خوشبخت شی لیلا

1393/05/20

سلام به همه ي دوستاي عزيز شهوانيم
من احسانم ٢٥ ساله از كرج
اين اولين داستان منه اميدوارم بد يا خوب بودنش رو به بزرگي خودتون ببخشيد
قصه از اونجايي شروع شد كه براي آموزش يكي از نرم افزارهاي مربوط به رشته ي دانشگاهيم مجبور شدم به يك كلاس خصوصي تو تهران مراجعه كنم
تو اين كلاس سه تا دختر بود كه ليلاي قصه ي ما هم همكلاسي بود
از اونجايي كه من در طي كلاسا تو مسابقات هم شركت ميكردم و استادم خيلي ازم خوشش اومده بود و همش ازم تعريف ميكرد و منم اول ميشدم مجبور ميشدم شيريني بدم
تا اينكه يبار از دهنم در رفت گفتم من بلدم كيك بپذم
قرار شد يروز كه جلسه ي آخر كلاسامون بود و تقريباً يه مراسم خداحافظي من كيك رو ببرم و باهم بخوريم
ناگفته نمونه طي اين دوره كه حدوداً سه ماه طول كشيده بود يجورايي به ليلا فهمونده بودم حواسم بهش هست و خوشم ازش اومده
خلاصه از اينكه دوره تموم شده بود و منم هيچ كاري نكرده بودم كلي حالم گرفته شده بود و پكر بودم
استادم براي پروژه اي كه بايد آخر كلاسا تحويلش ميداديم همه رو رو يه كار جداگانه گذاشت ولي منو ليلا رو باهم رو يه پروژه هدفمند ساخت تا باهم تكميلش كنيم ومدركمون رو بدن
منم خوشحال با ليلا روز بروز ارتباطم بيشتر ميشد
تا اينكه يروز خيلي ناراحت بود
كلي ازش دليلش رو خواستم همش تفره رفت تا بلاخره لو داد كه دوس پسرش بكارتش رو گرفته ورفته تركيه
ليلا كه ٣٠ سالشه هنوز البته تا اون موقع ازدواج نكرده بود
من كلي دلداريش ميدادم و كنارش بودم
تا اينكه خونمون بخاطر مسافرت خانواده سه يا ٤ روزي خالي شد
منم هميشه بهونه ي مسابقات و تيم رو ميارم و جايي نميرم واكثراً تنهام خونه
تا اينكه ليلا زنگ زد و گفت در چه حالي منم گفتم بس كه تخم مرغ خوردم مرغ شدم
برگشت بهم گفت خانوادت كجان كه قضيه رو گفتم
يهو بهم گفت اگه بيام خونتون برام كيك شكلاتي درست ميكني؟!

منم از خداحواسته گفتم تو جون بخواه ، شب رو با كلي شادابي و آمادگي سپري كردم
ظهر شد نيومد
تا اينكه ساعت ٢ زنگ زد گفت بيا سر كوچتونم ، رفتم دنبالشو آواردمش خونه
تو كه اومد يه رو بوسي كرديمو گفتم چخوشگل شدي اونم خنديدو گفت مرسي خوشگل بودم و اومد تو
خلاصه براش كيك رو آواردم با نسكافه خورديمو يكمم ژله دادم خوردو گفت آهنگ بزار منم گذاشتم
نشست رو كاناپه منم رفتم كنارش
دستمو گذاشتم رو رونش اونم همين كارو كرد. تو چشاي هم نگاه كرديم و رفتيم تو كار لب، خيلي خوب لب ميداد سگتوله، اومد نشست رومو سفتي كيرمو حس كرد، خودشو ميماليد بهش
پرسيدم چجور سكسي رو ميطلبه، گفت هات، منم از خداخواسته همه لباساشو در آواردم، رفتم ازتوجعبه ابزار يه طناب رخت آواردمو بستم دستاشو بتخت
افتادم روش اول لبو گردنشو زبون ميكشيدمو بايه دست سينه هاشو ميماليدم بعد اومدم رو سينه هاش، كوچيك بودن ولي سفت بودن خوردمشونو حسابي ديوونش كردم تا اينكه رفتم رو شيكمو نافو بقول خودش نازبالشش
حال نكردم بخورم براش آخه شيو نكرده بود اومدم روشو دادم دهنش خوب ميخورد، همچين ميك ميزد انگاري خايه هام رو داشتن ميكشيدن بيرون ، رفتم كاندومم رو از كشو اواردمو با يكم كرم آمادش كردم يه بالش زير كمرش گذاشتمو سرشو گذاشتم در كسش كه خيس شده بود، يكم كه بازي دادم همشو جا دادم تو، خيلي خوب بود، من چون ١٥ ساله رزمي كار ميكنم آبم ١/٥ ساعت تا ٢ ساعت طول ميكشه تابياد
همه جور حالتاي سكسي رو روش امتحان كردم، تونستم دوبار ارضاش كنم و خودمم بعد ارضا شم
من كه خيلي وقت بود سكس نكرده بودم يه ساعت بعد ازش خواستم اونم از خداخواسته باز اومد
تا صبح ساعت ٩ سه بارديگه هم سكس كرديم، ولي بازم سير نشديم از هم
بردمش حموم خودم كوسشو شيو كردم و تو حموم ماليدمش شب كه نخوابيده بوديم
جفتمون خسته ولي هات هات
ساعت ١٠ بود گفتم ميخوام باز اونم باز از من حشري تر اومد جلو
ايندفعه سنگ تموم گذاشتمو كوسشم خوردم و تو اون حالت ارضاش كردم، حالت ٦٩ شديم و بازم من ارضاش كردم تا اينكه اومد نشست رو كيرمو خيلي آروم بالاپايين ميرفت كه من تند تند تلمبه ميزدم از پايين، از داگ استايل گرفته تا قاشقي و … روهم باز امتحان مرديم
اين سري منم حسابي ارضا شدم اونم به ارگاسم رسوندم
گفت منوتو مال هم باشيم تا ابد منم قبول كردم
با يه لب خوشمزه خدافظي كرد و رفت
اما همين يه ماه پيش زنگ زد و خدافظي كرد و گفت داره ازدواج ميكنه
منم كه لذتم رو برده بودم براش آرزوي خوشبختي كردم و ميكنم
ببخشيد خيلي طولاني شد. دوستون دارم
اميدوارم خوشتون اومده باشه

