اسمم شقایقه٣١سالمه و ٤ساله جدا شدم
پسرم بعد جدایی با من زندگی میكرد
شاغل بودم و بعضی وقتا اخر شب كه حوصلم سر میرفت چت روم میرفتم تا با مردی به اسم محمدرضا اشنا شدم
محمدرضا ٤٠سالش بود و ایران زندگی نمیكرد
اولش فكر میكردم داستان بافی میكنه مثل خیلیای دیگه اما شمارشو داد و بیشتر اشنا شدیم
از خودش و محل زندگی و كارش عكس فرستاد و گفت چند سالی هست از همسرش كه یه زن خارجی بوده جدا شده و بچه هاشم پیش اون موندن
و محمدرضا تنها زندگی میكرد
و به خاطر خانوادش سالی یه بار ایران میومد
خلاصه رابطه ما همینجوری چتی و گاهی هم تلفنی بود به ندرت هم از طریق اسكایپ تماس تصویری داشتیم
تا یه شب ك منتظر محمدرضا بودم تو اسكایپ دیر كرد و به خاطرش معذرت خواهی كرد ،گفت با دوستام بیرون بودیم اما مثل همیشه نبود حرفاش یه مدلی شده بود و بلاخره گفت كه مسته!
شروع كرد از بدنم تعریف كردن و منم بار اول بود ازش میشنیدم خجالت میكشیدم
ولی محمدرضا بحثو كاملا كشوند طرف حرفای سكسی و ازم خواست لباسامو اروم در بیارم
ازم تعریف میكردو قربون صدقم میرفت
نفساش تند شده بود و گفت شقایق بیایم؟من نمیتونستم تو اون شراطی ارضا شم اما الكی گفتم بیایم
و اون ارضا شد و بعدش گفتم اینطوری نمیتونم و راحت نیستم
ازون شب به بعد بعضی شبا كه تلفنی صحبت میكردیم حرفامون ابن سمتی هم كشیده میشد و ارضا میشدیم
چند ماه بعد محمدرضا گفت میخواد بیاد ایران و دو هفته بعدش بلیطشجور شد و اومد
رفتیم فرودگاه استقبالش
مرد چارشونه و قد بلندی بود
وقتی مارو دید پسرمو و منو بغل كرد ى رفتیم سوار ماشین شدیم
و راه افتادیم
وسط راه از سفرش تعریف كرد و رسیدیم خونه
گفتم یه دوش بگیر تا شامو اماده كنم
رفت و سریع برگشت و صدام كرد
منم میزو نصفه ول كردم ببینم چیكارم داره
رفتم تو اتاق
یه دفع هولم داد رو تخت و یه لبخند بهم زد
خندیدم گفتم چیكار میكنی دیووونه
بیا بریم شام درست كردم
گفت فعلا تورو میخوام
اومد رو تخت و اروم لباسامو در اوورد حوله خودشم در اوورد و پتو كشید رومون از پشت بغلم كرد و اروم سینه هامو مالید در گوشم مدام قربون صدقم میرفت و باهام حرف میزد
اروم گذاشتش بین پاهام سینه هامو محكم تر میمالید و نوكشو فشار میداد
سرشو اوورد جلو و لب گرفت ازم
اروم اومد روم دراز كشید گفت شقایق طاقت ندارم اصن
رفت پایین كسمو یه لیس محكم زد و اومد بالا
گفت حدس میزدم اینقد خوشمزه باشه
رفت پایین و چن تا لیس زد
منم ناخوداگاه موهاشو گرفته بودم و مكشیدم
ناله میكردم
اومد بالا گفت دستتو بذار زیر تخمام و بمال
منم شروع كردم مالیدن و اونم لبمو میخورد
بعد كیرشو اروم گداشت رو كسم و مالید یكم
اه و نالم شدید شد
با التماس میگفتم
محمد رضا بكن نمیتونم دیگه
اروم كیرشو كرد تو كسم و نگه داشت
خودمو به زور تكون میدادم
كیرشو كشید بیرون و دوباره كرد و شروع كرد یواش تلمبه زدن منم دستمو گذاشتم رو كسم ك بمالم
دستمو محكم زد عقب
گفت ازین كارا دیگه نمیكنیا
باید با كیر ارضا شی
تند تند تلبمه زد و اه میكشید و كیرشو كشیذ بیرون و ریخت بالای كسم و شكمم
گفت تو نیومدی
گفتم نه هنوز
كیرشو تن تن میمالید ب كسم كیرش خوابیده بود ولی بهم حال میداد
جیغ زدم داره میاددد
اونم قربون صدقه میرفت و گفت بذا بیاد
یهو بی حس شدم
محمدرضا خوابید بغلم
كیرشو گرفتم دستم و میمالیدمش
همونطوری حوابم برد
الان من و محمدرضا چندین ماهه عقد كردیم اما اون اولی هنوز مزش زیر زبونمه
نوشته: شقایق
سامان میدونم میای اینجا داستان میخونی . جواب تلفن که نمیدی . جاکش این پول ما رو بردار بیار
احتمالا هوا اون روز خیلی گرم بوده پسرت تو راه تبخیر شد تو هم کیر تو کست بوده متوجه نشدی
پسرت وسط سکس غیب شد!!!
بعد فرودگاه فقط تو بودی پس خانوادش چی!!! ؟؟؟؟
این همه کس تو کشورهای خارجی هستش میاد با تو سکس میکنه!!!
الانم تلگرام و اینستگرام کاری کردن کسی چت روم نمیره:-)
ننویس کیرم دهنت مگه مجبوری
ییار دیگه بنویسی کیر طلاییمو جایزت میدم.احمق
سامان میدونم میای اینجا داستان میخونی . جواب تلفن که نمیدی . جاکش این پول ما رو بردار بیار
واااای پاچیدم از خنده ، خدا نکشتت ، پست فقط همین
سگ تو روح هر دو مون
تو به جرم نوشتن این اراجیف هیچ وپوچ
منم به جرم خوندنشون.
ننه باباش نرفتن دنبالش تو و تخم سگت رفتین بعدم اومده خونتون؟ کصشر تا کجا؟
اخه تا چه حد کصشر؟بعد مثلا پسرت کجا بود ک صدای جیغه تورو نشنید؟باوا ریدم وسط این خاطرت (dash) (dash)