خیانت هوسناک

1397/12/09

سلام . سعی کردم از کسی اسم نیارم ببخشید اگه داستان نامیزون بود
خوب بریم سر اصل داستان

دوست دختر سابقم از دست‌دست کردنم خسته شد و با یه رفیقام ازدواج کرد. هربار میرفتم شهرمون با اصرار دعوتم میکردن. همون دفعه اول بهم شماره داد گفت جدیده. پشمام ریخته بود. دیر به دیر میرفتم پیششون ولی شب معمولا می موندم. اونم تا فرصتی پیدا میکرد میخواست بده. دفعه اول دوستم رفت غذا بگیره، تا رفت بیرون دستشو گذاشت روی کیرم از روی شلوارک شروع کرد به مالیدن. مونده بودم چه کنم. دستشو برد تو و درش آورد و شروع کرد به خوردن. انقدر هیجان داشتم که آبم به سرعت اومد، دستمو گذاشتم پشت سرش فشار دادم و همه شو ریختم توی گلوش. تکون خوردنم که تموم شد پاشد دوید دستشویی. خودمو مرتب کردم. شوهرش چند دقیقه بعد اومد. نشستیم به غذا خوردن و بعد هم خداحافظی کردم و رفتم. مدتها برنگشتم.

از زندگی راضی نبود. باهام چت میکرد و می‌گفت شوهرش خیلی محدودش می‌کنه. عکسای سکسی ولی نسبتا پوشیده می‌فرستاد. بارها خواستم به رفیقم برسونم ولی نمیشد بگی. تازه، راسیاتش یه چیزی تو این خلاف بودن و خیانت بود که خیلی تحریکم می‌کرد. و خب اینکه خیلی خوشگل بود بدترش میکرد. چشای سیاه و کشیده و هیکل گوشتی و خیلی سکسی گندمی. آخرش چندبار کارمون به سکس چت کشید، حتا ویدیویی.

نمی دونم چرا ولی هربار جلو که می‌رفت چتهامون افراطی تر میشد. حرفهای کثیفی که میزد خیلی تحریکم میکرد، اونم همینطور. مجبورش میکردم بگه کیرتو میخوام، جنده‌تم، پاره‌م کن، بکن تو کونم، بریز تو دهنم. شاید از عشق زیادش بود و علاقه ای که بینمون هنوز اون زیرمیرها بود، ولی هردو هم شدیدا حشری بودیم و فکر کنم شوهرش هم نمی‌تونست درست ارضاش کنه.

جا به جا شدند و رفتند به خونه جدید و بزرگتری. با اصرار عجیبی دوستم دعوتم میکرد، می‌گفت اینجایی آرومه. افسرده شده بود آخه. خونه جدید یه بار جلوی مهمونا گفت بیا ماساژم بده و با اینکه من خیلی سعی کردم حرفه ای باشم بازم زیرلب ناله میکرد. با یکی دوتا از دوستای دخترش شروع کرده بود به لز بازی، البته می‌گفت به اصرار اونا. دختر خوشگلی بود تعجبی نداشت. ولی حال نمی‌کرد با لز. می‌گفت دوستش پاها و کونشم خورده ولی وارد نیست. منو می خواست.
عاقبت دلو به دریا زدم. رفیقمو فرستادم دنبال نخود سیاه و خودم رفتم دوش گرفتم. بعد اومدم با حوله نشستم پای کامپیوتر فیلم سوپری که دختر توش شکل اون بود رو گذاشتم و صداش کردم. گفتم ببین این چقدر شکل توئه. خندون داشت نگاه میکرد که بلندش کردم نشوندمش روی پاهام. می‌خندید. باور نمی‌کرد. شاید ده‌سال از آشناییمون می‌گذشت و هیچوقت کارمون به کردن نرسیده بود. اول بلندش کردم و دامنشو بالا زدم. شرتشو که پایین کشیدم از لای لبهای کسش آب غلیظی چکه چکه پایان ریخت. دولا شده بود روی میز سرش طرف مونیتور فیلم رو نگاه میکرد. کیرمو چندبار از پشت روی کسش مالیدم. دیدم نمیشه.

