دوستای‌ عزیزم سلام داستان طولانیه یکم ولی جذاب و باحاله حتمی تااخرش بخونید سعی کردم که مفهوم خوب برسونم تا کیف کنین.
ما یه خبطی کردیم و یه بندخداییو فیستینگ کردیم چنجا هم گفتم و دوستان اصرار داشتن که داستانشو کامل تعریف کنم اهل تعریف کردن نبودم چون میدونم اخرشم باز چند نفر میگن خالی بندیو دروغه برا همین نمیگفتن ولی خب جهنم الان میگم
خانواده محترمه رفته بودن مسافرت و من و برادرم موندیم چون اون کار داشت و قرار بود فردا برسونمش ترمینال که با اتوبوس بره منم نمیتونستم برم چون سرکار بودم و فرصت خوبیم بود که کوص بیارم خونه و بزنم زمین البته دوست دختر نداشتم مجبور بودم پول بدم ولی خب بازبه جهنم سگ خورد
این تا اینجا
خدمتتون عرض شود که من خیلی به هارد سکس و کارای عجیب و سبکای bdsm و اینجور چیزا علاقه زیادی داشتم مخصوصا anal fisting که بیشتر جغامو با اون زدم نزدیک ۸۰ گیگ فیلم دارم ازش
و خیلی دوست داشتم این کارو یه بار انجام بدم که بخاطرش پولم دادم ولی طرف نتونست و نصف پولمو پس داد و گفت گمشو
اینم از این
نمیدونم ترمینال شرق رفتین یا نه حتمی بعضیا رفتن داداشرو رسوندم ترمینال و سوار اتوبوس شد منم نشستم رو صندلی ایسگاه تا اتوبوس راه بیفته و برگردم کنار صندلی یه خانمی نشسته بود این‌ کولی هارو دیدین از این شهرستانیا که سبزه هستن و علامت سبز رنگ رو زیر چونشون دارن یا وسط پیشونیشون این بشر اینجوری بود
یهو که چشمم بهش افتاد بهم لبخند زد منم ناخداگاه لبخند زدم گفتم خوبین شما
گفتم الان میخواد بگه فالت بگیروم یه زنه حدودا ۴۵ساله ولی فیسش خوب بود باز
صحبت شد که کجایی هستی شما و اینجا چیکار میکنی دیگه میدونین دیکه همش حرف میزنن و ول نمیکنن یکم داستان بدبختیاشو گفت منم یکم گنده گوزی کردم اخرشم گفت که امشبم باید اینجا بخوابم ایکاش یجایی بود میتونستم شب بمونم هرکاریم بود میکردم
عزیز جون شما میتونی برام کاری کنی اینجوری گفت بهم گفتم هیچی اینهمه حرف زد تا خودشو اویزون کنه
منم یهو اومدتو ذهنم که گفت هرکاری منظور داره یعنی گفتم حداقل مفته حموم میبرم تمیز میشه پس یحتمل میشه کردش
گفتم تنهایی شما خونه زندگی نداری گفت فردا باید برم شهرستان گفتم چرا الان یا امروز نمیری گفت کار دارم باید پولمو بگیرم از کسی بعد برم
منم دیگه اخرش گفتم مسافر خونه برو اینهمه جا گفت پول ندارم منم گفتم هرجا بخوای بری طرف پول میگیره دیگه برای رضا خدا که جا نمیدن تا الان کجا بودی همونجا برو گفت به خدا تو خیابون و تو ترمینال میخوابیدم بعد گفت نیاز نیست پول بدم‌ خب کارای دیگه هم میشه کرد چیزای دیگه هم میشه داد اینو با یه حالن خاص گفت.منم میخواستم از زیرزبون خودش بکشم بیرون خودش بگه میخواد بده که منظورو رسوند
