خوردن از کون گنده ی زن همسایه

1394/05/03

سلام من فرشادهستم . از چهارده سالگی که بالغ شدم میل عجیبی به زن های رسیده با کون های خیلی بزرگ داشتم . دختر عمه ام هم سن من بود و با شوخی گاهی خودم را بهش می مالاندم تا اینکه حشری اش می کردم و بعد سراغ کونش می رفتم گرچه معمولن نمی ذاشت توش برود ولی بویش و لیسیدنش و مالوندن کیرم آبم را می آورد اما رنهای خیلی کون گنده همه ی آرزوی من بود . همسایه ایی داشتیم که سن بالایی داشت بیشتر از پنجاه سال و یک کون بسیار بزرگ , خیلی چاق نبود قدش هم بلند بود اما کونش پخش از طرفین در حد بسیار تابلویی بیرون زده بود و با اینکه چادری بود اما همه به کونش و لرزش لنبر هایش نگاه می کردند . راستش با اینکه به خانه ما رفت و آمد میکرد و دوست مادرم بود ولی بارها بیاد کونش خودارضایی کرده بودم . صورت سفید و گوشتی با لبهای برجسته و چشم هایی درشت داشت کمی خودش را آرایش میکرد و جذبه ی سکسی خاصی داشت . از آنهایی بود که تنشان بوی خوبی میداد و جاذبه شان طوری بود که میشد همه جایشان را لیسید . کون بزرگش آنقدر دست نیافتنی شده بود که در رویایم فکر می کردم دوست دارم کونش را بعد از استفاده از توالت بلیسم تا تمیز شود و یکبار خانه ما به توالت رفت بلافاصله پشت سرش بعد از بیرون آمدن از توالت وارد توالت شدم . بوی تنش همراه بوی نرم و یا بهتر است بگویم رایحه ی مدفوعش کیرم را داشت منفجر می کرد و در عرض چند دقیقه آبم فوران زد و ریخت . یکبار در کنار پله بعد از باز کردن در دستم را به باسنش چسباندم و لای باسنش فرو کردن و نگه داشتم بدون اعتراض و با خونسردی به طرف من آمد و بعد یک پله بالا رفت و دستم از لای مونش جدا شد و بعد موقع رفتن با عشوه خندید و رفت.

