بعد از گذروندن دوران مزخرف آموزشی اونم تو بحبوحه کرونا، یگانم افتاد یکی از پاسگاه‌های مرزی کرمانشاه. دو سه ماهی گذشت و سرباز جدید اومد، یه پسر 18 ساله‌ی ریزه‌میزه و خوشگل هم بین‌شون بود که از شانس خوب ما، دادنش پاسگاهی که ما بودیم. پوست سفیدش تو دوران آموزشی یکم سوخته بود اما هنوز خوشگلی‌های خودشو داشت، اوایل نظر خاصی نسبت بهش نداشتم و به عنوان یه همخدمتی جدید بهش نگاه می‌کردم تا این‌که با یه‌سری رفتار، چراغ اول رو روشن کرد. مشخص بود می‌خواد و یکم می‌خواره. از اونجا که معمولا کسایی که تو خدمت کونِ پست دادن و کارهای سخت رو ندارن مشغول کارهای خدماتی می‌شن و با توجه به قیافه خوشگل و جثه ریز این رفیقمون، آقا آرین دفتردار فرمانده شد. آرین بعضی وقتا خیلی سوسکسی سیگار می‌کشید و اصلا به قیافه‌ش نمی‌خورد آدم منفی‌ای باشه، منم واسه بیشتر رفیق شدن و تو دلش جا شدن، سعی می‌کردم سیگارشو تامین کنم تو پاسگاه. اکثرا وقتی پست بودم میومد بالا برجک و همونجا سیگار می‌کشید پیشم (اونایی که مرزبانی خدمت کردن می‌دونن ساختمون و برجک پاسگاه چجوریه). خلاصه بعضی وقتا باهاش شوخی دستی می‌کردم، در کونش می‌زدم و جون‌جون کُنان از کنارش رد می‌شدم، اونم کم‌لطفی نمی‌کرد و می‌خندید. یه‌بار سر پست بودم، اومد بالا و سیگار کشید، آخر شب بود و خلاصه بعد سیگار سر صحبتو باز کردیم، کم‌کم بحثو کشوندم سمت مسائل سکسی، یکم بعد شلوار آرین یه تکونایی می‌خورد و مشخص بود داره تحریک می‌شه، منم اول شوخی‌شوخی به کیرش دست زدم و واسش مالوندم تا به اوج رسید و اونم مال منو دستش گرفت، یه‌سرک کشیدم درب اتاق افسر نگهبان بسته بود و خبری از کسی که بخواد مزاحم بشه نبود. دکمه‌های شلوار نظامی‌مو باز کردم و کیرمو از رو شورت دستش دادم، با یه لطافت و آرامش خاصی داشت می‌مالید، سرمو بالا آوردم داشت تو چشام نگاه می‌کرد، با این‌کار خیلی بیشتر لذت می‌بردم. با توجه به این‌که با ارضا شدن کثیف‌کاری می‌شد و ممکن بود ضایع بشه، نصف و نیمه ول کردیم و اون رفت بخوابه. چند روز بعد قرار گذاشتیم بریم تو حموم. یه نکته‌ای رو اضافه کنم: کسایی که تو پاسگاه خدمت کردن می‌دونن کل پرسنل اونجا به 15 نفر هم نمی‌رسه و به‌شدت خلوته، مثل پادگان نیست چندهزار سرباز داشته باشه، پس این کار ما رو راحت‌تر می‌کرد. چند روز بعد، آخرای شب نزدیک به 11 و 12 نوبتی رفتیم حموم، اصلا نمی‌شد اعتماد کرد و سکس کامل انجام داد، به همون ساک راضی بودم. دستامو دو طرف صورتش گرفتم، گوشه لبشو بوس کردم، گردنشو بو کشیدم و آروم فشارش دادم پایین، شلوار و شورتمو با هم پایین کشیدم و کیرمو هدایت کردم سمت لب و دهنش، شروع به خوردن کرد، تکیه‌مو دادم به دیوار و چشامو بستم، اون‌قدر قشنگ می‌خورد که داشتم دیوونه می‌شدم، وسطای کار تحمل نکردم و صورتشو گرفتم و فشار دادم، سعی کردم خودم تلمبه بزنم تو دهنش، خلاصه این‌که بعد چند دقیقه ارضا شدم. اصلا راضی نبودم وقتی خودم ارضا شدم اونو ول کنم به امون خدا، پس شلوارشو کشیدم پایین و یکم از رو شورت کیرشو مالوندم، یکم بعد شورتشم پایین کشیدم و شروع کردم جق زدن و با کیرش ور رفتن، همزمان از زیر تخماش دست چپمو رد کردم و به سوراخ کونش رسوندم و با قلقلک دادن سوراخش، اونم ارضا شد. جمع‌وجور کردیم و نوبتی بیرون رفتیم.

سعی کردم خیلی مختصر یکی از خاطرات سکسیمو به اشتراک بذارم و اصلا هم اصراری ندارم مخابط بپذیره این روایت واقعیه یا ساختگی.

نوشته: Nikan