سلام اسم من ارش 21سالمه
قد180 وزن 70 پوست سفید با موهای بلند خرمایی
داستانی ک میخوام براتون تعریف کنم داستان اولین بار کون دادنمه و امیدوارم خوشتون بیاد…
تا جایی ک یادمه همیشه دوستداشتم بدونم کون دادن چ حسی میده برای همینم از 14,15سالگی همش با سوراخم ور میرفتمم
اول مداد یا خودکار میکردم توش بعد شد خیار هویچ و اخرشم ک دیگه ی بادمجون درشت و دراز سیاه رو تو کونم میکردم:)
شاید خیالتون با خودتون بگید چرا از اولش نرفتی زیر ی کیر کلفت بخوابی ولذت ببری بجای اینکه اینجوری ب کونت حال بدی ولی راستش میترسیدممم
تا اخرش 19سالگی این ترس تقریبا از بین رفت از طریق همین سایت شروع کردم ب پیدا کردن ی فاعل خوب وبلاخره چیزی ک میخواستم رو پیدا کردم
ی پسر ک ی سال از خودم کوچیکتر بود و یجورایی ی حس خوبی بهش داشتم و دلم میخواست حداقل ب این یکی اعتماد کنم ولی ی مشکل داشت کیرش خیلی کلفت و دراز بود منم اون موقع خیلی وقت بود چیزی تو کونم نکرده بودممم و میترسیدممم جر بخوره کونم ولی خودم رو راضی کردم ک بهش بدممم
اول چون نمیشناختمش قرار شد براش تو ماشین ساک بزنم و بعدش اگه شد و خواستم بریم مکانش…
بهش ی جا ادرس دادم و با ماشین اومد دنبالممم قلبممم تند تند میزد و دلمممم میخواست هرچی زودتر گرماش کیرش رو تو دهنم حس کنممم.
سریع سوار ماشینش شدممم ی شلوار راحتی پاش بود منم مث کیر ندیدهااا از همونجا دستم رو کردممم تو شلوارش وبا کیرش بازی میکیردممم خندید و بهم گفتتت ارومم کونی من مال خودتهههه امروز قرار بشینی روش بری رو ابرااا
خندم گرفن و بعدش گفتممم سریع برو توی ی کوچه خلوت تادیر نشده
ی کوچه پیدا کرد وسریع ی جاش پارک کرد شلوارش رو تند کشید پایین
وقتی کیرش رو دیدممم دهنم باز مونده بود خیلی گنده تر از عکسش بود
همینجوری ک تو شوک رفته بودممم یهوووو سرمممم گرفت رو بزور کل کیرش رو تو دهن جا کرد گفت خوب بخورش جنده من ک کار کونت امروز تمومه
تند سرممممم رو عقب جلوووو میکرددد داشتم از حال میرفتم ک ی ماشین از یکی خونه ها اومد بیرون و سرم رو ول کرد
یارو ک رفت گفت اینجوری نمیشه بریم خونه؟خونه تا فردا خالیه باخیال راحت حال میکنیم
سرم رو تکون دادم ک باش قبول بریم
نزدیک خونشون ک رسیدیممم دیدم با ی لبخند خاصی داره ب چند نفر ک توی پارک نزدیک خونشون بودن نگاه میکنه و دست براشون تکون داد با خودم گفنم حتما رفیقاشن
وقتی رسیدیم خونشون تا در رو باز کرد م از عقب محکم از عقب بغلمممم کرددد سیخی کیرش رو روی کون حس میکردمممو میترسیدممم ک نکنه سوراخ کون کیر ندیدممم جر بخوره بعد بدبخت بشمم
همونجور ک بغلممم کرده بود بردممم تو خونه وسط حال تشک و ملافه پهن کرده بود و روی اونا انداختممم
زود تمام لباساش رو در اورد و افتاد روممم مونده بودم چیکارکنممم فقظ با دستامممم با کیرش ور میرفتمممم
همونجوری ک روم بود زل زد تو چشمام و اروم لبام رو بوسید
گفت دستات رو بیار بالا لباست رو در بیارممم
لباسممم رو ک در اورد چشمش خورد ب سینه هام(کمی سینه هام بزرگن)وبدن سفید بی مومم
یهو افتاد بحون بدنمممم شروع کرد ب خوردن سینه هامممم ولیس زدن کل بدنممممم