گفتم چی مثلا گفت خودت فهمیدی دیگه شما تهرانیا همه چیو میدونین خودتون بلده کارین باید هواستون با ما بدبخت بیچاره های اواره باشه دیگه ماهم کم براتون نمیزاریم. منم یه لبخندی زدم اونم خندید گفتم پس اگه خواستین میتونین امشب و بیاین پیش من شانس شما کسی نیست ولی خب دنبال دردسر نیستم یموقع کسی نیفته دنبالتون شر درست کنه گفت نه خیالت راحت بخدا حسابی برات جبران میکنم عزیز جون خداخیرت بده و اینارو با لهجه تخمیش میگفت نمیدونم برا کدوم گورستونی بود اخرشم نپرسیدم
خلاصه گفت فلان جا کار داره و ساعت فلان بیام دنبالش فلان جا. نمیگم که چون حالا ربطیم نداره بدونین
هی تو ماشین قربون صدقم میرفت گایید مغزمو منم میگفتم خدایا این چیه اخه مفت باشه کوفت باشس نکنه الان پشم داره و مو داره زیگیل داره اه اه مریضی میگیرم به گا میرم
ولی حالا بزاربقیشو تعریف کنم
رسیدیم و اومد بالا یه اب میوه دادم خورد و رفت دستشویی اومد گفتم زود برو حموم البته قبلش خونه اماده کرده بودم وسایل شخصی حموم یا خونه دراتاق بسته بودم یا هرچی
یه تیغ دادم بهش و گفتم این لیف و صابون شامپو هم چنتا هست حسابی دوشبگیر تمیز شو بعد بیا غذا بخوریم
فک کرد مثلا میگم بعد بیا رو تخت بکنمت
البته یکم احساس کردم بهش بر خورد که گفتم دوش بگیر و تمیز شو البته بدبخت تر از این حرفا بود که چیزی بگه یا بروش بیاره
چنتا از لباسا و شرت ننمم گزاشتم تو حموم گفتم اینارو بپوش بعدش
گفت چشم عزیز جون
منم رفتم تو کار غذا و لعنت گفتن به خودم که این چیه اخه حشر شدی برش داشتی اوردیش اخه کردن داره این
هیچی خلاصه یه شرت و شلوارک و تیشرت ننمو پوشید اومد بیرون دیدم نه بهتر شده همین که بو خوبی میداد و خیالم راحت بود که الان تمیزه خوب بود و از هیچی بهتر بود. رفت جولو ایینه موهاشو درست کنه و سشوار دادم بکشه دیدم خارکسته چه کون یقوری داره از اونایی که کیرتوش گم میشه نه از این‌خوشفرما و سکسیا از این‌ پهلو دارا ولی ور اومده و خمیری
یکم حشری شدم برم بچسبونم بهش و بکنمش گفتم بزار مثل ادم غذامونو بخوریم گشنه نرم ولی سیخ کردنم شروع شد خداروشکر
نشستیم پا سفره غذا خوردیم با دست غذا میخورد گفتم قاشق اینجاس
گفت نه عزیز جون با دست عادت دارم
خلاصه سفره دله سکسیشو باز کرد اینجا بود که من یکم ناراحت شدم و نمیخواستم باهاش سکس کنم دلم سوخت زندگی سخت و بدی داشت از تجاوز گرفته تا هرکی بهش رسیده کردتش راست میگفت اصلا برا همین گشاد بود کونش دیگه که فیستینگ شد
همیشه اواره بوده هرجا میرفته برا خواب میکردنش تو شهرستان تو فامیلاشون ننه بابا بالاسرش نبوده سرایداری حمالی کرده بوده
چند دفه بچه سقت کرده بود
اصلا کیرم خوابید که هیچی دلمم سوخت خجالت کشیدم بگم برگرد بکنمت البته داستان بدبختیاش زیاد بود یه مدت موادی بوده و ساقی بود ولی زیاد میشه گفتنش دیگه بماند سر همین موادی بودنش میخواستم بیخیال کردنش بشم