خلاصه حدود شانزده سالگی و چند ماهی بیش یک شب جلوی در خانه و روی پله دم در نشسته بودم که با نواده اش از جلوی خانه رد می شد . سلام کردم خندید و گفت دختر کوچولو یعنی نواده اش آدامس می خواهد و بعد جلوی من طوری که کونش بطرف من بود خم شد تا موهای دختر کوچولو را از روی صورتش کنار زند . خجالت را کنار گذاشتم و با صدایی که کاملن قابل شنیدن برایش بود گفتم اووف چههه کوووونی … بعد از چند ثانیه ایستاد و با لبخندی پر از عشوه بمن نگاه کرد و گفت الآن بر می گردیم . پس خوشش آمده بود و می خواست در برگشت دوباره نمایش کون بدهد .حدود ده تا یک ربعی طول کشید که دوباره از ذور پیدایشان شد . کیرم شق بود اما میدانستم در کوچه نمی توانم هیچ کاری بکنم بجز نگاه کردن . بلاخره به من رسیدند به نوه اش کفت به فرشادی آدامست را نشان بده و بعد از یک لبخند شهوانی و حالت چشمانی که می گفت می خواهد کس گشاد از رده خارجش را روی دهنم ارضا کند چرخید و پشتش را بمن کرد و اینبار فاصله ی باسنش تا صورت من که بر روی پله نشسته بودم و در یک ارتفاع با باسن او بود حدود فقط نیم متر بود . من از بار پیش جرات پیدا کردم و اینبار باز هم با صدای بلند گفتم اوووف بخورم از کونت . اینبار همچنان خم شاید در حال باز کردن آدامس برای نوه اش نمایش ادامه داشت . جرات نمی کردم توی کوچه دست بزنم می ترسیدم کسی ببیند و یا او اعتراض کند . پس فقط به گفتار ادامه دادم و گفتم چه کیفی داره لیسیدن … هنوز حرفم تمام نشده بود که قرررت یک گوز که انتهایش تبدیل به چسی با کمی صدا شد ازش خارج شد و بعد از چند ثانیه بویش را حس میکردم خوش بو نبود اما بویی ملایم داشت و من داشتم از کیر درد می مردم . بلند شد برگشت رو بمن و گفت خوردی ؟ و یک چشمک هم زد . معلوم بود با آن کون بسیار بزرگ بارها چنین موقعیت هایی داشته است و دیگر خجالت نمی کشد و شهوت مرد ها را هم می شناسد که مرز ندارد . در جوابش با صدایی لرزان گفتم بو کردم . با لبخند گفت یک روز بیا بخور هرچقدر که دلت می خواد . گفتم کی ؟ گفت امشب که نمی شود اینها اینجایند و نوه اش را نشان داد . فردا ساعت ده بیا در را باز می گذارم یکراست بیا تو و برو تو زیر زمین . این را بگویم که تنها زندگی میکرد و شوهرش سال قبلش سکته کرده بود و مرده بود و یک دختر داشت که عروس شده بود . البته دخترش بر خلاف او کون معمولی داشت .
خلاصه آنشب با هر زحمتی بود خودارضایی نکردم و فردا صبح در آن روز تابستان که ساعت ده هوا گرم بود به جلوی در خانه اش رفتم که داخل کوچه باریکی بود در داخل کوچه اصلی که خانه ی ما در آن بود . راستش نمیدانستم جدی گفته است و یا همه اش یک بازی بوده است و قرار است به مادرم خبر دهد . اما در باز بود . رفتم تو و در را آرام بستم . و یک راست بعد از گذشتن از حیاط کوچک از پله های زیرزمین پائین رفتم و داخل زیر زمین شدم . اتاقکی داخل زیر زمین بود درش را باز کردم . تختی بود که تعدادی رختخواب رویش انبار بود . آنطرف تر تخت دیگری بود رویش نشستم . از بالا صدای حرف زدنش می آمد کمی می ترسیدم . بعد از ده دقیقه ایی صدای پایش را می شنیدم که نزدیک می شد و در را باز کرد . با لبخند و بدن چادر با یک لباس بلند و نازک که از پارچه ی خاصی بود که درخششی داشت . ارایش بسیار غلیظی داشت . سلام کردم نزدیک شد و بغلم کرد و شروع کرد به مکیدن و لیسیدن لبهایم . روی تخت انداختم از من بسیار سنگین تر و قدی تر بود .تی شرت و شلوارم را در آورد و خودش هم پیرهنش را خیلی سریع در آورد . سوتین مشکی توری با یا شورتی مشابه داشت که شورتش فقط کسش و وقسمت کوچکی از لای باسنش را پوشانده بود و با بندی پهلوهایش بهم می رسیدند . دوباره در آغوشم گرفت بوی تنش عالی بود . یک گرما و جذابیتی داشت که دلم می خواست واقعن از کونش بخورم و کسش را بلیسم تا توی دهنم شیره ی کسش را بریزد .