خاطرات دبيرستان - مترو

1393/03/04

دخترا معمولا تجربه دستمالی شدن تو جاهای عمومی رو زیاد دارند. منم چون هیکل ظریفی داشتم، می ترسیدم اعتراض کنم و همیشه تحمل می کردم یا سعی می کردم یه گوشه دور از دسترس بایستم. اون روز هم آخر واگن مترو، توی سه گوش وایساده بودم و پشتمم به دیوار چسبونده بودم که هم از دست درازی دور باشه و هم یکم گرم بشم. توی ایستگاه که رسیدیم واگن مترو کاملا پر شد. از اون روزهای شلوغ! 10-15 تا پسر دبیرستانی سوار شدند و همگی اومدند سمت من ایستادند. واگن جوری پرشد که در مترو به زور بسته می شد. منم اون ته گیر افتاده بودم و کاری نمی تونستم بکنم. تازه از دبیرستان می اومدم خسته و یخ زده! هدفونم رو گذاشتم تا حواسم پرت بشه و بتونم استرسم رو کمتر کنم. تو حال خودم بودم که چیز گرمی رو روی رونم احساس کردم. بله فشار جمعیت یه آقا پسری رو از جمع پسرهای دبیرستانی از بغل به من چسبونده بود! یه نگاهی کردم و یه پسر خوشگل و ناز با چشمهای رنگی رو کنارم دیدم. نمی دونم دلم براش سوخت یا یک حس تازه رو کشف کردم که چیزی نگفتم. اونم این حرکت منو به حساب رضایت گذاشت و دستش رو هم به باسنم رسوند. قلبم با سرعت 200 تا می زد! هم می ترسیدم کسی ببینه هم نمی خواستم دستشو برداره. برای اولین بار از این کار لذت بردم! آقا پسرمونم مشغول بررسی همه زوایای باسن من بود. دستشو بالا آورده بود و می خواست از بالای شلوارم وارد منطقه ممنوعه بشه. منم دل رو زدم به دریا و دکمه شلوارمو باز کردم. اونم دستش رو راحت داخل شورتم حرکت داد و به سوراخ پشتم رسید. شهوت و ترس داغم کرده بود. نفس نفس می زدم. نوک انگشتش رو داخل بدنم حس می کردم. مثل این بود که این انگشت، یه دکمه رو تو بدن منو فشار داده باشه. دکمه ای برای روشن کردن یه حس جدید. حسی که داشتم ولی جدی گرفته نشده بود. دردی با لذت زیاد. می خواستم فریاد بزنم نوک انگشت کمه، همه انگشتتو می خوام. همه بدنتو می خوام. همه وجودتو می خوام. صدای گوینده مترو ایستگاه بعدی رو اعلام کرد. پایان یک لذت کوتاه. با پیاده شدن مسافرها، همه چیز به سرعت به حالت اول برگشت. مثل اجرای یه فیلم از آخر به اول. البته با کمی تفاوت. یه دکمه باز زیر مانتو، یه شرت خیس و یه شماره تلفن در جیب شلوارم.

نوشته: NegarN


👍 8
👎 2
147966 👁️


     
برای نظر دادن وارد شوید یا ثبت نام کنید

419036
2014-05-25 02:04:35 +0430 +0430
NA

بد نیود میشه گفت واقعیت داستان خوب بود

0 ❤️

419038
2014-05-25 02:19:11 +0430 +0430

‏‎ ‎روحیه گرفتم ! تا حالا فقط دستمالی میکردم تو مترو از فردا کاندم و اسپری می برم ;)

1 ❤️

419039
2014-05-25 02:52:48 +0430 +0430
NA

اخه چرا؟

0 ❤️

419040
2014-05-25 02:57:43 +0430 +0430
NA

khob bod on kon to baray kir 20 santi man khobe

0 ❤️

419041
2014-05-25 03:01:04 +0430 +0430
NA

movafagh bashi

0 ❤️

419042
2014-05-25 04:10:46 +0430 +0430
NA

بدك نبود و از دخترا بيشتر از اينها توقع داشتم خودشونو نگهدارند

0 ❤️

419043
2014-05-25 04:28:40 +0430 +0430
NA

آخرین بار که تو مترو دستمالی شدم پارسال بود که لپ پسره رو کبود کردم بخدا
هیچوقت یادم نمیره

0 ❤️

419044
2014-05-25 05:16:52 +0430 +0430
NA

خسته نباشی جنده خانوم!ایشالا قسمت بشه تو مترو یه کس حسابی بدی!هرکی انگولیت کرد اگه از قیافش خوشت اومد هیچی نگو حالا زشت که بو تو که میخاری بازار برات بخارونه جنده صلواتی!!bad :-! :! :-~ ;-~ :(~ +(~ =(~ :bad