درکل خودش فهمید و دستمو گرفت گفت عزیز جون تو پسر خوبی هستی اوردی خونت تمیزم کردی بهم اعتماد کردی غذا بهم دادی متوجهم شدم که دلت برام سوخت و نخواستی بهم دست بزنی برعکس همه اونا که فقط منو کردن بدونه هیچ رحمی .منم مثل بقیه خواستم فقط سکس بکنیم چون بهم‌جا دادی جبران بشه و بخوابیم تا فردا برم سر بدبختیم ولی حالا خودم میخوام باهم حال کنیم
هیچی دوباره کیره سیخ شد و دستشو گزاشت رو کیرم و مالید بدبخت اومد جولو برا لب بازی ولی من نیومد جولو خودش رفت عقب نمیشد اخه لبشو بخورم اه اه
هیچی دیگه یکم کیرمو همونجوری مالید و یچیزایی زیر زبونی با لهجه تخمیش میگفت که انگار داره قربون صدقش میره
منم یه دستی گزاشتم رو سینه هاش سینه های نوک سیاه و سبزش
فقط میگفتم خداکنه پشم دیگه نداشته باشه
میگفتم وای کوسش حتمی حسابی سوختس کونشم که گشاده اینجوری که گفته همه گاییدنش
هیچی رفتیم رو تخت ننمینا لباسامو دراورد همون حرفارو میزد زیر لبی گفتم حتمی داره طلسمم میکنه نوک سینمو بوسید شکمم دست میکشید‌همه جامو دست میکشید منم البته ورزشکارم و سفید برای اون خیلی خوب بودم زبونشو کشید به ناف وشکمم نمیدونم چه مرگش بود اومد پایین تا شرتم با دندونش گرفت و کش شرتو میکشید و ول میکرد
البته گفته باشم من خودم وحشیم تو سکس همون اول میپرم برا کردن و خوردن طرف ولی این نمیشد دیگه گفتم بزار خودش راحت باشه
با کمک هم شرتو دراوردیم ولی خارکسته بلد بودا زیاد با سر کیرم کار نداشت که ابم زود بیاد یکم خورد کیرمو بیشتر تنه کیرو بعد تخمارو ماچ میکرد و میخورد با دستش میمالید کونمو و انگشتشو میکشید به سوراخ کونم و بو میکردش حشری تر میشد انگار پاهامو دست کشید کلا جایینموند که دست نکشه
هیچی انقدر این کارارو کرد تا دیدم وقتشه آبم میاد خودش از نفسام فهمید و یجوری خورد کیرمو یهو که اصلا وقت نشد فکر کنم برای کردن یا هرچی فقط دیدم ابه داره میاد یعنی گنده گوزی نباشه من اصلا ابمو ندیدم یعنی وقتی دراومد تا ۲دقیقه کیرم تو دهنش بود تا یکم خوابید ول نمیکرد اصلا ابمو ندیدم
همه اینا من ایستاده رو زانو بودم رو تخت اونم حالت سگی جولوم بود من همونجوری قش کردم رو تخت افتادم وقتی ابه اومد حسابی تخلیه شدم خیلی با تخم و پروستاتم ور رفت و دست مالی کرد ابم حسابی زیاد و با شتاب اومد
ولی اصلا بعدش دلم نمیخواست ببینمش یکم چشامو بستم اونم رفت دستشویی دهنشو شست
اومد گفت عزیز جون قش کردی هنوز چیشد جوونی بیا حالا نوبت توهه گفتم بزار یکم بگزره رفتم یکم اب خوردم اومدم دیدم حرومزاده تخم سگ الان که دارم میگم سیخ کردم اره دیدم داگی خوابیده رو تخت ولی پاهاشو حسابی باز کرده و صورتشو چسبونه به تخت قشنگ سوراخو انداخته بود بیرون دیگه شل شل کرده بود خودشه میگفت جون عزیز جون بیا بعد لامصب با سوراخ کونش چشمک میزد حالت انقباض و انبساط خیلی تخمه حروم بود کشت منو یعنی با این کاراش