سوتینش را در آورد سینه های بزرگ و کنی افتاده دات اما در مقابل قوی کمرش که به باسن غول آسایش می رسید کوچک بود سینه هایش را لیسیدم . بعد از چند دقیقه دیگر بوسیدنش و لیسیدنش تمام شد با کمی عصبانیت بلند شد و به من امر کرد کمی پائین تر دراز بکشم و بعد پایش را باز کرد و با کس تراشیده و بدون مویش که چاق و بزرگ بود اما انتهایش از هم باز طوری که شکافش دیده می شد را روی دهنم گذاشت و گفت بلیس کسش خیس بود کمی لیسیدم و بعد آنچنان پر آب شده بود که چانه ام وقسمتی از صورتم را در حرکتی تناوبی داخل کسش فرو می کرد و خارج می کرد. کیرم داشت می ترکید اب و شیره کسش تو دهنم بودو گهگاهی مزه ادرارش را هم حس میکردم چون گاهی چند قطره ادرار ازش خارج می شد . نفهمیدم ارضاع شد و یا نه بلند شد با عصبانیت و شهوت بمن گفت بلند شوم و شورتم را دربیاورم . کیر شقم را دید و گفت کیر کلفتی داری ولی این به کجای کس گشاد من می رسد کوونی . روی تخت دراز کشید و رانهایش را باز کرد . دوست داشتم کونش را ببینم و بلیسم اما جرات نداشتم چیزی بگویمرفتم رویش و شروع کردم به تلمبه زدن کسش داغ بود اما آبکی و کیر من در آن غرق شده بود . بهم فحش میداد و بعد دستش را روی باسنم گذاشت انگشتش را داخل سوراخ کونم کردو منرا وادار کرد محکمتر و عمیق تر تلمبه یزنم . بعد از چند دقیقه در حالی که احساس می کردم کیرم به دوبرابر سایز معمول شخ شدنش رسیده شروع کردم به ریختن آبم در داخل کسش و او همچنان مرا وادار به تلمبه ردن می کرد ابم با فشاز در حال خالی شدن بود اما تمام نمیشد تا اینکه آخرین قطراتش هم آمد اما او کافیش نبود . از خستگی داشتم می مردم . با زحمت بلند شدم و شروع به مالیدن کسش کردم لایش باز بود . غلتید و بمن امر کرد کونش را ماساژ دهم وای چه کونی داشت بسیار بزرگ و خوش ترکیب و نرم . بازش کردم و بدون اجازه اش زبانم را یکراست توی سوراخ کونش کردم . بوی کونش خوشایند بود لیسیدم و لیسیدم . بوی کون و بوی خوب و شهوت انگیز کون و یکی دوبار آمیخته با بوی بد مدفوع . احساس کردم دوباره شخ کردم . جرات پیدا کردم و کیرم را لای باسنش گذاشتم که یکباره چرخید و من به کناری پرت شدم پاهایش را باز کرد و دستور داد از کس بکنمش . دوباره شروع کردم احساس کردم کیرم و پاهایم داغ شدند و بعد خیسی را حس کردم ادرار کرده بود. کیرم را بیرون کشیده بودم که ببینم چه خبر است . دستور داد کسش را بلیسم کسش را لیس می زدم که دو باره ادراش ریخت و مقداری داخل دهنم شد . صورتم پر ادرار شد . ادراش تیز و بد بو بود بلند شد سرم را با دستش روی تخت فیکس کرد و دستور داد دهنم را باز کنم و بعد شروع کرد به ادرار کردن خوشبختانه زیاد باقی نمانده بود . فکر می کنم ارضاع شده بود ویا چیزی شبیه به آن . چرخید لای کونش را باز کرد و سوراخ کونش را روی دهنم گذاشت وای چه کون بزرگی نمی توانستم نفس بکشم و یا تکان بخورم . بلند شد نفس کشیدم . روی دهنم چس صدا داری داد . بوی گند مدفوع میداد. شروع کردم باهمان فاصله کمی که کونش از دهنم داشت به لیسیدن سوراخ کونش . دوباره چسید . سوراخ کونش باز بود . به تمام رویاهایم داشتم می رسیدم دوست داشتم یکبار امتحان کنم مدفوعش توی دهنم باشد . روی تخت جابجایم کرد پاهایش را در دو پهلویم گذاشتباسنش باز بود و در نزدیکی دهنم با کیرم بازی کرد . پرسید میخوای از کونم بخوری ؟ گفتم آره . گفت می رینم تو دهنت . سوراخ گشاد کونش بازتر شد بوی مدفوع می آمد و مدفوعش بد بو بود با بوی چس دیشبش فرق می کرد .سوراخ کونش باز هم بازتر شد سر سنده کونش دیده می شد . بزرگ و بد بو . سوزاخ کونش به اندازه ی یک نارنگی باز بود و زور می زد اما سنده کونش خیلی بزرگ بود . کمی از سر مدفوع خارج شد اما در زور زدن که توقف کرد باز رفت تو . دوباره زور زد سرش آمد بیرون و یکراست داخل دهنم شد با صدایی که می توانستم خارج کنم گفتم اوف زور زد و و بیشتر خارج شد سرش ته حلقم بود اما هنوز در بیرون آمده از کونش بود . سنده خارج شد و پشتش تکه های خمیری . توی دهنم پر گه بود. احساس میکردم که او مرا گائیده است حالا حس میکردم وقتی می گوید از کونم بخور بنوعی می خواسته است منرا بکند و تا بحال خیلی ها را کرده است . بلند شد خندید و گفت خیلی ها همه را می خورند دوئست نداری و بعد سطلی را که در مجاورت تخت بود به من داد تا دهنم را و صورت را خالی کنم . دستمالی داد خودم را تمیز کردم . کونش را باز کرد تا بلیسم خوب که لیسیدم کیرم حسابی شخ شده بود به سوراخ کونش چسباندم باز تر کرد و به عقب دادفشار دادم و براحتی داخل شد کون گشادی داشت تا ته توی کونش کردم حتا آخ هم نگفت لذت می برد . شروع کردم به تلمبه زدن کونش قنبل بود و سوراخش باز باز شده بود چند بار از کنار کیرم گوزید . هنوز هم مدفوع توی کونش بود . به کونش نگاه کردم و بیا مزه ی گه اش افتادم کیرم را تا ته فشار دادم و آبم با فشار وارد کونش شد . در آوردم خسته بودم گفت دفعه ی دیگر تو دهنم می رینم . امروز شانس آوردی که سنده بود .

