قابل توجه دوستان این داستان سکس با محارمه و واقعی خواستین باور کنین نخواستین هم به چپش سلام به دوستان سایت شهوانی من تیام هستم 25 سال سنمه بقیه چیزا هم که ظاتن هیچ کس اهمیت نمیده منم نمی نویسم داستان من از سال 85 یا 86 بود که شروع شد و من علاقه شدیدی به خاله کوچیکم مرجان پیدا کردم و هر وقت که می شد دید میزدمش و چون از من یه سال کوچیک تر هستش و اکثر موقع هام چون نزدیک ما زندگی میکنن خونه ماس این خالم منم از هر فرصتی که می شد دید میزدمش اون موقع ها که درست این چیزا حالیمون نبود ولی من از دیدنش لذت میبردم و خیلی زیر نظر داشتمش گذشت این داستان ها من بعد اتمام سربازی راهی تهران شدم برای کار و حدودا یکسال نرفتم شهرستان.
تو این مدت من خیلی با خالم راحت تر شده بودم و خیلی راحت باهاش حرف میزدم عید سال نودچهار بود که برگشتم شهرمون و حسابی هم به خودم رسیده بودم یه جوان 20 - 21 ساله ته ریش و فلان خلاصه خالمم دیگه برا خودش خانومی شده بود قدت متوسط حدودا 160 وزنشم که نمیدونم چون ترازو نداشتم وزنش کنم ولی می خورد 55 به بالا باشه سینه هاشم که فداشون بشم سایز 70 خوشگل و سفت مرجان خیلی خوب به خودش میرسید و من هر بار که میدیدمش بیشتر جذبش می شدم و فکر سکس باهاش دیونم میکرد روز دوازدهم بود که بهش پیشنهاد دادم که سیزده بدر رو با هم باشیم و دو نفری بگذرونیم همه افراد خونواده هم رابطه بین مارو میدونستن که چقدر باهم صمیمی هستیم پس مشکلی نبود تو این مورد که بخوایم باهم بریم خلاصه قبول کردو قرار شد سیزده رو باهم بگذرونیم شب ساعت های یازده بود که ماشین رو از بابام گرفتم و پشتش پیک نیک و قیلیون یکم تنقلات … فلان یه ساقی خوب مشروب هم که از دوستانمم بود یه یک و نیم کشمش ازش گرفته بودم گذاشتم تو صندوق چادر هم از خونه مادر بزرگم برداشتم خاله سوار کردم راهی شدیم سمت پارک جنگلی که تو شهرمون هست و تقریبا نیم ساعت با ما فاصله داره وقتی رسیدیم ماشینو یه جای خوب پار کردمو رفتیم سمت چشمه اب که اون طرف پارک بود تقریبا ساعت دوازده و نیم نزدیک یک بود که چادرو درست کردیم وسایل چیدیمو نشستیم تو این مدت منو خاله حسابی گرم گرفته بودیم باهم تنقلات ریختم وسط و عرق رو هم از داخل کلمن یخی که توش دلستر نوشیدنی بود در اوردن دو تا پیک ریختم که خالم گفت من نمی تونم بخورم از این حرف منم بهش گفتم که با یه بار چیزی نمیشه و فلان خلاصه مخشو زدم که باهم بخوریم پیک اولو که خورد گفت گلوم یه جوری شد اولین بارش بود چون یکم مزه دادم خورد بعد اون دو سه تا پیک دیگه ریختم خورد حسابی کلش داغ کرده بود از چشماش می بارید که مست شده منم که مثل چیز تو کفش بودم و با خودم نقشه ها کشیده بودم براش هوا خیلی عالی بود برای همه چیز گفتم یه پیک دیگه هم بخوریم گفت بریز ریختم سلامتی دوتایمون خوردیم بغلش کردمو سرشو تیکه داد به سینم منم موهاشو نوازش میکردم از گرمای بدنش لذت میبردم یواش یواش وسایلو جمع جور کردم گذاشتم شون یه گوشه و پتو پهن کردم داخل چادر دراز کشیدیم دور بر مونم خیلی خلوت اروم بود خالم کنارم دراز کشید منم دستو انداختم زیر گردنش