خواهران دوقلو

1391/06/14

سلام به همه بچه های سایت شهوانی
اسم من آزیتا هست و 24سالمه و یه خواهر دوقلو دارم که اسم اون آرزو هست
این داستان که میخوام براتون تعریف کنم مال 2سال پیشه که من و خواهرم تازه ازدواج کرده بودیم ودر مورد سکسهای گذشته و حالامون با هم صحبت میکردیم شوهرخواهرم که اسمش بهرام بود عاشق کون بود و همیشه اونجور که آرزو تعریف میکرد تو سکسشون از کون میکردش اما کس لیسی بلد نبود واین کار رو برا آرزو هیچ موقع انجام نمیداد و برعکسش شوهرمن که عاشق کس لیسی بود اما هر ازچند گاهی یه گریزیم به کونم میزد و خواهرم همیشه میگفت که دوست داره شوهرش براش کس لیسی کنه چون تموم دوست پسراش این کارو خوب بلد بودنداخه من وآرزو همیشه دوست پسرامونو بهم قرض میدادیم اوناهم بخاطر اینکه ما همسان بودیم نمیفهمیدند و سکسامون با حال بود
بگذریم بریم سر داستان خودمون
ما باهم در مورد سکسامون با شوهرامون حرف میزدیم تا اینکه یه روز تصمیم گرفتیم جاهامونو عوض کنیم و سکس با شوهرامون رو تجربه کنیم
دنبال نقشه کشیدن بودیم تا به این نتیجه رسیدیم که بزنیم دسته جمعی بریم شمال و دوتاییمون یه لباس خواب با هم ببریم که جفت هم بود
خلاصه رفتیم شمال و من تو این فکر بودم چه جوری وچه موقع جابجا بشیم که اونا متوجه نشند
رسیدیم و رفتیم تو ویلا وباهم نشستیم ناهاررو درست کنیم و شوهرامونم رفتند دم دریا یه ابی به بدن بزنند داشتیم ناهارو اماده میکردیم که به آرزو گفتم فهمیدم چیکار کنیم اونم مشتاقانه گفت چیکار کنیم؟؟ گفتم اونا خسته اندو شب زود میرند بخوابند و ما بعد از اونا میریم پیش شوهرای یکدیگر میخوابیم که اون موافقت کرد
بعد ناهار یه مقدار استراحت کردیم و رفتیم دریا بعد که شام رو خوردیم اقا بهرام و هادی(شوهرم) رفتند که بخوابند من و آرزوم رفتیم لباسامونو پوشیدیم و جاهامون رو برا خواب جابجا کردیم
تا رفتم تو اتاق با یه صحنه برخوردم که تعجب کردم ودیدم بهرام بیداره و لخت دست به کیر امادست که منو بگاد
ازش پرسیدم مگه خسته نبودی که گفت من برا سکس هیچوقت خسته نیسته و بلند شد منو بغل کرد و انداخت روی تخت و شروع کرد به خوردن سینه هام که بهش گفتم میشه یه چیزی بگم؟؟
گفت چی؟
گفتم کسمو برام بخورکه اون گفت بلد نیست گفتم خوب یاد میگیری که با هزار خواهش و تهدید قبول کردو شروع کرد به لیسیدن اولش خیلی با کراهت زبون میزد اما بعد اونجور میخورد که انگار صد ساله اینکارس ییک حال توپ بهم داد با لیسیدنش اما نتونست ارضام کنه که کیرشو جلو صورتم دیدم و گفت پس تو هم بخورکه منم شروع کردم به ساک زدن براش که بهد چند دیقه گفت بسه می خوام بکونمت اما با یه تفاوت نسبت به شبهای قبلی که گفتم چه تفاوتی که گفت امشب اول عقب منو تابوند یه تف کوچولو انداخت تو سوراخ کونم و اروم اون کیرش رو گذاشت دم سوراخ و با یه فشار حلش داد تویه مقدار دردم گرفت و شروع کرد به عقب و جلو کردن و یا دستش به کسم بود و یه دست دیگش به سینه هام و داشت میکردم خیلی تو کون کردن وارد بود داشتم به ارگاسم میرسیدم که کشید بیرون فکر کردم کارش شده اما منو برگردوند و گذاشت تو کسم و افتاد روم و شروع کرد سینه هامو خوردن که دیدم داره تندتر میکنه وهی قربون صدقه کس و کونم میرفت که ناگهان دیدم کسم اتیش گرفت و بازم داشت میکرد و منم باریختن ابش تو کسم به ارگاسم رسیدم و کیرش رو تو کوسم نگه داشت و همینجور روم افاد و خوابید که یواش یواش کیرش از کسم اومد بیرون و رفت کنارو شروع کرد لب گرفتن این اولین باری بود که اب منیه یه مرد رو تو کسم حس میکردم و خیلی بهم حال داده بود یه نیم ساعتی لاس و لب و مالیدنمون طول کشید تا خوابش برد رفتم تو حال و نشستم که دیدم آرزوم اومد نشست کنارم
بهش گفتم چه خبر؟؟؟
گفت خیلی بهش حال داده بود اما یه چیزی میخواست بگه که نمیتونست
من با خودم گفتم با هادی رو یه جوری که نفهمه مجبور کنم ابش رو بریزه تو که اگه حامله شدم تابلو نشه فرداشبش که رفتم پیش هادی گفتم من خواستم که گفت بابا دیشب 2بارارگاسم شدی بازم میخوای گفتم چه کنم که گفت باشه و افتاد روم و شروع کرد به خوردن لب و گردن و سینه هام و رفت پایین تا رسید به کسم خوب که خورد کیرش رو داد یه ساک حسابی براش زدم و رفت کرد تو کسم و به چند تا مدل کردم که فهمیدم داره کارش میشه صفت چسبوندمش به خودم که ابشو تمو ریخت تو کسم و گفت انگار دیشب خیلی بهت حال داده که امشبم دوست داشتی بریزم توش که یهو برق سه فاز گرفتم
بللللللللللللللللللللللللللللللللللللللله دیشب من توسط بهرام و آرزو توسط هادی بار دار شده بودیم که تا به آرزو گفتم گفت می خواستم بهت بگم اما روم نشد که منم بهش گفتم شوهر تو هم ریخت تو من که خندش گرفت و با هم خندیدیم بعدش گفت تو با بهرام چیکار کردی که عاشق کس لیسی شده که بهش گفتم ما همینیم دیگه
بعد اون قضیه ابزم جاهامونو عوض کردیم اما اون دفعه اول خیلی حال داده بود بهمون
حالا دوتاییمون دو تادختر قشنگ داریم که نمیدونیم مال شوهر خودمونه یا اون یکی
همیشه خوش باشید…

