خنده دختر عمه ام به گریه تبدیل شد

1391/11/19

سلام،من علی هستم 18 سالمه قدم حدود :182 وزنم 74 ،اولین بارمه داستان مینویسم پس لطفا فحش ندید
من یه دختر عمه دارم اسمش سیمین هست دو سال از خودم بزرگتره ولی سنش از من کمتر نشون میده ،یه کون بزرگ وسکسی داره که شرط میبندم هر کس اونو ببینه میگه ای کاش این یک شب کنارم میخوابید،خونه ی اونا تو یه روستا اطراف شهره و خونه ی ما هم داخل شهر،بعضی وقتها با مامانش واینا میومدن خونمون ،همیشه یه جوری به من نگاه میکرد و میخندید و منم همیشه با یه خنده جوابشو میدادم،بعضی وقتها هم جوابشو نمیدادم تا پررو نشه و بیشتر بیاد طرفم(یادم رفت من یه خواهر و دوتا برادر دارم که خودم از همشون کوچیکترم ،داداشام تو یه شهر دیگه دانشجو هستند وخواهرم هم لیسانس گرفته و میخواد بره سر کار منم پیش دانشگاهی را تمام کردم و دارم درس میخونم تا شاید کنکور قبول بشم(جون خودم))یه روز بابام سر کار بود و مامان و خواهرم رفته بودن خونه ی پدربزرگ مادریم،ساعت 3 ظهر بود که داشتم درس میخوندم که دیدم زنگ آیفون زده شد گفتم کیه گفت :منم باز کن باخودم گفتم این دیگه کیه آخه صداشو نشناختم وقتی در راهرو را باز کردم دیدم ،بله!!!درس تا اطلاع ثانویه تمام سلام و احوال پرسی کردیم و اومد تو ،گفت زن دایی کو گفتم:هیچکی نیستش یه لحظه رنگش پرید،گفتم رفتند خونه پدر بزرگ گفت خوب بهتره مزاحم نشم گفتم از صبح رفتن دیگه الان میان میان
درحالیکه رو مبل نشسته بود و من چون گرم بود واسش شربت آوردم وداشت شربت میخورد وبه تلویزیون نگاه میکرد یه لحظه خندید (آخه چون زیاد باهم رابطه داریم باهم راحتیم آدم با دختر عمش راحت نباشه میخواد با کی راحت باشه)گفتم چیزی دیدی ،گفت خونه بهم ریخته است گفتم خونه شما همیشه تمیزه ؟دوباره خندید ومنم خندیدم،گفتم راستی چی شده تنها اومدی؟ گفت؛اومدم دانشگاه کلاسمون تشکیل نشده تا ساعت 7 کلاس ندارم،تو دلم گفتم نور علی نور
گفت کانال تلویزیون رو عوض کن ،گفتم همشون یا پیام بازرگانیه یا شیخ ها حرف میزنن،ازحرفم دوباره خندید،گفتم بریم رو کامپیوتر چندتا فیلم خوب دارم ،رفتم روشنش کردم و یه صندلی اضافه آوردم ونشستیم فیلم نگاه کردیم،یه جوری نشست که ران های سکسیشو ببینم ،5دقیقه از فیلم نگذشته بود که دیدم موس را گرفت و از فیلم خارج شد و گفت این خوب نیست ببینم دیگه چی داری?
صندلیش رابرد جلو ویک کم قنبل کرد و منم از لحظه ی اول تو کفش بودم،معلوم بود، که اون هم دوست داره،رفت رو عکسها،چند تا از عکس هارو که رد کرد ،یه عکس سکسی اومد گفت از اینا نگاه میکنی گفتم کیه نگاه نکنه جلوتر که رفت عکسهاد سکسی تر میشدن منم صندلی ام رو نزدیک به موس و صندلی سیمین کردم و موس را که دستش روش بود گرفتم ،یه لحظه دستش رو نگه داشت و بعددستش رو کنار کشید گفتم این عکسهارو دوست داری گفت: کیه که دوست نداشته باشه گفتم اگه فیلمشونو واست بزارم به کسی نگی ها گفت باشه حالا تو بزار ببینم چی میزاری،یه فیلم فول اچ دی را واسش گذاشتم(سکس الکسیس تگزاس با یه مرد کیر کلفت سفید پوست بود)یه لحظه جاخورد وبعد واسش عادی شد حدود 15 دقیقه ازفیلم رفت دیدم یه دست سفید خوشگل اومد رو دستم (راستی قد سیمین حدود 170 و وزنش حدود 60 میشه )کیر شق شده ام را با دست چپم گرفتم (کیرم حدود 17 سانت و قطرش هم 6 میشه)واون هم صورتشو به طرف من کرد باورم نمیشد انگار داشتم خواب میدیدم،دست دیگه ام راهم گذاشتم رو دستش چون یه دلهره و مقداری شرم داشتیم دیگه هیچ کدوم حرف نزدیم دستم را کم کم بردم بالا تر رسیدم به سینه هاش وای دوتا سینه ی پرتقالی دختر خاله تو دستم بود ،مقنعه اش رادرآوردم موهای طلایی خوش گلش که از پشت بسته بودشون رو لمس کردم انگار تمام دنیا مال من بود دیدم دستم را کنار زد