خانم معلم وموتور من

1395/05/18

سلام سامان هستم و19سالمه
با موتور بودم اروم اروم داشتم بر میگشتم خونه نزدیکای خونه بودم ک دیدم یه زن سن بالا کنار یه ستون وایساده بایه مانتو تنگ ک کونش خیلی توش معلوم بود با یه ارایش مولایم یه کفش پاشنه بلند یه جوراب رنگ پا ک پای سفیدشو برق انداخته بود تو دلم گفتم جون این واقعا کردن داره همینجور ک داشتم بهش نزدیک میشدم یهو دست گرفت جلوم گفت اقا پسر وایسا این پلاستیک ک دستمه سنگین ما خونمون یه دوتا کوچه اونور تر منو میرسونی منم اول یکم مکس کردم بعدش گفتم باشه بیاید تا یه مسیر میبرمتون سوار شد اومد پاشو بزاره روجاپایی جاپاییه بالا بود دیدم نمیتونه پاشو بزاره دولا شودم ک جاپایی رو باز کنم براش بازش کردم دیدم هی پاشو اینور اونورمیزاره پاشو گرفتم یه دستی هم کشیدم روپاش گزاشتمش رو جاپایی ک بهم گفت مرسی شرمنده دوتا پاشو گزاشتم روجاپایی موتورو گذاشتم دنده حرکت کردم توی مسیر همینجوری تشکر میکرد منم حرفی نمیزدم ک بهم گفت اسمت چیه منم گفتم سامان گفت اسمتم مثل خودت قشنگه منم خندیدمو گفتم مرسی ممنونن نظر لطفتو خلاصه ادرس داد هی این کوچه اون کوچه ماهم از مسیر خودمون خارج شدیم ولی ب هربدبختی بود رسوندمش دم خونشون کوچشون خیلی خاوت بود یه خونه معمولی هم داشت وقتی پیاده شد کلی تشکرکر گفت بیاداخل یه شربتی چای چیزی برات درست کنم منم گفتم ن مرسی ممنون تشکر
خلاصه بزورمنو برد توخونه موتورمم بردم تو رفتیم داخل نشستم رو مبل گفت صبر کن الان میام منم نشستم درو دیوارو نگاه میکردم ک یهودیدم بایه تی شرت یه ساپورت مشکی تنگ اومد بیرون شاخم در اومد رفت داخل اشپزخونه یه شربت درست کرد اوردد منم محو کونش شده بودم واییی خیلی باسنش عالی بود بد جور حشری شده بودم اومد نشست کنارم شربتو داد بهم منم نصفشو خوردم بهم گفت عزیزم ممنون ک منو رسوندی نمیدونم چجوری ازخجالتت دربیامم منم گفتم ن بابا این چ حرفیه شرمنده مزاحمتونم شدیمم ببخشید گفت ن بابا مراحمی همینجور ک حرف میزد پاشو باز کردساپورت قالب کسش شده بود داشتم نگاه میکردم ک یهو بهم گفت خوشت میادد منم خودمو جمع کردم ترسیدم گفتم ازچی گفت از همونی ک داشتی نگاش میکردی گفتم من ؟ گفت اره خودت گفتم معذرت میخوام دیرم شده با اجازتون من برم بلند شدم کیرمم سخ شده بود ک یهو چشمش خورد ب کیرم بهم گفته به به راستم ک کردی گفتم معذرت میخوام من برم یهودستمو گرفت گفت اشکال نداره فدای سرت بشین نرو میخوام از خجالتت درام منم دیگه ساکت شدم نشستم اومد جلو یه بوسم کرد همه بدنم داشت میلرزید بهم گفت اروم باش منم ساکت نشستم همینجور بوسم میکرد منم نامردی نکردم دستم بردم لای پاش کسشو گرفتم تودستمم یکم خیس شده بود همینجور میمالیدمش که یهو دوتا پاشو اورد دراز کرد روپاهام وایی هنوز جوراباش پاش بود گفت رو موتورپامو مالیدی متوجه شدم منم هیچی نگفتم بهم گفت من معلمم شوهرم مرده بچه هم ندارم تنها زندگی میکنم خیالت بابت اون راحت باشه منم از شنیدن این حرفش کلی خوشحال شدم خلاصه شروع کردم ب مالیدن پاهاش و رونش یکم ک مالیدم خودش بلند شد ساپورتشودراورد زیرش شرت جوراب پاش بود اونم دراورد تی شرتشم دراورد یه شرت مشکی فقط پاش بود وایی خیلی سفید بود کونش بزرگ بود دیگه طاقت نداشتم همون جابلند شدم لباسامو دراوردم فقط یه شرت پام ود اونم خودش از پام دراورد کیرمو ک دید گفت جونن سریع رفت یه کاندوم با یه اسپری اورد گفت بزن کاندومو کشیدم رو کیرم بهش گفتم اسپریونمیدونم کجابزنم خودت زن خندیدخودش برام زد یخورده لباشو خوردمم سینشوو هم خوردم کردم توکسش وای انگار بهشت بود واقعا عالی بود بهترین حس دنیارو داشتم حدود یه 5دقیقه ای از کس کردم در حین کردن سینه هاشوهم میمالیدم هرکری میکردم ابم نمیومد گفتم اشکال نداره از کون بکنم گفت اگه قول بدی اروم بکنی اشکال نداره گفتم باشه اروم میکنم اونوری شد منم اروم کیرمو گزاشتم دم سوراخ کونش یواش یواش دادم داخل ناله هاش بلند شده بودد خیلی دردش گرفته بود اه اه اه اه میکر بد جور منم خیس عرق شده بودم خیلی تنگ بود همینجور که داشتم میکردم یهو دیدم کیرم داره داغ میشه تند تر عقب جلو میکردم جیغ میکشید دیگه منم تو حال خودم نبودم هرچی اب تو کمرم بود خالی کردم توکونش البته تو کاندوم همه اینا یه 20 دقیقه ای طول کشید ولی خیلی حال داد ازش کلی تشکر کردم شمارشم بهم داد از اون به بعد 3یار کردمش وازم راضی.
پایان
نوشته: سامان


