خاطرات شمال محاله یادم بره

1397/10/22

سال ۹۰ بود تو یه گروه واتس آپ باهم آشنا شدیم
ازم ده سالی بزرگتر بود و تازه از شوهرش طلاق گرفته بود
منم به درد دل هاش گوش میکردم و دل داریش میدادم
کم کم صمیمی تر شدیم و سکس چت و سکس تل میکردیم
تا حالا زنی به هاتی اون ندیده بودم جوری از پشت تلفن اه و ناله میکرد که دست به جق نشده آبم میومد
من اراک بودم و اون رشت
یه ۶ ماهی گذشت و بشدت وابسته ام شده بود
گیر داد بیا پیشم میخام ببینمت و ول کنم نبود
خودمم بدم نمیومد برم هم یه آب و هوایی عوض کنم هم یه سکس توپ داشته باشم
کارامو ردیف کردم و بهش گفتم اخر هفته میام پیشت
اونم خوشحال شد و گفت فقط باید دخترم رو این چند روز به یه بهونه بسپارم به مادرم که راحت باشیم
نزدیک رشت بودم که بهش زنگ زدم
ادرس داد که بیا فلان جا میام دنبالت
منم از اتوبوس پیاده شدم همون جایی که گفته بود
بعد از چند دقیقه جلو پام ترمز کرد و سوار ماشینش شدم
یه چرخی تو شهر زدیم و جلو یه رستوران ایستاد ، ناهار خوردیم و رفتیم خونه
تو مسیر هی دستشو میگرفتم و رونشو میمالیدم
اونم هی میگفت شیطونی نکن ولی گوش من بدهکار نبود و کار خودمو میکردم
نزدیک آپارتمانش که شدیم سر خیابون پیادم کرد
گفت من میرم در باز میذارم بیا طبقه سه
رفتم داخل و سریع خودم رسوندم طبقه سوم
در رو باز کردم رفتم توی خونه
صداش کردم گفت بشین میام
منم تا اومد بیاد لباسم عوض کردم و لباس راحتی پوشیدم
نشستم روی مبل تا بیاد
بعد از چند دقیقه اومدش
واقعا محشر شده بود
یه تاپ چسبون قرمز با شلوار سفید نازک که شورتش پیدا بود
ارایش دیوانه کننده و موهای سشوار کشیده
تا اومد یه جووووووون گفتم
خندید
گفتمش بابا میذاشتی برسم بعد اینجور دلبری میکردی
رفت تو آشپزخونه چیزی بیاره گفتمش نمیخاد بیا بشین پیشم بیرون تا خرخره خوردیم
اومد بشینه کنارم دستش گرفتم نشوندمش روی پام
عجب عطری زده بود
یه دستم گذاشتم رو پهلوش و با دست دیگه صورتش رو نوازش میکردم
خودش ول کرد تو بغلم و روم لم داد
یه نیم ساعتی تو همین حالت حرف زدیم و از دلتنگ بودنش گفت از اینکه چقد دوست داشته ببینه منو و …
دیگه واقعا طاقت نداشتم با این ارایش و عطر و لباس بیشتر از این نمیتونستم تحمل کنم
خیره شدم به لباش
با دست فکش رو گرفتم و لبم گذاشتم رو لباش
اونم دستش کرد تو موهام و همراهیم میکرد
بعد از یه مدت طولانی سرم اوردم عقب و گفتمش رو تخت یا همینجا
گفت رو تخت
بغلش کردم و راه افتادیم سمت اتاق خواب
خابوندمش روی تخت و رفتم کنارش
همین طور که زیر گلو و لاله گوشش رو زبون میزدم دستم بردم زیر لباسش و شکم و پهلوش رو میمالیدم
تاپش رو از تنش در اوردم و مشغول بوسیدن و لیس زدن شکمش شدم
از نافش شروع کردم تا رسیدم به سینه هاش
لای سینه هاشو یه لیس زدم یه اه کشید
سوتینش رو از تنش در اوردم
سینه هاشو اول کمی مالیدم بعد یکی رو کردم دهنم
با دستمم سینه دیگشو میمالیدم
اونم اه و ناله میکرد و چنگ میزد تو موهام
سرم بردم لای سینه هاشو و زبون کشیدم
بعد از خوردن سینه هاش اومدم پایین
از روی شلوار کسشو دست کشیدم
شلوار و شورتش از پاش در اوردم
کسش پف کرده بود و حسابی خیس شده بود
دور کسشو زبون کشیدم اه و نالش دوباره در اومد
چوچولشو کردم دهنم و مک زدم
انگشتمم کردم تو کسش
همزمان با زبون زدن چوچولش
انگشتمم تو کسش عقب و جلو میکردم
تو کسش داغ بود و تنگ
انگار نه انگار بچه زاییده
لبه ها کسشو با لبام میکشیدم و با زبون لیس میزدم
با دست سرمو هی به کسش فشار میداد و ناله میکرد
یکم دیگه کسشو خوردم که گفت بسه کیر میخام
اومد روم و شلوار و شورتم از پام در اورد
کیرم گرفت دستش و یکم مالید
بعدم کرد دهنش
یکم ساک زد پاشد نشست
کیرم گذاشت جلو کسش و نشست روش
بالا و پایین میشد رو کیرم
منم سینه هاشو گرفتم و میمالیدم
خم شد روم و لبامو میخورد
منم شروع کردم تو کسش تلمبه زدن
لبامو ول کرد و سرش گذاشت رو سینم
سرعت تلمبه زدنم بیشتر کردم
بلند اه و ناله میکرد
یهو بازو هامو چنگ زد و لرزید
اه و نالش به جیغ تبدیل شد
بعد کمی تو بغلم ولو شد
یکم تو همین حالت موند بعد پاشد از روم
کنارم دراز کشید و گفت بکن تو هم ارضا بشی
منم به پهلو شدم و کیرم کردم تو کسش
بعد از چند دقیقه ارضا شدم
کیرم در اوردم آبم ریختم لای پاش
دستمال از کنار تخت برداشتم
لای پاشو تمیز کردم
چرخید سمتم چند دقیقه ای تو بغل هم دراز کشیدیم
بعد ازم تشکر کرد و گفت بعد از چند سال زندگی زناشویی از معدود سکس هایی بود که کامل ارضا شدم و بهم چسبید
سه روز پیشش بودم و چندین بار دیگه هم سکس کردیم
اگر خوشتون اومد بگید اونا رو هم بنویسم.