اینارو که دیدم چشمم دوباره باز شد و تو تخمام یه تحرکاتی احساس کردم ولی سیخ کامل نشدم
درسته که سبزه بود و روشن نبود پوستش ولی تراشیده و تمیز بود یزره مو رو لبه سوراخ کون یا کوصش نبود ولی کوصش قشنگ اویزون و داغون بود کونشم که فک نمیکردم انقدر باز باشه که بیشترم بود
دستمو کشیدم رو کوسس و مالیدم باز اون صداها با اون لهجش در اومد همراه اه و اوه حالت شهرستانی
خیلی میخواستم کونشو بوس کنم یا سوراخشو ولی دلم راضی نمیشد و نکردم الان یکم پشیمونم
دیگه بریم سراغ فیستینگ
خودش گفت که انگشتم کن با همون حالت شلی میگفت کونمو انگشت کن میخواره میخواد باز بشه بازش کن انگشتاتو بکن توش نگفت کیرمو بکنم توش چون میدونست ارضا شدم‌ و هنوز خوابه
منم یه انگشتمو کردم توش دراوردم دیگه سوراخش باز موند دیدم این راحت چنتا انگشت میره توش گفتم اخ جون زود کرمو اوردم الواورا بود خوش بو مالیدم به سوراخشو دوتا انگشت کردم تو بیشتر بردم تو به عبارتی تا ته انگشتمو کردم‌ تو از تو میاوردم سمت کوسش مثل این فیلما که دیده بودم تکون تکون میدادم تو‌ کونش تند تند عقب جولو کردم بعد انگشت سومم بعد چهارم خودش دیوس هیچی نمیگفت رو نمیکرد که سوراخش انقدر گشاده فقط اه و اوه یواش ۴تا انگشتمو روهم گزاشتم و یواش دادم تو یه حس خیلی خوبی داشته وقتی انگشت اون تو باز میشد یا سوراخو باز میکرد بعد شستمم اوردم تو کار تو نمیرفت کامل ولی همون نصفه که داخل بود بازی بازی میدادم و لابلاش یکم فشار میدادم تا جا باز کنه میگم فیلماشو زیاد دیده بودم یچیزایی حالیم بود
در میاوردم به سوراخ باز و‌گشادش نگاه میکردم و کیرمو میمالیدم
اونم یدفه مثل حالت ارضا شدن خانما که یهو یه فشاری بهشون وارد میشه حین انگشت کردنم روده بزرگش دستمو حول داد بیرون و یکم از رودشو دیدم و یکمم عن همراه با کرم اومد بیرون که زود با ذستمال جمش کردم و از بو گندش زود اسپره زدم ولی چیزی نگفتم چون واقعا میخواستم فیستینگش کنم نخواستم بگم برو‌ گمشو حالمو بهم زدی
هیچی تمیزش کردم و گفتم دیگه اینجوری نکن گفت عزیز جوووون دست خودم نیست بکنم دیگه انگشتم کن دوباره باحالت شهوتی شده میگفت منم کیرم سیخ بود ولی بدرده سوراخش نمیخورد بعدشم مریضی و کثیفیو عن و گوه دیدم تمایل نداشتم بکنمش فقط خواستم فیستش کنم یجورایی ارزوم داشت براورده میشد حس با حالی داشتم‌ ولی لامصب عقلم‌ نرسید فیلم یا عکس بگیرم مثل سگ پشیمونم حیف شد واقعا اخه نمیشد اصلا نزدیک بود بگا برم حالا بقیه داستانو دریابید
