ختنه شدن من در ده سالگی

1395/11/04

سلام اسم من آرش و الان 33 سالمه خاطره ختنه شدن من بر میگرده به ده سالگی چون من تک فرزند بودم مامانم منو خیلی نازنازی بار آورده بود و همین وابستگی زیاد باعث شده بود منو ختنه نکنه البته اونموقع زیر هفت یا هشت سالگی معمولا ختنه نمیکردن من انقدر نازنازی بودم که تا هفت سالگی پستونک میخوردم و شبها هم مادرم با یه شیشه شیر گنده پر از شیر یا آبمیوه یا چای میومد بالا سرم تا آخرش بهم میداد بعد میرفت تا اینکه من رفتم مدرسه و به اصرار خالم مادرم راضی شد دیگه پستونک و شیشه به من نده منم که دیگه وابسته شده بودم هر کاری کردم نشد و مادرم دیگه به من نداد من همیشه دلم میخواست ولی دیگه نمیشد بخورم تا کلاس سوم تموم شد و آخرای تابستون بود باید میرفتم کلاس چهارم که بازم به اصرار خالم و پدرم مادرم تصمیم گرفت منو ختنه کنه چون معلم بهداشتمون دیده بود من ختنه نشدم به مادرم گفته که هرچه زود ختنه کنید خلاصه مادرم چند بار با من صحبت کرد که منو راضی کنه بریم مطب برای ختنه چون نمیخواست منو بزور ببره ولی من با گریه قبول نمیکردم یه چند روز گذشت مادرم منو صدا کرد گفت یه تصمیمی گرفتم گفتم چیه گفت نوبت زدیم دو روز دیگه دکتر میاد خونه تورو ختنه میکنه حالا که تو مطب نمیای من دکترو میارم خونه من بازم زدم زیر گریه که مادرم منو بقل کرد و گفت مامانی گریه نکن دیگه چیزی نیست زدو خوب میشه اگه گریه نکنی یه چیزایی واست خریدم بعد ختنه بهت میدم گفتم چی گفت بیا بریم ببینیم باهم رفتیم از تو کمد دوتا شیشه شیر بزرگ یکی آبی و یکی قرمز و سه تا هم پستونک گنده من کلی ذوق کردم خواستم بندازم دهنم مادرم ازم گرفت گفت ختنه که شدی تا هر وقت دلت خواست بخور خرابم شد بازم واست میگیرم دو روز بعد مادرم همه چی رو آماده کرد ساعت سه آقای دکتر با خانم پرستار اومدن بابام رفت آوردشون تو تا اومدن تو اتاق من که تا اون موقع آروم بودم خواستم فرار کنم که مادرم و پدرم منو گرفتم پرستار هم کمکشون کرد شورت و شلوارمو در آوردن منو خوابوندن روی تخت پرستار با جوراب دست و پامو بست به تخت به پدرم گفت کمرشو نگه دار خودشو بلند نکنه بعد یه پارچه سبز که یه سوراخ داشت دودولمو از توش رد کرد و با بتادین دولمو شستشو داد دکترم وسایلشو آماده کرد و به دولم آمپول زد که دادم رفت هوا یه که گذشت دیگه هیچ حسی رو دودولم نداشتم باد کرده بود بعد دکتر بریدش و بخیه زد و سر آخرم پانسمان کرد و بعد توضیحات لازم به مادرم داد و یه پماد و یه قرص هم داد و رفتن پدرم باهاشون رفت بیرون مادرم دست و پامو باز کرد و هی دودولمو ناز میداد و گفت آرش جان من الان میام رفت و با پستونک برگشت گذاشت تو دهنم وای چه مزه ای داشت انگار همه دنیارو بهم دادن گفت آرش دودولی پستونکشو بخوره من برم واسش آبمیوه بیارم رفت و بعد با آبمیوه که تو شیشه شیر آبی ریخته بود اومد و بهم آبمیوه داد تو یک هفته دودولم خوب شد .اینم داستان ختنه من .

نوشته: آرش


👍 5
👎 12
28095 👁️


     
برای نظر دادن وارد شوید یا ثبت نام کنید

575656
2017-01-23 21:08:43 +0330 +0330

وای… وای… وای…

0 ❤️

575657
2017-01-23 21:16:50 +0330 +0330

اه لوسه چندش حال ب هم زن

1 ❤️

575658
2017-01-23 21:19:01 +0330 +0330

ننت به قربونت بره.

