خاطره شیرین با دخترخاله

1396/06/21

سلام.این داستانی ک میخوام تعریف کنم مربوط میشه ب ۳_۴ سال پیش ک حدودا ۱۶ سالم بود.فقط قبلش بگم همه چیزش واقعیه و برای امنیت ک یه وقت فامیل نفهمه اسمارو عوض میکنم D:

ماجرا از وقتی شروع میشه که خالم اینا قرار بود بعد سال ها (حدود ۱۰سال) به خونمون بیان.آخه بعد دعوایی ک بینمون پیش اومده بود ازشون خبری نداشتم.خلاصه اونا اومدن و من چشمم به نگین(دخترخالم)خورد.چیز زیادی ازش یادم نمیومد فقط بگم تو سن ۵_۶ سالگی یه کارایی در حد دستمالی هم باهم داشتیم ک چند باریم به کصش دست زدم(: البته اون ۲ سالم از من بزرگتره .خلاصه بعد اینکه دیدمش یه حس خاصی از خجالت و شهوت تو من ایجاد شده بود.ماه ها گذشت و اونا میومدن و میرفتن و رابطه ی من و نگین باهم صمیمی تر میشد.

همش بهش فکر میکردم و پیش خودم می گفتم یه روز باید کارو تموم کنم.حتی چند باریم ب عشقش دست به سالار دراز کردم(:
خب میرم سراغ بقیه ی داستان.حدود ۱ سال از وقتی ک برای اولین بار نگینو دیده بودم میگذشت و اونا یه شب اوی عید اومده بودن خونمون.نگین برای صحبت کردن وارد اتاقم شده بود و چند دیقه باهم حرف زدیم.یادمه دیروقت شده بود.(این چیزی که میخوام بگم شاید سخت باور کنین خودمم بعد سالیان سال تو شوکم)من رو تخت دراز کشیده بودم اونم رو صندلی نشسته بود.کیرمم به شدت شق شده بود زیره پتو.یهو دیدم نگین بلند شد و رفت جلو آینه .داشت با خودش ور میرفت و شالشو دراورد .پیش خودش میگفت چ کونی.تو آینه هم منو دید میزد.خودم تعجب کرده بودم دیگه مطمئن شده بودم ک میخواد من بکنمش.ولی منه احمق همونجا خشکم زده بود آخه میترسیدم ک یه موقه سر برسن و مچمو بگیرن D: …خب اون از اتاق رفت بیرون و مت سریع کشیدم پایین و شروع کردم ب ج.ق زدن.اون موقه تنها کاری ک بلد بودم همین بود (: …
اون شب گذشت و من حسرت فرصت از دست رفتمو میخوردم.البته اینم بگم ک قبلش همش خودمو بهش میمالیدم حتی یه بار سالارو که بیدار شده بود از زیر شلوار بهش نشون دادم اونم خودشو زده بود به اون راه…

خب یه چند ماه بعد ک حدودا ۱۶ سالم بود دوباره اونا اومده بودن خونمون تا با مامانم برن برای دیدن کسی ک میخواستن واسه پسرخالگ بگیرن که خونشونم نزدیک خونه ی ماست.من پشت کنسول مشغول بازی کردن بودم که مامانم با خاله داشتن میرفتن که متوجه شدم نگینو نمیخوان ببرن.باورم نمیشد و خدا خدا میکردم که کسی سرخر نشه و نیاد.اونا رفتن و نگین اومد تو اتاقم و داشت با گوشی ور میرفت.من رفتم پیشش .گوشیمو بش دادم و بهش گفتم این تم رو برات بریزم (آخه ازون خوشش میومد)گفت باشه منم درحال ریختنش بودم ک رونمو چسبوندم ب پاش.وای همونجوریش داغ کرده بودم.دیدم سالار داره منفجر میشه دلو زدم ب دریا دستمو بردم سمت کونش.شروع کردم ب مالوندن دیدم اونم هیچ عکس العملی نشون نمیده.بیشتر کونشو دست میزدم و دستمو از زیر شلوارش بردم تو.واااااای چ نرم بود‌.بعد دستمو کشیدم بیرون و گذاشتم دور گردنش و شروع کردم ب بوسیدن صورتش.خودم توی اون لحظه خجالت میکشیدم اما شهوت کارشو کرده بود.بازم هیچی نمیگفت .وزنمو انداختم روش و خوابوندمش.یکم از روشلوار کیرمو مالوندم بهش و بعد شلوارشو دادم پایین.دیگه تحمل نداشتم و سریع کردم توش.یکم بالا پایین کردم دیدم نمیشه.کیرمو دراوردم تف مالیش کردم دوباره دادن داخل.بعد سریع تلمبه میزدم ۱ دیقه نشد آبم اومد.بعد اینکه آبم اومد از خجالت داشتم میمردم پیش خودم گفتم ازیت فرصتا دیگه پیش نمیاد و بازم سالارو کردم تو.اینبار چند دیقه طول کشید تا آبم روونه شد.خلاصه بعد کردنش سریع رفت اونور.منم خیلی خجالت میکشیدم و حس پشیمونی توم بود.تا بعد اینکه برن از اتاق خارج نشده بودم.حیلیم تشنم بود(: .الان بعد چند سالی ک میگذره هنوزم ب یاد اون روز بعضی وقتا میزنم تا خاطراتش زنده شه D:

