من از وقتی فهمیدم بازیگر های فیلم های پورن هم پول می گیرن و هم سکس می کنند تصمیم گرفتم تو ایران 24 ساعته کون بدم و پول جمع کنم برای رفتن به آمریکا. با خودم گفتم یک سال اینجا کون می دم بجاش تا آخر عمر تو آمریکا کص می کنم و حقوق می گیرم. به قول معروف یک سال می خورم کیر و تره صد سال می خورم ممه و کره. یک سال بالاخره تموم شد و من کیر روزگار رو از کونم درآوردم و از غار اومدم بیرون که دیگه برم آمریکا. همین که رفتم به شهر پشمام ریخت. حال اصحاب کهف رو داشتم قیمت ها صد برابر شده بودند به تاول کونم نگاه کردم گفتم دادش فقط یک سال دیگه تحمل کن. آقا ما دوباره یک سال کیر روزگار رو تو کونمون کردیم تا بالاخره پول سفر به آمریکا جور شد. منم که گی انگلیسی بلد نبودم نمی دونستم الان چطوری باید با پانتومیم به این آمریکایی ها بفهمونم من می خام تو فیلماتون بازی کنم و کص بکنم. نکنه اشتباهی فکر کنن که من می خام بهشون کون بدم. از اونجای که من به دموکراسی اعتقاد دارم یک نظرسنجی بین کیرم و پشمای کیرم و تخم چپ کیرم و تخم راست کیرم و قسمت بریده شده کیرم که تو ختنه کردن از دستش دادم و کونم برگزار کردم. همه با ریسک کردن و اجرا پانتومیم موافق بودن جز کونم. از اولم می دونستم این کون من شورشی هست و جز اعضا بدن من نیست. می خواستم اعدامش کنم که پشمام ( رئیس قوه قضائیه بدنم) ازم خواهش کرد این بار کون رو ببخشم. تو فکر اعدام کردن یا نکردن بودم که یک آهنگ ایرانی تو گوشم بخش شد گوشمو که تیز تر کردم دیده همه آمریکایی ها دارن فارسی حرف می زنن نگو که تو این چند سال انقد مسئولین پول های ایران و دزدیدنو اومدن آمریکا زاد و ولد کردن تموم آمریکایی ها ایرانی شدن.
رفتم دم شرکت پورن به کارمندش گفتم من چطور می تونم بازیگر فیلم های شرکت شما بشم؟ گفت باید تخم کدو رو بخوری. گفتم ایول کشور به این می گن هم بهت کص می دن هم پول هم تخم کدو دیگه چی بهتر از این تخم کدو کجاست که بریم بخوریم. اتاق تخم کدو رو بهم نشون داد. رفتم تو دیدم یه مرده تو اتاق نشسته گفتم: تخم کدو کجاست؟
گفت خودم هستم. خندم گرفت که این مسئولین حتی فارسی درست حرف زدنم نتونستن به آمریکایی ها یاد بدن. همین طور که داشتم می خندیدم دیدم بغل میزش یک تابلو زده نوشته (کدو MR) تازه فهمیدم قضیه چیه. (خب اینجا های داستان که +18 می شه رو دوست ندارم بنویسم که زود تر برسیم به سکس من با خانوم کامیلا😍)
بالاخره روزی که هر شب وعده شو به کیرم می دادم رسید منو بردن تو اتاق گریم. گریمور لباس ها و شلوارم رو درآورد و به کارگردان گفت گریم تموم شد کارگردانم بهش 500 دلار داد. ناموسا این آمریکایی ها کصخلن به جا اینکه 500 دلار می دادی گریمور شلوارم رو دربیاره 10 دلار می دادی به من هم شلوار خودمو درمی آوردم هم کامیلا. فیلم نامه نویس اومد فیلنامه رو برا ما تعریف کرد. فیلم نامش اینطوری بود که مثلا کامیلا داره چیپس می خوره بعد یه تیکش می افته رو سینش. من میام و یک گاز به چیپس و سینه هاش می زنمو بعد با هم سکس می کنیم کونی با این کصشعری که نوشت 1000 دلار از کارگردان گرفت.
رفتیم برا ضبط فیلم یک شیشه بزرگ گذاشتن بین منو کامیلا گفتم ببخشید من بازیگرم بدلکار که نیستم باسر شیشه رو بشکونم برا یک ممه خوردن گفت: اصلا فیلم پورن این طوری نیست. تو از این ور شیشه می خوری اون اونور شیشست بعدا با کامپیوتر شیشه بینش رو در میاریم. گفتم :دروغ گفتم بدلکاری بلدم خودم شیشه رو میشکونم گفت: نه اصلا خبری از ممه خوردن نیست. یکم فکر کردم با خودم اصلا به درک مهم نیست با پولی که از بازیگری می گیرم کص می کنم. گفتم بهشون: دادش قبوله فقط اون چیپسو بیار این ور شیشه که من حداقل برا خوردن اون حشری شم و خوب بازی کنم. گفت:به حرفام دقت نمی کنی اینجا از این حرفا خبری نیست نمی تونی چیپس بخوری بعدا با کامپیوتر درستش می کنیم. تو دلم گفت: یک یکتون رو.
