من 27 سالمه اسمم هادی هست
سه ساله ازدواج کردم و 3تا خواهر زن دارم که از زنم بزرگتر هستن و همه متاهل
داستان من از اونجایی شروع میشه که بعد از ازدواج دعوت شدیم خانه خواهر زنهام و هرروز خونه یکی بودیم.
من از روز اول روی بزرگه نظر داشتم اما نمیشد رو کرد حتی چندين بار تو عروسیم باهم رقصیدیم یا اسباب کشی خونه من کمک میکرد از پشت جوری که نفهمه بهش مالیدم و عمدی نبوده.
خلاصه ما به اصرار شب قرار شد خونه یکی از خواهر زنم بمونیم.
فردا صبحش که بیدار شدم تا هنوز خوابن چون من زود بیدار میشم وقتی رفتم بیرون برگشتم دیدم شوهرش داره میره سرکار و ماهم بعد از صبحانه رفتیم خونه پدرزنم برای ناهار اما ساعت 11 بود که گوشیم زنگ خورد تا خواهر زنم هست میگه بیاین من تنهام منم بیام که اینجا من خودم تنها رفتم بیارمش چون یکساعت راه بود تا اونجا وقتی رسیدم زنگ زدم بیا پایین اما گفت داره آماده میشه و منو بالا دعوت کرد رفتم تا موهاشو سشوار میکنه و من نشستم چنتا سرم کردم تو گوشیم تا بیاد که یهو صدام زد هادی این لباس بهم میاد من رفتم جلو در اتاق تا کلی لباس ریخته داره پرو میکنه منم نظر دادم و چنتا لباس دیگه پوشید و اومد آرایش کنه منم گفتم بهترین فرصت هست رفتم پیشش و صحبت کردیم دیدم از شوهرش ناراحت هست و خیلی بامن دردل کرد و گفت اصلا بهم اهمیت نمیده اینم بگم که 29 سالشه و دوساله ازدواج کرده و گفت بهم توجه نمیکنه اینهمه لباس خریدم اصلا نمیبینه منو که منم به شوخی زدم رو شونش گفتم لابد سرش جای دیگه گرمه که گفت آره شک کردم و میخوام بدونم چیکارا میکنه منم گفتم بهش خب تو هم سرتو جای دیگه گرم کن که یهو سرخ شد گفتم منظوری نداشتم ابجی گفت نه راس میگی باید شوخی شوخی حرصش دربیارم تا بفهمه چیکار میکنه منم گفتم خوشبحال اونی که تو میخوای سرتو باهاش گرم کنی.
گفت چرا گفتم پاشو بیا تا بهت بگم بردمش جلو اینه گفتم هیکل به این خوشگلی رو ببین که زد تو ارنجم گفت چشمت درویش کن گفتم نترس چشمم شور نیس و از پشت چسبیدم بهش گفتم حالا میخوای چطوری حرصش دربیاری گفت نمیدونم یکم پررو شدم دستم گذاشتم رو شکمش گفتم من جای تو باشم یه کیس خوبی رو پیدا میکنم مث من قدبلند باشه که گفت آره قدبلند یه چیز دیگست که گفتم بگو ماشالا یهو برگشت سمتم بزنه تو سینم به شوخی که تا برگشت بغلش کردم گفتم خانوم خوشگله تو میخوای منو بزنی یه چرخی تو هوا دادمش گذاشتم زمین افتادم دنبالش تو پذیرایی رسیدم بهش یه در کونی زدمش گفتم این جای اونکه زدی سیخ ایستاد گفت پررو نشو دیگه گفتم اگه بشم چیکار میکنی زبونش بند اومد رفتم درگوشش گفتم کیس بهتر از من؟
