خونه مجردی (طنز) (1)

1392/08/14

دم دمای صبح بود نسیم خنکه کولر دو تیکه36هزار به صورتم احساس خستگی میداد دوس داشتم بازم چشامو ببندمو برم تو رویای خودم اما خواب داشت کم کم از سرم میپرید که یاده جمله ینفر افتادم که گفت اعداد رو بشمار تا خوابت بگیره منم دوس نداشتم خوابه نازو ول کنمو پاشم. یه غلط خوردم به سمت چپم یه چیز نرم بود با چشمای بسته سرمو روش گزاشتمو شروع کردم به شموردن و چشمامو آروم بتسه بودم : 1…2…3…4…5…50…75…76…77 زیــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــت
من: ای کیر تو شرفت رضـــــــا الان وقتش بود؟ (صدای سرفه) اوهه اوهه اوهه یبار تو عمرمون سر رو کونت گزاشتیم سوراخت دادوهوار راه انداخت پاشــــــــو کونی چسیدی تو حلقمون
رضا:هــــــا چته په نمیبنی خوابم دیوث؟چرا مشت میزنی تو باسنم؟بیشعور
من: چــــی؟ بدبخت میخوام بکنمت میترسم هیروشیما بزنی هی میگمت آخرشب آش رشته نخور نخود داره حالا کو گوشه شنوا شاشیدی به احساساتمون اوله صبح پاشو نره غول
دیگه اسم نمیارم از اینجا به بعده داستان
آخه تو دره کونه من چه میکردی؟ دیشب تا5نیم بیدار بودم برعکس خوابیده بودم خو…
ساعت چنده امیر؟8صبح.رضا مثل جن زده ها پاشود یهو شروع کرد با خودش حرف زدن
وای دیرشد از چی کنم حالــــا وای خاک تو سر شدم. جورابــــــام کو امــــیر؟
کردمشون تو کونت که هی اوله صبح واسم قوشوم کشی نکنه
توهم که یا کسشعر میگی یا… یهو حرفشو قطع کرد شروع کرد داد زدن. کانـــــــدوم کاندوم تـــمام کردـــــیم وای بدبخت شدم امیر
رضا حالت خوش نیستا مغزت گوزیده نه کونت. کاندوم میخوای چی کنی؟
هیچی دیشب احساس کردم که 190قدمه هیکلمم خطی مثل رونی کولمن خوشکلم هستم پرایدم دارم هرشبم پسته با رونه مورغ میخورم واسه همین یه تصمیمی گرفتم
هه چه تصمیمی؟ تصمیم گرفتم از عمت تا زنه غلومی رو فرداش(امروز)بکنم فعلا پاشو یه دوسیب بزار بکشیم اعتماد بنفسم تکون نخوره پاشو…
صبحونه هم که سرش گرده لاود نمیخوری؟ آقای رونی پشکل با این هیکلی که گفتی قلیونو غورت میدی خواهش میکنم واسه منم بزار
کسنگو امیر صبحونه واسم بیار ذغالارم بنداز رو گاز بـــدو زودباش
یکم نگاهش کردم چشامو جمع کردم با درکونی زدمش پاشو پاشو کسکش تا نکردمت بخاطر بوق کونت این کارایی که گفتی رو انجام میدی بعدش ماساژمم میدی یالا…
بازم من امیر؟؟ اوووو باشه انگشت پترس تو کونت امیرعلی
فعلا که کیرش تو کونه توا بـــــدو
صبحونه رو زدیم استعمال غول غولی هم کردیم آماده شدیم رفتیم تو کوچه رضا گفت تو از سرش من از تهش
گفتم چــی؟ من از ته خیابون تو از سره خیابون شروع کن.اوکی؟ آهــــا اوکی
خلاصه رفتیم دره خونه ها… رفتم خونه ترمه خانوم اف اف رو زدم دختر9سالش دنیا جواب داد
الـــــــو چی میهای؟
الو کیره خر مگه تلفنه نفله؟برو ننتو بگو امیر اومده بکنتت زود بیا. چهییییی؟میگم ننتو بگو بیاد؟شــــی میگی عمو امیر نومیفهمم؟
دنیا خانوم گله من برو مامی رو بگو امیرخان اومده باشه عشقم؟ دنیا:آهــــا اوکی هانی الان میرم : o
