سلام.من حمید هستم الان 35 سالمه.متاهلم … حدود 4 سال پیش یکی از بچه های فامیل زنم که خیلی ازم کوچیکتره خونمون بود و باهم تو تعمیر پمپ آب کمکم میکرد قضیه داستان سکس رو اونجا واز تو گوشیش خوندم . تازه فهمیدم هر وقت بیکارتو گوگل میچرخم میشه چی کارا کرد بگذریم … همه این چیزایی که تو داستانا میگن نمی شه گفت دروغه چون خودمم تجربه کردم وقت شد همه جورشو من تجربه کردم .اول راهنمایی بودم یکی از همسایه هامون همکلاسیم بود خیلی تنها بودیم توخونه مون میرفیم و میومدیم تا اینکه یه بار همون دوستم که اسمش امیر هست به بهانه های جور واجور سر صحبت سکس و کیرشو باز کرد ازم خواست که دستشو بذاره تو شلوارم و منو لمس کنه منم که بوق بوم از هیچ چی سر در نمی اوردم گفتم باشه فکر کردم یه جور بازیه وخلاصه کم کم و تو چند روز دیگه تونست با دراوردن لباسم کیرمو ببینه و خیلی حس وحالشو برام تعریف کنه منم که نم نم داشتم عادت میکردم که یه جور حس جالبی بهم دس میده منم گفتم امیر فقط تو؟ بذار منم مثل خودت درس کنم خلاصه این شد که عصرا که با هم بودیم ودرس و بازی مون با هم بود دیگه شده بود دستمالی کیر همدیگه همین جور چند سالی گذشت تا اینکه دیگه وقتی به دبیرستان رسیدیم اومدیم تو شهر اینم بگم بچه روستا بودیم و وقتی اومدیم شهر دیگه تنها بودیم فقط خونوادمون هر هفته بهمون سر میزدن وبرامون خرید میکردن و… تا اینکه اولین شبی که موقعیت جور شد و تونستم امیر رو تعارف کنم مهمونم شه رسید یه شب پاییزی بود یه غذای حاضری درس کردم و گفتم که دیر وقته نمی تونیم صبح بیدار شیم بهتره بخوابیم . حالا میدونم اونم مثل منه یه جورایی دل دل میزنه که چی کار کنیم… خلاصه رفتیم تو رخت خواب اطاق رو هم با نور کم و ملایم روشن گذاشتیم گرم صحبت که بودیم من یواش یواش لباسمو دراوردم و رگشتم طرفش که حرفمونو به طرف سکس برگردونیم .تو چند دقیقهگفتم امیر میتونم کیرتو دس بزنم گفت منو تو که با هم راحتیم چرا تعارف میکنی هر کاری رو من شرو کردم اونم با من کرد زودتر ازاون چیزی که فکرشو میکردم داغ شدیم و ازم خواست این بار اون شرو کنه اخه همش هر دومون مثل هم بودیم من اونو میکردم و اونم منو…گفتم باشه مهمونمی نمی تونم بگم نه… خلاصه اینکه امیر بازی با منو شرو کرد و هر حالتی که خواست منو گایید البته فقط از رو کونم هنوز کونم باز نبود تا اینکه گرمای اب کیرشو رو کونم حس کردم یه کیر چاق و توپل اما متوسط من کیرم از مال اون درازتر بود و لاغرتر یه تخم گنده و اویزونم دارم که امیر دوسش داشت باهاش بازی میکرد و خوش بود . کون دادنم به امیر همونجور موند تا اینکه منم رفتم خونشون اما تنها نبود مامانشم بغلش خواب بود من همش فکر اینو میکردم امنشب من مهمونشم پس نو بت منه که بکنمش وقتی خوابید باهاش لاس زدم و با بدنش ور میرفتم و وقتی دیگه کیرم سیخ شده بود دس کردم تو شلوارش و با کون و کیرش بازی میکردم که امیر یهوو از خواب بیدار شد منم واسه اینکه ببینم چی کار میکنه خودمو زدم به خواب اما بیچاره فکر کرد خواب دیده یا شاید هم از ترس اسنکه مامانش بفهمه بیی خیالش شد. قضیه چند سالی گذشت ما همش با هم بودیم و سکسمون تکراری شد و بیمزه دوری درس و دانشگاه باعث شد فقط خاطرات بمونه اما الان که همش تو فکرشم و حتی شماره شو دارم نمی دونم چجوری از ش بخوام که دوباره شرو کنیم اونم الان که من خودمو باز کردم و منتظر کیر واقعی هستم…منتظر داستانام باشین که چجوری کونمو باز کردم و الانم که زن دارم حداقل هفته ای سه چهار بار خودم خودمو میگام که از سکس با زنم بهم بیشتر خوش میگذره…

نوشته:‌ حمید