خودم كردم ...

1392/10/13

نميدونم بايد از كجا بگم از اوايل آشناييم ميگم كه اگه نظر داديد و كمکم كرديد دوباره بنويسم؛14 سالم بود بهم اس ميداد از اين اس inboxiaزن داشت(زنش از فاميلاي نزديكمون بود)فك نميکردم نظري داشته باشه باشه ماها از اس دادنش ميگذشت و باهم رفت آمد ميكرديم ميومدن خونمون مهموني تو جمع هميشه توجه خاصي بهم داشت هميشه زل ميزد بهم و دور از چشم زنش نگام ميکرد يه روز اس داد زهرا ميخام يه چي بگم گفتم بفرماييد جواب كه دادم ديگه ج نداد تا يه ساعتي گفتم چي شد من منتظرتونم گفت داييم اينجاس واسه ای دير شد حالا بگم گفتم بفرماييد گفت:
دوست دارم منم ك بچه بودم نميدونستم از كجا ميگه گفتم منم شمارو اندازه حميد دوست دارم؛حميد داداش كوچيكم
تا اين شد ماجراي ما شروع شد اون اس ميداد و میومد خونمون اما من ب چشم يه فاميل نگاش ميكردم غافل از اينکه اون منو دوست دختر خودش ميدونه گذشت اين با محبت و رفتاراش منو جذب خودش كرد اينقدر خوب بود ك منو از تنهایي از گچ ديوار اتاقمو خوردن خلاص كرد جاي پدر و مادرو بي محبتيای اونارو پر كرد تا اينكه زن حامله ي اون فارغ شد من ب زنش اصلا حسودي نميکردم چون بچه بودم يه روز بهم گفت من عاشقتم زنم اذيتم ميكنه مشكل دارم ميخام بره من باشي بيا يه مدت با من سكس كن بعد ميريم پردتو ميدوزيم قبلا چند بار باهم هم خوابیده بودیم اما سكس كامل نبود؛من اينقدر دوسش داشتم ك نتونستم بگم نه.

دوروز بعد پيشنهادش اومد خونمون شب بود اس داد پيش مامانم ك منو بكش تو اتاقت منم ك بابام تهران بود جز داداشو كوچيك ک خواب بود و مامانم ك ب فاميلش اعتماد داشت كسي خونه نبود آوردمش اتاقم؛واي وقتي سعيد بغلم كرد و گفت هيچ كس رو تو زندگيم اندازه تو دوست ندارم تو بغلشم آروم کرفتم همنجا سرپا سينه هامو گرفت دستش ازم لب گرفت من يه بار قبلا با پسري كه تو راه مدرسه دوچرخه سواري ميكرديم تجربه لب داشتم جواب شهوتشو دادم با لباي گوشتيم
تو بغلش بودم اما ترس از دست دادن پرده اذيتم ميكرد منو نشوند رو تخت گفت شلوارتو بده پايين گريه كردم گفتم دوست دارم اما ميترسم بذا واسه بعد ناراحت شد طاقت ناراحتيشو نداشتم گفتم قبول ا مازود ببريم بدوزيم گفت قول ميدم شلوارشو در آورد اونش بزرگ بود ترسيدم گفت بخور منم با دندونام مثل غذا شروع كردم خوردن داد زد از درد گفت اينجوري بخور يادم داد بعدش خوابوندم زمين آب دهنشو ريخت تو دستش زد جلوي من شروع كرد ب كردن اینقدر تنک بود نميرفت از درد داشتم ميمردم چون مامانم خونه بود دستشوگذاشت دهنم تا صدام در نياد منم از شدت درد از زير دستش خودمو ميكشيدم عقب تا دردم نياد اينقدر رفتم عقب تا خوردم ديوار سرم خم شد اونم تا ته كرد توم دوتا زد داشتم از سوزش میردم درآورد بيرون ديدم اونجاش خونيه خيلي عرق كرده بود بغلم كرد گريه كرد لب گرفت گفتم ميسوزه فوتش كن اونم برام انجام داد بعدلاي پام کذاشت شروع كرد ب تلمبه زدن سينه هامو گرفت چشاشو بست ناله ميكرد من با حال كردنش داشتم حال ميکردم كيرش لاي پام بود اون با چشاي بسته ناله ميكرد تا ارضا شد؛
8سال ازاين فضيه ميگذره من هنوز با اون سكس ميكنم اما امروز پشيمونم اگه دوست داشتيد بگيد تا سكساي بعديمو بگم چون 2 بارم ازش حامله شدم وسقط كردم؛ببخشيد اگه بد نوشتم اولين بار بود خواستيد داستاناي بعدو کامل مينويسم

