خواهرزن حرفه ای

1392/06/07

اسم من اردلان است من یک خواهرزن دارم از لحاظ زیبایی درجه یکه .خلاصه هر وقت میدیدمش کیرم راست میشد و هوس گاییدنش کلافم میکرد یه روز عصر تو خونه تنها بودم دیدم در میزنند با حال گیری رفتم در را باز کردم دیدم خودشه امد تو و سراغ خواهرش رو گرفت گفتم هنوز نیامده اون رفت توی اشپز خونه که اب بخوره منم رفتم دراز کشیدم جلوی تلویزیون بعد چند لحظه اومد نشست کنار م اون هم مشغول تماشای فیلم شد .چند دقیقه بعد صدای اس ام اس تلفنش اومد نگاش کرد شروع به خنده کرد گفتم مگه چیه که اینقدر خنده داره /یه دفعه گوشی رو بهم داد گفت خودت ببین دیدم یه عکس سکسی کارتونی که یه کیر کله گنده در حال گاییدن یه کون کوچولو نشون میداد روی موبایلشه گفتم این چیه تو موبایلت خندید و گفت چیه از این عکسها بدت میاد کلک؟ من دیدم چطور همیشه میزنی در کون خواهرم دیدم بابا من زیر نظر بودم و متوجه نشدم سریع موضوع عوض کردم و گفتم من و تو فرق داریم گفت چه فرقی گفتم من میزنم چون دوست دارم که کون بکنم ولی تو چرا عکس گاییدن کون تو موبایلته خندید و گفت اخه دوست داشتن کافی نیست من که میدونم خواهرم دوست نداره کون بهت بده.پس باید فقط دوست داشته باشی ولی گیرت نمیاد که بکنی .گفتم برای من غصه میخوری که خواهرت کون بهم نمیده یا برای خودت که فکر نمیکنم بتونی زیر کیر دوام بیاری .خندید و گفت کیری نمیبینم که بتونم دوام بیارم گفتم پایه باشی زیر کیر گریه ات میندازم خیلی جدی گفت تو مردش نیستی انگار تمام دیوارهای عالم رو سرم خراب شد گفتم امتحانش برات ممکنه همراه با درد باشه .و همزمان کیرم که انصافا هم درازه هم کلفت در اوردم و گفتم بیا اگر زیرش گریه نکردی هر چی بگی حق داری .مثل شوک زده ها با تعجب به کیرم در حال انفجار بود نگاهی کرد و گفت خجالت بکش این چه کاریه و دستشو اورد جلو و به اهستگی دو انگشتش رو دورش حلقه کرد و با رضایت از شکل و سایزش ولش کرد پیش خودم گفتم باید من روی اینو کم کنم و در حالی که دستشو روی کیرم میزاشتم لبشو بوسیدم دیدم عکسالعملی نشون نداد گفتم ازش ترسیدی خودش رو جمع کرد و گفت اونقدر هم تعریفی نیست گفتم مگه از نظر تو چی باید باشه من هم دراز دوست دارم هم کلفت .دیگه تحمل جایز نبود کشیدمش و لبام رو رو لباش قفل کردم اول همراهی نمیکرد بعد از چند لحظه زبونش رو کرد توی دهنم .دراز کشیدم و انداخمش روی خودم و در حال لب خوردن دستمو از پشت کردم تو شورتش و قبل از اینکه بتونه اعتراضی بکنه شروع به مالیدن لمبه های کونش کرده کونش مثل دنبه گوسفند نرم و خوش حالت بود دیدم فشار بیشتری که حاکی مالییدن کونش بود رو به لب و دهنم میدد سرم رو بردم رو به طرف کسش و شروع کردم از روی شلوار به خوردن کسش صدای اه و ناله اش بلند شده بود توی یه لحظه بلند شد و بصورت 69 افتاد روی من و شروع کرد به لیس زدن سر کیرم من هم سریع شورت و شلوارش که هر دو کش داشتن رو اوردم پایین و شروع به لیس زدت کسش کردم کمتر از دو دقیقه با لرزش شدیدی که به خودش داد ارضا شد بر خلاف اصرارش ولش نکردم و در حال خوردن کسش که اب ازش سرازیر شده با انگشتم شروع به مالش سوراخ کونش کردم میخواست نزاره انگشت توی کونش بره ولی مالیدن و خوردن کسش مانعش شد چرخیدم که مسلط تر بشم حالا کیرم توی دهنش میچرخوند و اه و ناله میکرد گفتم هنوز نرفته داد میزنی وای به وقتی بره تو کیرم رو از دهنش دراورد و گفت دیوانه مثل اینکه من دخترم.