نوشته: ؟


👍 3
👎 0
161079 👁️


     
برای نظر دادن وارد شوید یا ثبت نام کنید

466528
2015-07-25 20:15:05 +0430 +0430
NA

احسان هات فرمود:

دو خط اول رو خوندم. دستت رفت توی شرتت. ادامه ندادم

0 ❤️

466530
2015-07-26 00:57:58 +0430 +0430
NA

اخه چی بتو بگیم

0 ❤️

466531
2015-07-26 01:43:18 +0430 +0430

یه ذزه اول زبان نوشتاریتو قوی کن بعد از تخیلات فانتزیت بنویس . سردرد گرفتم . یکی باید بشینه ترجمه کنه . تا آخر نخوندم افتضاح بود

0 ❤️

466533
2015-07-26 04:00:37 +0430 +0430

شما بیمار هستین . درسته که هر کسی میتونه فانتزی خاص خودشو داشته باشه ولی بعضی از این کارها باعث آسیب رسیدن به بدن میشه . واقعا چه لذتی تو این موردی که نوشتی هست؟ یا اسلیو هایی که به بدترین کارها تن می دن. واقعا اینا اختلال های روانشناسی هستش و باید درمان بشه . شیوع اینا برای جوامع بشری ضرر داره

0 ❤️

466536
2015-07-26 11:30:42 +0430 +0430
NA

خو تو که اینقد ان دوس داری.یه راس مس رفتی توالت دیگه
بدبخت .مردم به چه مریضیایی دچار شدن

0 ❤️

466538
2015-07-26 11:42:05 +0430 +0430

کیرم نه کیردیگرون توی کونت حال بهمزن اه اه اه.بی ارزش bad

0 ❤️

466539
2015-07-26 12:55:16 +0430 +0430
NA

يعنى كيره اسب آبى از بغل تو مغزه كيريت كسكش پدر ، حالمونو بهم زدى لاشى

0 ❤️

466542
2015-07-27 16:34:24 +0430 +0430
NA

با نواده اش از جلوی خونه رد میشد؟
مگه ابو سعید ابوالخیر بود؟
مادر تو ملا لغتی… dash1

0 ❤️

466546
2015-07-27 17:23:30 +0430 +0430
NA

کسکش تو بری تو فاضلاب احساس میکنی رفتی پاتایا؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟به حر حال ان تمام بچه های شهوانی تو حلقت
ارضا شدی؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟

0 ❤️

466547
2015-07-28 03:18:33 +0430 +0430

خاک تو سرت با اون نگارش تخمیت
کل افراد 4 تا 94 سال دنیا ریدن تو حلقت ، کس کش حال به هم زن مغز حلزونی

0 ❤️

466549
2015-07-28 14:38:58 +0430 +0430

خاك تو سرت لجن لانتورى حال بهم زن
ننه تو گاییدم

0 ❤️

466554
2015-10-22 18:59:29 +0330 +0330

خدا شکر باز نظرات و دیدم نخوندم lol دوستان ممنون واقعا اگ بخش نظرات پایین داستانا نبود من نابود میشدم drinks

0 ❤️

466555
2015-11-30 09:06:37 +0330 +0330
NA

سلام جقیه بدبخت عن خور

0 ❤️

528045
2016-01-10 12:49:46 +0330 +0330
NA

هیچ نظری ندارم بدم فقط کص ننت

0 ❤️

530235
2016-02-06 02:00:01 +0330 +0330

من واقعا شیفته ادب شما شدم که بجای استفاده از واژه های زشتی چون عن و گوه از کلمه مدفوع استفاده کردید .
لذا برای قدردانی از شما مقداری از مدفوع تازه بهمراه بخار و گازهای پرازویتامین را تقدیم به روح مطهر شما میکنم

0 ❤️

538253
2016-04-22 19:56:32 +0430 +0430
NA

اری و انگاه بود که من گفتم راست کیرم درون ان کیبورد جانفشانت که ترا تحمل کرد ودر به ثبت رسیدن داستان مدفوعیت یاری نمود!! وان لحظه که ان زن بر روی تو مدفوع میکرد و تو تناول میکردی یادم امد که کاش سخنان کذبت را در این مکان بیان نمینمودی ای بیمار روانیه مدفوع خور!!
کیر خدایان مصر درون مقعدت که نتوانی قضای حاجت کنی!!
علیجناب به سلامت!! (dash)

0 ❤️