👍 8
👎 17
130052 👁️


     
برای نظر دادن وارد شوید یا ثبت نام کنید

551884
2016-08-08 20:40:34 +0430 +0430

و باز هم سناریو کسشر رفتن تو اتاق و بازگشت با تاب و ساپورت و خداوندگار کسشر:شربت
قشنگ معلوم بود همان زمان با وسط سکس خیالیت ارضا شدی چون اولش دستت لرزیده گوه زدی تو داستان با غلط های املاییت بعدشم بی حوصله شدی تمومش کردی رفتی یه جا عین جنازه افتادی

0 ❤️

551885
2016-08-08 20:43:39 +0430 +0430

حواله ات به بچه های شهوانی ?

0 ❤️

551894
2016-08-08 21:07:53 +0430 +0430

شب ساعت چند میخوابی اینقدر خوابای طولانی میبینی

0 ❤️

551901
2016-08-08 21:29:29 +0430 +0430

آخر من از دست این جلاقای در آرزوی شربت میرم یه کون و کسو با شربت میکنم (آخه بعضیا ب شهوت میگن شربت خخخ)

0 ❤️

551907
2016-08-08 22:14:31 +0430 +0430
NA

کس شعررررررر

0 ❤️

551910
2016-08-08 22:30:06 +0430 +0430

به زور تورو برد خونه ؟؟؟؟؟؟ از اون اصرار و از تو انکار ها ؟؟؟ داشت دستتو میکشید دستت از جا در نرفت ؟ یا احتمالا یدفه دستت ول نشد با کون پرتاب بشی روی فرمون موتور ؟ فرمون موتور سالمه ؟ جاییت نرفت ؟ خودت خوبی ؟

0 ❤️

551912
2016-08-08 22:36:50 +0430 +0430

“… ﮐﺎﻧﺪﻭﻣﻮ ﮐﺸﯿﺪﻡ
ﺭﻭ ﮐﯿﺮﻡ … ﺍﺳﭙﺮﯾﻮ … ﺧﻮﺩﺵ ﺑﺮﺍﻡ ﺯﺩ … ﮐﺮﺩﻡ ﺗﻮﮐﺴﺶ ﻭﺍﯼ ﺍﻧﮕﺎﺭ ﺑﻬﺸﺖ ﺑﻮﺩ ﻭﺍﻗﻌﺎ ﻋﺎﻟﯽ ﺑﻮﺩ ﺑﻬﺘﺮﯾﻦ ﺣﺲ ﺩﻧﯿﺎﺭﻭ ﺩﺍﺷﺘﻢ …” ! ‎:-|‎
من دیگه عرضی ندارم . . . ‎;-(‎

0 ❤️

551916
2016-08-08 22:52:20 +0430 +0430

اینقد جق نزن، داری کم کم عقلت رو از دست میدی.
ناموساً اگه این داستانو یکی دیگه مینوشت، باورت میشد؟؟؟؟

0 ❤️

551919
2016-08-08 23:06:54 +0430 +0430

خواب دیدی یافیلم؟؟؟؟

1 ❤️

551922
2016-08-08 23:32:15 +0430 +0430

زمین خودش جهنم دنیاس.
اونوقت ایران جهنمه زمینه.
همه بدبختیم , حتی اگه یه جوون مثل این بنده خدا توی افکارش با یکی سکس کنه , بهش حسادت میکنیم.
بخاطر این حسادت نه خودمون گوهی میشم, نه دیگران.