صبرکن صبرکن صبرکن قطع نکن. دیه شیه آخا امیر؟عمو بلدی ساک بزنی؟ ما نثله جدیدیم پرده هم نداریم شوما از دنیا عقبین.عمووووو منم بیام منم بیام؟تلوخدا منم بیامممممم؟1دش فقط… بیـــــام؟
رضا از ته کوچه داد زد عمه جنده چی میکنی؟من8نفرو گفتم تو هنوز اونجایی؟منم که دهنم باز مونده بود و فکم از حرفای دختر ترمه خانوم کفه آسوالت افناده بود با تته پته گفتم آآآآره ب ب بیا عمو مامی رم بگو بجنب
خلاصه یکی یکی در میزدیمو میگفتیم فلانی بیا قراره بکنیمت اونم با سر میومد نکه ما قهرمانه پاورهفتینگیم؟
رفتیم خونه منو رضا از اون اسپری ها زدیم خیالمونم تخت شد 24ساعت جواب میده اول صغری خانوم رو صدا زدیم اومد تو این صغری خواهر کوچیکه ی کبری میشه خواهر بزرگش کبری یه دفعه اونقد از کون کردمش کردمش کردمـــــش کردمـــــــــــــــش که کارش به بیمارستانو… عملو… آقا متاسفم کونش اندازه دهن فیل شده… خداصبرت بده… کشید و مرد ماهم هیشکــــــی کاریمون نداشت و راس راس میچرخیدیم تو شهرمون
صوغی سایزه سینش95بدنشم لیزره مو نداره حتی 1تار چشماش درشت و آبی دماغشم فکرنکنین عملی بودها مطمئن باشد… کونشم که اوووووووف میدن واسش شلوار بدوزن پوستشم خوده خوده لاین کسیمن (آقا جلق نزن قصه بخور)
اومد تو رضا بلند داد زد صوغی کاندوم نداری؟گفت نه.نهو ناصرالدین شاه.خب چرا داد زد؟ نکه اضدحام جمعیت خیلی بالا بود دمه درمون صف بود صدا به صدا نیمرسید ضمنا همشونم ورزشکار و خوش اندام هرکدومم یه مقام تو ورزشش داره کلا هیــــــشکودومشون نقص نداره
خلاصه چادور ملیش رو داشت در میورد که رضا کمکش کردو گفت بده من واسط بکنم کچل و شروع کرد به لخت کردنش یه شورتو کرست مشکی تنش بود اون لحضه بخاطر اینکه ما همیشه میکنیمو کلا آدمای بکنی هستیم تو جو نبدیمو نپریدیم بهش نکه خیلی بکنیم؟ رضا اومد از پشت سوتین رو باز کنه که بدلیل خوش فرمی و بزرگی و تپولی سینه هاش بند سوتینش ترکید خورد تو صورته رضا رضاهم که درجا بیهوش شد مث موف چسبید کفه سالن منم رفتم سینی رو اوردم جای ذره جنگ جلو صورتم گرفتمو شورتشو با احتیاط در اوردم (از اینجا قابل توجه جقی های فول کن) آخه روناش از کوناش دراز تر بود احتیاط کردم واـییییییییییییییـــی چی میبینم یه کسه خوش تراش نرم گرم زیبا جادار… مارکشم بیا منو بکن بود.فقط بدیش این بود یکم مو داشت(لیزر بود نه؟) سریع بردمش رو تخته 2نفره ی توی اتاق افتادم به جونه کسش شروع کردم از سوراخ کونش تا کسش داشتم با ولعع میخوردم بس که کسش تمیزو بی مو بود( !!!مگه مو نداشت؟ ) یهو دیدم به ترتیپ از تو پزیرای صدا های نازی میومد به این شکل: آهــــــــه اوـــــــــیی آییـــــــــــــــی اوفــــــــــــــف اووهـــــــــــه آخــــــــــــــــــــــــــخ اویِیییییییییییییییییییییی رضا جرواجرم کن