ازش پرسیدم تاحالا کسی دستشو تو کونت کرده گفت نه به خدا عزیز جون ولی کیرای کلفت اندازه ساعدم منو خیلی کردن و سوزوندنم از بچگی که بهم تجاوزکردن همینجوری بوده عزیز جون نمیکنی منو میخوای دستتو بکنی تو کونم گشادم خوشت نیومد بکنیم ببخشید شرمنده‌ به خدا اینم زندگی سکسی من بوده خب اشکال نداره اگه دوسداری و میتونی دستتو بکن تو کونم فقط توروخدا پاره نشم خون بیاد فردا کلی باید راه برم نمیتونم
بدبخت قبلا فک کنم زیاد اینجوری شده بود
بیشتر کرم زدم هم سوراخش هم جفت دستامو دست راستم خسته شده بود یکم شونه هام با دست چپم امتحان میکردم بعد دودستی نوک دستامو میکردم یه صدای باحالی میداد ولی بو میومد و هی اسپره میزدم
زورای اخرمو داشتم میزدم اونم کونشو جمع میکرد از درد میگفت وویی آیییی بعد لهجه داشت یچیزای دیگه هم میگفت بخدا نمیفهمیدن
بهش میگفتم تحمل کن میگفت اخ درد داره آاااااای داشتم فشار میدادم بره تو تموم بشه با دست چپم کمرو فشار میدادم پایین دست راستمم تو کونش میکردم دیگه حیوون شده بودم دستمم داغ کرده بود یکم توفم انداختم که ابکی بشه و بیشتر سر بخوره که بعععععله دستم رفت تو کونش بلخره البته نگفتم بهش کرمایی که از کناره سوراخش در میومدن قرمز و خونی بودن یکم که یعنی جر خورده بود حالا یه نفس راحتی از خودش داد بیرون ولی همچنان صدای درد اومدنش میومد و بیشتر شد
چشتون روز بد نبینیه واااای دیگه دستمم‌ مگه بیرون میومد که مثل فیلما با دستم تلمبه بزنم دیگه سفت شده بود سوراخش دستمم تا مچ تو مونده بود در نمیومد میکشیدم عقب دستمو کونش میومد عقب ولی دستم بیرون نمیومد یکم فقط جابجا میشد بدبخت درد داشت نمیتونستم در بیارم
هیچی دیگه کلی کرم خالی کردم رو دستم و میچرخوندم که یکمش بره تو سر تر بشه یواش بازی بازی میدادم ولی اصلا شوخی بردار نیست اینایی که فیلم بازی میکنن کلی تمرین کردن و مهارت دارن و واقعا اماده هستن الکی نیسن من اون لحظه پشمام ریخته بود گفتم بدبخت شدم رفت چجوری دستمو دربیارم اینم کلی سر و صدا میکرد
یکم کوسشو با دستچپم مالیدم دیدم لزج شده گفتم هیچی نیست نگران نباش الان درمیاد یکم بمونه عادت میکنه باز میشه بعد یهو دماغشو کشید بالافهمیدم یکم گریه کرده و گفت باشه توروخدا درش بیار موردم من ایکاش منه مادرمورده نمیگفتم دستتو بکنی تو نمیدونستم اینجوری میشه توروخدا دربیارش اخ واااای
منم استرس گرفته بود دستمم اون تو داغ شده بود یکم ور رفتم اون تو با داخل کونش میگفت در بیااااار در بیااااار
دیدم نه جدیه داره سگ میشه
گفتم پس تحمل کن درد اخرشو بزار در بیارم راحت شی گفت وااااای درش بیار پاره شدم
هیچی دیگه با بد بختی و چنگ و چونگ و سر و صدا تونستم در بیارمش نمیدونم وقتی داشتم میکردم تو چیزی نگفت یا چیزیش نمیشد در این حد ولی رفت تو و موقع دراوردن گایید منو
دستم یکم خونی بود زود تمیزش کردم با دستمال