نوشته: Enigma


👍 6
👎 8
17697 👁️


     
برای نظر دادن وارد شوید یا ثبت نام کنید

651633
2017-09-12 20:25:34 +0430 +0430

عجب سرور و سالاری داری پسر
حس پشیمونی هم که توت بود ?

2 ❤️

651637
2017-09-12 20:28:20 +0430 +0430

خراب امنيتتم كسخل جون

كل فاميلتون تو شهواني ان يعني؟!
چه فاميل حشري دارين شما 🙄

4 ❤️

651661
2017-09-12 20:49:00 +0430 +0430

اون موقع فقط جق بلد بودی؟ D:
من که میگم الانم فقط همینو بلدی! ^___^

3 ❤️

651683
2017-09-12 21:04:51 +0430 +0430

من یه دختر خاله دارم خیلی دوسدارم بکنمش

0 ❤️

651689
2017-09-12 21:09:29 +0430 +0430

بزن تاحالشوببری

0 ❤️

651693
2017-09-12 21:13:48 +0430 +0430

سودابه
همینارو میگی اکانتت پاک میشه دختر. اینقدر کیرتو حواله این و اون میکنی که اکانتتم میزاری روش.

1 ❤️

651705
2017-09-12 21:28:51 +0430 +0430

نگین گس بیار ما هم بکنیمش

1 ❤️

651711
2017-09-12 21:46:06 +0430 +0430

بابی
واسه کی دور بر داشتی؟ ?
میگم، حواست به درسهات هست که؟

0 ❤️

651715
2017-09-12 22:02:48 +0430 +0430
NA

ممد کسکیش تویی من کیونت میزارم تک خوری ؟!
فردا 9 صبح خونتم یا کیون اون یا کیون تو با انتخاب خودت وگرنه به بابات میگم^-^

2 ❤️

651730
2017-09-12 22:46:21 +0430 +0430

اسفناج سبز شد سر ک.ی.ر.م

0 ❤️

651762
2017-09-13 08:24:29 +0430 +0430

به هیچ صابونی غیر از گلنار اعتماد نکنید

بر اساس تحقیقات سایت رسمی masturbation در تمای صابون های ایرانی غیر از گلنار علاوه بر عوارضی چون تاری دید، کبودی زیر چشم، گودی کمر، لرزش دست ، میتوان به عوارضی جدی تری همچون نابودی تدریجی مغز و از دست دادم قوه ادراک اشاره کرد.

لطفا از هیچ صابون دیگری غیر از گلنار برای استاد گری ستفاده نفرمایید.

با گلنار سالم باشید

0 ❤️

651771
2017-09-13 09:36:46 +0430 +0430
NA

کصکیش درو باز نکردی من ننتو میگام باباتو بگم کیونت پارس

0 ❤️

651807
2017-09-13 16:16:13 +0430 +0430

همانا به هر کس وفادار باشید خداوند بهترش را برایتان خواهد فرستاد…جقی باشید و بمونین تا کس تنگ گیرتون بیاد…

0 ❤️

651833
2017-09-13 19:41:37 +0430 +0430

مگه تمام فک وفامیلات عضو این سایت هستن یاداستان های این سایتومیخونن که اسم هارومستعارگذاشتی.
تازه اگربخونن تافامیلی روننویسی یاکسیکه میخونه تادرجریان نباشه متوجه نمیشه. خیالت راحت باشه فقط سعی کن غلط غولوط ننویسی

0 ❤️

652034
2017-09-14 12:11:56 +0430 +0430

خاک تو سرت با سالارت !
یه دقیقه ! (dash) (dash)

0 ❤️

652056
2017-09-14 17:26:26 +0430 +0430

دهه هشتادی ها هم کس و کون کردن ما تو این سن و سال فقط کف دستی رفتیم جوونیمون سوخت !

0 ❤️

811950
2021-05-27 13:43:40 +0430 +0430

فازت چیه

0 ❤️