داستان سکسی مامان مهربون

1393/10/17

مامان مهربون من سلام امروز مي خوام از مامانم براتون بگم که هم خانم ها از تجربيات مامانم استفاده کنن هم آقايون از شنيدنش لذت ببرن من ميلاد هستم 19 سالمه بابام يه بازاريه ورشکستس و متاسفانه از وقتي که ديدمش پاي منقلو بافوره يه خواهربزرگتر ازخودمم دارم که تو شيراز دانشجو و يه مامان تپل دارم که اسمش مريم حودود44 سالشه البته عکساي 10 سال پيشروکه نگاه ميکنم خيلي لاغرتراز الان بوده ولي الان بزنم به تخته توپ توپ شده يه هيکل گوشتي و نرم با رونو کون گوشتي سفيد سينه ها و شکمش معموليه ولي از کون نگواصلا به بالا تنش نمييا همچين چيزي داشته باشه از همونا که من ميميرم براش.

مامان هيچ وقت دامن نمي پوشه هميشه يا شلوارک نخي پوشيده که از بس نازک رنگ شرتشم معلومه يه شلوار استرج تنگ که کونش تو شلوار جا نميشه ولي از بس نرم و شل حتي وقتي شلوار استرجم جمش کرده باز موقع راه رفتن ميلرزه و ميماله به هم مامان مريم حتي جلو مهمونا هم با شلوار استرج ميگرده که خيلي تابلو بابامم که ديگه خيلي غيرتي بشه بهش ميگه يه دامن بپوش ولي مامان ميگه دستو پاگيره نمي خوام مرداي فاميلم که چشاشون همش دونبال کون مامان وقتي راه ميره همه لرزشو لمبراي گوشتي شو نگاه ميکنن مامان مريمم يکم يشتر قرش ميده جوري که تابلو نشه ولي من چون حالت عاديشو ديدم ميفهمم که داره از قصد کونش قرميده موقه راه رفتن از اين که مردارو با کونش ديونه کنه خوشش ميياد برالعس زناي فاميل که از چشم چرونيه شوهراشون حرص ميخورن برا همين خونه ما خيلي کم مهمون ميياد ولي بابا مامان هفته اي دو سه شب ميرن مهمونيهاي دوستانه با دوستاي بابام خداي خيلي به ما کمک ميکنن اگه اونا نبودن نمي دونم خرج خونه ما از کجا در مييومد بابام که بيکار تازه يه خرج عملم داره مامانم که کار نمي کنه منم تو خونه تنهام مامان هميشه قبل مهموني ميره حموم وکلي به خودش ميرسه نمي دونين چه لعبتي ميشه آرايش غليظ با لباساي بازمن که پسرشم آرزوي کردنشو ميکردم کونش از رو مانتو هم معلوم بود چقد گندس و زورکي اونجا جا شده. تا پاشونو از در بيرون مي زاشتن من ميرفتم سر لباس زيراي مامان که تو حموم بود واي هنوز بوي تنشو ميداد شورت کرستشو ميماليدم به کيرم و با هاشون حال ميکردم اين کار هميشگي من بود تا اينکه يه شب وقتي لخت رو تختم بودم شورت مامانم روي صورتم بوش ميکردم و باهاش جق ميزدم وقتي آبم امد خيلي احساس خستگي کردم انگار ديگه هيچ انرژي نداشتم و همونجوري خوابم برد.صبح که پا شدم ديدم شرت کرست مامان نيست پتومم کشيده شده روم واي انگار دنيا رو سرم خراب شد نمي دونستم الان که مامان منو ببيبه چي ميشه اصلا نمي تننستم تو روش نگاه منم تو همين فکرا بودم که مامان گفت ميلاد جون پاشو ديگه مدرست دير ميشه ها منم که نمي دونستم بايد چيکارکنم لال شده بودم هيچي نگفتم يه چند دقيقه که گذشت مامان امد تو اتاقم گفت پاشو ديگه تمبل منم از خجالت زير پتو بودم ولي برالعکس مامان از هر روز مهربونترشده بود شايد نمي خواست جلو بابام تابلو کنه تا بعدن خودش پدرمو در بياره شنيدم که صداي درامد بابام از خونه رفت بيرون(احتمالان دونبال جنس) بعد مامان امد پتورو زد کنار گفت چيشده حالت خوب نيست منم با تتپته گفت نه مامانم گفت آره رنگت پريده عيبي نداره استراحت کن عزيزم من زنگ ميزنم با مدرسه هماهنگ ميکنم بعد رفت که زنگ بزنه من گريم گرفته بود نمي دونستم بايد چيکار کنم بعد مامان امد تو اتاق گفت خوب حالت چطوره من باز هيچي نگفتم مامان پتو زد کنار وقتي ديد من دارم گريه ميکنم نشست کنار تختم گفت چي شده منم بي اختيار بقلش کردم و گريم بيشتر شد همش بهش التماس ميکردم که مامان غلط کردم گوخوردم ببخشيد تورو خدا به بابا چيزي نگو مامان سرمو آورد بالا گفت چي ميگي تو چرا گريه ميکني من نمي فهمم منم گفت به خاطر کار ديشبم مي دونم که فهميدي بعد مامان گفت آهان جريان اينکه رفتي سر لباس زيراي من و باهاشون جق ميزدي اين کلمرو که گفت ميخواستم آب بشم ولي مامان بغلم کرد گفت عيبي نداره عزيزم من که ناراحت نشدم حالا که چيزي نشده پاشو بيا صبونتو بخور بعد دربارش با هم حرف ميزنيم منم رفتم صورتمو شستم سر ميز صبحانه مامان گفت ديگه نبينم گريه کني ها مرد گنده زشته من گفتم آخه من کار اشتباهي کردم مامان گفت نه شايد اگه منم جاي تو بودمو بهم فشار مييومد همينکارو ميکردم آخه من قبل از اينکه معنيه کامل سکس رو بفهمم ازدواج کردم وبهم فشار رواني نيومد ولي به تو حق ميدم ميدوني من اشتباه کردم من يجوراي حواسم نبود که تو بزرگ شدي غيراز غذا پول توجيبي نيازهاي ديگه ايم داري که من بي توجهي کردم منم سرم پايين بود از اين که مامانم با اين اتفاق اينجوري برخورد کرده بود خيلي بهش افتخار ميکردم آخه فکر نميکنم هرکسي با اين روشن فکري برخورد کنه بعد گفت حالا يا باييد برات زن بگيرم يا يه فکر ديگه برات بکنم بعد گفت تو برو استراحت کن تا منم برم يه دوش بگيرم ديشب دير امديم حالشو نداشتم دوش بگيرم بعد رفت حموم منم رو تختم دراز کشيده بودم وبه حرفاي مامان فکر ميکردم. چند دقيقه بعد مامان صدام کرد تو اتاق رفتم ديدم هنوز ربدوشامش تنشه گفت مدرسه رو که الکي پيچ.ندي بيا موهاي منو سشواربکش يه کاره مفيد بکون(بکون آخر حرفشو خيلي با تاکيد گفت) نشست رو صندلي ميز توالت اتاقش منم پشتش وايسادم و شرو کردم موهاشو سشوار کشيدن بعد مامان سر حرفو باز کرد گفت خوب دوست داري زنت چجوري باشه من گفتم مامان شوخي ميکني گفت نه جدي ميگم ديگه وقتشه که يکي کنارت باشه تا تنها نباشي بري سر وقت لباس زيراي مامان يکي باشه که حسابي بهت حال بده منم خجالت کشيدم دوباره گفت نگوفتي دوست داري زنت چجوري باشه منم گفتم چيبگم آخه مامان گفت خجالت نکش دارم نظرتو ميپرسم منم همون چيزي رو که واقعا دوست داشتم گفتم گفتم يه زن تپل مپل مامان زد زير خنده گفت اي بد جنس پس از خانمواي تپل مپل خوشت مياد گفتم آره بعد مامان گفت واي ي ي چقد گرمم شد و کمربند ربدوشامشو باز کرد من از بالابراي اولين بار سينه هاي مامانو ديدم عجب سينه هاي داشت کامل کرستو پر کرده بود خيلي قلمبه بوداز بقل شونش روناي سفيدشو که ديدم نفسم بند امد دستم خشک شد مامانم فهميد گفت کارتو بکون منم ادامه دادم يه کمي شکم داشت ولي انم قشنگ بود روناشو که نگو تمام صندلي رو پر کرده بود سفيد سفيد مثل برف خيلي پوست سفيدو زندهاي داره حتي يه ذره هم چوروک نخورده از بس به خودش ميرسه. بعد مامان گفت از کجاي خانوماي تپل مپل خوشت مياد منم با پروي گفتم از رونا باسناشون تازه خانوماي تپل سينه هاي بزرگم دارن که خيلي دوست دارم فقط شکمش خيلي گنده نباشه بعد مامان با خنده گفت خوب ديگه نون اضافه نوشابه چيزديگه نميخواي من يه دم چشام رو سينه هاي نپل و روناي گوشتي مامان بود کيرم ديگه داشت ميرسيد به کمرمامان بعد مامان از جاش بلند شد ربدوشامشو در آورد گفت اينا که گفتي ميشه اين که جلوته از اين بدن خوشت مياد من سورخ شده بودم بعد مامان گفت توام که کشتي منو با اين خجالت کشيدنت هرجي ميشه سرخ ميشه منو نگاه کن ميگم خوبه؟ دوست داري منم گفتم آره عاليه بعد مامان گفت خوب حالا که پول مول نداريم تورو داماد کنيم توام هنوز سنت کمه و آمادگيشو نداري مهمتر تا بگرديم دونبال يه عروسه تپل مپل که مثل منم باشه (ن ديگه داشتم ميمردم مامان حي حرفشو طولاني ميکرد) تا اون موقع من خودم ميشم زنت چطوره گفتم چي مامان با لبخند گفت ما ميشيم زنو شوهر چطوره من نمي دونستم چي بايد بگم مامان گفت از جلو شلوارت که معلومه خيلي خوشحالي ولي باز روت نميشه بگي بعد مامان منو انداخت رو تخت شلوارمواز پام در آورد گفتم مامان اين کار درست نيست مامانم گفت مگه کاري که تو ديشب کردي درست بود بعد کيرمو از رو شرت گرفت گفت درش بيار ببينمش ديشب با اين که بي حال بود ولي چيز خوبي به نظر ميومد بعد شرتمم کشيد پايين و کيرمو گرفت و دستش فشارميداد سرشو ليس ميزد چشاش خمار خمار شده بود بعد گفت توام مشقول شو ديگه بهت نمي ياد اينقد دستو پا چلفتي باشي نشون بده پسر مني منم که ديگه مجوزو از مامان گرفته بودم پريدم روشو کلي ماچش کردم مامان قح قح ميخنديد ميگفت چيکار ميکني ديونه منم ازش تشکر ميکردم بعد سينه هاي تپلشو از تو کرستش در آوردم و مثل مرداي تو فيلم سوپرا هم ميمکيدمشو هم ميليسيدم مامان خيلي خوشش امده بود سرمو فشار ميداد تو سينه هاش بعد رفتم سر شرتش درش آوردم واي چه کسي داشت مامان پف کرده و تميز خيلي خوشکل بود نمي دونستم کجاشو بخورم کسشو شکمشو روناشو همه جاش خوردني بودن مامان ديگه نمي تونست چشماشو باز کنه روناشو ميچسبوندم به هم و صورتمو ميکردم لاش چه حالي ميداد نرم سفيد سير نميشدم مامان سرمو آورد جلو کسش که يعني کسمو بخور منم مي لسيسدمش مامان ديگه صداش در آمد گفت نليس بمکش محکم بمکش منم چوچولشو ميمکيدم مامان داشت آخ و اخ ميکرد بعد شل شد يه نفس عميق کشيد منو کشيد رو خودش محکم بقلم کرد واي چه حس خوبي بود لخت لخت بقل مامان خودمو بيشتر بهش ميچسبوندم تا تمام بدنم بماله بهش چه بدن نرم و گوشتي بعد گفت ديدي گفتم بهت نمياد پخمه باشي منم تو بغل مامان ميلوليدم و لذت ميبرم مامان داغ داغ شده بود من از ان بدتر بعد مامان گفت خوب دوست داري مامانو چجوري بکوني هميشه تو فکرت چجوري مامانو ميکردي همونجوري بکون باشه گفتم باشه ميشه برگردي مامانم برگشت انگار ميخواد آمپول بزنه انم چه آمپولي واي اصلا فکرشم نمي کردم کون مامان اينقد خوشکلو بزرگ باشه با اينکه خيلي ديد زده بودمش ولي لختش يه چيز ديگه بود هم بزرگ بود هم نرم دستمو از بالا شونه هاش آروم ميکشيدم تا روي کونش ميماليدمش مثل موج تکون ميخورد خيلي گنده بود نمي تونم براتون خوب بزرگيشو توصيف کنم حدودي عرضش سه وجبو نيم ميشه مثل کوه ميمونه قلمبه نرم سفيد ديگه آدم از يه کون چي ميخواد طاغت نياوردم شيرجه زدم با صورت تو کون مامان صورتمو فرو ميکردم تو دوتا کوه گوشت مامان سير نميشدم بعد لمبراي کونشو از هم باز کردم سوراخ قهواي شو ديدم خيلي تر تميز بود مامان حسابي به خودش رسيده بود صورتمو کردم لاي لمبراي مامان ودستامو ول کردم صورتم گير کرده بود ان لا به زور زبونمو ميزدم به سوراخش که مامانم خيلي خوشش مييومد از تکوناي که ميخورد معلوم بود يکم که سوراخشو ليسيدم مامان بلند شد گفت صبر کن الان ميام بعد از رو تخت پاشد رفت بيرون اتاق واي کونش چه خود نماي ميکرد موقع راه رفتن مثل ژله ميلرزيدو ميماليد به هم لمبراش همديگرو هول ميدادن چپ و راست روناش اينقد تپوله که وسط پاش معلوم نيست بعد رفت بيرون اتاق منم با چشم تعقيبش ميکردم خيلي با حال بود بهترين کون دنيا بود برا من. بعد با يه قوطي کرم که عکس يه زن لخت روش بود امد گفت اينم وسيله کارگفتم مامان خيلي کون قشنگي داري وقتي راه ميره آدمو ديونه ميکني بعد مامان گفت پس هنوز خبر نداري توش چه خبره امد دوباره خوابيد رو تخت کرمو داد دستم گفت کيرتو با سوراخ کون منو حسابي چرب کن ميخوام ببينم چيکار ميکني ها من سريع دست به کار شدم اول کيرمو حسابي کرم زدم بعد مامان طاق باز خوابيد و پاهشو جم کرد تو شکمش لمبراي کونش قشنگ از هم باز شدن و سوراخش زد بيرون منم سوراخ مامانو حسابي کرم زدمو انگشت کردم به مامان گفتم چهار دستو پاشو ميخام وقتي ميکنمت لرزش لمبراتو ببينم مامان گفت انجوري نصف کيرت لاي لمبراي کونم حروم ميشه چيزيش به من نميرسه ولي چون دوست داري باشه سريع برگشت منم کيرمو گذاشتم دم سوراخ کونش و سرشو آروم کردم تو همينجوري نگر داشتم و از بالا کون قمبول کرده مامانو نگاه ميکردم بعد مامان گفت بغيشم بکن تو واي نمي دونين وقتي کيرم رفت توش ديگه داشت ميسوخت خيلي داغ بود من که داشت نفسم بند ميومد مامانم ميگفت بيشتر بيشتر من تا جاي که ميشد کردم تو بعد کشيدم بيرون و دوباره کردم تو ديگه تند تند تلمبه ميزدم وقتي روناي پام با لمبراي مامان ميخورد به هم شالاپ شالاپ صدا ميداد بعد مامان گفت بکون تو نيگردار منم کردم تومامان خودشو هي شلو سفت ميکرد که کيرمو تو خودش حس کنه منم خوشم ميومد بعد دوباره شروع کردم به کردن رو کون مامان موج راه افتاده بود خيلي قشنگو حشري کننده بعد مامان دوباره به همون حالت اولش برگشت گفت حالا تا تح بکون تو من کردم کونش باز شده بود تا تح کيرم رفت تو کونش نمي دونم چيشد که مامان يه آه بلند کشيد ديونه شد گفت بازم بکن بکش بيرون دوباره تا تح بکن منم چند بار ديگه ايکارو کردم حس کردم آبم داره مياد به مامان گفتم گفت بريز تو کونم عزيزم آخ جون آبت امد ديگه آبتو حدر نديا هميشه بريزش تو کون مامان باشه باشه باشه و خودشم آبش امد منم با همون حالت خوابيدم روش مامان عرق کرده بود ازش تشکر کردم بعد تو بغلش از حال رفتم خيلي خوب بود نمي خواستم از جام بلند بشم بعد به مامان گفتم چي شد که يدفه داد زدي درد گرفت مامان گفت نه نمي دونم چيه ولي وقتي حشري ميشم يه چيزي تو کونم به خارش ميفته که اون تح محاست تا کير نره توش آروم نميشم بايد تا تح بره تو کونم بماله بهش تا از خارش بيفته منم اون حالتو خيلي دوست دارم سير نميشم ازش( قابل توجه خانم ها از تجربيات مامان جونم استفاده کنين) برا همينه که روز به روز پربار تر ميشه يعني الان با کمال ميل حاضرم باز کونمو بگاي حالشو داري منم گفتم حتما منم از کونت سير نميشم مامان جون گرم صحبتاي سکسي بوديم که تلفن زنگ زد مامان پاشد بره جواب بده که ديدم آبم از کونش زده بيرون و روي لمبراي کونش پخش شده بهش دستمال دادم که خودشو پاک کنه ولي گفت نه اين حالتو دوست دارم وقتي لاي کونم پرآب کيره و ليذ ميخوره رو هم مورمورم ميشه دوست دارم بعد با همون رقس قشنگ کونش رفت تلفن جواب بده منم از پشت نگاش ميکردم باورم نميشد من الان اين کونو کرده بودم برام غيره ممکن بود ولي شده بود………… ……. من رو تخت ولو شده بودم و مامانو نگاه ميکردم ديدم مامان داره همش ميگه نميشه چرا نمي فهمي ميگم الان نه نمي دونستم موضوع چيه بيشتر که دقت کردم ديدم مامان ميگه الان مهمون دارم نميشه بزار برا بعدا يه چند دقيقه اين حرفارو تکرار کرد و بلاخره گوشي رو قطع کرد بعد امد رو تخت خوابيد گفتم مامان چي شده کي بود گفت هيچي يکي از دوستاي بابات بود گفتم چي کار داشت گفت ولش کن الان ميياد ميفهمي منم رفتم تو بغل مامان پوست نرم بدنش آرامش ميداد بهم بعد مامان گفت مي خوام يه چيزي رو بهت بگم ولي بايد قول بدي توام مثل من منطقي برخورد کني باشه منم گفتم باشه مامان شروع کرد از سکس و فانتزي سکسي حرف زدن و خود منو مثال زد و گفت مثلا فانتزي سکسي تومامانت که من باشم بود که هيچ مادري اين کارو برا بچش نميکنه درسته منم گفتم درسته بعد مامان گفت ولي من خودمو در اختيار تو گزاشتم تا هرکاري ميخواي بکوني حالا ميخوام از فانتزي سکسي خودم برات بگم خوب ببين من يه زن خيلي خيلي حشري هستم با يه شوهر سردو بي رمق و به شدت تنوع طلب بزار راحت بگم بهت من با خيلي ها سکس داشتم و دارم اگه يه روز سکس نکنم و کسو کونم کير نبينه روزم شب نميشه منم شوکه شده بودم ولي چيزي نمي تونستم بگم مامان جوري حرف ميزد که من نتونم چيزي بگم چون سکس منم با اون يه کار خلاف بود مثل کاري که اون ميکرد و به خاطر همين من چيزي نمي تونستم بگم و خيلي دمق شده بودم بعد مامان گفت ببين عزيزم من با اين کار هم نياز خودمو بر آورده ميکنم هم نياز شما رو نه اينکه فکر کني من به خاطر پول اينکارو ميکنم نه من عاشق سکسم و فقط با آدماي درست حسابي رابطه دارم مثلا دوستاي کله گنده بابات نه هر کسي اوناهم به خاطر حالي که ميکنن دوست دارن يه جوري جبران کنن که من بهشون ميگم به بابات به عنوان