همونجور ک داشت میخورد شلوارمممم رو اروم کشیدم پایین بهش گفتم از روم بلندشو تا شلوارممم رو کامل در بیارم ک خودش یهو شلوارممم رو از پام کشید بیرون چشمشش ب رونای سفید و شورت سکسی زنونه ای ک پوشید بودم افتاد حالش بدتر و حشری تر شد(عادت داشتم همیشه شورت خواهرام یا مادرم رو بپوشم) دوباره افتاد روم با دستاش سرممم رو گرفت و لباش رو ب لبام چسبوند وشروع کرد ب خوردن لباممم و مالیدن سینه هامممم
بد حشریممم کرده بود ک یهووو برم گردوند 3.4تا سیلییی محکمممم ب کونمممم زد و پاشد رفت وازلین اورد
شورتم رو اروم از پام در اورد و شروع کرد ب چرب کردن سوراخم
ارومممم انگشتش رو تو کونممم فشار میداد
کم کمممم ی انگشتش شد دو انگشت و تند تو کونم عقب جلو میکرد انگشتاش رو
تو حال خودممم نبودممم ک بحالت سجدممم کرد یهووو کل کیرش رو کرد تو کونممممم و شروع کرد ب تند تلمبه زدننن اصلا تو حال خودم نبودمممم داغی کیرش تو کونم رو دوست داشتم و مسخواستم تا اخر عمر فقط بکن منووووو ی چندتا سیلیییی محکم ب کونم زد ک ب حال افتادممم
بلند قربون صدقممم میرفت و عاشق کون ژله ایمممم شدههه بوددد
کم کم کمی درد حس کردممممم کیرش بد کلفتت و داغ بود
اههههه و نالهههه هاممممم بلند شد بودددد ک یهوووو ی چندتا تلمبه محکم زد و خودش رو تموم خالییی کرد
بد بی حال شده بودمممم جون نداشتم تکون بخورمممم ک کیرش رو اروم از کونم در اورد و بکنار هل داد…
کنارم دراز کشید و گفنت ممنون بابت حالی ک بهم دادی عشق منننن دوبارههه شروع کرد ب بوسیدن لبامممم خوردن گردنممممم
یکم با دستش سوراخم رو ماساژ داد و گفت میره بیرن سیگار بکشه ی نگاه ب ساعن کردم دیدم تازه نیم ساعت گذشته و همه چی تموم شد میخواستم بلد بشم ک دیدممم دو نفر دیگه اومدن تو خونه
مونده بودم چی بگممم ک یکیشوننن گفت به به چ گوشتییی زانو زد چلوم ک بهتر بدنممم رو ببنیه ک 3 نفر دیگه هم اومدن تو
فهمیدن نامرده با رفیقاش وعده کرد بعد اینکه کردمممم اوناهم بیان منو بکنن
بدترسیده بودم سریع بلندشدممم و شروع کردم ب خواهش کردن
ک تورو خدا ولممم کنیممم کاریم نداشته باشید
ک زیر بار نرفتن شروع کرد ب فهش دادن و محکم زدنمم زمین دست و پام رو گرفتن و شروع کردن هر کدوممم ب نوبت گاییدنمممم
ساعن4 خونه پسره رفته بودممم 9 بزور بی خیالمممم شدنن
بعد اون روز ی مدت گشاد گشاد راه میرفتممم تا کم کم بهتر شد حالمممم
شاید اون روز خیلی باهام بذ برخورد شد و بد کردنمممم ولی من بعد اون روز معتاد کیر شدممم
الان فقط دلم میخواد شب و روز ساک بزنمممم و زیر ی کیر کلفت حال کنمممم
(ببخشید اگه بد تعریف کردم راستش اولین بارم بود داستان مینویسممم)
نوشته: کون سفید
احسنت یه میوه فروشیو کلا توی کیونت جا کردی
از عنوان داستانت بیشتر از خودش خوشم اومد، اینکه تو قبول کنی کونی هستی و من قبول کنم کونی فحش نیست، یجور طرز فکره… اما ظاهرا کونت بهتر از انشاته،شاید برای کسی که سوراختو چرب میکنه مهم نباشه، ولی برای ما که کیرموم به کونت نمیرسه، املا و انشا مهمتره…
این که همش دوس داری بدی خیلی خوبه . اگه خواستی منم میتونم کمکت کنم. داستانت هم عالی بود .
خوب مستر کونی یه پرسش الآن برای من ایجاد شده است که تو … چرا اون زمان ترسیدی که بهت گفتن همگی میخان درت بزارن… شخصیت آکاه و والایی مث شما که از اراده ی قوی و مستحکم برای دادن در وجودش هست نباید بترسه که ؟؟
خوب بیا منم بکنمت