نوشته: لئو٢٢


👍 0
👎 0
15490 👁️


     
برای نظر دادن وارد شوید یا ثبت نام کنید

430835
2014-08-11 06:31:34 +0430 +0430
NA

میره … ریدی با این ذاستانت … ننویس دیگه کیری کله

0 ❤️

430836
2014-08-11 10:59:08 +0430 +0430
NA

doostan , rofagha
be khoda hich rabti beyne varzesh va di oomadane ab nist
che basa ghahremane olampic ke zanesh vase zood enzali azash joda mishe

0 ❤️

430837
2014-08-11 13:55:59 +0430 +0430

(من چون ١٥ ساله رزمي كار ميكنم آبم ١/٥ ساعت تا ٢ ساعت طول ميكشه تابياد)
ینی ریدی بدجور چیزیم نی که پاکش کنی فقط مجبوری بخوریش
از ساعت 2 تا ساعت 9 سه بار گاییدیش بازم سیر نشدی ؟تویی که دوساعته آبت میاد باید بار دوم ارضا شدنت سه ساعت بکشه دیگه نه؟ساعت 10 هم یه بار دیگه کردیش!!!کلا به فاصله ی 8 ساعت 4 با اون کمر سفتت به فاک دادی طرفو!!!
فقط میتونم بگم
لاشیییییییییییییییییییییییییییییی

0 ❤️

430838
2014-08-11 13:59:48 +0430 +0430

gheisarkhan
با شما موافقم تا حدودی
البته تاثیر داره ولی نه اینطور که این بابا جقیمون کسشر بلغور کرد
ما که چن ساله ورزش میکنیم ازین گنده گوزیا نکردیم

0 ❤️

430839
2014-08-11 14:00:54 +0430 +0430
NA

جنسش اصل کابل بوده ظاهرا ! آدرس دیلرش رو واسه عموم بذاری بعضیا دعات میکنن!

0 ❤️

430840
2014-08-11 14:17:10 +0430 +0430
NA

یاد بابای افتادم تو سربازیم که وقتی مرخصی میرفت کلی دم خشک شده عقرب میبرد واسه اینجور عملیات 2 ساعته.خدا رحمتش کنه چون عقربا وقتی اون بودش تخم خود نمای نداشتن.میگفتش مشتری واسه خریدنش له له میزنه چون بعد از نئشگیش 2 ساعت رو کاره.نکنه تو اینکاره هستی چون غیر واقعی بوده حرکاتت؟؟؟؟؟؟؟؟!!!

0 ❤️

430842
2014-08-11 16:15:26 +0430 +0430
NA

منظورش از رزمی کار اهل عمل بوده که 2 ساعت طول کشیده آبش بیاد دیگه. crazy

0 ❤️

430843
2014-08-11 16:44:33 +0430 +0430
NA

از 10 سالگی رزمی کاری >>>آبتم 2 ساعت تعویق داره :| کیک میپزی :| همش اول میشی مجبوری شیرینی بدی :| >>> دِ کم چس کلاس بزار مرتیکه :|

ننویس ریقو :|
ننویس :|

0 ❤️

430845
2014-08-12 02:55:55 +0430 +0430

آقا تبريك ميگم شما برنده يك كير طلايي از شهواني شدي بخاطر اين ركوردت !!!
ديگه از اين به بعد لازم نيست بري دنبال بادمجان و دسته بيل و … همينو استعمال كن و اميدوار باش ركوردت پابرجا بمونه

0 ❤️