نوشته:‌ زهرا


👍 0
👎 0
81384 👁️


     
برای نظر دادن وارد شوید یا ثبت نام کنید

409161
2014-01-03 23:09:20 +0330 +0330

دختر14ساله بجز پريود چه غمی داره؟ اومد از غم و تنهايی و کنج خونه نجاتت داد!

0 ❤️

409162
2014-01-03 23:23:49 +0330 +0330
NA

داستانت ضد حال بود و اول صبحی اندوهگین بشدمی
اما دختر 14 ساله پلمپ ! هوممم … خیلی خوبه :دی البته نه اینجوری و با دیوثی

0 ❤️

409163
2014-01-04 00:51:05 +0330 +0330

یواشکی مامانت رفتی کس دادی!!! وای چه کار بدی!!! تو این هشت سال چقدر زجر کشیدی!!!

0 ❤️

409164
2014-01-04 02:01:19 +0330 +0330
NA

موسیو سعید مستر زهرا رو کرده
جدا جنایت کرده
جدأ جنایت کرده

0 ❤️

409165
2014-01-04 07:11:10 +0330 +0330
NA

آدم هرچقدرم بچه باشه دیگه واقعا بعضی چیزا قابل درکه!
بعضیا با نمیفهمیدم و نمیدونستم گفتناشون سعی دارن خودشونو گول بزنن و روکارشون سرپوش بذارن

0 ❤️

409166
2014-01-04 07:46:54 +0330 +0330
NA

تو واقعا از بقيه خرتري توهم مباركت باشه.

0 ❤️

409167
2014-01-04 07:50:56 +0330 +0330
NA

اونوقت فحش هم بدیم میگن یارو بیتربیته :|
خو دختر تو داری رسما کـُـس میگی :| دوخت و دوز پرده رو فوت آب بودی اونوقت نمیدونستی ب"چیز" میگن کیر ؟ :|
راستی دوبار حامله شدی ؟ :| اونوقت یه بی پدر نفهمید تو حامله ای ؟ :| یه ویاری ، چه میدونم اوقی ، حالت تهوعی ، قطع شدن موقت عادت ماهیانت ، یا چه میدونم لاغری صورتت رو کسی نفهمید ؟ :|
من مردم اما تو این سایت بالای 10 تا داستان به اسم دختر نوشتم :| لینک هم نمیدم تو کفش بمونی :)

0 ❤️

409168
2014-01-04 09:14:06 +0330 +0330
NA

جدای از سخنان دوستان : زن اون یارو هیچ وقت ازش سوال نمی کرد مرد خبر مرگت تو شب کجا کپه مرگتو می ذاری؟ چرا نیومدی خونه؟
مامان جونت بوق تشریف داشت یکبار هم در اتاقتو باز نکرد؟
خودت بزرگتر شدی نفهمیدی این یارو واسه چی می خوادت؟چرا بچه دار می شی مجبورت می کنه بندازیشون؟
خری دیگه خر.

0 ❤️

409169
2014-01-04 09:33:50 +0330 +0330

خوب حالا که دادی نمیخای مزه بقیه چیزها رو بفهمی یا میدونی خودتو زدی به نفهمی در کل داستانت خوب بود ولی یکم بزرگ شو دیگه

0 ❤️

409170
2014-01-04 10:08:38 +0330 +0330
NA

به جاي داستان نوشتن برو فكري
به حال خودت كن !!!
معلومه كاملا راضي هستي
احمق!

0 ❤️

409171
2014-01-04 10:42:13 +0330 +0330

تخمی بود، دیگه ننویس . . . . . . . . . . . . .