1 ❤️

419045
2014-05-25 05:56:09 +0430 +0430
NA

اگه واقعا اینقدر ترس و استرس داشتی میرفتی تو واگن خانوما

1 ❤️

419046
2014-05-25 06:24:08 +0430 +0430

متن خوبی بود ::: خوشم اومد

0 ❤️

419047
2014-05-25 06:31:55 +0430 +0430
NA

اس ام اس قشنگی بود

0 ❤️

419048
2014-05-25 07:58:51 +0430 +0430
NA

نويسنده عزيز مثل اينكه شما داستان سكسی رو سر در سايت نديدين! اين داستان جنبه ی فان هم داشت تازه! و اينكه ظاهرا سن تو حتی قانونی هم نيست!

0 ❤️

419049
2014-05-25 08:04:24 +0430 +0430
NA

قشنگ بود من گزاشتم تو وبلاگم

0 ❤️

419050
2014-05-25 08:33:19 +0430 +0430
NA

برو دافی ،برو جنه،برو کس خول، برو کم کس شعر بفرست کجای اس مس بده تا بیام هنون جا به جا نوک انگشت تا ساعد کنم تو

0 ❤️

419052
2014-05-25 09:16:28 +0430 +0430

بدک نبود حداقل خوب نوشتی
خوب بعدش میگفتی شماره رو زنگیدی بهش و ادامه ماجرارو

0 ❤️

419053
2014-05-25 09:23:49 +0430 +0430
NA

از نظر نگارش خوب بود. موفق باشید

0 ❤️

419054
2014-05-25 09:53:52 +0430 +0430
NA

چطوری دست کرد تو شورتت که کسی متوجه نشد؟؟؟؟؟؟؟؟؟خوی نبود زیاد…

0 ❤️

419056
2014-05-25 09:58:24 +0430 +0430
NA

خوب بود اگه خواستی میتونم یه سکس خوب باهات بکنم

0 ❤️

419058
2014-05-25 11:11:17 +0430 +0430
NA

دمت گرم جالب بود … 9198826417

0 ❤️

419059
2014-05-25 12:44:23 +0430 +0430
NA

اورين ركورد نظر دهنده ها براي يه داستان شكست!!!اورين اورين

0 ❤️

419060
2014-05-25 12:49:02 +0430 +0430
NA

داستان کوتاه وجالبی بود

0 ❤️

419061
2014-05-25 13:08:53 +0430 +0430

تنگ بازى درنيار.دفعه اول داخل مترو دست تو کص و کونت کرد؟تاکونت به خارش نيفته هيچ کس انگولکت نميکنه.

0 ❤️

419062
2014-05-25 13:13:19 +0430 +0430
NA

نه انصافا خوب بود بچه ها خیلی گیرین ها

0 ❤️

419063
2014-05-25 14:30:14 +0430 +0430
NA

بگو از اول جنده بودی و خودتو خلاص کن

0 ❤️

419064
2014-05-25 15:04:44 +0430 +0430

دروغی بیش نبود

0 ❤️

419065
2014-05-25 16:40:35 +0430 +0430
NA

نوک انگشتش رو داخل بدنم حس می کردم.!! مثل این بود که این انگشت، یه دکمه رو تو بدن منو فشار داده باشه :D دکمه ای برای روشن کردن یه حس جدید.?? حسی که داشتم ولی جدی گرفته نشده بود :O دردی با لذت زیاد. می خواستم فریاد بزنم نوک انگشت کمه!!! همه انگشتتو می خوام. همه بدنتو می خوام. همه وجودتو می خوام. صدای گوینده مترو ایستگاه بعدی رو اعلام کرد. پایان :D خوب شد ایسگاه بعدیرو اعلام کرده وگرنه کل متر هم کفاف نمیداد:D