اوردمش سمت خودم سرشو گذاشت رو سینم دوباره شروع کردم به نوازش کردنش یکم استرس داشتم یکم گذشت یواش یواش دستمو بردم روی گردنش و بازوهاش ( مانتوشو در اورده بود تی شرت تنش بود ) یکم به خودم جرعت دادم شروع کردم به یواش یواش مالوندنش هیچی نمی گفت چون تاریک هم بود راحت تر بودم دستمو اروم بردم سمت سینه هاش که حسابی تو کفشون بودم یه نفس عمیق کشید ولی چیزی نگفت من دیدم چیزی نمیگه شروع کردم به بازی کردن با سینه هاش گرمای تنش مستی عرقی که خورده بودیم حسابی دیونم میکرد دستمو ازاد کردم سرشو گذاشتمش رو موتکا خودم چرخیدم سمتش یه بوس از رو گونش گرفتم یه بوسم از لبش گرفتم دیدم که بازم چیزی نمیگه شروع کردم به لب گرفتن یکم که گذشت همراهی کرد باهام منم که چراغ سبزو گرفته بودم شروع کردم به لخت کردنش تی شرتشو از تنش در اوردم دست انداختم پشتش سوتینشو باز کردم حالا دیگه اون ممه های خوشگلش جلوم بود می تونستم حسابی بخورمش افتادم روشون شروع کردم به خوردنشون خاله مرجانم یه ناله های ریز میزد که بیشتر حشریم میکرد در حین خوردن سینه هاش دستمو بردم سمت شلوارش و با یکم تلاش در اوردمش حالا فقط یه شرت تنش بود دوباره اومدم روش و از زیر گردنش ادامه دادم خوردنشو یواش یواش اومدم رو سینه های خوشگلش قشنگ یادمه اون لحظه هارو چشماش بسته بودو فقط داشت اروم اروم از روی شهوت ناله میکرد منم یه سینش تو دهنم اون یکی هم تو دستم هم می مالیدم هم می خوردم اومدم پایین تر روی شکمش دور نافشو زبون زدمو رفتم پایین تر و از روی شرتش یه بوس زدم به کسش که حسابی هم تمیز بود و بوی خیلی باحالی داشت و شروع کردم به خوردن بغل های کسش و رونای سفیدش شهوت همه بدنمو گرفته بود شورتشو با یه حرکت از پاش در اوردم لخت لخت جلوم دراز کشیده بود بی اختیار دستش اومد روی کسش دستاشو کنار زدم افتادم بین پاهاش با زبون تا می تونستم لیس زدم براش داشت حسابی ناله میکرد و سرم رو فشار میداد به کسش یکم براش مالیدم خوردم که یه اهههههه کشیدو شل شد ارضا شده بود رفتم کنارش دراز کشیدم یه لب ازش گرفتم گفتم چطور بود عشقم با یه لب محکم جوابمو داد اما کارم هنوز باهاش تموم نشده بود لباسامو در اوردم لخته لخت دراز کشیدم دستش رو گرفتم و برم روی کیره 18 سانتیم که انصافا کلفته خودش متوجه شده بود داشت اروم باز میکرد باهاش دم گوشش گفتم که میشه یکم بخوریش برام بدون اینکه حرف دیگه بزنم رفت سمت کیرم که سیخ سیخ وایستاده بود کردش تو دهنش خوب بلد نبود دندوناش می خورد یکم اذیت میکرد بهش گفتم سعی کن دندونات نخوره به کیرم تمام تلاششو میکرد که اما گه گداری باز می خورد یکم که ساک زد اومدم روش میدونستم دختره مواظب بودم در این مورد کیرمو کشیدم روی کسش که دوباره یه اهههههه بلند و عمیق کشید با صدی پر از شهوت گفت که کیر می خوام اما پرده دارم پاهاشو دادم بالا یه لیس از سوراخ کونش زدم تف انداختم دم سوراخش با انگشت شروع کردم به بازی کردنش باهاش یواش یواش داشتم انگشتش میکردم اولش دردش اومد اما یکم که گذشت عادت کردت بهش انگشت دوم دوباره یواش کردم تو یه اخخخخی گفت یکم اروم تر دردم میام یکی پس از