خیانت به دوستم البته دوست لاشی

1397/04/05

سلام داستان نمی گم بلد نیستم… فقط بگم من یک دوست داشتم زنهامون با هم دوست صمیمی بودن بعد از چند سال زنگی مشترکشون یک روز زن دوستم مرجان اومد خونمون سراسیمه که علی زنگ بزن بگو بیاد خونه شما من حرف دارم باهاش اونجا نفهمیدم جریان چیه بعد که علی اومد فهمیدم که زنش با همسایه قبلنشون ریخته بوده رو هم باورم نمی شد مرجان تو این مایه ها رفتار کرده باشه سر تونو به درد نیارم چند روز درگیر اینا بودم قضییه رو بمالونم به هم که اشتباه شد تا جای که قرار شد من تلگرام زن علیو برگردونم البته نظر من بود خالی بستم تا زمان بخرم هر چند روز یک بارم بچه شونو می بردم مادره ببینه تو این رفتنها یک روز بغض مرجان شکست که باید بگم جریان چیه روم نمی شه دردمو به کسی بگم شما مثل دادشمو از این حرفا
باورم نمی شد که می گفت من توی این چند سال زندگیم با علی هنوز ارضا نشدم منم ادم احساس دارم از این حرفا اونجا کمی حق دادم بهش که جریان شهوت فرق می کنه ادم دست خودش نیست بقول خودم اون موقعه ادم عقلش سر ه چیزشه دیگه درست کار نمی کنه …خلاصه از اون حرفا من فهمیدم زنِ داغِ و مرد سرد و زود ارضا دلم سوخت براش اونجا تا گوشی مرجان داد بهم علی پیام که بر نگردوندم ولی عکسهای تلگرام دیدم توشه تلگرامش بود هنوز چه عکسهای از سره عکس یک کیر کوچیک خودشم از سینه کونو کوسش برای هم فرستاده بودن منم قبلش بهش گفتم مرجان خانوم جریان چیه گفت فقط اس بازی بوده خلاصه فرداش رفتم به علی گفتم بابا اینا تازه با هم اس دادن تو فهمیدی شیطونه دیگه زنت خوبه حیفه فلان اونم چون قبول داشت منو قبول کرد خلاصه چند روز بعد قرار بود برن با هم سنگارو وا بکنن و تموم بشه که تموم شد رابطه من و زن احساس معمولی بود تا اینکه یک شب سر کار بود علی \یام داد منم بروش نیاورده بودم که عکساتو دیدم پیام داد منم مست مست بودم حشری تمام زدم تو روش که دروغ گفتی ولی من به خاطر دخترت منم دروغ گفتم چیزی نبودی با تو تا حرکت برگ زدن داستانو تعریف کرد که دو بار بهش داده منم گفتم حالا راضی شدی دادی یا به خماری موندی
خندید گفت نه مالی نبود فقط ابرو ریزی داشت برام منم زدم تو روش کیرشم کوچیک بود که تو عکس تعجب کرد استیکر ناراحتی گذاشت منم گفتم تا باز به حرف اومد با \روی گفت همشو کوچیکن ماله شما مردا خارجی ها خوبن منم گفتم از ماله من بهتر می خوای ساکت بود منم گیف سکسی زدم براش عکس قلب فرستاد گفتم می خواره این منم مست از کیرم عکس گرفتم فرستادم گفت این چیه گفتم ماله خودمه گفت اوف عجب چیزیه کیر من 16 سانته ولی گلفتیش 5.5 خوشش اومد اون روز نمی دونم چی شد رفتم خونشو تا به خودم اومدم دیدم تو حیاط خونشونیم تو بغل هم کون خوبی داشت مرجان خیلی خشکلم بود منم وحضش بازیم گل کرد از حرص دلم کیرمو دادم بخوره بارم ساک زد معلوم بود بلده کیرم باد کرده بود شدید چشمهای مرجان برق می زد ونم برای اینکه چشم تو چشم نشیم بردمش تو خونشوم انداختمش رو تخت یک تف انداختم کردم تو کوسش خیلی تنگ بود عالی بود عالی داشتم می کردمش از عذاب وجدان می مردم از حرصم کیرمو در اوردم دادم بخورده وحشی بازی هااا برگردوندم دمه سوراخشو ناز کردم فهمید می خوام کونش بکنم گفت نکنی می میرم با کیر کلفتت منم مثله یک جوجه زیرم به باد کتک زدن رو کونش گرفتم تکون می خورد می زدم تو حال خودم نبودم کردم تو کونش دهنشو گرفتم دستمو گاز می گرفت منم فشار می دادم یعنی کون به این خوبی نکرده بودم انگار \لم بود من باز کردمش من بیست دقیقه کردمش ابم ریختم تو کوسش خودمم رفتم براش قرص گرفت وقتی کارم تموم شد گفتم الان ناراحت می شه می گه برو گمشو فهمیدم نه بابا حال گرده شدید فقط نمی تونست بلند شه کونش باز مونده بود درد داشت من اونجا با عذاب و حال ترک کردم تا باقی داستان بعدی باشه باقی ببینم خوب هست گفتنش یا نه ولی من ادمی نبودم این کارو بکنم الانم جریان تمومه فقط عذاب وجدان مونده برام

