سلام من یه روز تو خونه تنها بودم که خواهر زنم اومد دنبال خواهرش که زن من باشه. من خیلی داستان سازی نمیکنم همون که بوده میگم/ خواهر زنم اون موقع 15ساله بود. بهش گفتم که زنم رفته آرایشگاه و باید منتظر باشه اونم گفت باشه. همینطور که منتظر آمدن زنم بودم دیدم که چه قد این نازگله بزرگ شده تا حالا به چشم بد نگاش نکرده بودم ولی از اونجاییکه اون روز واقعاً شهوتی بودم (داشتم تنهایی فیلم سوپر میدیدم) خلاصه رفتم تو کارش و گفتم نازگل چه قده خوشگل شدی/ اینم بگم که نازگل هیچوقت جلو من حجاب نداشت. خلاصه خندید منم سریع چرب زبونی رو شروع کردم تا اونجایی پیش رفتم که خب این جوشها رو صورتت تا کجا رفته ؟ رو سینت هم زده؟ که داشت تیشرتشو میداد پایین که یهو زنم سر رسید و گفت نازگل بیشعور چه کار میکنی؟ آقا منم سریع طبیعی کردم و گفتم بابا داریم حرف میزنیم. خلاصه زنم رفت تو اتاق از حق نگذریم حسابی جنده شده بود قیافش. آرایشگاه که میره بد جور درستش میکنن . رفتم تو اتاق و جلو نازگل بوسیدمش تو همون هوا دستمو بردم لای پاش و کسشو مالوندم دم گوشم گفت خیلی کسکشی اگه دیرتر میامدم چی می شد؟ منم طبیعیش کردم گفتم هیچی خواهرت کونشو بای میداد. خلاصه خندید و رفت روتخت دراز کشید منم درو قفل کردم و قبلش به نازگله چشمک زدم که بعله… زیاد طولش نمی دم چون گاییدن زنم مث همیشه بود من اول کسشو میخورم بعد سینه هاشو و بعد اون کیرمو میخوره و منم حسابی با کیر کلفتم (حدود 6سانتی متر قطرشه) میزنم رو صورتش و بعد یا علی بکن تا دم مرگ . اینم بگم که به خدا زنم رو مث کسهای فاحشه خونه می کنم چون دوست دارم پاره پوره بشه! خب اگه من مردم به درد کیر مرد دیگه ای نخوره…خلاصه ما همیشه جلوی نازگل می رفتیم تو اتاق اما اون بار یه فرقی داشت اونم اینکه من با صدای بلند هر کاری مشد می گفتم مثلاً می گفتم فدای سینه های قشنگت بشم یا میگفتم عجب کس تنگی داری و با بیشترین صدا ارضا شدم. زنم هم اصلاً ملاحظه نازگل نمیکرد شاید چون اونم شهوتی شده بود و یا فک میکرد نازگل هنوز بچه است … بعد که کارم تموم شد زنم رفت حمام و بهترین وقت برای معاینه نازگل بود … سریع با یه شرت که اونم بوی منی میداد آمدم و گفتم نازگل جون ببخشید ما سر و صدا کردیم تو که ناراحت نشدی… دیدم داره میلرزه و بهم گفت نه منم دیگه طاقت نیاوردم بهش گفتم دوس داری بدونی ما چیکار می کردیم که گفت آره گفتم بیا تو اطاق… دختره طفل معصوم با ترس آمد و منم بهش گفتم یعنی تو اصلاً تا حالا ندیدی … گفت چی رو ؟ گفتم خیلی خب تیشرت تو درآر. اونم گفت باشه و خدا یا چی میدیدم بدن سفید و مرمری یه کس 15ساله که بی نهایت بکر بود… اینم بگم زن من بعداز ازدواج اعتراف کرد که با دوست پسرش همه کاری کرده اما از جلو نداده که منم چون واقعاً تا اون لحظه پسر بودم نفهمیدم داده یا دوخته؟ بگذریم رفتم جلو و به هوای دیدن جوشهاش سوتینشو باز کردم وای یا مولا 2تا سینه گرد و سفت و کوچولو باورم نمیشد این خواهره این قد پاک باشه بهش گفتم میذاری بهت یاد بدم اونم گفت باشه ومن دیگه مشغول شدم به خوردن سینه هاش !!! با یک دستم کسشو از رو شلوار می مالیدم و با دست دیگه سینشو می مالوندم و با زبونم سینه دیگشو میلیسیدم…و جالب اینکه واقعاً هر کاری می خواستم گذاشت باهاش بکنم و فهمیدم که این کاره نیست. خلاصه دیدم زنم داره میاد بیرون از حمام و نازگلم ارضا نشده گفتم نازگل بگو که میخای بری خونه و سریع رفتم لباسامو پوشیدم و نازگلم لباساشو پوشید… وقتی زنم آمد بیرون گفتم نازگل میخاد بره خونه و زنم با تعجب گفت وا چرا آمدی پس؟ نازگلم تته پته کرد که درس دارم… خلاصه به هوای رسوندن خواهرزن نازم آمدم بیرون و تو ماشین تو پارکینگ تنها شدیم با هم … خلاصه بعد از کلی لب و ماچ ازش خواستم برام ساک بزنه که گفت بلد نیست و من کیر کلفتمو دادم بیرون با خایه هام و گفتم مث بستی خوردن بخور اونم قبول کرد و چند باری حالش بد شد/ من دیگه عصبی شدم و به یکی از بچه ها که خونه خالی داره زنگ زدم و بردمش اونجا … به رفیقم گفتم این زید شخصه و فقط میتونه ازمون یواشکی فیلم بگیره و جلق بزنه. اونم قبول کرد در کل پسر با معرفتیه…نازگلو بردم تو اتاق خواب رفیقم و تک تک لباساشو در آوردم تفلکی قرمز شده بود بعد تمام لباسامو در آوردم و شروع کردم به خوردن سینه هاش بعد از 5 دقیقه دیگه داشت از نفس میافتاد که من رفتم سراغ کسش و شروع کردم به خوردن کسش طوری جبغ میزدکه بعداً رفیقم گفت فکر کردم به کونش خشک گذاشتی منم تا دیدم آماده است کیرمو تف زدم و گذاشتم رو کسش بیچاره چه قد التماس کرد که از جلو نه و من می گفتم بابا با یه عمل سرپایی میشی مث اول من میدوزمت و اون میگفت دوست پسر رفیقش از عقب میکنه دوستشو و من میگفتم خره درد میگیره به خدا میدوزمت میشی مث اول تازه از عقب که بدی بواسیرم میگیری تازه من خواهرتو همین الان از جلو کردم نمی خوای تو هم تجربشو داشته باشی؟… خلاصه رضایت داد و من یواش یواش کیرمو هل دادم تو کس 15 ساله تمیز و پاکش … اعتراف میکنم وقتی پردشو زدم با تمام وجودش لذت می برد و جیغ میزد و نمیذاشت کیرمو عقب جلو کنم بعد از چند ثانیه تمام کیرمو خون بکارتش فرا گرفت و من مث وحشیها خوشحال از فتح کس خواهر زنم تلمبه زدنو شروع کردم و جالب اینکه نازگل با اینکه درد داشت همش ناله میکرد ولی می گفت الهی فدات بشم الهی بمیرم برا کیر چاقت و خونهای بکارتش رو ی تخت هم ریخت و … بعد از چند دقیقه گفتم برگرد و برگشت حالا وقت کون دادنش بود ژل لوبریکانت که همیشه تو این اتاق یافت میشد رو برداشتم و مالیدم به سوراخ کونش بعد کیرمو گذاشتم رو سوراخ کونش .گفت مگه نگفتی … حالا که منو پاره کردی خب از جلو بکن گفتم دوست داری حامله شی ؟ بابا من دوست دارم لعنتی بزار آبمو بریزم تو کونت تموم شه همه چی. با دلخوری قبول کرد اما با بدبختی رفت تو کونش حالا بماند چند بار ازحال رفت آخه شوخی که نیست یه کیر کلفت 6سانتی … بعد که کیرم تا نصفه رفت تو کونش می گفت جان عزیزترین کست زود ارضا شو ولی خب من نیم ساعت قبل ارضا شده بودم و به این زودیها آبم نمیاومد اونقدر تو کونش تلمبه زدم که خودم دلم به حالش سوخت ولی وجداناً از زن خودم بهتر بود کسش واقعاً معرکه و تنگ و کونش هم که طبیعتاً داغ و گرم ولی زنم از کون تا حالا نداده بود … خلاصه مث ابر بهار گریه میکرد و من مث رگبار تو کونش تلمبه میزدم تا اینکه احساس کردم دارم ارضا میشم. کیرمو کشیدم بیرون و با روتختی پاکش کردم و بهش گفتم بیا تو هم ارضا شو گفت ب خدا نمیخام و میخاست لخت بره تو اتاق بغلی که من نذاشتم به زور خوابوندمش و کیرمو کردم تو کسش و شروع کردم به تلمبه زدن تا جاییکه واقعا دیگه خوشش آمد و مدمد کردن کسشو احساس کردم و با صدای بلند داد میزد کامبیز به خدا دوست دارم و منم همینطوری با زبونم سینه هاشو و لباشو میخوردم تا اینکه از ته دلش آهی کشید و شروع کرد به لرزیدن و منم تا دیدم ارضا شده کیرمو در آوردم و آبامو ریختم رو شکمش / نمیتونین احساس کنین دختریکه مث خواهرت بوده و وقتی من شوهر خواهرش شدم فقط 8سالش بوده و حالا تو اونو از جلو و عقب جرروندی و خون تمام کون و کوسشو فرا گرفته وای چه جنایتی …
بعد ازش خواستم بره تو دستشویی و خودشو بشوره و بعدم بردمش خونشون و ازش خواهش کردم به کسی چیزی نگه و از اون موقع تا حالا هروقت آمده تو خونمون و موقعیت بوده من اونو گاییدم .واقعا از ته قلبم عاشقش شدم ولی چه کار میشه کرد… نمیتونم از زنم جدا شم بعد اونو بگیرم میشه؟ اونم همش از ازدواج حرف میزنه و راضی نمیشه برای پردش بریم دکتر تا بدوزه براش…میگه تو که بلاخره منو میگیری .الان 1ساله از زندگی ساقط شدم …خواهشاً تو قسمت نظرات کمکم کنین من چه کار کنم… مرسی
نوشته: Blackwolf
آدم بسیارکثیفی هستی.حیف اسم آدم.
مایه مدتی حیوانات بزومیش و… داشتیم .کله(بزنر)بچه شوکه۴ماهه بودکردواونوحامله کرد.قوچه(به گوسفندنرقوچ میگن)هم بره۵ماهه شوگائید.(حیوانات ماده هم مثل انسان پرده بکارت دارن .وقتی برای اولین مرتبه گرائیده میشن ماتحتشون خونی میشه ).
راه چاره تواینه که زنتوطلاق بدی وباخواهرزنت ازدواج کنی تاطفل معصوم ابروش حفظ بشه
به نظرم زنتو طلاق بده با ننت ازدواج کن اونم یه تست کن
Mige boasir migiri bad parde mizni vast sx miri kon mikni???
Maman khobe? Midone jaq mizni?
بالفطره یه ادم کس مغز جقی دروغگو روانی .ریدی با این ذهن مریض کیری
مردکع گوزملاق پیس تقاضای کمکم داری؟؟کمکت نمیکنیم تا کونت بسوزه کیر۶سانتی عنتر گوزپلنگ
من کمکت نمیکنم
دیروز وسایل یه پیرزنی رو تا دم در خونش بردم.
بعدش به یه آدم نیازمند یه مبلغی رو کمک کردم.