1 ❤️

575668
2017-01-23 21:36:52 +0330 +0330

ینی پاچیدم از خنده 🙄 🙄 🙄 🙄 🙄 🙄 🙄 🙄 🙄

0 ❤️

575671
2017-01-23 21:41:32 +0330 +0330

🙄 🙄
خوب بود،یجوری تعریف کردی که انگار دوس داری دوباره ختنه بشی…

0 ❤️

575673
2017-01-23 21:43:33 +0330 +0330
NA

eyjanm pstonk dos dari :P
ki azt dar khaste dastan khatne kardn kard :\

0 ❤️

575678
2017-01-23 21:50:50 +0330 +0330
NA

اخه ارش دودولي
ختنه كردن دولت رو تو سايت سكسي چرا بايد بنويسي؟؟؟
بنظرت برا كسي جذابه تو پستونكتو و دوست داستي يا شيشه شيرت چه رنگيه؟؟؟بشاش تو اون شيشه سير عمو بشاش توش

1 ❤️

575681
2017-01-23 21:58:19 +0330 +0330

تورو ارواح هیروشیما قسم دیگه هرگز ننویس. اگه می تونی حرف هم نزن.
پس فردا داستان شاشیدنتون رو گل های قالی هم در میاد.

1 ❤️

575686
2017-01-23 22:03:56 +0330 +0330
NA

یعنی چیییییییییییییییییییییی ؟

0 ❤️

575687
2017-01-23 22:05:06 +0330 +0330

موضوع انشاء چگونه دودولتان رو پخ پخ کردید ?اخه فرزند تخم حروم الان این چی بود نوشتی

1 ❤️

575704
2017-01-23 23:04:25 +0330 +0330

🤮 🤮 🤮 خدایا هر چه زودتر مریض منظور را شفا بده امین

0 ❤️

575711
2017-01-23 23:20:36 +0330 +0330

به كيرم كه دولتو ختنه كردي جاكش، سي و سه سألته خجالت بكش مرتيكه الدنگ

0 ❤️

575713
2017-01-23 23:22:07 +0330 +0330

آرش جون به ارواح خاک عمت اینا ما خودمونم ختنه شدیم نیازی به صحنه سازی نبود

0 ❤️

575731
2017-01-24 01:01:29 +0330 +0330

نره خر چه با آبو تاب تعریف میکنه

0 ❤️

575756
2017-01-24 08:31:02 +0330 +0330

خاطرات یک کصخل (dash)

0 ❤️

575760
2017-01-24 09:00:51 +0330 +0330

تو خجالت نمیکشی با این سنت همچین داستانی نوشتی؟؟ چجوری روت شد

0 ❤️

575767
2017-01-24 09:44:35 +0330 +0330

آخی قوقول ?

0 ❤️

575771
2017-01-24 10:06:42 +0330 +0330

خوشبحالت. منو سه مرد قلدر با کت شلوار و کراوات که منو یاد مامورای ساواک تو سریال های دهه فجر مینداختن خوابوندن روی تخت و دست و پامو محکم گرفتن. بعد یه دستگاهی اوردن و یه صدای وزز، یه برق گرفتگی خفیف و بوی کباب!یه جوری ختنم کردن که امروزه روز کله دودولم اندازه سیاره برجیسه!!

2 ❤️

575783
2017-01-24 12:44:18 +0330 +0330
NA

یعنی ریدم تو این داستانت کسکش لوس

0 ❤️

575791
2017-01-24 13:30:36 +0330 +0330

دبیر بهداشت دولتو کجا وکی دیده بود با رسم شکل بوگو

1 ❤️

575811
2017-01-24 15:43:22 +0330 +0330
NA

ای کیر تو مخت حالا چیکار کنیم؟دودولتو حلوا حلوا کنیم؟دیوص ختنه کردی کیر گودزیلا که قورت ندادی.

0 ❤️

575913
2017-01-25 06:11:48 +0330 +0330

مامانت تا 10 سالگی شیر هم از ممه هاش بهت میداد؟
الان چطور؟
بهت کس هم میده؟
دکتر شورتتو کشید پایین نکردت؟؟

0 ❤️

575925
2017-01-25 09:27:54 +0330 +0330

داداچ ریدی با این داستانت. داستان سکسی میشه ختنه کردن زوری؟
ده سالگی پستونک!

0 ❤️

575940
2017-01-25 12:01:21 +0330 +0330

الان کونی نیستی؟

0 ❤️

575942
2017-01-25 12:04:22 +0330 +0330

ناموسا به احساساتت میخوره کونی باشی
ارش دودولی نشد ارش کونی
درضمن همه ما ختنه شدیم ناموسا بیشتر دخترام که اینجا پسرن پس دیگه داستان ننویس من پولتو میدم

0 ❤️

575965
2017-01-25 14:39:50 +0330 +0330

بچه ها یه سوال دارم البته ببخشید بی ادبی میشه ختنه که میکنن از آلت بچه میبرن یا قسمت خاصی رو میبرن و جراحی میکنن؟

0 ❤️

647504
2017-08-25 19:33:10 +0430 +0430
NA

اصلا لوس بازی چندش اور بودن اخلاقت ب کنار…واسم سوال چطور معلم بهداشتت دودولتو دید ?

0 ❤️