نوشته: Narsis


👍 2
👎 5
22701 👁️


     
برای نظر دادن وارد شوید یا ثبت نام کنید

741031
2019-01-12 21:12:39 +0330 +0330

بسیار کسشعر گونه بسی لذت بردیم

0 ❤️

741032
2019-01-12 21:13:34 +0330 +0330

پایه های تمدن یونان رو به لرزه درآوردی با اسمت

1 ❤️

741068
2019-01-12 23:15:12 +0330 +0330

بده بكنيم خودت رو كونى

0 ❤️

741091
2019-01-13 04:31:02 +0330 +0330

ضعیف بود جای تمرین داره!!!

0 ❤️

741106
2019-01-13 07:02:55 +0330 +0330

خوش به حالت

0 ❤️

741120
2019-01-13 09:47:01 +0330 +0330

۹۰ مگه واتسپ بود؟

0 ❤️

741141
2019-01-13 12:06:54 +0330 +0330
NA

چون اراکی هستی میکوبم لایکو نوشششش جونت بشه گوشت بچسبه اون کیر کلفتتتتت

1 ❤️

741158
2019-01-13 15:06:08 +0330 +0330

بچه اراک‌پرچم بااا

1 ❤️

741170
2019-01-13 17:32:25 +0330 +0330

خوب شروع شد خوب ادامه دادی آخر سر هم یهو کردی توش ریدی به داستان پشمک خان

0 ❤️

741266
2019-01-14 00:47:16 +0330 +0330

هی میگم نظر ندم نمیشه نظر میدم اکانتمو مسدود میکنن آخه ایقد کسشعر هم میشه گفت پاشد نشست کیرمو تنظیم کرد جلو کسش نشست روش خوبه تمرین کنی میتونی بنویسی چجور کونتو گاییدن

0 ❤️

741387
2019-01-14 19:07:51 +0330 +0330

یکی هم باشه منو ببره شمال یه دل سیر بهش حال بدم.اون دیگه واقعا محاله یادش بره

0 ❤️