و اومد نشست رو کیرم نزدیک بود صندلی بشکنه،کاملا معلوم بود غیر حرفه ایه درحالیکه خودشو به کیرم میمالید کمرشم داده بود تو و صدای آه و اوهش بلند شد منم سینه هاش رو گرفتم و از پشت گردنشو میخوردم (شلوارکم نازک بود و انگار هیچی پام نبود)کاملا کونشو حس میکردم بردمش رو تخت دکمه های بالایی مانتوشو باز کردم و یه سوتین سفید و خوشگل دیدم که سفیدی بدنش دست کمی از سوتینش نداشت دکمه هاشو کامل باز کردم وشروع کردم به خوردن سینه هاش و لب گرفتن چون تابستون بود بدنش کاملا عرق و لیز بود که بیشتر حشریم میکرد لپ های خوشگل صورتشو می بوسیدم درحالیکه چشم هاشو بسته بود و کامل تو حال خودش بود لباسای خودمو بجز شرتم درآوردم و شروع کردم به در آوردن شلوارش ،سوتین و شرتش ست بودند که با سفیدی بدنش کاملا به هم میومدن ،دوباره شروع کردم لباشو خوردم و دیگه طاقت نیاوردم سوتین و شرتشو در آوردم ،وای وای داشتم آتیش میگرفتم واسه نوک پستون های صورتیش حدود 5 دقیقه فقط سینه های خوش فرمشو خوردم چون پرده داشت نمیتونستم پردشو بزنم ،فقط لیسش زدم و کاملا لیز بود دیگه خستو شدم کنارش دراز کشیدم و کیرمو گذاشتم کنار صورتش دیدم خیلی آروم کیرمو گرفت تو دستش و بهش تف زد و گذاشتش تو دهن منم از لذت داشتم میتریکیدم حدود 10دقیقه واسم ساک زد و اونم دیگه دهنش قدرت نداشت کیرمو بگیره ،من جون گرفته بودم ،و یه کرم از تو کشو برداشتم و کیر و سوراخشو کاملاباهاش لیز کردم و حدود 2 دقیقه لاپایی رفتم که خیلی دوست داشت،گفتم میتونی سگی وایسی(این اولین حرفی بود که در حین سکس با هم زدیم)سگی وایساد و کمرشو دادم پایین سوراخ کونش بهترمعلوم بود دو باره کیرمو گذاشتم لای پاش و گفتم لای پاتو سفت کن باور کنید حدود 10دقیقه لاپایی رفتم و اونم همش آه واه میکرد رفتم سراغ کونش اول یک انگشت را راحت بردم تو وبعد رفتم سراغ دومین انگشت ک نزاشت و دردش اومد دیدم خیلی تنگه باخودم گفتم هر طوری شده باید بکنمش کیرم و کونشو بیشتر لیز کردم رو به شکم خوابوندمش و گفتم میخوام صفرتو بازش کنم دیدم میخواست پاشه گفتم به هر وقت گفتی درد داره درش میارم ،دختره ساده باودر کرد گفتم پاتو بچسبون تا دردش بگیره،اول سر کیرمو گذاشتم در سوراخش آخه گیرم خیلی سفته و سرش هم بزرگه،سرشو فشار دادم دیدم شروع کرد بو جیغ و بسه ،برو کنار و…
منم نذاشتم گفتم سرش بره تو بقیه دیگه راحته ،با هزار تا خواهش قبول کرد ،کیرم رو دوباره گذاشتم در کونش و یکسره فشار دادم دوباره شروع کرد به جیغ ،منل کنار نرفتم و سرشو کردم تو آخه خیلی تنگ بود ،(داشت گریه میکرد )گفتم ببین سرش رفت تو دیگه بقیه اش راحته حدود 1 دقیقه که گریه اش کم شد شروع کردم بقیه اش را حول دادم حدود نصفش رفت تو ،که همزمان داشت گریه میکرد دیدم از کونش داره خون میاد ،باخودم گفتم تاهمه ی 17 سانت را نبرم تو ولت نمی کنم،باحدود 1دقیقه بقیه اش رابردم تو کیرم داشت از گرما می سوخت ،شروع کردم آروم تلمبه زدن کم کم گریهاش بند اومد و آه و واهش در میامد ،بعد از 5 دقیقه کیرم را در آوردم ،دیدم بله حسابی صفرش باز شده و بعد پوزینتشو عوض کردم و پاهاشو بردم بالا و گذاشتمشون رو شونه هام و کیرم را گذاشتم داخل کونش دوباره شروع کردم به تلمبه زدن،گفتم درد داری گفت آره ،ولی معلوم بود که داره درعین درد حال خودش هم میکنه ،از آخر تلمبه هامو سریع کردم وبعد از 10دقیقه دیدم ابم داره میاد ولی آب سیمین از من زودتر آمد ابمو ریختم رو شکمش ، بعد هردو خسته کنار هم افتادیم ،آبو پاک کرد ولباساشو تنش کرد ،دیدم داره میلنگه ،بهش گفتم نزار کسی بفهمه ،بعد چند روز خوب میشی.بعد از یک هفته بهم زنگ زد و گفت هنوزم یکم درد دارم.و بعد از اون باز هم دوبار با هم حال کردیم ،دیگه گشاد بو د و بیشترش حال بود تا درد.