این قسمت رو متوجه نشدم:
اينقدر خوب بود ك منو از تنهایي از گچ ديوار اتاقمو خوردن خلاص كرد
یعنی تو گچ دیوار رو می‌خوری؟

این قسمت رو هم همینطور:
ميخام بره من باشي
یعنی تو قرار بود که بره‌ی اون بشی؟ مگه چوپون بود؟

شاشیدم تو دوران 14 ساگیت به بعد. دیگه ننویس.

0 ❤️

409173
2014-01-04 14:43:36 +0330 +0330
NA

در کل زندگیت به دو دوره تقسیم میشه:
دوره اول تا 14 سالگی اسکول بودیو گچ دیوار میخوردی.
دوره دوم بعد 14 سالگیته که جنده شدی و کیر خوردی.

0 ❤️

409174
2014-01-04 14:45:28 +0330 +0330

با توجه به الفاظ بکار رفته تو داستانت احتمالا از استان گلستانی(اطراف گرگان وگنبد)
سبک وسیاق زندگیت بیشتر شبیه شمالی هاست علت گچ خوردنت هم مال انمی فقر اهن بوده که باید به مامانت میگفتی البته مامانی که بیخ گوشش دخترشو میکنن و نمیفهمه فرقی نمیکنه !! گفتی 2بار سقط کردی میدونستی اگه بار سوم هم سقط کنی برا همیشه نازا میشی؟( اگه با امپول سقط کرده باشی) نمیخوای به خودت رحم کنی؟ با 22 سال سن و سکس زود هنگام+سقطهای مکرر و تغذیه نا مناسب …خدا بدادت برسه…
یکم به خودت فکر کن حالا عوارض روانیش بماند!
والله خیر الحافظین

0 ❤️

409175
2014-01-04 16:36:16 +0330 +0330
NA

اون كفت بزار از كس بكنمت تو هم كذاشتي *اره جون عمت

0 ❤️

409176
2014-01-04 19:47:15 +0330 +0330
NA

فاميلتون که زن داره شب مياد خونه فاميلشون ميخوابه که يه زن تنهاس و يه دختر جوونم داره مگه خودش خونه نداشته زنش چجورى گذاشته شب همچين جايى بمونه مادرت به چه جرأتى راهش داط تو خونه وقتى پردتو زد هيچ صدايى ازت در نيومد که ننت بشنوه؟ هر چقدرم که دهنتو بگيره باز صدا در مياد پسرک ١4 ساله جلقى داستانت تابلو ترين و کيري ترين داستان اى ماه بود

0 ❤️

409177
2014-01-04 20:48:11 +0330 +0330
NA

جونور و تکاور عزیز عالیییییییی بود کامنتاتون . دم جفتتون گرم

0 ❤️

409178
2014-01-04 21:31:44 +0330 +0330
NA

بابا این بنده خدا که سرتیتر زده خودم کردم.
همون اول هم گفته از همون ۱۴سالگی به طرف متاهلش نخ میداده که یعنی کوس و کونش میخاره،داستان نویسیش خوب نبوده،دست به دادنش که خوب بوده که از ۱۴سالگی گذاشته یه مرد متاهل بکنتش.
وگرنه مرده که تابلو بوده فقط قصدش کردنه…
منتها ما ایرانیها همیشه دوست داریم تقصیر رو بنداریم گردن یکی دیگه.
خوب دخترجون از همون اول بگو دوست داشتم از همون طفولیت یکی بیاد و چپ و راست بگیره و بکنتت.
ولی همینکه همینجوری ۸سال به این نوع دادن ادامه دادی معلومه که پشتکار خوبی توی دادن داری ولی عزیزکم این ره که تو میروی به ترکستان است،لااقل جسور باش و بگو دوست دارم همینجوری بدون مزد جنده یکی بمونم…

0 ❤️

409181
2014-01-05 08:30:13 +0330 +0330
NA

:*):-#

0 ❤️

409179
2014-01-05 11:54:38 +0330 +0330
NA

چقدر خیال پردازی میکنی داداش تو اصلا دختر نیستی و جلقی بیش نیستی

0 ❤️

409180
2014-10-18 15:04:39 +0330 +0330
NA

احیانا شما اسمت زهره خانوم نیست؟

0 ❤️

552268
2016-08-12 09:01:03 +0430 +0430

اگه واقعی باشه خیلی دردناکه

0 ❤️