دیگری انگاشتارو کردم تو حسابی سوراخش باز شد غرق در عرق بود و ناله میکرد سوراخش اماده شده بود که از کیرم پذیرای کنه یه تف انداختم سر کیرم پاهاشو گذاشتم روی شونم کیرمو با سوراخ کونش تنظیم کردم سرش که رفت تو گفت اخ اخ اخ بکش بیرون دردم اومد گفتمش صبر کن یکم دیگه تف زدم به کیرم یکم دیگه فرستادمش تو دوباره صداش در اومد گفت یواش تر دارم جر می خورم خلاصه اروم اروم کیرمو تا ته کردم تو کونش نگهداشتم یکم جا باز کرد شروع کردم به اروم اروم تلمبه زدم مراجان اولش یکم درد داشتم من بعد اینکه جا باز کردو راحت تر شد شروع کرد دوباره ناله کردن اخ اوخ کردن منم داشتم تو کون عشقم تلمبه میزدم (قبل اینکه راه بیوفتیم من قرص تخیری خورده بودم ) مرجان دیگه یخش باز شده بود راحت داشت ناله می کرد میگفت جرم بدم کونم امشب مال خودته تا صبح می خوام جر بدی منو ابتو می خوام بریزی داخل کونم اههههه تیامم بکن منو اخخخخخخخ جر بده تندتر تندتر منم که اینارو میشنیدم دیونه تر میشدم تند تند تلمبه میزدم اونقدر جا برای مانور نداشتم روش کیرمو در اوردم از تو کونش و برش گردوندم یکم کونشو اوردم بالاتر کیرمو تنظیم کردم دم سوراخش با یه فشار کیرمو تا ته کردم تو کونش یه اخخخخخخ بلند کشید منم تند تند شروع کردم تلمبه زدن مرجان تواین بین یه بار دیگه ارضا شد ولیمن هنوز داشتم میکردمش ده دقیقه ای گذشت خسته شده بودم از تلمبه زدن دراز کشیدم کف چادر خودش نشست رو کیرم شروع کرد بالا پایین کردن یکم خم شد روم یه لب ازش گرفتم گفتم خیلی دوستت دارم عشقم و دوباره لبارو چسبوندم به لباش خودمم شروع کردم تلمبه زدن حدودا ده تا تلمبه محکم زدم حس کردم دارم اب میاد گفتم بهش دارم میام گفتش بریزش تو کونم از زیرش در اومدم خوابوندمش رو زمین رفتم پشتش کردم تو کونش که حسابی دیگه باز شده بود سوراخش چندتا تلمبه محکم زدم تو کونش و محکم بغلش کردم ابمو کامل خالی کردم تو کونش همون جوری خوابیدم روش نیم ساعتی همین جوری خوابیدم روش بعد اروم اومدم پاییین یه لب ازش گرفتم تشکر کردم ازش که همچین شب قشنگی رو برام ساخته بود از اون روز به بعد رابطه ما خیلی خیلی محکمتر و سکسی تر شد که اگه خواستین می تونم داستان زدن پردشو که به در خواست خودش بودو رسما زنم شد براتون بنویسمش و الانم که دارم مینویسم رو پام نشسته و داریم اماده میشیم که بریم سکس کنیم و قول دادیم به هم که تا هر وقت که بتونیم باهم باشیم حیف که تو ایرانیم و نمی تونیم باهام ازدواج کنیم اما روزی اگه بشه تنها انتخابم خواهد بود اگر غلط املایی هم داشتم خودتون ببخشید با گوشی نوشتم منتظر نظراتتون هستم هر کسیم که فوش بده کس اول و اخرش دوست داشتین لایک نداشتین دیس لایک
نوشته: Tiyam
الان پیش خودت شاهکار کردی خالتو گاییدی کسکش بی غیرت . کیر تو این مملکت که مردم از بی کصی افتادن تو کار سکس با محارم . کیرم تو ناموست لاشی
بی شرف عوض اینکه حواست به خالت باشه نذاری کسی نگاه چپ بهش کنه روش غیرت داشته باشی . اومدی جندش کردی اگه خالت دوباره بره به یه نفر دیگه بده بدون تو مقصری . کونی