سوراخش قشنگ ورم کرده بود و بنفش شده بود
یکم فوت کردم براش اومدم بمالم گفت نه میسوزه دست نزن با حالت گریه کنان میگفت فردا چجوری راه برم چجوری برینم
منم الکی نه خوب میشه بخوابی فردا خوب خوب میشه
یکم یخ اوردم گفتم بشین روش نشست روش
گفتم چطوری گفت داخل کونم خیلی داغه میسوزه
باید برم دستشویی حالا تو دستشویی بدبخت مورد و زنده شد مگه سوراخش باز میشد برینه انقدر سر و صدا کرد و فوش داد همینجوری با لهجه تخمیش منم میگفت اب سرد بگیر روش یهو صدای گوزش میومد
یکم تخلیه شد
اومد بیرون گفت کلی خون از کونم اومد بیرون چرا خون بود باز ادامه دادی چی از جون من میخواستی مگه کاریت کرده بودم فک کردم تو ادم تری و فرق داری با بقیه صد رحمت به اون کیر گنده ها انقدر غر غر کرد سرم منم هیچی نگفتم تا رفت رو تخت و دراز کشید باز اه و ناله میکرد و چرت و پرت میگفت راه رفتنش باحال بود پاباز راه میرفت خندم میگرفت ورم کونش و سوراخش قشنگ‌ معلوم بود رو تخت خوابید یخ گزاشتم لای خط کونش و هی اخ و اوخ میکرد
درکل نمیدونستم انقدر سخت و اذیت کنندس این فیلما منو گول زدن نمیدونستم طرف بگا میره اون شب خیلی ترسیدم گفتم صرو صدا نکنه پول نخواد ابرو ریزی نکنه
صبحش بیدار شدم ساعت ۸ گفتم پشو بیدار شد یکم بهتر بود ولی باز دستشویی رفت درد و دادش شروع شد که ای وای دیشب چه غلطی کردم ایکاش تو ترمینال میخوابیدم
دستشوییش نمیومد یکمش که اومد اشکشو دراود صدا زور زدنش قشنگ میومد
خلاصه الانم یکم ناراحتم که طرف بدبخت بود پارشم کردم
دیگه از فیستینگ بدم اومد نمیشه کار هرکسی نیست اموزش میخواد
سوار ماشین شدیم تو ماشین فقط هی زر میزد و هی غر غر میکرد
منم گفتم بخدا نمیدونستم اینجوری میشه ببخشید خوب میشی حالا بیا یکم بهت پول بدم گفت نمیخوام پولتو برا خودت نگه دار دیگه دستمو داغ بکنم با شما تهرانی های جو گیر سکس بکنم همون محلی های خودمون بهترن نه اصلا با هیشکی دیگه سکس نمیکنم از سر بدبختی و بیجاییمه که مجبور میشم بعد دوباره با لهجه تخمیش فک‌کنم فوش داد باز من گفتم ببخشید و این‌حرفا
و رسوندمش و رفتم
نکردمش چون یدفه ارضا شدم و به اون حد نرسیدم که بکنمش چون زیادم سکسی و کردنی نبود بدم میومد کیرم بره تو اون کون یا کوص سیاه و کثیف و معلوم نبود کیا و چجوری کردنش ایدز بگیرم یا هزار جور مریضی همین ساکم زد کلی بعدش ترسیدم
بعدشم خودش خواست انگشتش کنم یا دستمو بکنم تو کونش بدبخت ساده بود دیگه نمیدونست چیه منم نمیدونستم اینجوری میشه منم چون بهش جا داده بودم دیگه نه نگفت و چیزی نگفت بدبخت
در کل امیدوارم حال کرده باشین ولی مثل اینکه ناراحتم شدین و یکمم بدتون اومد درکل این فیلم سوپرا با واقعیت کلی فرق دارن
دمتون گرم که همشو خوندین مراقب خودتون باشین
r a f a h e l o o

نوشته: سامان