خاک بر سر شدم رفت

1391/12/05

باسلام.من محمدهستم27ساله.این یه داستان واقعیه.من به دلایلی که خودتونم میدونید،بلوغ زودرس داشتم.وقتی کلاس اول راهنمایی بودم،جلق میزدم.وقتی17سالم بود،3تامموری8گیگ فیلم سوپرداشتم.بگذریم.من بخاطر تماشای بیش از حد فیلم و عکس سکسی،به یک آدم فوق حشری تبدیل شده بودم.تاحدی که به مادرخودم هم نظر داشتم.یادمه زمانی که20سالم بود،خالم بادوستش اومدن خونه ی ما.دوستش اسمش مهشیدبود.خیلی خوشگل و خوش اندام،با اندام کاملأ سکسی.اون زمان مهشید24سالش بود.اون1هفته خونه ی مابودومن تو این مدت ازهرفرصتی برای دیدزدنش استفاده میکردم.وقتی ازبیرون میومدومیرفت تواتاق تالباسشو عوض کنه،من میرفتم توحیاط و ازپنجره نگاش میکردم.بعدازاون مهشید بامادرش ازشهرستان اومدن مشهدزندگی کنن.

یه روزمادربزرگم رفت شهرستان و خالم با مهشید خونشون تنهابود. اونشب یه دزد از روی پشت بام رد شده بودو اونا دیده بودنش. بخاطرهمین خالم به من زنگ زد و گفت که میترسن و ازم خواستن برم پیششون.من رفتم اونجا.رفتم تو اتاق و دروبستم.خالم رفت حموم. من تواتاق داشتم باگوشیم سوپرنگاه میکردم.مهشیداومد که برای خالم لباس ببره.من سریع سرمو بردم زیرپتو وخودمو زدم به خواب.نمیدونم چی شد که مهشید شرتشو عوض کرد.پشتش به من بود.من داشتم اززیرپتو دیدمیزدم.همین که چشمم به کونش افتاد،کیرم شق شد.جرأت نداشتم تکون بخورم.مهشیدلباسشو عوض کردو رفت بیرون.من تا نیم ساعت توشوک بودم.بعدش پاشدم رفتم تو دستشویی توی حیاط جلق زدم.من جوون بودم.فکرم خوب کارنمیکرد.فکرکردم مهشیدازقصداین کاروکرد.باخودم تصمیمات احمقانه ای گرفتم.مهشید میونش بامن خوب نبود.آخه من نه اخلاق دارم،نه تیپ و قیافه درست وحسابی.

یه بار مادرش قلبشو عمل کرده بود و تو بیمارستان بستری بود.مهشید هم میخواست اثاث کشی کنه.خالم ازمن خواست که برم دنبالش و باهم بریم کمک مهشید.کاراتقریبأ تموم شده بود که مادربزرگم به خالم زنگ زدوگفت که مهمون داریم.زودبیاخونه.(مهمونشون داییم بود).من و مهشیدکارارو تموم کردیم.بعدش یه تیکه موکت پهن کردوگفت بشین استراحت کن.منم نشستم و اون به فاصله ی نیم متری من نشست.من ازش عذرخواهی کردم و درازکشیدم.اون یکم ازمن فاصله گرفت.تااومددراز بکشه دستموگذاشتم زیرسرش.سریع پاشد.گفتم درازبکش راحت باش.سرتوبذاررودستم گردنت اذیت نشه.یه لبخندزد و درازکشید.منه احمق هم که حشرم ازحالت نرمال خارج شده بود،فکرکردم با لبخندش بهم چراغ سبزنشون داد.منم خودمو به پهلو چرخوندم روبه مهشید.چشاش بسته بود.دلمو زدم به کاهدون!.دست راستمو گذاشتم روسینش.فشارش دادم.همین که برگشت که به من نگاه کنه،لبمو گذاشتم رولباش.اونم سریع پاشدنشست.پرسیدم چی شد؟اونم نامردی نکرد و باتمام قدرتش یکی خوابوندتوگوشم.بلندشد ایستاد و به در اشاره کردوبلنددادزد:گمشوازخونه ی من بیرون.منم مثل گوسفندسرمو انداختم پایین و رفتم بیرون.نمیدونستم آخرش چی میشه.مهشیدقضیه روبه خالم گفته بود.خالم تا5ماه باهام حرف نزد.آخرش رفتم به گوه خوردن افتادم.خالم گفت ازخودش معذرت خواهی کن.منم یه دسته گل بایک عروسک خرس گنده(که خیلی دوست داشت)براش خریدم و باخالم رفتیم خونشون واسه عذرخواهی.اون گفت که اون قضیه رو فراموش کرده.اما خیلی ازم دلخوره.(اینم بگم که اون موقع مادرمهشید کربلابود).به نشانه ی عذرخواهی بردمشون یه جای دنج ودبش.یه شام مشتی بهشون دادم.اون شب که مهشیدشادبودوباهام حرف میزد.منم فکرکردم که منوبخشیده.ازاون موقع به بعد دیگه مهشید روندیدم.یعنی نخواستم که ببینمش.آخه روم نمیشد.هنوزازش خجالت میکشیدم.این قضیه تموم شدولی من اعتماد وآبرومو پیش خالم ازدست داده بودم.