دوست کمک پولي بکونن که انم شرمنده منو شماها نباشه يه لحظه که پيش خودم فکر کردم ديدم واقعا چه مامان مهربوني دارم برا من کاري کرد که هيچ مادري نمي کنه خودشو در اختيار دوستاي بابام ميزاره تا بابام شرمنده خانوادش نباشه و اينجوري نياز خودشم براوردن ميکنه منم مامانمو بغل کردم مي بوسيدمش گفتم مامان خيلي مهربوني من از اينکه تو با کساي ديگه سکس داري ناراحت نميشم هر کاري دوست داري بکن اگه اين کار راضيت ميکنه با هرکي دوست داري سکس کن مامانم منو محکم تو بقلش فشار داد و گفت ميدونستم خيلي آقا فهميده اي و منطقي برخورد ميکني بعد صداي زنگ در امد مامان گفت آخ سعيد امد پاشو برو تو اتاقت درم ببندخودشم سريع شورت و کرستشو تنش کرد منم کمکش کردم بعد گفت هرچي شنيدي صدات در نيياد باشه آبرو ريزي نکني من که هرچي بهش گفتم الان نه قبول نکرد تازه از دبي امده ول نميکنه گفتم باشه و رفتم تو اتاقم بعد مامان رفت درو باز کرد آقاي محتشم بود از صداش شناختمش تا امد توگفت به به ميبينم که لباس رزمتم پوشيدي جون قربون اون بدنت برم بعد چنتا ماچ آبدار از مامان گرفت که صداش تو کل خونه ميپيچيد وشورع کرد به ماليدن مامان آخه مامان ميگفت چقد حولي بابا خوبه تو اين يه ماه تو انبار کس بودي به تو که تو دبي بد نگزشته تا حالا نديده بودم مامان با يه مرد اينجوري حرف بزنه برام جالب بود آقاي محتشم گفت نه بابا اين خبرام نيست تو خودتو دست کم گرفتي يه پشم کست به همه اونا مي ارزه مامانم با عشوه يه خنده کرد و گفت بريم تو اتاق آقاي محتشم گفت باشه تو جلو برو يه کم کون گندتو ببينم خيلي وقته نکردمش و دونبال مامان راه افتاد رفت تو اتاق وگفت به به چه بوي آب کيري پيچيده پس خوب از مهمونت پذيراي کردي نه مامانم همش ميخنديد يعد ديگه صداها آروم شد و چيزي نميشنيدم فکنم ديگه رفته بودن رو کار من داشتم ميموردم از فضولي خيلي دوست داشتم آقاي محتشم با اون قيافه خشکش ببينم چجوري داره قربون صدقه کس و کون مامانم ميره ولي نمي شد مامان گفته بود از اتاق نرم بيرون يه خورده که گذشت صداي مامان بلند شد آخ آخ بکون توش درش نيار بزار قشنگ حسش کنم آخ کونم ميخواره بخارونش برام اين جملاتو منم يه ساعت پيش شنيده بودم آقاي محتشم ميگفت واي سوختم چقد داغي تو اگه يه هفته بري دبي ميليونر ميشي با اين کونت عربا سر تا پاتو طلا ميگيرن فقط صداي آخ اخ ميومد يه نيم ساعتي کارشون طول کشيد منم سعي ميکردم خودمو انجا تصور کنم تو حال خودم بودم که صداي بسته شدن درو شنيدم فهميدم که آقاي محتشم کارش تموم شده و رفت منم رفتم بيرون راست ميگفت بوي شهوت خونه رو پر کرده بود ديدم مامان يه پهلو افتاده رو تختش رفتم کنارش ديدم کونش هنوز باز مونده و داره ازش آب کير ميياد بيرون دور سوراخش قرمز شده بود گفتم مامان حالت خوبه اين عوضي چيکارت کرد مامان يه لبخند قشنگ زد و گفت آره خوبم بهتر از اين نميشم اون بيچاره گناهي نداره من خودم التماس ميکردم که محکم تر بکونه همه حالش به همينه بعد گفت با انگشتت آروم سوراخ کونمو بمال منم براش ايکارو کردم آب کيراي دورو بر کونشو ميماليدم به سوارخش و ماساژ ميدادم مامانم خيلي خوش امده بود قربون صدقم ميرفت سوراخ کونشم هي باز و بسته ميشد داشت کم کم جم ميشد بعد پاشد و با هم رفتيم حموم من با وضيت مامان گفتم ديگه نمي تونه تکون بخوره ولي براش عادي بود سريع رو فرم امد کار کشته شده بود ديگه تو حموم خواستم که بشورمش آروم پشتشو ليف ميکشيدم کونشم ميماليدم که مامان گفت نکون دوباره به خارش مييوفته انوقت جونشو داري باز از خارش بندازيش و خنديد گفتم يعني واقعا الان دوباره ميتوني کون بدي مامان گفت آره کافيه آروم يه دست کشيده بشه لاي کونم چنان به خارش ميفته که ده تا کيرم بره توش باز کمه منم زدم زير خنده بعد از حموم امديم بيرون مامان رفت خريد منم مثلا مريض بودم و استراحت کردم اصلا باورم نميشد که امروز چي يا ديدم و شنيدم هنوز تو کما بودم فرداش رفتم مدرسه ظهر که برگشتم مامان يه شلوارک تنگ پوشيده بود هر وقت اينو ميپوشيد من بد جوري حشري ميشدم ولي نمي تونستم کاري کنم ولي اينبار از پشت چسبيدم بهشو کلي ماليدمش بعد گفتم چيه مامان مهمون داشتي آخه نگفتي نکون به خارش ميوفته کسي خاروندتت مامان مثل هميشه با خنده روي گفت نه عزيزم از ديشب تا حالا ميخواره الان بايد از خجالتش در بياي منم گفتم چشم ناهرو با هم خورديم سر ناهار مامان گفت ببينم از جريان ديروز ناراحت نشدي که منم گفتم نه بابا ناراحت چرا اصلا فکرشم نمي کردم اينقد براي خودمم جالب باشه ميخواستم بيام ببينم حال کردنتو مامان ميشه يه جوري ببينم وقتي داري با يکي ديگه حال ميکني من ببينم مامانم گفت نميشه آخه اونا همشون تو رو ميشناسن چجوري آخه ولي صبر کن شب يه کاري برات ميکنم که از کنجکاوي در بيياي گفتم چي بگو مامان گفت نه باشه تا شب که بابات خوابيد انوقت قشنگ به آرزوت ميرسي. شب که شد بابام خودشو توپ کردو رفت تو چرت و خوابش برد مامانم گفت ببين تورو خدا اين ميخواد منو ارضا کنه آخه ولي خيلي خوب شد چون از اين به بعد شبها که حوس سکس ميکنم تو دمه دستمي عزيزم بعد گفتم خوب مامان حالا وقتشه مامانم گفت باشه رفتو يه سي دي آورد گفت يه فيلم جديد ميخوام برات بزارم که تا حالا نديدي گفتم چه فيلمي مامان گفت ببين ميفهمي فيلمو گذاشت تو دستگاه خودشم امد کنار من نشست فيلم که شروع شد ديدم چهار پنج تا از دوستاي بابامم که دارن مشروب ميخورن همشونو ميشناختم از اون خرپولاي بازار بودن بعد يه دفع دوربين چرخيد ديدم بله اون مامانمه گفتم مامان تو قاطي اونا چيکار ميکردي مامان فقط ميخنديد مامان تو فيلم يه شلوارک کوتاه که بيشتر شبيه شورت بود تنش بود با يه تاپ تنگ خيلي خوشکلو جيگر شده بود روناي تپلش تو چشم ميزد بعد مامانو دعوت کردن بين خودشون انم رفت و شد ساقي بعد از خوردن مشروب يه کم مامانو دست مالي کردنو خودشونم لخت شدن من داشتم از هيجون ميمردم چي ميديدم فيلم سوپر مامانم بعد مامانم که همش دوتا تيکه لباس تنش بودو لخت کردن و چهار نفري افتادن به جونش همه جاشو ميخوردن بعد بلندش کردن بردنش رو تخت و حسابي ماليدنش مامان از شدت لذت مثل مار ميپيچد به خودش بعد حسابي براي همشون ساک زد انام يه دم انگشتشون تو کس و کون مامان بود گفتم مامان اينا دارن چيکار ميکنن تو اونجا چيکار ميکردي اين مال کيه مامان گفت هيچي عزيزم مگه نگفتي ميخواي حال کردن منو با بقيه ببيني خوب ببين ديگه اي مال اون موقع است که گفتم دوستم شوهرش رفته مسافرت من ميرم پيشش و شب نميام گفتم پس تا صبح برنامه داشتين آره حالا چرا گذاشتي فيلم بگيرن نگفتي آبرو ريزي ميشه اگه فيلم پخش بشه چي مامانم گفت نه بابا توام خودشونم تو فيلمن قيافشونم معلومه اگه فيلم پخش بشه پدر انارم در ميارن برا همين اين فيلم پيش خودمون ميمونه و جاييم پخش نميشه مطمعن باش عزيزم بعد ديدم که مامان قمبل کرد اوناهم کونشو ميماليدن ميزدن روش شالاپ صدا ميداد و ميلرزيد انمام از حشريت ليسش ميزدن مامانم کونش تکون ميداد تا بلرزه و بيشتر انارو ديونه کنه بعد افتادن به جونش همه سوراخاي مامانو پر کردن با کيراشون سر کونش دوا بود هرکي دوتا تلمبه ميزد بقيه غور ميزدن که بسه برو کنار من مبخوام بکنم خلاصه اينقد مامانو از کسو کون دهن گاييدن که جونشون داشت در مي امد اوني که فيلم ميگرفت رفت جلو صورت مامان گفت چطوره خوش ميگزره حال ميکني مامان صداش در نمي امد نفس کم مي آورد با صداي بريده بريده ميگفت آره آره دارم حال ميکنم انم چه حالي بکنين بيشتر بيشتر فيلم بردارآقاي محتشم بود از صداش فهميدم بعد گفت داري چيکار ميکني بگو داري چي کار ميکني مامانم ميگفت دارم کون ميدم دارم کس ميدم آخ مردم پاره شدم……… نمي تونستم باور کنم اين مامان منه که دارن چهار نفري ميکننش مامان کنارم بود و