نوشته:‌ آزیتا


👍 11
👎 5
246899 👁️


     
برای نظر دادن وارد شوید یا ثبت نام کنید

333062
2012-09-04 03:35:37 +0430 +0430

چقدر شوهراتون گاگول و پخمه تشریف دارن که نفهمیدن هرچی هم که بهم شباهت داشته باشین تو سکس و حالت های آن ،باهم تفاوت دارین.حالا خوشحالین و افتخار میکنین که دوتا توله حرومزاده دارین؟

0 ❤️

333063
2012-09-04 04:43:06 +0430 +0430
NA

غیر قابله باور بود…

1 ❤️

333065
2012-09-04 06:06:51 +0430 +0430
NA

کس مشنگ خودتی با اون خواهر جندت که ما رو گاگول فرض کردید حیف،حیف که حال فحش دادن ندارم شانس آوردی کونی وگر نه طوری فحش بارونت میکرد که قیافت عوض شه دیگه شبیه خواهر جندت نباشی

0 ❤️

333066
2012-09-04 06:19:59 +0430 +0430
NA

اصلا خوشم نیومد و میدونم چیزی بیشتر از چاخان نیست

0 ❤️

333067
2012-09-04 06:33:26 +0430 +0430
NA

حیف اون فحش و وقت و اینترنتی که برای این داستان گذاشتم

0 ❤️

333068
2012-09-04 07:31:02 +0430 +0430
NA

ما رو کسخول فرض کردی یابو شوهراتون ظاهرا کشنگ تشریف دارن یا اینکه فهمیدنو به روی خودشون نیووردن اوسکول

0 ❤️

333069
2012-09-04 07:46:23 +0430 +0430

اولا کس نگین خواهشا
دوما چقدر اسکل بودن شوهراتون یعنی نفهمیدن این کون هر شب نیست

0 ❤️

333070
2012-09-04 08:04:13 +0430 +0430
NA

گوشکوب
شوهرت فهمیده به روی خودش نیاورده بازم خواهرتو بگاد اگه مامانتم میرفت تو اتاق شوهرت به روی خودش نمی آورد که حالشو ببره

0 ❤️

333071
2012-09-04 11:16:20 +0430 +0430

داستان اینقدر تخمی آخه؟
به هیچ وجه با عقل جور درنمیاد

یه گونی پیاز و یه گونی سیر تو کونت
یه کیسه زباله پر از پسماندهای مهمونی دیشب تو کونت.
ظرفهای یه بار مصرف همون شب هم تو کونت.
اسهال بگیری با این داستانت
ریق. زدی!