0 ❤️

551932
2016-08-09 02:26:42 +0430 +0430

biyayn yekam dar morede koso koOone zanam benevisin bebinaaaaam. mikhad khodesh bekhoOone va be barande jayze bede.

0 ❤️

551934
2016-08-09 05:01:33 +0430 +0430

اول كاندوم را كشيدي بعد گفتي اسپري بزنه برات؟ از رو كاندوم اسپري زد كيري خان؟ قشنگ تابلو كه داري راست ميگي

0 ❤️

551947
2016-08-09 09:45:33 +0430 +0430

مشخصاتی که شما گفتی با اون باسنش به یه یچه 19 ساله نمی مونه… اون بیرون هزاران نفر هستن که مخشو بزنن و ببرن بکننش. خلاصه نیازی به جقله بچه 19 ساله نداره

1 ❤️

551948
2016-08-09 10:12:14 +0430 +0430

چون بچه سال بودی شما رو برد برای شوهرش شوهرشم خوب از خجالت کونت در اومد
دروغگو دشمن خداست پسرجان راستشو بگو اینجا شهوانیه کسی بهت گیر نمیده

0 ❤️

551951
2016-08-09 11:00:04 +0430 +0430
NA

همون اول داستان رو ک خوندم سریع اومدم کامنتا خخخخخ
ایول ایول

0 ❤️

551956
2016-08-09 11:49:44 +0430 +0430

ساختار داستان به شکلیه که انگار مرد داستان مرد نیست و بیشتر رفتارش زنونه هست؛ مردی که attractive نیست و مثل زنها و دختر ها منتظر هست که یکی لباساشو در بیاره چون فکر می کنه زشته خودش رو تو سکس حریص نشون بده؛ پیشنهاد سکس نمیده و فقط راهنما می زنه تا طرف بفهمه. و …
چی داره سر نسل مردای این کشور میاد که مرداش دارند زن می شند. اون از گی های کونی و این از پسرایی که از مردانگی فقط شکل و قیافه اش رو دارند

1 ❤️

551959
2016-08-09 12:33:12 +0430 +0430

خوندن کامنت ها از داستان باحال تر بود

0 ❤️

551982
2016-08-09 17:59:29 +0430 +0430
NA

(dash) (dash) (dash) اگه میخوای کونت بزارم یه بار دیگه بنویس

0 ❤️

551985
2016-08-09 18:52:26 +0430 +0430
NA

سلول های خاکستری کیر و کس و اون خانم معلم تو حلقت خخخخ کمتر جلق بزن کونکش

0 ❤️

552060
2016-08-10 12:30:53 +0430 +0430

پس چرا از این موردا واسه ما پیش نمیاد؟ نکنه کیر ما خار داره؟ برو خدا روزیتو جای دیگه بده کم واسه ما کسشر بگو حوصله فوش دادن ندارم کسکش

0 ❤️

552089
2016-08-10 20:27:46 +0430 +0430

vaaaaay cma awli booood 🙄 🙄 🙄 🙄 🙄 🙄

0 ❤️

552131
2016-08-11 08:30:22 +0430 +0430
NA

خانم بیوه کاندوم و اسپری داشت؟ ج ن د ه بوده پس

0 ❤️

678615
2018-03-23 06:59:14 +0430 +0430
NA

این یک داستان بود و فانتزی یه پسر برای جق زدن دوستان عزیز همه ادمها خودارضایی انجام میدن و برای این کار باید یه زمینه ای باشه همه برای این کار شخصی خیالی در ذهن داریم و باهاش سکس میکنیم که دهن لای سینه کس و کون و یا هر جایی که بشه کرد فقط و فقط میشه دست خودمون که باهاش کار میکنیم من به جسارت این نویسنده احترام میذارم و میگم تقریبا خوب بود اما یه جاهایی رو بهتر بود بازنگری کنی تا داستانت روانتر باشه و خواننده بتونه اون رو درک کنه امیدوارم در آینده که فانتزی ذهنی خودت رو میاری تو داستان موفق باشی اگر بنا بر نمره دادن باشه از 20 من فقط نمره 8 بهت میدم اونم فقط به خاطر اعتماد به نفس و جسارتت

0 ❤️