ببین مادر به خطای عزیز از غلط های املاییت معلوم میشه اینقد کونت گذاشتن که دستات و چشمات هماهنگی شونو از دست دادن . دوما تو عینه ادم داستان بنویس تا فحش نخوری . وقتی کسشر مینویسین نظرات مثبتیم دریافت نمیکنین . خوشم میاد دیگه پر رو شدن مردم و از انحرافات جنسی و تمایلات غلط شون به راحتی حرف میزنن و دفاع میکنن . تو برو همون کص و کون خالت بزار ، پسر خالتم کص و کون مادرتو صفا میده
حواله دادی به چپت که میدونم نداری چون اگه داشتی کوس کش و دیوث نمیشدی واما بعد
بچه مزلف کونی خاله مثل مادره که البته از توله ای که زائیده باید بگم خوشبحال بقال سرکوچتون
اما یه سئوال
این چه رازیه که وقتی عرق میخورن فقط دختره مست و پاتیل میشه ولی پسره کاملا هوشیاره بصورتی که حتی تعداد خانهای کون دختره را یادش مونده؟؟؟
کاری ندارم خالت بوده ولی همچین میگی حیف ایرانیم انگار خالشو بگیره کار درستی کرده اسکل خر
نه یعنی الان خیلی خوشحالی که کص و کون خالتو گاییدی
بعدشم هرجای دنیا که باشی ازدواج با خاله رو تابو میدونن بچه جون
یک جقی که بدجور تو کفه تو خیالش همه رو میکنه😂
دوستان داستان سکس با زن جناب سروان رو سرچ کنید و بخونید اگر دوست داشتید باید ک بازم بنویسم. البته داستان نیست واقعیتی هست ک برام اتفاق افتاد و نوشتم
یه سوال تیام به زبان و گویش بختیاری یعنی چشمهام تا جایی که حافظه ام یاری میکنه اسم دختره نمیدونستم واسه پسر هم استفاده میشه بعدش داداش سیزده بدر دونفری اونم خاله و خواهر زاده یکم عجیب نیست بنظرت یعنی خانواده نگفتن بمونید فردا همه باهم میریم و در آخر وجدانا بار اولی که من عرق خوردم تا فیها خالدونم آتیش گرفت با همون پیک اول و به غلط کردن افتادم اونوقت خاله شما ماشاالله مثل بهروز وثوقی تو فیلم کندو
یکی پس از دیگری پیکها را خالی میکرده و دنبال بعدیش میگشته
آقا من کار به کسشعر بودن محتوا ندارم! فقط موندم این بزرگوار کلا کیبوردش نقطه نداره؟! از اول تا آخر داستان یه جمله بود؟ 😂
کس کش این مورد تو بزارزس هم قفله( یعنی اگه خارج از ایران هم باشی ازدواج با خاله امکان نداره) ضمن اینکه مطمعنم تو هم نتیجه سکس مامانت با پسر خالت هستی گوزو
کسکش طرف و چند ماه هست از کون میکنم هنوز سرش به سختی میره توش کشکس تا ته کردی توش دروغگو حرامزاده جقی
مادرتو سگ گا یید حس آنچنان بدی نداشتم به داستانت ولی آخرش که فحش دادی مطمئن شدم یا مادر جن ده بی ناموسی
اخه چاقال اول کستانت چرت وپرت میگی ،دیگه خوندن کستانت بی ارزش میشه .
هشتگ کسشراییی ک در هنگام زدن ب ذهنمان می آید را در سایت شهوانی به عنوان داستان ننویسیم 🤲🏼✋🏻
تو با خالت میرفتی بیرون؟ بقیه خالشون رو میذارن خونهشون؟
خال در کونت در اومده که سواد نداری؟
خالهت!
جدیدا مد شده هرکسی غلط املایی داره میگه با گوشیه
دِ آخه عن! چرا ما با گوشی مینویسیم اشتباه نمیشه؟
جاکش:/ دیس!
یعنی اینهمه رو بخونیم که رفتی وخالتو کردی
این یه خط لازم داشت چهار تا قسم دروغ وبعدشم میگفتی کردمش واللا
گوریلهای ناندرتال و حلقه ی گمشده ی داروین خودتو خاله ات رو بچسبونن به دیوار، اولین بار بود که نیت کردم فحش ندم که توی اسکول را دست نذاشتی!