نوشته: علی


👍 0
👎 4
108995 👁️


     
برای نظر دادن وارد شوید یا ثبت نام کنید

358653
2013-02-07 05:22:18 +0330 +0330
NA

نخوندم خوندم نظر ميدم

0 ❤️

358654
2013-02-07 05:28:47 +0330 +0330
NA

اينم حتما كونشه البته اگه عكسش كوچيك هست ببخشيد

0 ❤️

358655
2013-02-07 05:48:16 +0330 +0330
NA

واقعا ؟
درجه سه

0 ❤️

358656
2013-02-07 05:52:28 +0330 +0330
NA

vay 2ta sine porteghali dokhtar KHALAT to dastet bood!?
ya sex ba dokhtar ame!?
ya HICH KODOMESHON???

0 ❤️

358657
2013-02-07 05:53:20 +0330 +0330
NA

vay 2ta sine porteghali dokhtar KHALAT to dastet bood!? ya sex ba dokhtar ame!? ya HICH KODOMESHON???

0 ❤️

358658
2013-02-07 06:07:40 +0330 +0330
NA

اخزشرنفهمیدم دختر عمه یادخترخاله.سوتی دادی درستش کن

0 ❤️

358659
2013-02-07 06:43:24 +0330 +0330
NA

ریدی حالا آخرش دختر عمت یا دختر خاله ات

0 ❤️

358660
2013-02-07 07:22:10 +0330 +0330
NA

خيلي خالبندياش زياد بود. سعي کن کمي واقعي تر بنويسي.

0 ❤️

358662
2013-02-07 07:32:52 +0330 +0330
NA

ميشه منم دختر عمتو بكنم???¿¿¿¿¿¿¿¿

0 ❤️

358664
2013-02-07 07:38:37 +0330 +0330
NA

Mishe shomarash ro bedi be man

0 ❤️

358665
2013-02-07 08:52:55 +0330 +0330

کم مونده بود مساحت و محیط کیرشو حساب و اعلام کنه!!

0 ❤️

358666
2013-02-07 09:35:16 +0330 +0330

کیرم تو کون خودتو دختر خاله و دختر عمت با این چرندیاتی که نوشتی.خوب کسکش خودت یه بار بخون ببین خندت نمیگیره آخه کونی چطور توقع داری باور کنیم و فحش ندیم کسکش،کونی

0 ❤️

358667
2013-02-07 09:46:54 +0330 +0330

ای امان از ارزو های دست نیافتنی
بمیری با این رویا پردازیت
دختر عمه و دختر خاله نفهمیدیم چی به چی شد
اخه این ادمین چرا هر کس شعری رو میذاره تو سایت
خوب چیری نداری نذار چی میشه مگه
با این چرت و پرت ها ارزش سایت پایین میاد

0 ❤️

358668
2013-02-07 09:48:52 +0330 +0330
NA

X( کیرم تو کون دختر خالت
و تو کس دختر عمه ات
با این سوتی

0 ❤️

358669
2013-02-07 18:38:20 +0330 +0330
NA
  1. بالاخره کیو کردی داداش ؟

  2. اونجا که گفتی 17 سانت و 6 سانت ؛ اون طول و عرض سوراخ کونت بود که اشتباهی گفتی کیر

لطفا دیگه ننویس وگرنه یه طور دیگه باهات مذاکره میکنم

0 ❤️

358670
2013-02-07 19:55:44 +0330 +0330
NA

Martike bi rahm,azash khoun miomad to das nakeshidi,pasho amou sob shode

0 ❤️

358671
2013-02-07 20:40:32 +0330 +0330
NA

Kis he

0 ❤️

358672
2013-02-08 01:36:00 +0330 +0330
NA

اصلا نظر نمیدم

0 ❤️

358673
2013-02-08 01:37:20 +0330 +0330
NA

Eyneho sag dorogh mige dokhtar ame aval gofti chishod dokhtar khale daromad

0 ❤️

358674
2013-02-08 03:05:30 +0330 +0330
NA

سینه های پرتغالی دختر خالتو گرفتی بعد خنده دختر عمت تبدیل به گریه شد-من نمیگم که دروغ میگی به نظر من دختر خالت بوده-واسه دور کردن داستانت از حقیقت و مسائل امنیتی گفتی دختر عمه که وسطاش این واسه خودت ذوق کردی که کنترلتو از دس دادی و همه رو لو دادی

1 ❤️


نظرات جدید داستان‌ها