خوابوندمش روی زمین و پاهاشو باز کردم و کیرمو گذاشتم روی کسش. هنوز باور نمی‌کرد. با یه فشار تا آخر کردم توی کس داغ و به شدت خیسش. حس بسیار بسیار عجیبی داشت انگار بالاخره مرزی رو رد کرده بودم. شروع کردم تلمبه زدن. این وسط سگ کوچولوش اومده بود کنارمون و با زبون آویزون و هن‌هنش بهم زل زده بود. نمی‌دونست دارم صاحبشو می‌زنم یا چی. دختر هم وسط لب گرفتن و خوشحالی و تعجب و آخ گفتن می‌گفت نریزی تو زود حامله میشم. زیر نگاه توله‌سگش، و تو یه حالت شهوتناک ولی مضحک ظرف دو دقیقه آبم اومد و به زحمت درش آوردم و ریختم رو شکمش. من آبم دیرمیاد ولی واقعا هیجان و شهوت وحشتناکی تو فضا موج می‌زد. خیس عرق شده بودم. کشیدم کنار و اون هم رفت خودشو شست. فکر می‌کردم تخلیه شدم و دیگه تمام. رفتیم توی هال. شوهرش یه یک ساعتی هنوز بیرون بود ولی دوستش داشت میومد. ایستادیم جلوی آینه‌ی هال و اومد تو بغلم. فکر کنم خوب ارضا نشده بود. خمار بود، با چشمایی که شیطونی توش دوباره موج می‌زد. یه‌کم سینه‌های خوش‌فرمشو مالیدم، باز شدیدا تحریک شدم. کیرم سفت شد و خزید لای کونش. شروع کردم مالیدنش، اونم توی آینه بهم زل زده بود با لبخند شهوتناکش، و کونشو به کیرم می مالید. گفت وقت هست، دوباره بکنم.

نوشته: پوریا


👍 14
👎 33
81098 👁️


     
برای نظر دادن وارد شوید یا ثبت نام کنید

751239
2019-02-28 21:51:43 +0330 +0330

بازم خیانت بازم دری وری لطفا ننویس
تعلل کردی…؟
ب این سرعت ساک زد و رفیقت اومد…؟!
رفیقت اونقد سکسی بوده که بر زده بودش از روی دستت بعد نمیتونست ارضاش کنه؟!
واقعا مضحک بود

1 ❤️

751243
2019-02-28 21:53:57 +0330 +0330

لطفا عکس سکسی نسبتا پوشیده را با رسم شکل توضیح دهید ؟ ۲ نمره


751245
2019-02-28 21:55:28 +0330 +0330

رفیقت محدودش کرده بود اونوقت اجازه میداد تو اونجا بمونی عجب موسی ظهور کن دیگه وقتشه ازاب رد بشیم

4 ❤️

751303
2019-03-01 00:07:31 +0330 +0330
NA

تو یه جقی بیشتر نیستی
دیگه ننویس جان مادرت

1 ❤️

751308
2019-03-01 00:46:19 +0330 +0330

ننویس شاشو که میکنمت اگه بگیرمت.

1 ❤️

751334
2019-03-01 07:06:09 +0330 +0330

تو ديگه چقدر كثيف و حروم زاده اي كه به زن دوستت هم رحم نكردي ازتو كثيفتر اون زنه كه به شوهرش براحتي اب خوردن خيانت ميكنه

0 ❤️

751345
2019-03-01 08:25:57 +0330 +0330

جالب بود ممنون
ممنون که کپشن زده بودی

0 ❤️

751371
2019-03-01 12:32:11 +0330 +0330

واقعا ادم میمونه چی بگه ؟؟؟اخه چه اجباری داری چیزی بنویسی

0 ❤️

751508
2019-03-02 00:54:58 +0330 +0330

صابونت رو عوض کن جانم

0 ❤️

751523
2019-03-02 03:45:56 +0330 +0330

آخه جقی دولاش کردی رو میز کامپیوتر و اون داشت نگاه فیلم میرد بعد تو آبتو ریختی رو شکمش؟؟معمولا اون حالت میریزه رو کمر…به خیال بافیت ادامه بده ولی کمتر جق بزن.

0 ❤️

751566
2019-03-02 07:46:54 +0330 +0330
NA

اون مرزی رو که رد کردی، اسمش مرز کسکشی هست دوست عزیز…

کسکشی، برات آشنا نیست!؟

0 ❤️

759426
2019-04-08 01:03:47 +0430 +0430

چقد سطح شعورت پایینه

کونی
کسکش
مادربخطا
دیگه ننویس

0 ❤️

852118
2022-01-07 20:20:51 +0330 +0330

داستانت واقعی بود، سند و مَدرَک داره
کُسِ نَنَت بِ مِیمَنَت با تاجو تَختِ سَلطَنَت، اینم سَنَد

0 ❤️