نوشته: کیر کلفت


👍 3
👎 17
26902 👁️


     
برای نظر دادن وارد شوید یا ثبت نام کنید

697383
2018-06-26 20:56:32 +0430 +0430

توام لاشی میشی که

2 ❤️

697386
2018-06-26 21:00:18 +0430 +0430

بیا برو بابا کشخول اصلا معلوم نیست چی نوشتی ولی از اسمش فقط فهمیدم ک خیانت کردی ب رفیقت و بی ناموسی کردی ک میگم کیرم دهنت و مطمئن باش ک رفیقت هم زنتو داره میکنه خودت خبرنداری

5 ❤️

697388
2018-06-26 21:00:42 +0430 +0430

نمیدونم بخندم یا سرمو بکوبم به دیوار
طرف یهو برگشت اومد بت گفت علی خروسه و ۲ دیقیه ایی ارضا میشه و کیرش کوچیکه؟
بخدا اگه تو تگزاسم مردم انقد باهم راحت باشن :/

1 ❤️

697419
2018-06-26 21:34:22 +0430 +0430

راستش من وسطاشو اصلا نفهمیدم

0 ❤️

697422
2018-06-26 21:37:01 +0430 +0430

جون مادرت دیگ ننویس یتیم

0 ❤️

697426
2018-06-26 21:38:26 +0430 +0430

خب معمولا در مورد کیرکلفتایی مثل جنابعالو منطق حکم میکنه که با کون دادن زیاد به این مقام بزرگ رسیدی…

دیس هفتمی رو هم بکن تو کونت بیناموس…

2 ❤️

697454
2018-06-26 22:22:44 +0430 +0430

کیر تو شرف نداشتت.ننویس.حالم به هم خورد.ریدم تو قلمت.

0 ❤️

697502
2018-06-27 06:45:25 +0430 +0430

چرا اینجوری نوشتی ؟منکه اصلا نفهمیدم چی بود ؟جریان چیه ؟؟؟؟ :(

0 ❤️

697504
2018-06-27 07:05:30 +0430 +0430

من تا نصفه خوندم هیچی نفهمیدم دیدم کسشعره دیگه نخوندم خواهشا دیگه داستان ننویس دیسلایک

0 ❤️

697506
2018-06-27 07:16:28 +0430 +0430

بچه کونی مجلوق خودت فهمیدی چی نوشتی ؟

0 ❤️

697507
2018-06-27 07:23:26 +0430 +0430

چاقال شخصی زن دوستت مرجان اومد گفت به علی بگو بیاد بعد که علی اومد فهمیدی که زن علی بهش خیانت کرده و تو قرار شد تلگرام زن علی رو برگردونی . اخه بچه کونی اگه زنش خیانت کرده که زنش لاشی میشه نه دوستت . در ضمن تو که لاشی تری تو این داستان . الانم برو ببین که علی لاشی داره زن جنده تو رو میکنه

3 ❤️

697530
2018-06-27 08:30:25 +0430 +0430

نویسنده داستان کیر کلفت؟؟ هرچی 13-14 سانتیم هست منم. هرچی نکن تو سایته منم. بابا نمودید ول کنید دیگه

0 ❤️

697537
2018-06-27 09:05:51 +0430 +0430

هیچ زنی اونم شوهردار وقتی یه بار لو بره واسه دفعه بعدی اینقدر سریع پا نمیده برادر
کم گوی ولی کس نگوی

0 ❤️

697559
2018-06-27 11:52:22 +0430 +0430

پر غلط املايي داستان نويس تخمي كيرم تو اين داستانت
خخخخ

0 ❤️

697560
2018-06-27 11:57:30 +0430 +0430

والا لاشی خودتی هیچ نشونی از لاشی گری توی رفیقت نبود.
نگارشت لاشی وار بود خودت لاشی تر و دروغات تابلو

0 ❤️

697567
2018-06-27 12:31:42 +0430 +0430

جون مادرت تهش نوشته داستان بعدی ، آخه گوراخ داستانت نه اول داشتن نه آخر ، چرت و پرت بی سر و ته ، قاطی پاتی و پر از غلط بعد بازم میخوای بنویسی چه رویی داری تو به خدا ، لطف کن ننویس خائن کثیف

0 ❤️

697616
2018-06-27 19:00:59 +0430 +0430

ریدی برادر

0 ❤️

697620
2018-06-27 19:53:01 +0430 +0430

خودت فهمیدے چے نوشتے؟/
بای ناموصا گردهام ڪنده شد ز خنده!??

0 ❤️

697626
2018-06-27 20:08:28 +0430 +0430
NA

نمیدونم کی اون یه لاکو به تو داده (dash)

0 ❤️

697749
2018-06-28 04:22:09 +0430 +0430

آقا من چرا نمیفهمم این چی میگه؟ فک کنم چیزی زدی، گفتی یه کصی هم تایپ کنم.

0 ❤️

697771
2018-06-28 08:23:24 +0430 +0430

ادبیات صفر
کسشر گویی منفی ۵
مجلوقیت ۲۰

0 ❤️

697777
2018-06-28 09:10:06 +0430 +0430

جان مادرتون به زبان شیرین فارسی یکی به من بگه چی شد الان؟

0 ❤️

697828
2018-06-28 12:51:19 +0430 +0430

هر کی فهمید این چی نوشته بیاد واسه ما هم تعریف کنه راست کنیم???

0 ❤️


نظرات جدید داستان‌ها