش را خوردم و هر دوی آنها را تا حد مرگ گاییدم ، آنها فریاد میزدند “اوه یس ، اوه فاک می ، اوه کُمان بی بی ایتس وری هات” ، من اولین سکس اف ام اف
را در سن دو سالگی تجربه کردم
وقتی هفت ساله بودم …
در آن زمان تازه مدرسه میرفتم ، یک خانم معلم داشتیم خیلی سکسی بود ، یک روز که در گوشه ی مدرسه نشسته بودم او آمد کنارم و من هم از فرصت استفاده کردم و از روی شلوار پایش را مالیدم ، اون 40 سال داشت ، حشری شد و او را در دستشویی مدرسه کردم و او از شدت لذت سکس با یک پسر 7 ساله فریاد میزد " جوووون منو بُکُن جناب بُکُن " ، تا پایان سال تحصیلی در آن مدرسه من هرروز معلمان آن مدرسه را میکردم حتی گاهی معلمان مدارس دیگر را نیز میکردم ، حتی گاهی در جلسات آموزش و پرورش شرکت میکردم و تمام آن ها را میکردم
وقتی دوازده ساله بودم…
یک روز دوستم را دعوت کردم به خونه تا اون کلاغی که سیگار میکشه رو نشونش بدم ، کسی خونمون نبود ، تا خم شد تا زیر تختم را ببیند از فرصت استفاده کردم و شلوارشو کشیدم پایین ، کمی توف بر سر کیرم نود سانتی متری ام زدم ، بعدش کاندوم زدم (الان یه سریا تو کامنت میگن کاندوم بزن) و کیرمو تا ته کردم تو کونش و تا ساعت ها تلمبه زدم ، نزدیک بود آبم بیاید که ناگهان او گوزید و تمام حس گی پرید ، به همین دلیل کاندوم رو درآوردم و کیرم رو کردم تو حلقش و آبم رو با فشار ریختم توی دهنش تا دیگه نگوزه
وقتی پانزده ساله بودم…
وقتی پونزده سالم بود مارو بردن از طرف مدرسه برای جشن تکلیف ، موقع شروع همه چیز خوب بود ، موقع خروج از سالن ، من درب ورودی وایسادم و هرکس میخواست خارج بشه یبار کیرمو میکردم تو کونش ، البته کاندوم زده بودم قابل توجه کامنتای کاندومی ، در آن روز من رکورد کون کردن در گینس را ثبت کردم
وقتی هجده سالم بودم…
توی اون سن ، به دلیل اینکه بنده جناب بُکُن بودم و کیر یک متر و ده سانتی متری داشتم ، سیصد و شصت و پنج تا دوست دختر داشتم و به صورت پنج وعده در روز اونهارو میکردم ، اصلا هم کمرم نمیشکست ، آبمم تموم نمیشد ، تخمامم درد نمیگرفت ، چرا؟ چون من جناب بُکُن بودم.
وقتی بیست ساله بودم…
یه پیرمرد داشت تو خیابون رد میشد ، اونم گرفتم کردم
و ادامه ی عمر من…
من جناب بُکُن بودم و هستم ، الان کیرم یک متر و هشتاد و پنج سانتی متر هست ، همه ی دنیا رو کردم و هیچیم هم نشده ، همشون هم راحت بهم حال دادن و هیچکس شکایتی نکرده ، همه چیز ارومه ، در ادامه ی عمر هم من نیز هفتصد بز کوهی ، نهصد پشه ی عقیم رو کردم ، شش میلیارد نفر پسر و دختر رو کردم و در حال حاضر در حال قرارداد با شرکت های پورن برای آموزش به پورن استارهای اونها میباشم
“برگرفته از داستان های ارسالی توسط کاربران شهوانی و چکیده ای از فیلم های جم تی وی”
"با تشکر از اینکه این مزخرفات رو خوندید ، هم واس خنده نوشتم ، هم واس اینکه به عزیزانی که داستان سکسی مینویسن بگیم “انقدر کس شعر ننویسید”
“اگر غلط املایی بود یا نثرش قدیم و جدید قاطی شد بیخیال شید چون بهش توجه زیادی نکردم”

نوشته: جادوگرسفید


👍 5
👎 13
15183 👁️


     
برای نظر دادن وارد شوید یا ثبت نام کنید

711257
2018-08-17 20:48:17 +0430 +0430

وقتی در شکم مامانت بودی چی می کردی؟ جا گذاشتی این قسمت

0 ❤️

711261
2018-08-17 21:00:56 +0430 +0430

ادمین

0 ❤️

711296
2018-08-17 21:42:59 +0430 +0430

چه بگویم والا…

0 ❤️

711339
2018-08-17 23:05:05 +0430 +0430

اگر دستم به اونی که به شما گفته استعداد طنز نویسی داری میرسید کاری باهاش میکردم که داوطلبانه جاشو با تمام دخترای داستان شما عوض کنه!!!

3 ❤️

711362
2018-08-18 02:56:44 +0430 +0430

ریدی عزیز ریدی

لایک شاه ایکس

1 ❤️

711377
2018-08-18 05:08:22 +0430 +0430

تازه فهمیدم دلیل تحریم های ترامپ چیه ، نگو از توی دیوث دلخوری داشته ، انتر

0 ❤️

711402
2018-08-18 06:39:49 +0430 +0430

چی بگم دلیل از یه لبخند بعد از خوندن داستان طنز

0 ❤️

711414
2018-08-18 07:59:47 +0430 +0430

کیرم دهنت جناب بکن:) کلی خندیدم مرسی

0 ❤️

711786
2018-08-19 11:41:02 +0430 +0430

جادوگر چی شده؟
صدات چرا در نمیاد،
پاشو یه دفاعی بکن،
بی انصافیه طنزت اونقدرا هم بد نیست.
معنی دار بود.

1 ❤️

711787
2018-08-19 11:42:48 +0430 +0430

ههههه عااالی بود حال کردم ههههه

0 ❤️

711881
2018-08-19 19:45:08 +0430 +0430

تیکه هات جالب بود.خب پس لایکت میکنم.یکی هست که خیلی دوست دارم شخصیت و نوشته هاشو اما نمیدونم چرا با اینکه آخر خاطراتت( به قول خودت گفتی ) خطتو مشخص کردی مخالفت کرد.

0 ❤️

712219
2018-08-21 10:36:08 +0430 +0430

کصنمک (dash)

0 ❤️