گفتم کیری هم که عکسش توی موبایلت بود توی کس نبود خندید و چشمهاشو بست بهترین موقعیت بود برش گردوندم و شروع به لیس کمرش به باسنش کردم .کیرم که حالا رگهاش زده بود بیرون رو گذاشتم لایه کونش گرماش رو حس کرد گفت چکار میکنی گفتم چیه از کلفتیش میترسی یا از درازیش خندید و گفت دیوونه از هیچکدوم چون ندادم نمیره تو گفتم اگر من بقول خواهرت عاشق کونم میدونم چطور ردش کنم همزمان سر کیرم رو تف مالی کردم و در کون اونم تف زدم سرشو گذاشتم درش سورارخ کونش کوچولو بود نمیشد جر میخورد به پهلو شدم و بهش گفتم وقتی سر کیرم میزارم در کونت مثل اینکه میخوای با لب ماچش کنی با سوراخ کونت سر کیرم را ماچ کن شاگرد خوبی بود با سوراخ کون که خودش باز وبسته اش میکرد کم کم سوراخ کونش نرم شد میتونستم با انگشت اماده اش کنم ولی بخاطر حرفهاش بیخیال شدم سر کیرم که در کونش بود به اهستگی وارد کونش کردم از درد به خودش میپیچید ولی به روش نمیاورد من بی حرکت شدم خودش بخاطر اینکه زودتر عادت کنه لرزشهایی به کونش میداد تا کیر جاشو باز کنه.باید روشو کم میکردم یه لحظه دستشو که گذاشته بود مابین من و خودش برد بیرون منم با فشار کیرم رو تا ته کردم تو کونش از ته دل جیغ زد و میخواست در بره سفت گرفتمش تقلا میکرد که کیر از کونش دربیاد منم سفت گرفته بودمش بدنش از درد عرق کرده بود و التماس میکرد که درش بیارم منم با طعنه وکنایه که با این که نه کلفته نه دراز پس چته خلاصه دید که حریفم نمیشه در بیارم سعی کرد با بودن کیر توی کونش کنار بیاد بعد از دو سه دقیقه دیدم داره کونش رو دور کیرم میچرخونه و از بودن کیر توی کونش لذت میبره دستم رو شل کردم و شروع کردم به تلمبه های ارام زدن داشت لذت میبرد گفت غلط کردم همین طوری ارام بکنم تا کیف کنم خلاصه حدود 40 دقیقه به حالتهای مختلف کونشو صفا دادم حالا دیگه واقعا هر دومون کیف میکردیم گفت دوست دارم سر پا بکنیم بلند شد دستشو زد به چهار پایه و گفت حالا هرچی خشونت داری بریز توی کونم جون سر پا بودم و کونشو طوری قلمبه کرده بود که سوراخ کونش همسطح لمبه هایش شده بود با فشار کیرم تا ته میکردم تو کونش و درش میاوردم بات هر خروج کیر از کونش با صذای بلند میگوزید گفتم دیدی زیر کیرم گوزو هم شدی خندید و گفت من میدونستم بالاخره تو کونمو جر میدی ولی نه اینطوری گفتم تموم کنم یا هنوز بکنم گفت بسمه با این کون حداقل یک هفته مشکل ریدن دارم حالا میفهمم که چرا خواهرم میترسه بهت کون بده گفتم تو تو چی نمیترسی تا سه چهار روز چرا. خلاصه به شدت ضربات اضافه کردم گفتم داره میاد چکارش کنم با جیغ گفت بریزش توی کونم .با شدت زیاد تمام ابم رو خالی کردم تو کونش و وقتی کیرم رو از کونش کشیدم بیرون یه گوز جانانه دیگه هم زد و هینطور که اب از کونش میریخت رفت دستشویی .وقتی اومد بیرون خنده رضایتی رو لباش بود با خنده گفت خواهرم خیلی برام زحمت کشیده حالا اگر یه کون بجاش بدم جای دوری نمیرود گفتم یعنی اینقدر از کیرم ترسیدی که فقط یه بار بدی گفت ای دیوونه .لباس پوشید قبل از اینکه خواهرش بیاد رفت تا دختر بود کونش میزاشتم بعد که عروسی کرد دیگه بهم کون نداد البته چون کیر کلفت و دراز دوست داره و مال شوهر این خصوصیات رو نداره چند بار بهم کس داد .نیمدونم چرا با اینکه عاشق کون دادن بهم بود حالا میگه از کون دادن نفرت داره لطفا اگر کسی علتش رو میدونه بنویسه.