بعد از این که بازی تو این فیلم کیری تموم شد. رفتم که پولم رو ازشون بگیرم کارگردان بهم یک دلار داد گفت این دستمزد شما معادل با قیمت یک خیار در آمریکا. گفتم: کونی فقط یک دلار. اصلا چرا حقوق من باید با خیار یکی باشه بعد اون وقت حقوق کامیلا میلیون دلاری باشه و تازه بهش چیپسم بدین گفت: فیلم قبلی کامیلا که خود ارضایی با خیار بود 160 هزار تا بازدید خورد این فیلمم 160 هزار تا پس حقوق تو با یک خیار باید مساوی باشه. گفتم: یعنی چی چرا بین زنا و مردا فرق می زارین پس شعار برابری زن و مرد چی می شه. دیدم یک قرآن روی میزش هست دستم رو گذاشتم روی قرآن گفتم بخدا قسم اون 160 هزار نفر بازدید کننده طرفدارهای منو خیار بودن اصلا تو یک فیلم مشترک بین منو خیار بساز اگه 320 هزار تا بازدید نگرفت. اونم گفتم دیگه چون اسم خدا رو وسط آوردی نمی تونم پیشنهادت رو رد کنم. خدایا از ماحرکت از تو برکت. کصکش یه جوری می گه از ما حرکت انگار قراره خیار رو تو کون این کونن نه منه بیچاره. وای نکنه این بنده خوب خدا باشه و دعاش مستجاب شه خیاره برکت پیدا کنه کونم رو پاره کنه.
رفتیم برا ضبط گریمور اومد منو لخت کرد و دلارهاشو از کارگردان گرفت. فیلم نامه نویس اومد گفت متن این جوریه که مثلا تو خیلی حشری می شه خیاری می کنی تو کونت آه آه می کنی. گفتم ناموسا دمت گرم اگه تو نبودی من اشتباهی خیار رو نمک می زدم می خوردم بعد ملچ ملوچ می کردم آخه کصخل این متنه تو نوشتی. برو اون شیشه رو بیار که دیگه فیلم رو شروع کنیم. کارگردان گفت نه خیار نمی تونه با شیشه بازی کنه. جلو شیشه همه احساساتش رو از دست میده.خیار حتما باید با دست های خودش کونتو لمس کنه. گفتم اگه اینجوریه من اصلا بازی نمی کنم. یارو خندید گفت نمی تونی تو قسم خوردی. تو گوشیم گشتم سریع شماره مرجع تقلیدمو پیدا کردم بهش زنگ زدم گفتم راه حلی داره که آدم قسمش رو بشکونه. گفت آره می شه ولی پشت تلفن نمی شه گفت شما شب جمعه بیا تو اتوبوس تیم ملی آخوندا اونجا بهت راه حل ها رو یاد می دم.بین دوراهی مولا و خیار همون خیار رو انتخاب کردم. کونو شل کردم که خیارو بذارن توش. اولا لایو 100 هزار تا تماشاگر داشت بعد که یکم بیشتر خیار رو فرو کردن شدن 200 هزار بعد 300 بعد 400 بعد 800. فیلنامه نویس می خواست بازم فرو کنه ولی دیگه خیاری وجود نداشت خیار رفت توم.بعد تموم شدن فیلم گشاد گشاد رفتم پیش کارگردان گفتم حالا که تمام رکورد ها رو شکوندم دستمزد منو بده برم. گفت: خیار کجاست؟ گفتم تو بدنم. گفت:خوردیش. گفتم آخه چرا خیاری رو که تو کونم بوده رو بخورم. گفت: برای انتقام. دیدم حرفش منطقیه گفتم این همکارتون خیار رو تا ته کرده توم. خندید گفت یعنی الان خیار توته؟ روی میز رو نگاه کردم دیدم یه پوست موز اونجا اوفتاده گفتم موز رو تو خوردی؟ گفت:آره گفتم: پس الان موز توته؟ عصبانی شد گفت تو که معروف ترین بازیگر شرکت منو کردی تو کونت و دیگه درش نیاوردی به جا دادن خسارت از من دستمزد می خای؟ گفتم:اون نقش اول فیلم بود یا من اصلا یک خیار دیگه بذار جای اون خیار کی می فهمه. کارگردان گریه کرد و نصیحت کنان گفت: مردم اونو نمیشناسن ولی من که اونو میشناسم.