خیلی دوسش دارم

1391/09/26

من امید 18 سالمه
ما توی یه شبکه اجتماعی باهم اشنا شدیم بعد از یه ماه عاشق و دلباخته هم شده بودیم
یا باهم میرفتیم بیرون یا حرف میزدیم یا اس میدادیم یه ساعت دوری همو نمیتونستیم تحمل کنیم
هروقت کنارش قدم میزدم ته دلم یجوری میشد اون دستشو دور دستم حلقه میکرد منم کلی کیف میکردم
خیلی حس خوبی داره فک میکنی قوی هستی
خیلی دلم میخواست بغلش کنم لبشو ببوسم تو چشماش زل بزنم بگم دوست دارم ولی میترسیدم ناراحت بشه
و فک کنه بخاطر سکس باهاش دوس شدم همش خودمو کنترل میکردم که دست از پا خطا نکنم
بعد 3 ماه از اشناییمون برادر من دانشگاه قبول شد شهر دیگه و خانواده من برای کارای دانشگاهش و خوابگاهش
راهی اونجا شدن منم به بهونه اینکه اول مهر و باید حتما برم مدرسه نرفتم اخه من امسال کنکور دارم و حتی تابستونم مدرسه
رفتم
تازه بابام زنگ زده بود بهم که ما رسیدیم تا گوشیو قط کردم رها (دوست دخترم)زنگ زد بهم گفت میتونی امروز بیای بریم بیرون
دلم برات تنگ شده گفتم من خونه تنهام کسی نیست بهم گیر بده هروقت بخوای میام عزیزکم
گفت ا تکنایی؟ میشه بیام خونتونو ببینم؟خواهش خواهش میخوام ببینم اتاق عشقم چه شکلیه
منم از خدا خواسته و به امید اینکه شاید به ارزوم برسم گفتم اگه دوس داری بیا عزیزم
رفتم دوتا شربت اماده کردم با کیک که وقتی اومد ازش پذیرایی کنم نشستم رو مبل منتظرش از استرس و هیجان باهمو تکون تکون میدادم (عادتمه هیجانی میشم یا استرسی)
صدا زنگ که اومد سریع پاشدم از ایفون دیدمش گوشیو برداشتم گفتم بفرمایید خانومی اومد تو همه جارو با دقت نگا میکرد
وقتی دید زدنش تموم شد و درباره وسلیلم کلی نظر داد نشست رو تختم گفت اخییییییش چه نرمه رفتم شربت و کیک و اوردم
تعارف کردم برداشت همینجور که میخوردیم دیگه طاقت نیاوردم دلمو زدم به دریا گفتم رها میشه بوست کنم؟
شربتشو گذاشت نگام کرد گفت وای وای وای پررو
سرمو انداختم پایین از ترس اینکه الان دربارم چی فک میکنه داشتم میمردم یهو اومد سمتم لپمو بوس کرد گفت شوخی کردم
امیدم ناراحت نشو معلومه که میتونی من مال تویم تو هم مال منی هرکار میخوای بکن باهام
محکم بغلش کردم و ازش لب میگرفتم چقدر خوشمزه بود چن دقیقه که همینکارو کردیم گفتم رها خیلی دوست دارم
اونم گفت منم دوست دارم امیدم خوابوندمش رو تخت شرو کردم باز لب گرفتن و میک زدن لباش رفتم کردنشو لیس زدم اومدم
پایین دکمه های مانتوشو باز کردم از تنش در اوردم زیرش یه تاپ بود اونم دراوردم شکمشو لیس زدم نافشو لیس زدم با
دستامم با سینه هاش از روی سوتینش بازی میکردم سوتینشو در اوردم سینه هاشو گرفتم تو دستم سرمو گذاشتم
بینشونو لیس زدم بعد سر سینه هاشو میک زدم اروم اروم باز شکمشو لیس زدم رفتم پایین خواستم شلوارشو
دربیارم دیدم محکم گرفتش نگاش کردم اخم کرد بود گفت نوبت تو بخواب بعد خندید
تیشرتمو دراورد ازم چنتا لب گرفت بعد شلوارمو با کمک خودم کشید پایین کیرمو که حسابی شق شده بود از رو شرتم گرفت
گفت وای ببینش چقد باد کرده شرتمو در اورد و یه لیس به زیر کیرم زد و کردش تو دهنش
وااااااااااااای که چه حالی میداد چقد خوب میک میزدش صدای آآآآآآآه آآآآآآآآهم درومده بود گفتم حالا تو پاشد شلوارشو شرتشو دراورد خوابوندمش سرمو بردم بین پاهاش و کسشو لیس میزدم چه خوشمزه و خوشبو بود واااای چوچولشو با لبام
میگرفتم فشار میدادم اونم نفس نفس میزد و صدای آهش بلند شده بود که یهو همه اش لرزید و ارضا شد
باز ازش لب گرفتم گفتم خوش گذشت خانومی؟با بیحالی گفت عاشقتم امیدم هرکار دوس داری باهام بکن جرم بده مال خودته
کرم مرطوب کنندرو برداشتم مالیدم به کیرم و سوراخ کونش سرکیرمو گذاشتم و فشار دادم یهو جیغش درومد گفت سوختم اروم تر
دستمو گذاشتم رو کسش چوچولشو مالیدم اه اهش اتاقو ورداشته بود ذره ذره کیرمو فشار دادم تو کونش شرو کردم تلنبه زدن
اه میکشید میگفت بکن امیدم تند تر جرم بده بعد چن دقیقه داشتم ارضا میشدم گفتم کجا بریزم گفت خالی کن تو کونم
یه اه کشیدم. خالی کردم تو کونش چرخوندمش و خوابیدم روش ازش لب گرفتم گفتم خوب کردم خوشگلم؟گفتم جرم دادی
دوست دارم امید ازم لب گرفت چن ساعت تو بغل هم خوابیدیم بعد من پاشد گفت بعدا میبینمت برم دیگه دیرم شده پوشید لباساشو رفت
خییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییلی دوسش دارم

نوشته: عاشق


👍 0
👎 0
19912 👁️


     
برای نظر دادن وارد شوید یا ثبت نام کنید

348576
2012-12-16 04:15:08 +0330 +0330
NA

خیلی خندیدم
همش شد گفتم گفت

0 ❤️

348577
2012-12-16 06:03:42 +0330 +0330
NA

بدنبود به پای هم پیرشین.کشته مرده ی کامنتاتم سوگلی جان .

0 ❤️

348579
2012-12-16 07:31:36 +0330 +0330
NA

امیدوارم خوشبخت بشید.قدرعشقت روبدون.امیدوارم اون هم واقعاازصمیم دل دوست داشته باشه ووفادار.

0 ❤️

348580
2012-12-16 12:48:10 +0330 +0330
NA

خوب بود. همیشه شاد باشید.

0 ❤️

348581
2012-12-16 16:14:33 +0330 +0330

سایت مهد کودک شد ه ه ه ه ه …

0 ❤️

348582
2012-12-16 21:30:02 +0330 +0330
NA

یه حالی به خودت بده پسر گلم،بی خیال کنکور شو و زحمت نکش.با این نگارش و املایی که داری،کاردانی آب حوض کشی-پاره وقت دانشگاه آزاد دارقوزآباد کتول هم قبول نمی شی!

0 ❤️

815783
2021-06-17 20:21:41 +0430 +0430

گرفتیش یا نه؟

0 ❤️