نوشته: اردلان


👍 4
👎 2
316913 👁️


     
برای نظر دادن وارد شوید یا ثبت نام کنید

397159
2013-08-29 10:33:22 +0430 +0430
NA

آرزو بر جوانان عيب نيست زياد جق ميزني

0 ❤️

397160
2013-08-29 11:04:58 +0430 +0430
NA

fap fap fap fap

0 ❤️

397161
2013-08-29 11:45:00 +0430 +0430
NA

hese fosh dadan nadaram…ziadam badam nayumad…faghat nemidunam chera az hamun aval khahar sexiaro nemigirin? chejurie ke hamishe khahar zane duffie vase khodesh unvaght shoharesham dule kolah ghermezio dare!!!ajiban ghariba

0 ❤️

397163
2013-08-29 13:35:38 +0430 +0430
NA

ما كه نداريم ولي انگاري همه خواهر زنها عاشق دادن به شوهر خواهراشونن (كاش منم متاهل بودم ) راستي چه عجب اين يكي بعد لبدادنو يكمي لاس زدن نرفتن تو اطاق خواب و بقيه شو روي تخت ادامه ندادن !؟ اخه مجلوق يارو جنده علني هم باشه فوري خودش نمياد بگه بيا منو بكن خداييش زنتم اين كارو ميكنه يا بايد هزار جور نازشو بكشي تا ي بار بهت بده (البته اگه زن داشته باشي!؟)(عجيبا غريبا)

0 ❤️

397164
2013-08-29 14:41:12 +0430 +0430
NA

پر از غلط املایی. سوژه تکراری و مزخرف و کثیف. خودت حمال و حروم زاده .

0 ❤️

397165
2013-08-29 16:23:17 +0430 +0430
NA

نامردی توش کوران میکنه

0 ❤️

397167
2013-08-29 19:23:39 +0430 +0430
NA

کیر رستم به کونت مجبورت کردن دروغ بگی…

0 ❤️

397168
2013-08-29 22:20:17 +0430 +0430
NA

من متاهلم
خاهرزنم یه روز اومد خونه گفت زینگ. گفتم کیه. گفت: منمدر رو که باز کردم رفت تو اتاق کرمو آورد مالید در کونش. منم گفتم نباید کم بیارم. تا تهش توش کردم. بعد رفتم آشپزخونه یه قاشق آوردم تخمامم توش کردم. بعد رفت
قسم می خورم راست بود

0 ❤️

397169
2013-08-30 02:55:51 +0430 +0430
NA

هر نوع سکسی رو دوس دارم حتی کثیفکاریشو اما سکس با شوهرخواهر و برادر رو هرگز . :$

0 ❤️

397170
2013-08-30 04:15:50 +0430 +0430
NA

خاک بر سرت با خواهر زنت . همین.
داستان هم نخوندم.

0 ❤️

397172
2013-08-30 05:14:24 +0430 +0430
NA

زن که نداری هیچ،شوهر خواهر هم نداری وگرنه میدونستی داماد آدم اهل هرغلطی هم که باشه سراغ خواهر زنش نمیاد،شوهرخواهر آدم مثل برادرش میمونه

0 ❤️

397176
2013-08-30 13:07:42 +0430 +0430

خیال پردازیت از غلط املاییت بهتره

0 ❤️

397177
2013-08-30 14:07:07 +0430 +0430
NA

این چیزا رو عمرا باور کنم اخه یعنی چی خواهر زن تصورشم حالمو بهم میزنه وای چقدر راحت داستان دروغی میزارن بعضیا خجالتم خوب چیزیه

خواهر به خواهر رحم نمیکنه
خواهر به شوهر خواهر

خواهز شوهر به خواهرزن

متاسفم خجالت بکش

0 ❤️

397178
2013-08-30 14:28:31 +0430 +0430
NA

دقیقن عزیزم حرفه منو زدی مرحبا

0 ❤️

397179
2013-08-30 19:05:08 +0430 +0430
NA

خاله ستایش عزیز… خیلیا از اینکارا میکنن. شما حالت بهم میخوره و گرنه آدمایی هستند که این حروم لقمگی ها رو دوست دارند… هر چند که داستان کسشعر بوود… و حاصل توهمات مغز یک مجلوق کمر پر قوس بود… ولی هستند آدمایی که کارشون به این جاها کشیده.

0 ❤️

397180
2013-08-31 00:00:21 +0430 +0430
NA

کله کیریه مجلوق جغزن

0 ❤️

397181
2013-08-31 04:55:10 +0430 +0430
NA

Kardel واقعا تاسف داره عزیز نمیگیم خوبیم ولی خو اخه با داداشتو مامانتو خواهرتو خواهر زنتو این چیزا نمیگنجه که چی چیرو میخوان ثابت کنن خجالت نمیکشن باعث افتخارشون

0 ❤️

397182
2013-08-31 06:13:03 +0430 +0430
NA

شتر بيند در خواب…

0 ❤️

397183
2013-08-31 07:22:16 +0430 +0430
NA

کسم بدهنت شرم اور بود

0 ❤️

571588
2017-01-02 14:49:47 +0330 +0330

خارج از کسشعرای دوستمون باید بگم که راست میگه .
طرف تا دختر بود هر روز از کون میکردمش . شوهرکرد دیگه از کون نداد .حتی به شوهر بدبختش

0 ❤️

729122
2018-11-08 19:30:53 +0330 +0330

باشامپوبچه جق بزنی حالت بهترمیشه وسوژه های بهتری برای داستان پردازی گیرت میاد…
پره های آسیاب بادی درهلندبرای کونت سفارش دادم بعدا داستانش روبنویس

0 ❤️