دره اتاقو باز کردم دیدم همه قنبل کردن به حالت سگی رضا یکی یکی میکنه داخلشون به نوبت (بی هوش بود که !!) منو نگاه کرد گفت کونی تکخوری نکن که ما لاشیانه ترین افراده این خانه ایم عرعر مکن جفتک بزن خندیدمو برگشتم برم واسه صغی طبق معمول همه حس کردم یکی پشتمه تا برگشتم دیدم با لبا غنچه ای فرود اومد بر روی لبانم یه 2.3ساعت شاهدم بیشتر لب گرفتیم بعد لبامو بوسیدو دمر خوابید سرشو گزاشتم دمه کسش(سره کیرمو نه صغیو)یهو تا ته کردم توش دیدم صغری داره بجای آه آه کردن اوق میزنه حالا یادم اومد کیرم77سانته داره میره تو کسش از حلقش در میاد (هم میداد هم میخورد)منم کنترلمو گم کردم (خانــــــــــــوم این کنترل بی صاحاب کوشش؟) و به شدت تلبه میزدم یهو ارضا شدو ولو شد رو تخت گفتمش بیا قنبل کن من هنوز موندما با خونسردی و لحنی عاشقونه گفت: کسه عمت و منم به نشانه اعتراض رفتم تو پذیرایی
رضارو دیدم زبونش سفیده مثل گچ شده ترسیدم گفتمش حالت خوبه رضــــــا؟چتــــــــــه دادا؟؟؟کسکش دارم واسه8نفر هم زمان کس لیسی میکنم میخوای خوب باشم؟مادره سلولام بگا رفتن خو.رفتم از این قرصای بکن توفکرش نباش اوردمو دوتایی خوردیم دیروز بانک بودم کشه پولارو اوردم بام(آخه رئیس بانکم.کدومش؟همون بانکه که خیلی خوبه پولدارتره)2تا پلاستیک فیریزرم اوردمو دوتامون پلاستیکارو با کش دوره آلت تناسلی مرادنمون بستیم و با کش دورش رو صفت کردیم بجای کاندومو د بکن. . . . . . ساعت12ظهر بود ماهم شروع کردیم با قدرت کردنه زنا محلمون . . . . . 4ساعت بعد. . . . . . .
6ساعت بعد. . . . . . . . 20:58دقیقه و ثانیه بعد. . . .
همشون نفری8بار به8شکل مختلف در 8حالت به8روش ارضا شدن ما هم نکه اسپری از اونا که رفقا قبلی میگفتن زدیم هنوز آبمون نیومده بود ساعت12شب شد و یکی یکی داشتن میرفتن خونه هاشون ماهم نکه اسپری زده بودیم؟(از اونا) نیومده بود هنوز.دیگه کم کم رفتن همه.منو رضاهم دیدیم ارضا بشو نیستیم خواستیم کونه هم بزاریم یادمون اومد گی نیستیم پس شروع کردیم جلق زدن تا5صبح که واسه خنده تو تراس سره لباسا واحد پایینی مریختیمشو 5صبح کرکر میخندیدیم 5نیم بود بعد از کشیدنه 1نخ سیگار و خوردنه 2کاسه آش و حلیم خوابیدیم من حلیم رضا هم آش خورد طبق معمول.فردای آن روز من احساس کردم هرکولم و به سطح شهر رفتیم با رضا صبح آن روز که خودش نیز داستانه دیگری میباشد که هیجانش بیشتره. . . . و این چنین بود داستانه خونه مجردیه ما و در صورت تمایل رفقای گلم ادامه دارد. . . .
در پایان یک نکته و چند نتیجه رو میگیریم:
نتیجه گرفتیم هرکی احساس کنه خوش فرمه صاحبه کلی کونه و همه هم بی برو و برگرد بهش میدن
نتیجه گرفتیم یه عده ای دنبال اون دنیا کوچیکه دارن میگردن آخر داستان
نتیجه میگیریم دنیا کوچولو رفت پیشه کبری کون گشاد زیر خاک همون اولاش توسط رضا جان از کون
نتیجه میگیریم بعضیا تیکه های مفهومی داستان رو متوجه شدن و درهزاریشون افتاد
نتیجه گرفتیم اسپری و قرصه بکن تو فکر نباش چه تاثیری داشتو در داستانای قبلی موئثر نشون داده شده
نتیجه گرفتیم ماهم کولرمون36هزار دو تیکس و پسرای آسی هستیم
و اما نتیجه گرفتیم امیر و رضا شهوت شتر و کمر گاو + کیر خر تو قصه دارند
نکته: تو فضای طنز و تخیلی هم از محارم استفاده کردن خارج از لوتی گری و غیرته و درست نیست استفاده بشه