گفت تو که خودت صاحب داری خواهرم بفهمه میکشتت گفتم مگه قراره بفهمه و اروم بلندش کردم گذاشتم رو مبل و نشستم کنارش شروع کردم باها گوشش بازی کردن و دست کشیدم رو پاش گفتم هیچکس نمیفهمه تا ببینم شوهرت رفتارش درست میکنه یا نه و يه بوس لبش کردم دیدم هیچی نگفت یکی دیگه کردم و آروم لب گرفتم دیدم همراهی میکنه نشوندم رو پام و لب گرفتیم دست میکشیدم رو کمرش و کونش و چنگ میزدم بهش گفتم انگار خوب بلدی گفت آره خیلی فیلم دیدم اما شوهرم اصلا نمیتونه همراهی کنه و سرده هفته ای یبار به زور سکس داریم خودش که ارضا شد منو ول میکنه گفتم پس خوبه امروزت قراره بهت خوش بگذره و یه بوسش کردم بردمش رو تخت و شروع کردم لباسش درآوردن گفت دیر میشه گفتم نترس لختش کردم خودمم لباسم درآوردم شرتم کشیدم پایین گفت یاخدا این دیگه چیه گفتم بهش میگن آلت تناسلی مردانه تا حالا ندیدی گفت دیدم ولی این خیلی بزرگه گفتم نترس عزیزم و شروع کردم خوردن سینه هاش سایز 75 و خیلی محکم بودن خودش بدنسازی میرفت دیدم چشماش اصلا باز نمیشم آروم دست کشیدم رو کصش تا خیس خیس شده و براش مالیدم اه و ناله آرووم میکرد و بدنش قوس میداد 5 دقیقه مالیدم گفتم برام بخور گفت تاحالا نخوردم گفتم یاد میگیری و گذاشتم دهنش راست میگفت بلد نبود ولی کم کم شروع کرد خوب خوردن و منم وسطاش یهو همش میکردم تو دهنش که اوق میزد برش گردوندم گفتم جوون کص به این خوشگلی دو ساله انگار گاییده نشده خوراک خودمه یکم براش خوردم و کردم تو کصش یهو جیغ زد گفت خیلی بزرگه گفتم عادت میکنی و منی که خیلی وقت بود تو کف این کص بودم حالا زیرم بود به حالت داگی گذاشتم توش و تا ته کردم و توش نگهداشتم تا جا باز کنه چند دقیقه بعد آرووم آرووم عقب جلو کردم دیدم نفسش میره هی بهش گفتم چته مگه تا حالا کص ندادی که گفت بابا کیر به این میگن نه اون
سرعتم زیاد کردم و براش تلمبه میزدم آه میکشید میگفت خوش به حال خواهرم که هرشب این تو کصشه گفتم نگران نباش خانوم خوبی باشی همیشه میکنمت
بعد از داگی گفتم بشین رو کیرم و نشست روش گفتی بالا پایین میشد سینه هاش میرفت بالا میومد پایین خیلی کص تنگی داشت گفتم تا حالا از عقبم دادی گفت نه اون حتی یکبارم نخواسته گفتم خب وقتشه کونتم یه حالی بدم گفت نه خیلی اصرار کردم قبول کرد خوابوندم رو شکم و با تف زیاد کردم تو کونش که جیغ زد اما من اهمیت ندادم و تا ته همشو جا دادم تو کونش دیدم گریه میکنه گفتم الان تمومه و با سرعت براش میکردم و ناله میکرد من چون دیر آبم میاد چنتا پوزیشن گاییدمش و کردم تو کصش دیدم خیلی خیسه گفتم مگه دوس داشتی گفت کیر تو هرجام بره دوس دارم خیلی حشری شده بود میگفت من زنتم منو بکن منو جر بده شوهرم عرضه نداره من جنده تو شدم منم تحریک شدم داشت آبم میومد درآوردم ریختم رو کونش و پاشد ازم تشکر کرد گفت امروز برای اولین بار وقتی کیر توم بود ار ضا شدم اون جریان تموم شد و بعدش بارها کردمش الانم هروقت پیام میده میگه دلم کیرتو میخواد
آخرین بار هفته پیش تو خونش کردمش ابم ریختم تو کونش الان دیگه رسما جنده خودمه و هروقت بگم بهم کص و کون میده.