0 ❤️

419066
2014-05-25 17:34:41 +0430 +0430
NA

Milad n 24 عالي بود حسابي خنديدم

0 ❤️

419067
2014-05-25 17:44:38 +0430 +0430
NA

دوست دارم کیرم رو آروم کنم تو سوراخ کونت

اگر میخوای بهم بگو

0 ❤️

419068
2014-05-25 19:20:03 +0430 +0430
NA

هیچی مثه لاس خشکه نمیشه. خوشبحال پسره

0 ❤️

419069
2014-05-25 19:44:35 +0430 +0430
NA

و اما ادامه داستان :
بعد از 2-3 ماه پدر پسر دایی دختر عمه ناتنی برادرزاده دوست بابام فوت شد همه رفتن من موندم به بهانه درس خوندن کونم میخارید خاروندم یاد مترو افتادم خیس شدم داشتم شلوار عوض میکردم وختی اتفاقی همون شلوار رو دوباره پوشیدم دیدم شماره همون پسره تو جیبمه زنگ زدم بهش گفتم ساعت 2 بیا حالا هی منتظر باش تا ساعت 2 بشه نمیشد که آخرش عقربه ساعت رو کشیدم و شد 2 بعد زنگ خونه رو زدن جواب دادم گفتم بیا طبقه 4 تا اون بیاد بالا دستام میلرزید دل تو دلم نبود درو که باز کردم غافلگیر شدم یهو همون کثافطا 15 نفری ریختن تو منم از خدا خواسته یکی یکی بغلشون کردم و 10 دقیقه از هر کدومشون لب گرفتم و رفتم آشپزخونه پدرم در اومد تا 15 تا شربت آلبالو ردیف کردم و دادم خوردن بعد پسره شربت رو که خورد اومد جلو منم کسم خیس شده بود اون داشت سینمو میمالید 14 نفر بقیه هم داشتن آب کس منو از رو زمین جمع میکردن خلاصه لخت شدیم و کیرشو گذاشت دم سوراخ کونم که کسم حسابی خیس هم بودا !!! ولی بیشرف کیر خیلی کلفتی داشت منم که تنگ !!! وازلین زد به کیرش که چه عرض کنم میل باستانی بود یه فشار و دیدم دارم میسوزم و خون اومد اولش درد داشت ولی بعد کلی حال کردم بقیه هم که یکی سوراخ کس و دو نفر سوراخ کون یکی لاپایی و یکی لاپستونی و دوتا تو سوراخ گوش و دو تا سوراخ دماغ و دوتا . . . خلاصه بدنم لرزید فهمید ارضا شدم بساطو جمع کردن رفتن بعد اون 600-700 باری سکس کردم همینطوری گروپ !! الانم با 15 تاشون نامزد کردیم .
dash1 DASH WALL
dash1 DASH WALL
dash1 DASH WALL

1 ❤️

419070
2014-05-25 20:53:45 +0430 +0430
NA

اگه خوشت نمیومد میرفتی تو واگن بانوان عزیزم.

0 ❤️

419071
2014-05-26 02:41:03 +0430 +0430
NA

کسم دهن ادم دروغگو

0 ❤️

419072
2014-05-26 02:41:39 +0430 +0430
NA

کسشعر محض…م تو عقدت.

0 ❤️

419073
2014-05-26 03:45:10 +0430 +0430
NA
small_1 (5).jpg
0 ❤️

419075
2014-05-26 05:38:16 +0430 +0430
NA

ما مترو نداریم ):

0 ❤️

419076
2014-05-26 06:20:25 +0430 +0430
NA

کمی تا قسمتی تخیلی

0 ❤️

419077
2014-05-27 08:35:40 +0430 +0430

ممنون از نظرهای موافق و مخالف .

0 ❤️

419078
2014-05-30 05:11:39 +0430 +0430

نمیدونم چرا ولی خوشم اومد ازداستانت.

0 ❤️

419079
2014-06-13 09:43:30 +0430 +0430
NA

تهش چرااحساسی شدی…

0 ❤️

419080
2014-06-14 07:31:18 +0430 +0430
NA

از سادگیش و خودمونی تعریف کردنت خوشم اومد :*

0 ❤️

419081
2014-06-14 08:36:52 +0430 +0430
NA

خیلی جالب بود برای منم تو مترو از این اتفاق افتاده البته طرف کامل بهم چسبوند طوری که سیخی کیرش رو حس کردم

0 ❤️

419082
2014-08-21 03:44:36 +0430 +0430
NA

ba pishinei ke man az nazaratet tu tapikaye digaran dashtam jaleb bud … ;)

0 ❤️

419083
2014-12-11 23:56:47 +0330 +0330

یه کیر سیخ که از من باشه هم تو کونت جا موند بگی دفه بعد یادت نره

0 ❤️

559798
2016-10-09 05:59:59 +0330 +0330

عالی بود خیری حشری شدم اخ تجربه ای که چند بار داشتم

0 ❤️

654100
2017-09-24 18:37:57 +0330 +0330

شاعر ميگه كه

يه شرته خيسو،دستمالي و پرسه هاي شهوتانه
زل ميزنم به،دكمه ي بازت،دست توي شلوار ميبرم من بي بهانه

(با ريتم حامد همايون بخونيد)

0 ❤️

928476
2023-05-17 15:08:38 +0330 +0330

❤️ 😍

0 ❤️


نظرات جدید داستان‌ها