پایان قسمت اول. . . .
داداشا و آبجی های گلم نظر یادتون نره
چاکر خواهتون:امیر علی


👍 0
👎 0
39129 👁️


     
برای نظر دادن وارد شوید یا ثبت نام کنید

403495
2013-11-05 09:28:10 +0330 +0330

اگه تو به این حرفهای روز مره که بین دو نفر به صورت دیالوگ رد و بدل میشه میگی طنز …! پس میلیونها طناز تو ایران داریم و خودمون خبر نداریم!

به چهارتا فحش و شوخی از رده خارج طنز نمی گن عزیز دل خاله . کمی خلاقیت و طبع طنزپردازی لازم است که ما در داستان شما ندیدیم.

0 ❤️

403496
2013-11-05 10:13:38 +0330 +0330
NA

واقعا چرتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتت چرررررررررررررررررررررررررررررررررررت چچچچچچچررررررتتتتتتتتتتتتتتتت بوووووووووووووووود
رررررررررررررررررریییییییییییییییییییییییییییییدددددددددددددددددددددددددددییییییییییی

0 ❤️

403497
2013-11-05 13:12:25 +0330 +0330
NA

به حرف استاد طنز پرداز گوش کن عزیز دل برادر که حتی نام کاربریش از فیسبوک کپی شده. :)

0 ❤️

403498
2013-11-05 15:57:45 +0330 +0330
NA

یکی این دختر ایرانی خفه کنه…لغت نامه دهخدا قورت دادی؟؟؟؟؟؟

0 ❤️

403499
2013-11-05 17:49:49 +0330 +0330
NA

یکمشو خوندم تخخخخخخخخممممممممیییییییییییی بود.

0 ❤️

403500
2013-11-05 21:07:11 +0330 +0330

تخمی بود، ننویس . . . . . . . . . .
دو خط که خوندم دیگه نتونستم ادامه بدم. دمت گرم دیگه ننویس. به جای نوشتن برو کلاس اکابر. کله کیری ننویس.

0 ❤️

403502
2013-11-06 05:54:41 +0330 +0330

داداش بیژن منو عصبانی نکنید قاطی میکنم،،،،

0 ❤️

403503
2013-11-06 06:27:04 +0330 +0330
NA

جالب بود. از کامنتا نتیجه میگیریم بعضیا هنوز دوزاریشون نیفتاده

0 ❤️

403504
2013-11-06 07:26:09 +0330 +0330
NA
0 ❤️

403505
2013-11-06 07:48:59 +0330 +0330
NA

باو یکم رو نوشتارت کار کن تو رو به غرعان

0 ❤️

403506
2013-11-06 14:03:25 +0330 +0330
NA

سيك گتي…

0 ❤️

403507
2013-11-06 17:43:04 +0330 +0330

عاقبت ما رو باش با کی ها اومدیم سیزده بدر :))
بجون تو

0 ❤️

403508
2013-11-07 03:40:22 +0330 +0330

داداش، ریدی به معنای واقعی، آب هم قطع شده

0 ❤️