نوشته: محمد


👍 0
👎 1
72114 👁️


     
برای نظر دادن وارد شوید یا ثبت نام کنید

364026
2013-02-24 00:11:25 +0330 +0330
NA

این شدیه داستان واقعی.راستی رفیق دختربازی به تنها چیزی که احتیاج نداره قیافه و تیپه.زبون داشته باشی همه چی حله.برو ببینم چکارمیکنی.منتظر داستان بعدیت که سکس با مهشیده هستم.تومیتونی پسر

0 ❤️

364027
2013-02-24 01:10:11 +0330 +0330
NA

خوبه 1 پسر هم که سر به راه شده توشهوانی شما نزارید

0 ❤️

364029
2013-02-24 01:27:03 +0330 +0330
NA

خودتو کنترل کن افرین پسر خوب

0 ❤️

364030
2013-02-24 01:39:32 +0330 +0330

باقالی 27 سالته بعد 17 سالت بود سه تا مموری 8 گیگ فیلم سوپر داشتی؟
بیام یه مموری 800 ترابایتی بهت فرو کنم؟
خالیم می بندی یه جوری ببند کسی نفهمه آخه ه ه ه ه

0 ❤️

364031
2013-02-24 01:46:35 +0330 +0330

خاك برسرنه!سر به راه شدي

0 ❤️

364032
2013-02-24 02:02:28 +0330 +0330
NA

يجوري گفتي بلوغ زودرس داشتم فكر كردم از ٣سالگي جلق ميزدي!

0 ❤️

364033
2013-02-24 02:26:56 +0330 +0330
NA

ده سال پیش میشه 81
اون موقع مگه مموری 8 گیگ بود؟
اصلا مگه کامپیوتر بود؟
به نظر من که چرتکه هم به زور بودش اون موقع یا شایدم هنوز اختراع نشده بود =P~
حداقل اگه چاخان میای خودتو به گه نکش
چه کاریه؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟

0 ❤️

364034
2013-02-24 03:10:31 +0330 +0330
NA

kosssss gofti mertike yabo :T

0 ❤️

364035
2013-02-24 03:57:52 +0330 +0330

سلام من با sosha موافقم،دیگه هم لازم نیست چیزی بگم ،اصل مطاب گفتی سوشادرضمن فکرکنم
با من همشهری هستی نه؟

0 ❤️

364036
2013-02-24 04:44:17 +0330 +0330
NA

بالاخره نمردیمو دیدیم که یه نویسنده هم قبول کردند که قیافشون تخمی بوده و 195 متر قدشون نبوده و 175 کیلو وزنش نبوده و 50 مایل طول آلتش نبوده و 14 متر پهنای آلتش نبوده و 2500 یارد ارتفاع نداشته و 3400 متر عرض جغرافیائی نداشته و هیکلش از نصف النهار گرینویچ نگذشته و مدار راس السرطان را زیر پا نذاشته و حول محور بیضوی کره زمین را با یه دست راستش طی نکرده و و با دست چپش کره ماه را از زمین تکون نداده و با حرکت تخماش کره مریخ رو تحت تاثیر قرار نداده و با انگشت کوچیک پای چپش سوراخی از این ور زمین تا اونور زمین باز نکرده و با نوک آلت محترمشان سوراخی به اندازه کله عزیزشان از قطب شمال تا قطب جنوب باز نکرده وبا لیس زدن زبونشان سطح کره زمین را عاری از زباله و آشغال نکرده و با یک بادی از ماتحت عزیزشان سیاه چاله ای در حول محور عرضی مدار زمین بر پا نکرده و با یک نیم نگاهی کل مخلوقات موجود در زمین ومخصوصا یکی از کرکدن های آفریقائی را محو جمال بی مثالشان نکرده و اسب های آبی آفریقا اسباب بازی دوران بچگی شان نبوده و در کل …ریاضیات وهندسه ومثلثات و جبر و آنالیز و بابالیزو و ریاضیات جدید وقدیم و وسطی و… را در دوران جنینی و در اونجای والده محترمشان کاملا یاد نگرفته اند وووووو