اگر خوشتون اومد بگین از سکس با یکی دیگه از خواهر زنام براتون بنویسم.
نوشته: هادی
یه داستان از اول مشخص بی سر و ته اینقد غلط املایی داشت که تا نصفه خوندم فهمیدم نویسنده بی سواده، ادم بی سواد هم مشخصا نمیتونه چیزی بنویسه که بدرد خوندن بخوره. ناموسا ننویسید نمیگن شما لالید.
آنجا که اشاره کردید با یک تف ماتحتی آکبند را فتح نمودید به یاد دوران نوجوانی خود،لاتهای گرمابه منصوری و ماتحت پارهام افتادم .
موفق و منصور باشید.
سید علی حسینی خامنهای
سلام دوستان .من بعد ۴سال دوباره اومدم شهوانی و دوستان هم که جملگی هنوز تو سایت ولو هستن
ببین عزیزم. حداقل داستانی رو که با استجلاقات ذهنیت مینویسی به واقعیت یکم نزدیک ترش کن. کونی که توش شسته نشده باشه گوهیه. گووووووهی. میفهمی؟؟؟ طرف باید اول بره تخلیه کنه. به محض ورود به کون گوهی هم بوش کل خونه رو بر میداره. دیگه کاری به بقیه ی خالی بندیات ندارم. 😅
من کتا اونجایی خوندم ک شوهره تا ارضا میشه ول میکنه
خب سلام دوست عزیز
با عرض خسته نباشین کیرم تو مغز جقی شما بره
و این دلیلو نمیدونم چرا همیشه دوستان کمر سفت ما با خانومایی رابطه برقرار میکنن که شوهرشون بعد از ارضا شدن دیگ کاری نداره خب خارکصه ها کیرم تو کمرتون بره . شماها ک با جلد جوراب شلواری خواهراتون جق میزنین ۳۰ ثانیه ای آبتون میاد دیگه کص نگین ناموسا
دمت گرم خواهرزن رو همچین باید بکنی که صدای سگ بده کارت درسته البتا اگه واقعیت باشه اگه دروغ باشه کیر تر تو کونت
دمت گرم
نمیدونم چرا گاییدن خواهرزن اینقدر حال میده
تو که یه آدم جقی توهمی نیستی که این داستان رو توی رویاهای خودت نوشته باشی …!!!
ولی کوس خواهر مادر اون کسی که با افکار بیمار ش چهار تا خط کوس شعر سر هم کرده و تحویل دیگران داده و فکر کرده که همه مثل خودش احمق اند که کوس شعرات اونو باور کنند …
خوب توکه همش خواهر زناتو میکنی زتتو بده ما بکنیم
(از پشت جوری که نفهمه بهش مالیدم و عمدی نبوده.)
😐 دقیقا چی گفتی
تکراری و با کلی غلط دستوری و املایی در حد کلاس دوم نظام قدیم تیرکمان شاه، آخه مگه مجبوری و یا ویتامین فحش خوری بدنت کم شده.
این تا چیه هی تکرار کردی یکم برو نوشتن یاد بگیر بعد بیا زر بزن تو حرف زدن یومی هم بلد نیستی اونوقت هنوز وارد خوانواده زنت نشدی خواهرزنت گفت بیا تنهام ، به قول مارمولک عزیز دل برادر برو خودتو خر فرض کن .
تا کیرم تو کونت😂😂😂😂
پ ن : از قدیم گفتن خواهرزن مثل نون زیر کبابه
نگاه من زیاد گیره واقعی و غیر واقعی بودن نمیدم اما زمانی که حس کنم ی مشنگ که هنوز مطمئنم جق زدن را برای خودش در روزهای هفته تقسیم میکنه به عشق اینکه شب جمعه زنشو مثلا میکنه بخواد مارو عین خودش فرض کنه چنان عنیش میکنم که هیچ مایع تمیز کننده حتی وارداتی هم تمیزش نکنه.