بعد درست متوجه نشدم ظاتن چیه؟ معلومه سخت در کف خاله ت هستی اونم به پشم کسش هم حسابت نمیکنه بس که زشت و جقی و کریه هستی و انقدر زدی که صورتت جوشکاری شده!
ولی خداییش خوب شد خالهه یه چیزی گفتا وگرنه تو هم میدیدی که چیزی نمیگه همین جوری پیش میرفتی تا میرفتی زیر خرس گریزلی!
چه خانواده ی روش عن فکری هم داری که اجازه دادن شب بری تنهایی با خاله ی مجردت بخوابی، برای یه دهاتی خیلیه اورین اورین!
بعد دفعه بعد قرص تخیری نخور که تبخیر میشی!
ضمنا اوسکول دستی بجز ممالک اسلامی در همه جای دنیا حتی ازدواج پسر عمو و دختر عمو، دختر خاله، پسر خاله و… در حد ازدواج خواهر برادر بده و سکس با نزدیکان درسته غیرقانونی نیست ولی مطمئن باش خیلی خیلی بیشتر از کشورهای مسلمون جدی گرفته میشه و شخصا رعایت میکنن. همه جای دنیا هم ازدواج با نزدیکان ممنوعه، حالا برو جقت رو بزن عزیزم!
به شخصه هیچوقت به خودِ نویسنده ی داستان توهین نکردم ولی چون عنِ مفت قرقره کردی باید با لحن تندی حقایقی رو بهت یادآوری کنم؛ اولاً کص کشِ بیناموس غلط املایی دلیلش بی سوادیِ نه تایپ با گوشی! لذا نقطه های بدون استفاده ی صفحه ی کیبوردت با سایز بزرگتر تو باسنِ ناز و سفیدت.
دوماً اگه قرار بود اینجا کسی از تهدید یک عدد چاقالِ کون قُمبُلَک بترسه کشیک نمیدادیم نویسنده های تخمیِ بی سوادی مثلِ تورو بکنیم تو بشکه ی پِهِن! حالام بدو برو کونتو بده 🖕🏻 کُص خوارِ عاقات! 😁✌🏻
بابا تیام جون فیلم هندی هم به این سرعت سربازی نمیره و بعد بیاد تهران کار پیدا کنه و … کونده اصلا تا بحال عرق خوردی چاقال با پیک اول بالا نیاوردی بجای این توهم جغیت از دادنهات بگو بیشتر استقبال میشه دم بابات گرم میدونسته کونی میشی این اسم رو برات انتخاب کرده تیام کونی
تیام جون اینهارو ولش کن من دیدم که نه خودم امکاناتی مثل تو رودارم ونه خالم پایه ست علاوه براینکه آپشن های خاله ت خیلی به روزتره به خاطرهمین من هم میام وباهم خاله تورومیکنیم
تو یکی از خدایان کسشری
چه جالب رفتن 13 بیرون بعد خانواده نیومده خدایی کستان اندر کستان
خسته نشد دستت از بس زدی؟
کوس ننه همه اونای که فوش دادن به تو چه که ملت چیکار میکنن داستانتو بخون گوه زیادی هم نخورید همون اولش گفته که داستان سکس با محارمه چرا میاین فوش میدین کونیا یارو دوست داشته خالشو کرده دوست داشته ننه تورو کرده مگه خایه مال ملتین شما داستانتو بخون دکمه سیکتیر بزن و فرار
اولا بابت فحشایی که دادی دوستان مفصلا خدمتت خواهند رسید یعنی فکر نکن تهدید کردی کسی ازت میترسه!! ولی فعلا مساله سطح شعور یا سوادت نیست (ظاتن!!) دونفری رفتین 13 بدر؟ خونواده ایرونی نشستن تو خونه شماها تنهایی رفتین؟؟ پدرمادر و خواهربرادرای تو یا اون نگفتن ماهم میایم؟؟ میشه همچین چیزی؟؟ چند وقت بود خبری از اون یکی ایران نبود نگرانشون بودم!!