0 ❤️

364037
2013-02-24 04:54:48 +0330 +0330
NA

عجله کارشیطونه

0 ❤️

364038
2013-02-24 06:08:36 +0330 +0330
NA

آقا یا خانم. ozv alakiبنظرت سال هشتادویک کامپیوترنبود ؟احمق جان؟شاید فلش یامموری نبود ولی کامپیوتربود

0 ❤️

364039
2013-02-24 06:28:01 +0330 +0330
NA

ج ل ق؟بشین بزن دیگه !با دختر مردم تو را چه؟

0 ❤️

364041
2013-02-24 06:51:43 +0330 +0330
hjh

چه عجب يكي پيداشدازقيافش تعريف نكنه وراستشو بگه ايولا همشهري پرچمت بلند

0 ❤️

364045
2013-02-24 07:02:19 +0330 +0330
NA

ریدی جای داستان نوشتن. افتضاح و احمقانه بود.

0 ❤️

364046
2013-02-24 07:31:09 +0330 +0330
NA

کس کش انتر داستان واسه کلید اسرار
نوشتی؟

0 ❤️

364047
2013-02-24 07:33:42 +0330 +0330
NA

ladyseducerتوخیلی پولداریا!!!

0 ❤️

364048
2013-02-24 10:06:33 +0330 +0330
NA

آخه کوسکش این کجاش به داستان سکسی شباهت داشت؟

0 ❤️

364050
2013-02-24 10:10:13 +0330 +0330
NA

دوست عزیز اول از همه کیرم تو کون تو مهشید + کوس و کون خاله جونت. دوما مادر قحبه مگه اینجا کاروانسراست عین خر سرت انداختی پایین اومدی سرگذشت تعریف کنی موضوع داستانت به اونیکه گفتی ربط نداره نمیدونم چرا موضوع را پیچوندی تو میخواستی ماجرای کون دادن هاتو بگی که بابات اون لحظه سر رسیده و در اون حال کون دادنت دیده اونموقع گفتی خاک برسرم شد یادت اومد؟ ننویس دیگه والا این دفعه جلو چشای مهشید و خاله کون چنان کونت میذارم که تخم چشات بگزده

0 ❤️

364054
2013-02-24 10:28:05 +0330 +0330
NA

دوست عزیز اول از همه کیرم تو کون تو مهشید + کوس و کون خاله جونت. دوما مادر قحبه مگه اینجا کاروانسراست عین خر سرت انداختی پایین اومدی سرگذشت تعریف کنی آخه کونی 10 سال پیش مموری 8 گیگ وجود داشت که پسر کونی مثل تو 3تا8 گیگ پر از فیلم سکس داشته باشه موضوع داستانت به اونیکه گفتی ربط نداره نمیدونم چرا موضوع را پیچوندی تو میخواستی ماجرای کون دادن هاتو بگی که بابات اون لحظه سر رسیده و در اون حال کون دادنت دیده اونموقع گفتی خاک برسرم شد یادت اومد؟ ننویس دیگه والا این دفعه جلو چشای مهشید و خاله کون چنان کونت میذارم که تخم چشات بگزده

0 ❤️

364056
2013-02-24 10:46:48 +0330 +0330
NA

یه آقای بجنوردی مایه دار و مجرد و بالای 27 سال پی ام بده.خواهشا کم سن و سال ها و مشهدی ها و تهرانی ها و در کل غیر بجنوردی ها و متاهل ها پیام ندن.تاکید میکنم اگه غیر از این هستید بی خودی پی ام ندید.

0 ❤️

364057
2013-02-24 13:04:15 +0330 +0330
NA

الان ما بايد چيکار کنيم ؟
مادر کوني

0 ❤️

364058
2013-02-26 04:10:28 +0330 +0330
NA

نه اونجاکوه زد توگوشت توباید میگرفتی زورکی جرش میدادی کسخل خر یه چیز دیگه کیرم تو کونت

0 ❤️

364059
2013-02-26 14:24:04 +0330 +0330
NA

آخه چی بگم حوصله فحش دادنم ندارم کله کیری اینم شد داستان جانم برادر دیگه ننویس باش

0 ❤️

534245
2016-03-24 13:10:35 +0430 +0430

کیرم تو اون مغز خودتو خالتو دوست خالت میگفتی دوست منی خودش بهت میداد

0 ❤️


نظرات جدید داستان‌ها