فرشته رو شونه ی سمت چپم گفت:
کیر تو خایمال جماعت :/
اگه راس گفته باشی و خودتم گفتی که مث خواهرت بوده ، یعنی با آگاهی کامل خودتو زدی به نفهمی فقط برای اینکه بندهی کیرتی!!! پس برو خواهر و مادر خودتم یه نگاهی بنداز . اگه الان چیزی نشده ، شک نکن که دست انتقام طبیعت هم کون اونارو پاره میکنه ، هم مال خودتو !! هرچند همین الانشم مال خودت پارهس فقط متوجه نشدی !!! واسا بالاخره دردشو حس میکنی مادر به خطا
مجللق، تو ی بدبختی هستی ک جز زدن چیز دیگ ای بلد نیستی
هم تو هم خانومت، گوه میخورین جلوی ی دختر 15 ساله سکس میکنین
جاکشا،
الان حالشو ببر،
زنتم زیر کیر یکی دیگس
آلتم در ما تحتت مردک غرب زده و دل در حب امریکا و شوروی داده حیف خون انقلابی که در رگهای تو جریان دارد
نظر ب اینکه داستانت شربت نداشت و نتونستی داستانو با نوشتن کلمه با ارزش شربت ب پایان برسونی پیشنهاد میکنم هر روز سه وعده شربت حاوی مقدار زیادی اسپرم خر بخور ،باشد کمقداری از دیوثی در وجودت کم بشه و ب مردونگیت اضافه بشه . من الله توفیق
اول تف به غیرتتت هرچند اینا ساخته تخیلات کس مغزتت هست وجدانا تو کس از نزدیک دیدی راستی چه زن جنده ای داری اون تو رو با خواهرش دیده بهت گفت ای کسکش.
بیشرف بی حیا داستانت تکراری بود،،کپی کردی بی ناموس
پیشنهاد من اینه بعد اینکه زنتو میکنی سخ بار جق بزن تا اینطوری امیلات حشر نشی کونی
خواهر زنم اومد دنبال خواهرش که زن من باشه. تا همین جا بیشتر نخوندم. دیسلایک 24 تقدیمت
دست بند هایه تن تاک جهت جلو گیری از جق کاملا کار اند و ساخت ایران برای ملجوق هایه بیکار :( :(
واقعا چرا وقتی میخواید جق بزنید شروع میکنید داستان نوشتن؟!!
خب برادر من اول جقتو بزن بعدش برو سراغ نوشتن تا ما هم مجبور نباشیم اینقد کسشعر بخونیم!
داداش ی سوال داشتم در مورد اون اطاق و اون ژلی که همیشه پیدا میشه میخواستم بدونم علت وفور ژل از بابت کار و کاسبی خودتونه چون این هچین تعریف و توصیف از اطاق و کاربد از لوازمش زیرکانه مثل بازی زیر پوستی هنرپیشه ها بود خیلی زیبا اشاره به کونی بودن و کون دادن خودتون فقط با گفتن ژلی که همیشه تو اطاق پیدا میشه کردین که خوانندها رو ب وجد میاره که انگار در حال گاییدنتون هستن
داستان دروغ زیاد خوندم تو این سایت اما این یکی دیگه نوبره،، چکار میکنید با مغزتون که اینجوری رد داده آخه کسخل دیگه کی کسخله که اینو باور کنه تو خودت ببین تو خونه خالی که گفتی چند تا سوتی دادی هان؟
اخه آدم که نه عادم کس خل بتو میگن دو زاراگه عقل و شعور داشتی ته اش می نوشتی
بالارفتیم ماست بود پایین اومدیم دوغ بود قصه ما دروغ بود
اخه مگه مجبورت کردن که هم دروغ بگی هم رو دروغت تعصب داشته باشی
آخه کووووووووووونی چجوری تیشرتشو در آوردی ی کس پونزده ساله بکر دیدی؟؟؟؟ (dash) (dash)
دیگه کسشعررر گفتن هم حدی داره ?
واقعاااااااا این داستان از همه لحاظ خیلی خیلی
کسشر و الکی بود
عادت ندارم این مدلی نظر بدم ولی آخر کسری بود ? ? :)
عمرا اگه به دختر جماعت دستت خورده باشه. خاااااک تو سرت. فقط خاک تو سرت
خدایا شکرت بابت اینکه به من اونقدر شعور دادی ک حداقل مثل این یکی نباشم
خدایا سپاس
من برم واقعا نماز شکر واسم واجب شد
کلا برو بچ از خجالتت در اومدن
کس ندیده بدبخت مطمنم تنها زنی که تاحالا دستت بهش خورده ننت بوده لاشی
کیر همه اعضا از پهنا تو کس کون خواهر مادرت کسکش بی ناموس
میگم گفتی کیرت قطرش ۶ سانتیمتره مطمئنی با لوله پولیکا اشتباه نگرفتی
گه زیادی خوردی.
هول شده بودی
دادی فکر کردی کردی
داستان رو نخوندم فقط خواستم در جواب عنوان داستان بگم گه خوردی که گول زدی (preved)