0 ❤️

333072
2012-09-04 11:21:46 +0430 +0430
NA

nevisande bi shak ye pesare

0 ❤️

333073
2012-09-04 12:34:55 +0430 +0430
NA

میگما منو داییم یه دقولو گرفتیم نکنه…

0 ❤️

333074
2012-09-04 13:29:19 +0430 +0430
NA

بابابهتون که وام نمیدن ازاین چرت پرتاننویسین

0 ❤️

333075
2012-09-04 15:55:26 +0430 +0430
NA

کیرم تو کس هر دوتون نوبتی

0 ❤️

333076
2012-09-04 16:18:25 +0430 +0430
NA

هه چی بگم بهت با این داستانت؟؟؟؟
خیلی مسخره و بی معنی بود

0 ❤️

333077
2012-09-04 16:27:48 +0430 +0430
NA

بچه ها که هیچ اما جون من بگوخودت تونستی باور کنی؟

0 ❤️

333078
2012-09-04 16:59:51 +0430 +0430

Cherto perte mah’z bud,dastan nabud afsane bud

0 ❤️

333079
2012-09-04 17:13:07 +0430 +0430
NA

فقط حیف وقتم که رفت.

0 ❤️

333080
2012-09-04 17:27:25 +0430 +0430
NA

یه پیش نهاد خوب برای جفتتون دارم بیاین خودم دوتاتون میکنم منی خودمم هم تو کستون هم تو کونتون میریزم تا بیشتر بهتون مزه بده
لاشی جنده خالی بند

0 ❤️

333085
2013-01-08 14:57:42 +0330 +0330
NA

کیرم تو کون تو و اون خواهر جندت آشغالا
لوله ی اگو شهری تو کونت
تریلی 18 چرخ تو کونت
کیر پدربزرگمو هفتآد و هفت جدو آبادم تو کونت
کیر صدتا خر تو کس تو و خواهرتو مادرت که این بچه های جنده رو بزرگ کرده
خیلی تخمی تخیلی بود… فک کنم پسری از بس جقیدی مثل جق جقه شدی این کسشعرا رو سرهم کردی… :) :-)

0 ❤️

553508
2016-08-24 05:39:29 +0430 +0430

دمتون گرم

0 ❤️

555247
2016-09-06 20:00:21 +0430 +0430

خسرو شکیبایی کجای قصت بود پس!!! (erection)

1 ❤️

655397
2017-10-01 13:43:51 +0330 +0330

که این دروغه که اگه شوهراتون الاغم بودن سکسه هر کس مثله اثره انگشت با دیگری فرق داره که اخه کی چی بشه که اخه با شوهره خودت میخوابیدی که الان یه حرومزاده رو دستت نمیموند که اخه هر بار که بریزه تو که ادم حامله نمیشه هر دوتون تو دورانی بودین که باردار میشدین که واقعا احمقانست

0 ❤️

668007
2018-01-05 12:06:02 +0330 +0330

همون بار اول باردار شدین؟
فردا شب نتیجه باردار شدنتون هم فهمیدید؟؟؟
یعنب نوع آرایش و رنگ مو … موی کس هاتون هم . همه و همه مثل هم بود که دو تا الاغ شوهراتون متوجه نشدن؟؟؟
اصلن شوهر داری؟؟؟
اصلن خواهر دو قلو دارین؟؟؟

0 ❤️

674369
2018-02-20 00:36:24 +0330 +0330
NA

فکر کنم داستان برعکس این بوده وشوهراتون ی سکس ضربدری انجام دادن شما فکر کردید اونارو گول زدید بگو که درست میگم

0 ❤️

674378
2018-02-20 01:57:02 +0330 +0330

بعیده که این داستان واقعی باشه … بعیده که تو ابجی دوقلو داشته باشی اگه داشتی میدونستی که هیچ دوقلوهایی صد در صد همسان نیستن و یه اختلافایی دارن…بعید میدونم که شوهر داشته باشی چون اگه داشتی میدونستی که محال ممکنه همچی اتفاقی بیفته و مرد زن خودشو تشخیص نده … و در اخر اصلا بعید میدونم که دختر باشی . شما همون جقتو بزنی بهتره

0 ❤️

762393
2019-04-20 00:03:43 +0430 +0430

پسر جان فانتزی جالبی داری؟چون از فانتزیت خوشم اومد بهت فحش نمیدم.

0 ❤️

812807
2021-05-31 23:48:31 +0430 +0430

کاری به راست و دروغش ندارم ولی زن هر چقدر هم که شبیه خواهرش باشه مرد دیگه سایز کوس و کون زنش را بلده اگه واقعی باشه شوهرانتون کارتون کردن

0 ❤️

859410
2022-02-16 02:26:40 +0330 +0330

شاخ هفت شعبه گوزن کلمبیایی تو کون خودتو آبجی جونت، کس مغز
چی میزنی؟
چرا اینقدر توهمات تخمیه خودتونو مینویسید، جقیه بدبخت
کیر خر شرک تو کس مادر شوهراتون که نفهمیدن، شیشه ای یولاخ
بسه خسته شدم، خفه مرگ😎😐😉

0 ❤️