مردک جلوی همه میگم و میپرسم ایا شده کسی از دوستان زیر دو سال خواهر زنشو زمین زده باشه؟ و زمانیکه رفته طرفش ایا به همین راحتی و جرات و جسارت کرده؟
آخه سگ فروش پا پتی، طرف قبل از اینکه زن بگیره خواهر زنش عشق چند ساله او بوده بدلایلی نتونستن بهم برسند اومده خواهرش گرفته، خلاصه اونهمه عشق و عاشقی بین این دو نفر سه سال جیگر نداشتند تو رو هم نگاه کنند بعد تو چون شب عروسی بات رقصید روز چندم بعد عروسی رفتی از اون شروع و باقی خواهر زناتو کردی؟ عجب جریانی شده والا، مردک تو که راست میگی پس زنت هم نیاز داره همون که گفتی قد بلندی و کیرت بزرگه شدی امیر ارسلان نامدار و… برو شاشو دیگه ک س شعر نگو.
پناه بر خدا باز هم خواهر زن !؟
مگه داریم ؟ مگه میشه ؟
باید یه نامه به سازمان ملل بنویسم !
منم یه خواهر زن دارم خوب کسیه حیف که نمیتونم بکنمش
همون باجناقات بعدا یکی یکی زنتو میکنن و جندش میکنن
کیر خر ملا نصرالدین داخل کون معلمت ،،،،دیکته صفر ،انشا یک،، ننویس،جون مادرت ننویس،کیرم پژمرده شد
سینه ها محکم بودن…؟!!..منظورت سفت بود؟
ننویس آقا…ننویس.مارو آقا فرض کردی ای چرندیاتو تحویلمون میدی؟
خودت سه ساله ازدواج کردی خواهرزنت که اززنت بزرگ تره دوسال حداقل به اول متنی که نوشتی دقت میکردی
داستانت که کوس بود ولی خودت کوس کش خوبی هستی .
حیف مرد که اسمش رو تو باشه
مشتی تو سه ساله ازدواج کردی اون دو سال اصلا خدایی تا حالا بجز کیر کوس دیدی خیلی باحالی
😳 کوص کش چ حسابی کردی روی ما؟ غلط های املایی و فعل و فاعل و … که ضایع بود.
داستان از این قرار بوده که جنابعالی ی جا میری خواستگاری که برادر دختره میاد تحقیقات درباره ات و میفهمه که ی کونی اوبی هستی بعد برادر های دختره با شوهر خواهر هاش باهات قرار میزارند و بعد تو رو میبرند توی لانه سگ و به خاطر کوچیک بودن لانه طوری که کونت به حالت داگی بیرون بوده اینقدر مورد گایش قرار میدن تا حامله میشی و حالا هم داستان رو دادی به بچه ات نوشته که این همه غلط غلوط داره. بچه دو ساله قشنگ تر از تو مینویسه
اقا من یه سوال دارم
چه جوریاس همه دوتا دوتا کس میکنن خواهر زن .زن عمو .دختر دایی و…
بعدش تو خیابون میبینی ی دختر رد میشه همه تو کف میمونن اخه بدبخت های جقی این کسشعر ها چیه مینوسید یکم ادم باشید بخدا
من از اون موقع که یادمه همه داستان میگن کس میکنن ولی تو واقعیت ی مشت ادم جقی تو کف هستن
انسان باشیم …
کلا مزخرف نوشتی
گوه یا مفت خوردی
ینی باید شاشید تو اون تفکرات مریضت
کردن خواهر زن خیلی کیف داره ولی هنوز موفق نشدم خوش بحالت
میترسم زیاد خوشمون بیاد مادر زن و پدر زن و برادر زنت رو هم بکنی
تا همینجاشم بشه
داداش توکه داری خواهرزناتو میکنی زنتو بده ما دعاتم میکنیم😄😄
منم عاشق خواهر زنم هستم لامصب خوشگل خوش هیکل سفید و پر از عشوه ست.😍
نظر اول. میمیرم برا خواهر زن.یعنی واقعااااا میمیرماااااااا