من هیچ وقت نمی تونم به مردم دروغ بگم تازه این رو هم بدون نقش اول فیلم همیشه فاعل هست تو که مفعول هستی نقش دومی. گفتم:کص کش تو مسلمون نیستی. کل فیلم سکس منو کامیلا دروغ بود بعد می گی نمی تونم دروغ بگم. اینو که گفتم عصبانی شد جانی رو خبر کرد گفت یا اعتراف می کنی که ما مسلمونیم یا کیر جانی رو می کنیم تو حلقت. فضا نفس گیر و ترسناک شده بود شُرشُر عرق می ریختم با چشمم یکی از قطرات عرق رو دنبال کردم که فرود اومد رو سر کیر جانی. یافتم یافتم یافتم بهشون گفتم اگه شما مسلمونید پس چرا کیر جانی ختنه نیست. جانی گفت: توی یک ظهر داغ تابستانی می خواستیم کیرم رو ختنه کنیم ولی چاقو ها از کار افتادن و در همون لحظه دو کون هندونه ای از آسمان نازل شد و خدا گفت به جای قاچ زدن کیر این دو هندونه تگری رو قاچ کنین بزنین به بدن. گفتم: کص نگو بابا ما تو ایران این داستانو خوندیم این داستان حضرت اسماعیله تازه قضیه ختنه و کون نازل شده رو که کلا اشتباه گفتی. گوسفند نازل شد نه کون. رفت مدارکش رو اورد و ثابت کرد که اسماعیل خودشه. گفتم: کیر تو ایران که همه داستانا را سانسور می کنن. آخه من چرا از خودم نپرسیدم خدای مهربون چرا باید یک گوسفند نازل کنه. معلوم بود که خدای مهربون کون نازل می کنه برای بندهاش. وای من چقد برا اسماعیل الکی غصه خوردم.یارو نه تنها که ختنه نشد و دو کون تگری هم بر بدن زد تازه باعث شد کیر من و پدرم و پدر بزرگم ختنه بشه باید به حال کیر بیچاره خودم غصه می خوردم. جانی گفت: این حرفا رو ولش دهن رو باز کن. گفتم من مشکلی ندارم فقط گاز می گیرما تو که با گاز گرفتن مشکلی نداری. خندید و کیر رو گذاشتم دهنم. تازه فهمیدم چرا تخصص گوش و حلق و بینی رو باهم تو یک درس به پزشکا یاد می دن. جانی کصکش تو بدنم مار بازی راه انداخته بود و کیری که تو دهنم گذاشته بود و از گوشم در می‌آورد و با دقت بدون اینکه سر کیرش به ابتدا کیر که تو دهنم بود بخوره اونو از سوراخ بینیم رد می کرد. تو اون بل بشو دیدم کیر خودم شق شد اولش ناراحت شدم که چرا کیرم انقدر بی غیرته و با گاهیده شدن خودم شق می شه ولی وقتی اون عظمت و بزرگی رو دیدم بخشیدمشو و خداروشکر کردم و با خودم گفت ما کوچیکا خدامون بزرگه. جانی با ریتم من اومدو بیت بعد رو خودش خوند. گفت:کیرتو مثل کیر خواننده های کی پاپ تو همش ور میری باهاش تو خواب مثل یک کوری که دولشو اشتباه می گیره با کیره عمو. بعد اینکه یکم به حرفای جانی فکر کردم فهمیدم اون کیر با عظمت ادامه کیر جانی بود که از راه گوشم نفوذ کرده بود و از کونم در اومده بود و من اشتباه فکر می کردم که کیر منه. گفتم چجوری از گوش به کون رسیدی. این یک کشف جدید تو علم پزشکیه. یعنی از این به بعد باید بگیم متخصص گوش و حلق و بینی و کون. وای خدا قراره معروف شیم. از فردا من می شم تیتر یک اخبار ایران. متخصص ایرانی راه جدیدی در بدن انسان کشف کرد. جانی گفت فقط راه جدید کشف نکردیم و یک بی راهه هم کشف کردیم به کیرت نگاه کن می فهمی. سرمو پایین کردم که کیرمو ببینم دیدم چیزی نیست گفتم کیرم کو؟. گفت نکته علمیش همینه دیگه ما تونستیم یک بی راهه تو بدن انسان کشف کنیم که معلوم نیست کجا هست. گفتم کیرم تو علم و تخصص کیر منو برگردون. گفت :نمی تونی کیرت رو تو علم و تخصص کنی اون کیره رو لولو برد. بعدشم گفت : این جدایی به نفع هردوتون هست حداقل یه چند روزی دیگه جق نمی زنی. بعد از چند روز جانی اومد و گفت یک رمز مخفی یاد گرفتم شاید با گفتنش در بیراهه بدنت بازشه. بعدم گفت سسمی باز شو سسمی بازشو. هر بار که این جمله رو می گفت کونم گشاد تر می شد گشاد گشاد گشاد تر گفتم دیگه نگو. گفت: باشه فقط این آخرین بار رو بگم. گفت:سسمی باز شو ضربدر333 بعدم داد زد یا ابلفضل و سنگر گرفت.
پایان قسمت اول.

ادامه...

نوشته: ممل