هيچي نميگفت خودشم داشت با اشتياق نگاه ميکرد بعد از اينکه همشون تو همه حالتي کسو کون مامانو کردن هرکي آبشو همونجا که کيرش توش بود خالي کرد مامانم ديگه داشت از حال ميرفت همشون مثل جنازه افتادن يه گوشه از همه جاي مامان داشت آب کير ميزد بيرون بعد آقاي محتشم دوربينو داد دست يکي ديگه و خودش رفت سراغ مامان گفت حالا نوبت منه چنان بکنمت که ديگه نتوني راه بري وقتي لخت شد ديدم واي عجب کيري داره بيخود نبود امروز سوراخ کون مامان اينقد باز شده بود بعد انم حسابي مامانو کرد و آبشو ريخت تو کونش و فيلم تموم شد منم کيرم داشت پوستشو پاره ميکرد مامان کيرمو گرفت و گفت چطور بود گفتم خيلي با حال بود خودمونيم خيلي کار کشته اي مامان خنديد گفت حالا کجاشو ديدي هميشه وقتي شبها حشري ميشدم اين فيلمو نگاه ميکردم و خودمو ارضا ميکردم ولي از حالا ديگه يه کير هميشه شق دارم که حسابي سر حالم بياره بعد گفت تو نمي خواي مزه کس مامانو امتحان کني هنوز کسمو نکردي منم گفتم چرا ولي کونت يه چيز ديگس مامان گفت خوب پاشو بريم تو اتاق تو هر کاري دوست داشتي بکن هر جور دوست داري مامانو بکون بعد رفتيم تو اتاق من همونجاي که هميشه تو فکرم با مامان سکس ميکردم ولي ايندفه واقعا مامانو کردم از کسو کون خيلي حال داد مخصوصا بعد از ديدن فيلم سوپر مامان ……… ادامه دارد سلام اميدوارم خوب باشين يه چند وقتي نبودم يعني سرگرم درس و دانشگاه بودم نتونستم از اتفاقاتِ جالبي که اين چند وقت افتاده براتون بنويسم. حدود ? سال که من با مامان مريم سکس دارم يعني از ?? سالگي .الان من تو دانشگاه آزاد تو ساري درس ميخونم و سال اولم اينقدر که به مامان مريم عادت کرده بودم اينجا اولش برام مثل جهنم بود از يه طرف دلم براش تنگ شده بود ازيه طرف داشتم ميمردم از شق درد همش به خاطرات سکس با مامان مريم فکر ميکردم ولي مطمئن بودم به اونا بد نميگذره خواهرم درسش تموم شده و امده خونه منتظرِ شوهر! مامان مريمم همچنان هر روز حشري تر از ديروز با دوستاي بابا مشغوله فقط اين وسط داشت پدرِ من در ميامد . نميدوني وقتاي که ميرفتم خونه فقط دنبالِ فرصت بودم تا يه جوري خودمو بمالم به مامان يا انگولکش کنم بابام که هميشه تو چورت نعشگيه اين وسط مشکل خواهرم بود که فکر ميکنم يه چيزاي فهميده بود خيلي دختر تيزيه (حالا بعدا از بدنه سکسي خواهرم و ماجرا هاي اونم براتون ميگم) يادمه اولين باري که بعد از يک ماه امده بودم خونه خيلي حشري بودم مني که هر روز با مامان سکس ميکردم حالا ? ماه بود که نکرده بودمش به مامان که بد نميگذشت چون براش از دارو ديوار کير ميباريد ولي منه بد بخت چي با ? تا بچه پولدار بچه ننه هم خونه بودم که اصلا عرضه سکس نداشتن چه برسه به خانم آوردن تو خونه دانشجوي( اي اتفاق با حالو سکسي هم با همين بچه ننه ها پيش امد که براتون تو فرصت بعدي ميگم) خلاصه شب اولي بود که امده بودم خونه خواهرم رفته بود پيش دختر همسايه و بابام مثل هميشه سر بساطش بود مامان مريمم که قوربونش برم کلي تحويلم گرفته بودي اون شلوار استرج قرمزشو پوشيده بود که منو حسابي شارژ کُنه مامان داشت تو اشپزخونه غذا درست ميکرد که رفتم سراغش از پشت چسبوندم بهش به گفتم جون چقدر تپله اين کونت مامان اگه همين جوري پيش بره ميترکها مامانم با يه حالت شوخي گفت نترس هر روزميدم بهش سوزن ميزنن که زيادي باد نکنه بترکه بد من کير شق کردم و از پشت مي ماليدم به کونش گفتم ميذاري منم سوزن بزنم مامان گفت مگه ديونه شدي بابت خونس تازه الاناسِ که خواهرت پيداش بشه تازه منم آماده نيستم تو که ميدوني کلي آمادگي مي خواد کثافت کاري ميشه منم از پشت دستامو رسوندم به کوس اش يه فشارش دادم و گفتم خوب بذار از جلو سوزن بزنم مامان حي ناز ميکرد و بهونه مي آورد منم حي کيرمو از پشت ميماليدم بهشو کوس شو با دستم چنگ ميزدم مامانم يه جوراي حالش خراب شده بود گفت خوب حالا که ول کن نيستي اللحساب يه خورده دست مالي کن تا راحت بشي بعدا من باهات کامل حسلب ميکنم خوب. بابت که از جاش عمرا بلند نشه ولي تا صداي در شنيدي و خواهرت آمد سري خودتو جمع و جور کن منم گفتم چشم مامان جون و با يه حرکت سري شلوارِ کشيشو کشيدم پائين مامان يه جيغ کوچولو زد و گفت چي کار ميکني احمق مگه نگفتم يه دست مالي کوچک منم اصلا گوش نميدادم شروع کردم به بوسيدنو ليسيدنِ کونو روناي تپل مامان. بد شورتشم کشيدم پائين مامانو خم کردم رو ميز نهار خوري و چاکِ کونشو باز کردم و کوس و کونشو ميخوردم مامان نميتونست مثل هميشه صداشو آزاد کُنه يا آخ اخ کُنه ولي من مثل هميشه به کاره مورد علاقه خودم ادامه ميدادم سوراخ کونشو ميليسيدمو انگشت ميکردم توش حسابي که کوس شو خوردم پا شدم از پشت بقلش کردم و گفتم مامان يه کوچولو بکنم توش؟ مامان مريم که حشرش زده بود بالا ويک ماهيم بود کهِ مزه کير منو نچشيده بود قبول کرد با يه حالت نازي گفت هر کاري ميکني فقط زودتر الان خواهرت پيداش ميشه منم مثل فشنگ شلوارموکشيدم پائين و تو همون حالت که مامان خم شده بود رو ميز نهار خوري از پشت کيرمو کردم تو کوس اش واي مثل هميشه داغ نرم بود قلمبه هاي کونش نمي ذاشت تا ته بکنم تو کسش ولي همينشم خيلي حال ميداد کپلاي کوُنه مامانو گرفته بودم و فشار ميدم لعنتي مثل پنبه نرم بود و با تموم قدرت ميکردم تو کوس اش مامان مريم فقط نفس نفس ميزد يه چند دقيقه کردمش مامان گفت زود باش ديگه چقدر طولش ميدي چرا نمياد پس الان آبرو ريزي ميشها تورو خدا تموم اش کن منم يکم ترسيدم سري بلند شدم گفتم خودت تمومش کن مامانم سري جلوم زانو زدو شروع کرد به ساک زدن استاد اين کاره چنان ساک ميزد که احساس کردم آبمو داره ميمکه و از کمرم ميکشه بيرون با لب هاي قلوه ايش کيرمو قورت ميداد و باز مي آورد بيرون صحنه جالبي بود شلوارامون تا مچ پا کشيده شده بود پائين و مامان در حال ساک زدن کير من بود. دستامو گذشتم دو طرف سرش و تو دهنش تلمبه ميزدم همين که داشت آبم مي امد صداي درم امد مامان خواست بلند شه که من تو اون لحظه هيچيو با لذّتِ خالي شدن آبم عوض نمي کردم و نذاشتم خواهرم طبق عادت بلند گفت سلام من امدم منم داشتم آبمو تو دهن مامان خالي ميکردم خواهرم دوباره گفت سلام کسي نيست مامان! بابا! من ديگه کارام تموم شده بود مامان سري بلند شد همه آب منو قورت داد شلوارشو کشيد بالا و گفت من اينجام عزيزم دستم بندِه منم خودمو جموجور کردم خواهرم آمد تو اشپزخونه و گفت چرا پس جواب نميدين مامان گفت من جواب دادم تو نشنيدي عزيزم من رنگم مثل لبو بود ولي مامان فوق العاده خونسرد و عادي برخورد کرد که خواهرم اصلا شک نکنه ولي فکر کنم يه شکايي کرد من زود رفتم تو اتاقم و روي تختم دراز کشيدم داشتم فکر ميکردم چه حماقتي کردم مامان حي گفتا الان وقتش نيست من نفهميدم خلاصه شب شام خورديمو همه پاي ماهواره فيلم ميديم که مامان رفت ميوه بياره منم رفتم مثلا کمکش مامان خم شده بود و از يخچال ميوه بر ميداشت که من رسيدم با همون شلوارِ قرمزِ تنگ باور کنين آدم نميتونست اون کونو تو اون لباس ببينه ولي کاري نکنه يه دستي به کونش کشيدمو گفتم قربونِ مامانِ مهربونه خودم برم مامان فوري برگشت گفت اصلا طرف من نيا که از دسدت عصباني ام شديد چقدر بهت گفتم الان وقتش نيست ديدي داشت آبروريزي ميشد اگه خواهرت مي فهميد ميدوني چي ميشد بد من گفتم ولي مامان جالب بودا نه ؟ مامانم يه نگاه خيره همراه با محبت به من کرد و گفت آخه چي بگم بهت چي مي تونم بگم بهت و خنديد گفت اره خيلي باحال بود خيلي وقت بود هوسِ کيرتو کرده بودم عزيزم ماشالا مثل کون من روز به زور پربارتر ميشه خدا رو شکر به خير گذشت حالا بيا کمک من ميوه هارو ميبرم توام پيشدستي بيار منم پيشدستي ها رو برداشتمو دنبالِ کوُنه لرزونه مامان راه افتادم مامانم تو مسير تا اتاق با قر راه ميرفت ميدونست من مرده قر کونشم …………. اونشب بعداز اينکه دورهم ميوه رو خورديم ميخواستيم بخابيم که يوشکي به مامان گفتم شب ميتوني بياي يه حالي بکنيم؟ مامان گفت تو چقد پروي بچه مگه همين چند ساعت پيش نکردي اونم با اون وضعيت گفتم خوب بخاطره همون وضعيت که خودت ميگي زياد نچسبيد هنوز توکفم مامان گفت بذار ببينم چي ميشه شايد حالا يه کاري برات کردم بد رفت مسواک بزنه و بخابه منم رفتم آب بخرم يه نگاه هم به اطاقه خواهرم کردم ديدم اونم رفته که بخابه و رو تختشه.منم رفتم رو تخته خودم و شلورمو در اوردم و با شرت دراز کشيدم منتظره مامان جون که هم خدمو سير کنم هم يه حالي به کونش بدم يه نيم ساعتي گذشت ولي نيومد من همش منتظره مامان بودم و با کيرم ور ميرفتم ديگه يواش يواش داشت خوابم ميبرد که ديدم مامان داره با کيرم ور ميره و سرشو ليس ميزنه ديگه خواب از سرم پريد گفتم چرا پس اينقد دير کردي گفت بايد بقيه ميخوابيدن ديگه نميشه که! تو مثل انکه يادت رفته من مامانتم فکنم راستي راستي ديگه باورت شده که من زنتم و هروقت که بخاي ميتوني منو بکني از هيچيم نميترسي نه؟منم پستنشو يه فشار دادمو گفتم خودت گفتي من زنت ميشم اولين بار يادت نيست؟ مامانم خنديدو گفت يادم نرفته شوهره حشريه خودمي من طاق باز دراز کشيده بودم و مامان سمته راستم رو زانو نشسته بود و سرش رو کيره من بود يعني کيرمو ميماليد به صورتش خيلي نرمو داغ بود يه شلوارکه سفيده تنگ پوشيده بود با يه تاپه بازه توري که سينهاشو خيلي نازو قشنگ نشون ميداد بعد مامان کيرمو تا دسته کرد تو دهنش من تو اون حالات دوست داشتم يکي هم از پشت با کون مامان ور بره که منو بيشتر حشري کنه يکي باشه که با اشتياق و از هيجون ديدنه اين کونه گندو خوشکل صورتش قرمز شده باشه و کون مامانو بمالو بليسه بگذريم من به پهلو خوابيدم و خودمو دراز کردم طرفه کونه مامان دست کردم تو شلورکشو گفتم جون چقد گشتي تر شده چي بهش ميده ميخوره مامانم با اينکه کيرم تو دهنش بود گفت کير عزيزم کير منم گفتم جون امشب يه کيري بدم بخوره که حالش جا بياد (منو مامان عادت کرده يم برا حشري کردن همديگه قبل سکس از اين چيزا به هم ميگفتيم هم من خوشم ميومد هم اون) ولي مامان ضد حال زدو گفت نه نميشه ديگه عقلمو دست تو نميدم الان که ابت امد مثل بچه آدم ميگيري ميخوابي صداتم در نمياد منم گفتم مامان نهّهّهّهّهّ آخه من فردا ميخوام برم دوباره ميره تا يک ماه ديگه يعني الانم نميذاري بکنم ؟ مامان گفت نه نميشه درک کن منم ديدم داره حرفه درستي ميزنه ولي نميدونم من چرا اصلاً نميترسيدم برام مهم نبود که بابامو خواهرمم تو خونه هستند شهوت کورم کرده بود خلاصه من با کونه مامان ور ميرفتم و اونم کيره منو ساک ميزد بد مامانو طاق باز خابوندم و رفتم تو بقلش واي چقد خوب بود اه احساسه امنيت و آرامش ميکردم که هيچ جايه ديگه نميشه اين حسو پيدا کرد مامان منو بيشترفشار ميداد تو بقله نرمو گوشتيش و منم سينهاشو از رو تاپ بو ميکردمو مي بوسيدم چه بويه خوبيم ميداد سينهاشو در اوردمو يخرده خوردم مامان داشت حالش خيلي خراب ميشد و چون کار به اونجها نکشه که خودشم خارش بگيره دوباره افتاد به جونه کيره من و با تمامه قدرت ميمکيدش من که ديگه چشام باز نميشد يه چند بار که مامان کيرمو تو دهنش بلا پايين کرد و ابمو اورد همشم خورد بد يه خرده به به چه چه کردو بلند شد خودشو مرتب کنه منم مثل يه جنازه افتاده بودم هيچ نيروي نداشتم فقط مامانو ميديدم که داره سينهايه نازشو ميکنه تو تاپش کش موهاشو باز کرد موهاي قشنگ مش کردشو جم کرد و دوباره بست بد اروم و بي سرو صدا ولي با قره شديده کنش رفت بيرون ميدونم ميخاست منو ديونه کنه باز (اي بد جنس از اين کار لذت مي بره که همه رو بذاره تو کف کونش) منم خوابم برد. فردا که بيدار شدم ديدم مامان ساکمو بسته منم صبحانه خردمو آماده رفتن شدم خيلي دمق بودم آخه بعداز يک ماه حسرت بازم نتونسته بودم اونجوري که بايد حال کنم خلاصه مامانم اينو فهميد آخرش که ميخواستم خداحافظي کنم منو کشيد کنارو بهم گفت حالا چيزي نشده که مي بيني که مامان جون نميشه قبول کن تخصيره منم نيست حالا تو فکرم دفعه بد که اومدي باهات بيام خنتون يه هفته اي اونجا بمونم هم حالو هواي خودم عوض بشه هم يه هفته باهم باشيم من شوکه شدم گفتم يعني چي ؟ معلوم هست چي ميگي من که اونجا تنها نيستم 3 نفر ديگه هم بامنن که تهه بچه ننه اند مامانم با يه خنده شيطنتي گفت خوب باشن بهتر هم من هوسه يه سکس متنوه کردم هم تو هميشه ميگي دوست داري سکس منو ببيني من که داشتم شاخ در مياوردم از يه طرف داشت پيشنهاد مامان قلقلکم ميداد از يه طرفم نميتونستم قبول کنم آخه اونا دوستام بودن چه جوري بايد ميگفتم که بييان با هم مامانه منو بکنيم به مامان گفتم آخه نميشکه فکرشو نميکني اگه اونا تورو بکنن بد تکليف من چي ميشه اونجا تو دانشگاه تو مامان مني همه که مثل ما فکر نميکنن مامانم گفت ميفهمم چي ميگي عزيزم اونا که منو نميشناسن و قرارم نيست بدونن من مامان توام هيچ کدومشونم که بچه تهران نيستن برا اين که شک نکنن بگو يکيو ميتنم بيارم که يه هفته اينجا بهمون حال بده فقط قيمتش بالاست چون ميگي بچه ننو ترسوعن اگه گفتن صاحب خونه چي يوقت ميفهمه خانم اورديم بگو به اسمه مامانه خودم که ميخواد يه هفته پيشم بمونه مي يارمش مسعوليتشم با من … ماتم برده بود ديدم مامان فکره همچيشو کرده هيچي نتونستم بگم تو کونم عروسي شده بود اخ جون به آرزوم ميرسم بلاخره سکس مامانو از نزديک ميبينم واي چه حالي ميده …… ديگه از اون قيافه درهمو کرخت خبري نبود خيلي خوشحال شده بدم برگشتم که از خواهرو بابامم خداحافظي کنم که خواهرم گفت چي شد يهو از اين رو به اون رو شدي مگه مامان بهت چي گفت که مامان خودش امد کمکم و گفت هيچي ديدم ناراحته که باز داره ميره گفتم ناراحت نباش دفعه بعد خودم باهات ميام يه يک هفته ايم پيشت ميمونم که تنها نبشي خواهرم سري خودشو انداخت وسط که اخ جون پس ماهه ديگه ميريم شمال مامان گفت بيخود خودتو دعوت نکون اونجا 3 تا پسره جوون غيره دادشت هست که اصلاً درست نيست توام اونجا باشي بعدشم تکليفه نهارو شام بابات چي ميشه خواهرم کلي حالش گرفته شدو من خوشحال خلاصه مامان يه چشمکي بهم زدو خداحافظي کرديمو من رفتم تا برا ماه بعد همه چيو رديف کنم واي حالا کو تا يک ماهه ديگه نمي دونم چجوري رسيدم به ساري وقتي رفتم خونه ديدم همه بچه ها هستن مثل هميشه مشغول درس خوندن هم خونه هاي من ساسان بچه شيرازه سجاد که بچه اراک بود و رشيد که بچه اهواز بود و از همه ما بزرگتر هم سني هم هيکل دو روزاول داشتم فکر ميکردم که چه جوري بهشون بگم و حرفشو پيش بکشم تا اينکه راهشو پيدا کردم بعد از شام هر کس يه طرف ولو شده بود که من گفتم بچه ها يه فيلم توپ گرفتم که امشب با هم ببينيم يه فيلم سوپر بود گذاشتم تو دسگاه و صداشو کم کردم چون صاحب خونه آقاي فاخر خيلي فضول بود فيلم رو داشتيم ميديدک که من گفتم بچه ها کي دوست داشت الان يه خانم لخت وسط ما بود همه گفتن عمرا مگه ميشه اونم اينجا با آقاي فاخر منم گفتم شما چيکار به اينکارا دارين اونش با من فقط بگين پايه هستين يا نه؟ ساسان و سجاد که کوپ کرده بودن ولي رشيد رگ جنوبيش باد کرده بود و کيرش بدجوري راست شده بود و مطمعا بودم تا اونو نکونه تو يه کوس گرم و نرم بيخيال نميشه گفت مگه کسي رو اينجا ميشناسي؟ گفتم اينجا نه ولي تهران آره يه زن ميانسال 45-46 تپل مپل گوشتيه نميدوني چه کوني داره چشماتو خيره ميکنه اون دوتا که لال شده بودن ولي رشيد خيلي تحريک شده بود و آب لبولوچش آويزون شده بود گفتم اتفاق ايت دفع که رفته بودم تهران رفتم پيشش و يه شب تا صبح پيشش بودم ولي قيمتش بالاس رشيد گفت چقدر ميگيره گفتم من چند روز پيش پنجاه هزار بهش دادم رشيد گفت اگه ازش بخواي مياد اينجا؟ منم گفتم آره فکر کنم قبول کنه بهش زنگ ميزنم فردا خبرشو بهتون ميدم اون دوتا که فکر ميکردن من شوخي ميکنم گفتن بس ديگه تا کي ميخواي لاف بزني؟ من بهم بر خورد گفتم اگه من آوردمش چي ساسان گفت من 100000 ميدم بقيه هم گفتن ماهم همينطور قرار شد فردا من بهشون جواب بدم چون اين پيشنهاد مامان بود هماهنگ کردن نداشت منم بهشون گفتم که هماهنگ کردم گفت چون چهار نفرين 400000 براي يک هفته و شما بايد دونگ منم بدين اونا که هنوز جدي نگرفته بودن گفتن باشه دونگ تورم ميديم بعد گفتم باشه دفع بعد که رفتم تهران با خودم ميارمش رشيد که حشرش زده بود بالا گفت نه همين آخره هفته برو و بيارش گفتم آخه کلاس دارم نميشه فکر کردن دارم بهونه مي آرم و گفتن خوب يه کلاستو نرو چي ميشه مگه منم گفتم باشه فرداش رفتم تهران مامان بابام تعجب کرده بودن منم گفتم که چهار روز پشت هم تعطيل هستم وکلاسام تشکيل نميشن منم امدم خونه و يه چشمک يواشکي به مامان زدم اونم فهميد جريان چيه و قرارو انداختم جلويه خنده شيطنت آميزمثل هميشه زد و رفت تو آشپز خونه …………………. ادامه دارد مامان مشغول غذا درست کردن بود منم رفتم يه دوش بگيرم وقتي اومدم ديدم مامان هنوز تو آشپزخونس خواهرمم پاي کامپيوتر بود داشت چت ميکرد مثل هميشه تا فرصت مناسب دبدم رفتم سراغ مامان و ازپشت بغلش کردم و کيرمو چسبوندم در کونش مامان گفت باز اين اومد دله بازيش شروع شد منم ديگه اين دفعه سيريش بازي در نياوردم و رفتم رو صندلي نشستم مامان گفت خوب پدرسگ بگو ببينم چي تو سرته چرا زود برگشتي؟ گفتم يعني خودت نمي دوني موقع رفتن ديونم کردي با حرفات ماما قح قح خنديد گفت چرا من که چيزي نگفتم شوخي کردم بابا منم گفتم من شوخي موخي ديگه حاليم نيست اونجا همه چيزو آماده کردم بچه هام منتظرتن بعد مامان باز خواست اذيتم کنه گفت بهشون گفتي قيمت بالاس وعلا من نمييام؟ منم گفتم آره بابا اونا فکر ميکنن من لاف زدم و دست خالي بر ميگردم گفتن اگه آورديش ما نفري صد هزار ميديم تازه قرار دونگ منم حساب کنن مامان گفت چييييييييييييي؟ نفري صد هزار تومن برو بابا سرکاري عزيزم يعني اونا ميخوان براي اين يه هفته چهارصد هزار تومن بدن؟ گفتم آره بابا پول تو جيبيشونم نيست تو که نمي دوني چه خر پولاينباباي ساسان تاجر فرش باباي سجاد يه کارخونه خفن داره باباي رشيدم دوتا لنج داره خودشم يهدم دبيه مثل ما بد بخت بيچاره نيستن که البته من گفتم بابام يه بازاري وعضمونم توپه …………… حالا ميياي يا نه ؟ مامان کونشو قنبول کرد طرفم گفت آره که مييام اصلا زشته آدم دوستاشو چشم انتظار بذاره منم زدم در کونشو گفتم آره تو که دلت برا دوستاي کس نديده من سوخه بعد رفتم تو اتاقم و لباس پوشيدم همش دوست داشتم اين چند روز زودتر تموم بشه تا بريم دل تو دلم نبود فرداش رشيد زنگ زد گفت چه خبر شيري يا روباه گفتم شير شير همه چي رديف اونم خر کيف شدو رفت که به اون دوتا اوسکولم بگه…………! ديگه جمعه شده بود و فرداش بايد ميرفتم تو اين چند روز نميدونين مامان چه پدري از من درآورد چقد بهم کرم ريختو منو گذاشت تو خوماري اصلا انگار لذت ميبره از اين کار که يکي همش براش لح لح بزنه بگذريم بعد از ظهر جمعه بود باباب که طبق معمول خونه نبود خواهرمم اينقد غور زد که حوصلم سر رفته که مامان گفت خوب پاشو با دوسدات برو بيرون چيکار کنم که حوصلت سر رفته بعد روب دوشامشو برداشت رفت حموم منم پاي کامپيوتر بودم داشتم تو اين سايت سکسيا چرخ ميزدم مامان تو اين چند روز ديونم کرده بود که ديدم خواهرم آماده شد و رفت بيرون من ديدم ديگه از اين بهتر موقعيت جور نميشه سري لخت شدم رفتم پشت در حموم ديدم مامان داره برا خودش ميخونه چقدم قشنگ ميخوند گفت کيه جواب ندادم دوباره گفت چيکار داري فکرکرد باز خواهرمه با اعصبانيت درو باز کردوگفت چيه بعد ديد منم لخت جلوش وايسادم خودشو قايم کرد گفت باز ديونه شدي ؟ خواهرت کجاس؟ منم گفتم نتس با دوستاش رفت بيرون حالا خالاهام نمياد ديگه بحونه نيار ديگه بذار بيام تو کشتي منو مامان ديگه دلش برام سوخت گفت باشه بيا داشتم خونه تکوني ميکردم منم پريدم بغلشو رفتم تو واي خيلي وقت بود بدن لخت لخت مامانو بقل نکرده بودم يه ماچ گنده از سينههاش کردم و از مامان جدا شدم گفتم چيکار ميکردي مامان گفت گفتم که خونه تکوني بعد ديدم کرم موبر مامان گوشه حمومه گفت خوب دست داري يه حالي به کسوکون مامان بدي گفتم چرا که نه بعد سري کرم موبر مامانو برداشتم خيلي آروم جوري که حشريش کنم ماليدم رو کسشو دور سوراخ کونش. مامان همش ميگفت مواظب باش پايين تر نري که خيلي ميسوزونه منم با احتياط کامل براش کرم رو ماليدم بعد مامان گفتم پاشو وايسا منم وايسادم مامان کيرمو گرفتو بدون مقدمه شروع کرد به ساک زدن منم با سينه هاش ور ميرفتم چند دقيقه مامان برام ساک زد بعدبلند شد و کرم هاروشست واي نمودونين چيشده بود صاف صاف مثل کف دست اشتهام باز شده بود پاهاي مامانو باز کردم و يه خورده کسشو خوردم بعد مامان گفت دوست داري الان بکوني يا آبتو ميذاري برا برنامه فردا من گفتم نه اصلا طاقت ندارم همين الان ميخوام يه دلي از کونت در بيارم مامانم گفت باشه صبر کن بعد رفت دستشويي که کونشو آماده کنه منم با کيرم بازي ميکردم بعد مامان جلوم قمبل کرد و گفت خوب بفرمايين قربان اينم چيزي که سفارش دادين جون چي شده بود يه ليس جونانه زدم و انگشتش کردم انگشتم راحت ميرفت تو معلوم بود مامان خودش هم گشادش کرده هم تميزش کرده بود کپولاي کونشو ميبوسيدمو صورتمو ميماليدم بهشون جون چه نرمه سوراخ کون مامان پوف کرده بود منم بيشتر تحريکش ميکردم هي انگشتش ميکردم مامان گفت بس ديگه چقد انگشت ميکني من خودم آمادش کردم شروع کن ديگه تو اصله کاري بکون توش گفتم نه اصل کاري چيه مامان با يه حالت التماس گفت کير کير زود باش ديگه مردم پدرسگ کشتي منو انگشتتو بکش بيرون کيرتو بکون توش داره لح لح ميزه نمي بيني منم ديگه نتونستم طاقت بييارم زود پاشدم و کيرمو با يه تف گنده ليز کردم و گذاشتم در کون مامان و سرشو کردم تو مامان گفت واي مور مورم شد اين چيه که اينقد با حاله همشو ميخوام بکنش تو ديگه منتظر چي هستي منم بدتر از مامان حشري يع دفه کل کيرمو کردم تو کونش مامان نفسش تو سينش حبس شد با جم کردن کونش به کيرم فشار مي آورد دوست داره وقتي کير تو کونشه اين جوري حسش کنه خواستم تلمبه بذنم که گفت نه بذار همونجا باشه مال خودمه درش نيار داره داغم ميکنه واي چه حالي ميده چه کيري داري بچه گفتم واقعا فکر ميکني اين کير مال يه بچس؟ مامان گفت بسه حرف نذن کارتو بکن زود باش بايد مامانو بکوني همشو بکون تو گفتم همش همينه ديگه چيو بکونم تو مامان خنديد گفت ديدي مال بچس حتما بايد همون جوري بخوابم تا به اونجاي که من ميخوام برسه بعد برگشت م پاهاشو تو شکمش جم کرد هميشه آخرش اينجوري ميکنمش که اونم حال کنه بعد شروع کردم به تلمبه زدن وقتي کيرمو از کون مامان در مي آوردم اينقد منظرش قشنگ بود ه فقط مي خواستم نگاه کنم سوراخ قرمزو تميزش باز شده و طلب کير ميکنه که قورتش بده منم تا آخرشو ميکردم توش اينقد حشري بودم که با چنتا تلمبه آبم اومد و با فشار پاچيد رو شکم و سينه هاي مامان من هم حال کردم وناراحت که چرا زود آبم امده مامانم ارضا نشده بود گفت چي شد چرا پس اينقد زود آبت امد گفتم آخه لامصب کون نيست که دستگاه مکندس تمام شيرمو کشيد مامان گفت حالا من چي پس! منم که کرمم گرفته بود خواستم تلافي کنم و بذارمش تو خماري گفتم مامان الان آبجي مييادا خيلي وقته تو حموميم مامانم تازه يادش افتاد کجاس حول کرد سري منو کرد بيرونو خودشم دوش گرفتو اومد بيرون رفت تو اتاقش داشت موهاشو سشوار ميکرد که خواهرم امد منم رو تختم ولو شده بودم و ناي حرکت نداشتم خلاصه شب خوابيديمو فردا رفتيم سمت ساري صبح شد و رفتيم سمت ترمينال مامان يه مانتو تنگ کتون پوشيده بود که آستين حلقه اي زير مانتوش که سينه ها و بازو هاش تابلو زده بود بيرون رنگ بازو هاي تپولش قشنگ معلوم بود کونشو که نگو اگه چادرم سرش ميکرد باز گندگي و حرکت الکلنگي کونش تابلو بود چه برسه به اين مانتو تنگ هميشه وقتي ميخواستن با بابا برن مهموني اينو ميپوشيد نديده بودم جاي ديگه بپوشه اخه خيلي تابلو بعد سوار اتبوس شيدم شاگرد شوفره منو ميشناخت وقتي منو مامانو با هم ديد کف کرد تا برسيم ساري هزار بار از بقل مامان رد شد و هي از بالا ديد ميزدو به بهونه کمي جا يه کوچولو خودشو ميمياليد به مامان اونم دلشو نشکست خودشو بيشتر به سمت دسته صندلي ميداد تا کيرش قشنگ بماله به بازو مامان (همون کرم هميشگيش که دوست داره همرو حشري کنه و تو خماري بذاره) خلاصه ظهر رسيديم ساري مامان گفت خوب از اينجا به بعد من مامان الکي توام و اسمم کتايونه به من ميگي کتي جون فهميدي ؟ من خيلي استرس داشتم گفتم باشه ولي مامان خيلي دلشوره دارم مامان گفت مامان چيه ميگم بگو کتي باز ميگه مامان بعدشم از چي ميترسي امدم يک هفته پيشه پسرم که بهش برسم تو شهر غريب کي ميخواد حرف بزنه صاحب خونتونم با من رسيديم در خونه خونه دانشجوي ما يه خونه نوساز دوطبقه بود که تو هر طبقه دوتا واحد داشت آقاي فاخر هم روبروي واحد ما بود و محال بود با اون حس فضولي شديدش مامانو نبينه آقاي فاخر يه مرد 50 ساله خوشکو بد اخلاق بود که تنها زندگي ميکرد وعضشم خوب بود کليد انداختم درو باز کردم از پله ها که رفتيم بالا قلبم داشت واي ميستاد رسيديم جلو واحد درو باز کردمو رفتيم تو درو که بستم يه نفس راحت کشيدم که آقاي فاخر مامانو نديده بعد با صداي بسته شدن در بچه ها امدن بيرون ار اتاقاشون با ديدن مامان ببخشيد کتي جون خشکشون زد حدس ميزدم اينجوري بشه مامانم هيچي نگفت بچه ها امدن جلو سلام کردم اونام آروم جواب دادن صداشون در نمي امد شکه شده بودن آخه فکر ميکردن من لاف ميزنم و منتظر بودن من برسمو شروع کنن به مسخره کردن من بعد مامان گفت اين دوستات چرا اينجورين چرا حرف نميذنن تو نمي خواي دوستاتو معرفي کني منم بچه هارو معرفي کردم . گفتم ايشونم کتي جون هستن مامان دستشو دراز کرد سمت بچه ها باهاشون دست دادو روبوسي کرد شده بودن مثل لبو من همش تو دلم به نديد بديد بازي اونا ميخنديدم خوبه حالا چيزي نديده بودن گفتم الان مامان لباس عوض کنه اينا چيکار ميکنن بعد مامان به اتاق خودم راهنماي کردم تا لباساشو عوض کنه مانتوشو که در آورد بدن گوشتيش تازه نماي پيدا کرد يه تاپ آستين حلقه اي با يه شلوار جين تنگ که رونش داشت جر ميداد شلوارو آدم ميگفت هر لحظه امکان داره بترکه شلواره کسشو از پشت شلوار تنگش ميشد تشخيس داد منم داشتم لباس عوض ميکردم که ديدم صداي زنگ امد تو يه لحظه عرق تمام وجودمو گرفت ساسان درو باز کرد بله صداي آقاي فاخر بود سعي کردم يه کم خودمو کنترل کنم بعد رفتم بيرون که ديدم ساسان رنگش مثل گچ شده بقيه هم همينطور بعد ساسان گفت اينهاش خودش امد بعد آقاي فاخر گفت ظاهرا مهمون دارين؟ منم گفت بله مامانم امده يه يک هفته اي پيشم بمونه اشکالي داره بعد داد زدم مامان مامان کتي جون گفت بله پسرم دارم لباس عوض ميکنم بعد گفت يه لحظه ميياي آقاي فاخر ميخوان با شما آشنا بشن بعد ديدم که مامان جون با همون تاپشو شلوار جينش امد بيرون آقاي فاخر که بدتر از بچه ها حول کرد با تتپته سلام کرد و گفت خيلي خوش بختم خانم خيلي خيلي خوش امدين مامانم يه کم تعارف کرد که ببخشيد مزاحم شدم و از اين حرفا آقاي فاخر که حسابي ديداشو زد گفت خوب ديگه مزاحمتون نميشم ظاهرا از راه رسيدين و خسته هستين استراحت کنين تو يه فرصت مناسب تر با هم بيشتر آشنا ميشيم مامانم گفت بله حتما حالا تا يک هفته هستم در خدمتتون بعد گورشو گم کردو رفت منم درو بستم بعد پريدم بقل کتي جونو گفت کارت حرف نداشت بچه هام گفتم واقعا عالي بود شما بازيگر بودين که اينقد مسلط برخورد کردين مامانم گفت اي همچين اگرم نبوديم ديگه شديم بعد مامان گفت خوب من قرار يک هفته اينجا براتو آشپزي کنم و زن خونتون باشم دستمزدمم پيش ميگيرم بچه ها هنوز تو کف بدن مامان بودن که حرفشو جدي گرفتنو هرکدوم رفتن از اتاقاشون يه تراول صدي آوردن گذاشتن رو سنگ اوپن مامان خنديد گفت بابا شوخي کردم ايناروباش بعد گفت خوب حالا که زحمتشو کشيديدن ديگه دسدتونو رد نميکنم و حقوقمو پيش پيش ميگيرم بعد به من گفت شما نمي خواي حقوقي منو بدي از دوستات ياد بگير منم گفتم قرار سهم منم اينا بدن مگه نه بچه ها بعد رشيد که آمپر چسبونده بود جو گرفتشو رفت دوتا تراول پنجاهي آوردو گذاشت جلو مامان گفت من حساب مبکنم مامانم پولارو برداشتو برد گذاشت تو کيفش از اتاق که امد ديدم روبدوشامش تو يه دستشه شرت و کرست سفيدشم تو دست ديگشه يعد از سجاد پرسيد حمام کجاست ميخوام يه دوش بگيرم اتوبوس خستم ميکنه سجادم حمومو بهش نشون داد مامانم با قر قشنگ کونش رفت سمت حموم همه بچه ها فقط يه نقطه رو نگاه ميکردن نمي دونم چرا ولي از اين کاراي مامان خيلي خوشم ميامد اين شيطنتاشو دوست دارم بعد که رفت تو حموم و صدا آب امد بچه ها امدن پيش منو گفتم بابا تو ديگه کي هستي ما گفتيم يه زري زدي حالا توش ميموني اصلا فکرشم نمي کرديم همچين گوشتي با خودت بيياري منم گفتم خوب ما اينيم ديگه بعد ساسان گفت من که باورم نميشه يعني اين خانم کسه يک هفته اينجاس و ما ميتونيم همش بکنيمش ؟ سجاد گفت من که باور نميکنم حتي براي همون آشپزي هم که گفت امده باشه من راضيم صد هزار ديگه بدم فقط يک هفته جلوم از اين لباساي سکسي بپوشه کردنش پيشکش منم ميخنديدم رشيد گفت من اين حرفا حاليم نيست من دارم ميترکم از شهوت هر لحظه امکان داره بپرم روش اون کون گوشتيشو جر بدم که بهش گفتم نه اين کارو نکني ها شما مطمعن باشين تا يک هفته اينجاس و با کسو کونش ازمون پذيراي ميکنه فقط دله بازي در نييارين باشه! ما همينجوري گرم صحبت بوديم که مامان کارش تموم شد و امد بيرون روب دوشام صورتيشو تنش کرده بود يه کم براش کوچيک شده بود و بهتر اندامشو نشون ميداد وقتي را ميرفت پاهاي گوشتيش تا زانو از چاک وسط روب دوشام ميزد بيرن امد روي مبلا کنار ما نشت ساسان ديگه زبون باز کرده بود گفت کتي جون حال امدي خوب بود؟ مامان پاهاشو انداخت روهم(که تا رونش پيدا شد) وگفت آره چه جورم خيلي حال داد منم ديگه داشتم راست ميکردم واي به حال اين نديد بديدا که تا حالا يه زن لختم از نزديک نديده بودن لامصب روناش برق ميزد سفيد وتپل رشيدم ديد مامان لنگو پاچرو هوا کرده روش باز شد . گفت کتي جون شما خيلي خوشکلي مامان خنديدو دستشو کشيد زير رون پاش و گفت اختيار دارين چشاتون خوشکل ميبينه بعد بند کمري روبدوشامو يه کم شل کردو لا پاشو يکم باز کرد ديگه قشنگ همون شورت سفيده که دستش بود معلوم شده بود مامان به ساسان گفت يه خودره آب به من ميدي ؟ براي اينکه سر شوخي باز کنه گفت آب خوردنا از اون آبا نمي خوام من زدم زير خنده سجادو رشيدم خنديدن ساسان قرمز شد رفت تو آشپز خونه يه ليوان آب آورد داد به مامان و نشست بقلش رو مبل بعد مامان گفت بچه ها از خودتون بگين تعريف کنين اينجا خوش ميگذره حال ميکنين ؟ ساسان امد تيکه مامانو تلافي کنه گفت حالا شما که اينجاين بيشتر خوش ميگذره مامانم گفت ي ي ي ي نه بابا بعد دست ساسان گرفت گذاشت رو رون پاش و گفت الان خوش ميگذره يا نه ساسان هول کرد انتظار اين کارو نداشت بعد مامان دستشو گذاشت رو دست ساسان گفت چه دست لطيفي داري آدمو يه جوري ميکنه و دستشو کشيد وسط رونش يه وجب زير کسش بچه هاي ديگه کف کرده بودن همه کيرا شق بود بدبختاي نديد بديد بعد مامان گفت خوب ادامه خوش گذروني باشه برا شب من ميرم يه کم استراحت کنم بعد پاشد و رفت تو اتاق من رو تخت دراز کشيد به ساسان گفتم چرا اين رنگي شده مگه جن ديدي ساسان گفت اين کيه ديگه بابا اصلا انتظار نداشتم کوپ کرد دستمو گذاشت لاپاش ولي چي هست لامصب از ژله نرم تره رشيد گفت کوفتت بشه خر چه دادند قيمت نوقلو نيات اونو باييد بده دست من يعد حرحر خنديد ما هم رفتيم بساط ناهارو آماده کنيم برنجو ريختيم تو پلوپز سجاد و ساسانم رفتن کباب بخرن من داشتم ظرفارو ميشستم رشيدم پاي تلويزوين بود کار که تموم شد رفتم ببينم مامان در چه حاله ديدم با همون لباساش خوابش برده طاقباز خوابيده بود بند رويدوشامش شل شده بود سينه هاش تو کرست تنگش کامل معلوم بود منم کرمم گرفت بندشو کامل باز کردم تا رونا و شکمشم معلوم بشه بعد به رشيد گفتم بيا منظره رو ببين کف ميکني رشيد دهنش باز مونده بود گفت وايييي اينجارو جون چه سينه هاي چه بدني شورتش لا روناي تپلش گوم شده بخورمشون گفتم خوب برو بخور گفت بد ميشه ها خوابه گفتم نترس برو با من من اخلاقشو ميدونم اگرم بيدار بشه چيزي نميگه رشيد جرعت پيدا کردو رفت کنار تخت سرشو برد سمت لاي پاي مامان و يه نفس عميق کشيد گفت جون چه بوي شهوت ناکي ميده بعد آروم دست کشيد رو شکم و رون مامان بهش گفتم کيرتو در بيار بمال رو شکمش اين کارو دوست داره رشيد گفت نه بابا بد ميشه گفتم من ميگم بهت دوست داره ناراحت نميشه رشيدم که حشرش زده بود بالا کيرشو در آورد واي چه کيري کيرشو ديده بودم ولي هيچ وقت اينقدي نبود کيرش خيلي گندس و بعد آروم مي ماليدش به پهلوهاي مامان ميدونستم مامان بيدار شده چون خوابش خيلي سبکه و اينم ميدونستم که داره کلي حال ميکنه که يه پسر جون ديونه هيکلشه و داره خودشو ميکشه براش بعد رشيد کيرشو مليد روي رونش همش ميگفت جون چه نرمه چقد داغه يه دفعه مامان چرخيد و به پهلو خوابيد من فهميدم منظورش چيه ولي رشيد خر ترسيد سريع خودشو کشيد عقب من رفتم جلو يه کم شورتشو کشيدم پايين گفتم حلا ميتوني بمالي به کونش رشيد ميگفت بابا بيخيال اينجوري بد ميشه ها منم گفتم باشه هر جور دوست داري که ديدم خودشم کرمش گرفته با دست راستش تح کيرشو گرفت و ماليد به کوپلاي کون مامان و ميگفت واي چه کوني داري کتي جون ديونم کردي بعد کردش تو شورت نيمه پايين مامان ميدنستم الان مامان لح لح ميزنه تا اين کير کلفت بره تو کونش ولي همچننان خودشو زده بود به خواب منم رفتم از اونطرف شروع کردم با پستناش ور رفتن که مامان چشماشو باز کردو يه لبخند رضايت زد چشماش خمار شده بود باز نميشد رشيدم همچنان کيرشو ميماليد به کون مامانم ولکنم نبود بعد گفتم بسه الان بچه ها ميان بد ميشه تک خوري نداريم و رشيدو بردم برون بچه ها امدن با ديدن شلوار باد کرده رشيد گفتن چه خبره رشيد گفت برو تو اتاق ميبيني اونام رفتن ميتونستم حدس يزنم با ديدن اون صحنه چه حالي ميشن ساسان گفت بد بخت تک خور رشيد گفت چي ميگي کاري نکرديم بابا ما هم فقط ديد زيدم سجاد گفت آره از شورتش معلومه من گفتم خئب يه کمم دست مالي کرديم کتي جون خوابش سنگينه اون دوتا دله سريع رفتن سوراغ مامان ساسان رفت سراغ کونش سجادم سينه هاش ماهم نگاه ميکرديم فقط ميگفتن جون چي هست باز مامان يه تکون خورد اونام کوپ کردن کشيدن عقب ما هم امديم تو آشپز خونه ساسان گفت من دارم ديونه ميشم از دست اين کتي جون گفتم تحمل کن اينجوري که حريص تر بشي کيفش بيشتره سجاد گفت من دارم خول ميشم به جاي حريص بعد پاشد گفت من ميرم کتي جونو بيدار ميکنم ما هم بساطو آماده کرديم يه چند دقيقه گذشت ديدم نيومدن رفتم دنبالش ديدم مامان با يه دستش سينشو گرفته و دست ديگش پشت سر سجاد و داره سينشو ميچپونه تو دهنه سجاد اونم مثل خر کيف مبکرد گفتم اگر نهار ميخورين بييان سرد شد البته سجاد که کلي شير خورده سيره نه ؟ مامان کالي تحويلش گرفتو گفت اذيتش نکن ساسان پسر گاليه ديدم زيادي گشنشه گفتم من يه دسر بهش بدم بخوره تا نهار بعد سينه هاشو گذاشت تو کرستشو يه تاپ با همون شلوارک سفيده که منو حشري ميکنه پوشيد و رفتيم پيش بقيه براي نهار بعد از خوردن نهار همه ولو شده بوديم رو کانپه ها جلو تلويزيون که مامان گفت شما چقدر ساکتين بچه ها گفتن چي بگيم مامان گفت هرچي دوست دارين راستي اون کي بود که من خواب بودم داشت منو مشتومال ميداد با وردنش؟ رشيد سرشو انداخت پايين ولي مامان گفت خيلي عالي بود کيف کردم رشيد تو بودي؟ گفت آره کتي جون ببخشيد مامان گفت من ميگم کيف کردم تو ميگي ببخشيد؟ فکر نميکردم مشتومال با وردنه آقايون اينقدر حال بده همه جوره مورد مشتومال قرار گرفتم ولي اينجوريشو نه بعد پاهاشو گذاشت رو ميز جلوش جون چه ساقاي تپل و سفيدي بود گفت بازم با وردنت مشتو مالم ميدي ؟ با اينکه رشيد پوستش سبزه بود ولي قشنگ معلوم بود که قرمز شده از خجالت بعد مامان گفت زود باش ديگه اينا که دوستاتن منم که خودم دارم ازت ميخوام ديگه از چي خجالت ميکشي بقيه بچه هام ساکت بودن مامان با حرفاش کيرشونو مثل تنه درخت کرده بود بعد گفت تازه اينا خودشونم از دور دستي بر آتش داشتن جاهاي ديگرو مشتومال دادن مثلا همين ساسان امده منو براي نهار بيدار کنه دستشو گذاشته رو سينه هامو داره ميماله ميگه کتي جون بييا نهاربيدارشو ديگه……… ساسانم سرشو انداخت پايين که مامان ديگه شاکي شد گفت اي بابا من هرچي ميخوام حرفاي سکسي بزنم که شما روتون باز يشه شما همش سرتونو مينداذين پايين رشيد گفت خوب چيکار کنيم مامان گفت من که گفتم چيکار کني ولي انگار نه انگار رشيد گفت يعني جدي گفتي موشتومالو کتي جون؟ مامانم گفت آره جيگر چرا که نه درش بييار اون لامصبو ببينمش منم گفت رشيد زود باش ديگه چقد تو ناز داري مگه الان تو نبودي ميگفتي من نمي تونم خودمو کنترل کنم ميپرم روشو کونشو جر ميدم حالا خود کتي جون داره ميگه بييا جلو داري ناز ميکني؟ مامان گفت چي چي ؟ کي مي خواد منو جر بده تو ؟ پاشو ببينم چي داري که اينقد به خودت مطمعني رشيدم ديگه رگ جنوبيش گرفتو خجالتو گذاشت کنار و پاشد امد جلوي مامان پاشوگرفت ساق پاشو يه ليس جونانه زد گفت جون نمي دوني کتي جون از وقتي ديدمت کيرم داره ميترکه مامان گفت کو درش بيار ببينم چي اون زير داري رشيد شلوارکشو کشيد پايين کير نکرش افتاد بيرون مامان کيف کرد کير رشيدو ديد گفت جون عجب کيري داري بيا جلو ببينم رشيد امد جلو صورت مامان انم کيرشو گرفت يه فشار آروم تو دستش داد که چشماي رشيد رفت مامان گفت چي شد خوشت امد با اين دوست داري کون منو پاره کني جون من آماده ام چرا پس صدات در نمي امود به خودم ميگفتي از کونم خوشت امده بعد مامان با دست به ساسان اشاره کرد گفت بيا جلو ببينم تو چي داري شيطون ساسانم امد کيرشو در آورد داشت ميترکيد مامان با اون يکي دستش کير ساسانو گرفت و گفت جون چقدر داغه…. اين کيرا تا حالا کسو کون نديدن نه؟ منم گفتم نه فابرک فابريک دست شما رو ميبوسه کتي جون مامانم گفت چشم بروي کسم بعد خنديد سجاد که ديگه داشت پس مي افتاد مامان گفت تو چرا صدات در نمياد نکنه هنوز داري خجالت ميکشي پاشو بيا اينجا ببينم درش بييار بيينم تو چي داري اون زيربعد گفت اصلا همتون بيان کير به دست جلو من ميخوام چهارتا کير ترو تازه رو که قراره حسابي با هم حال کنيم با هم ببينم همتون بيان اينجا منم دست سجاد گرفتم بلند کردم کشيدمش جلو مامان حالا چهارتايي کير به دست جلو کتي جون بوديم انم جلو ما نشسه بود روي کاناپه من که داشتم ميمردم از هيجون مامانم کير سجاد و منو گرفتو ميماليد به صورتش داشت ديونه ميشد از لذت کيراي مارو ميماليد به لوپاي نازشو لباي قلوهايش ساسان دست کرد سينه مامانو گرفت شروع کرد به ماليدن مامان خودشم نمي دونست با اين چهارتا کير چيکار کنه ساک ميزد جق ميزد ميماليد…………بعد رشيد نشست جلو مامان يه دستي به روناي مامان کشيد و دستشو رسوند به کس مامان همين جوري مشقول بود که مامان بلند شد گفت شلوارمو بکش پايين رشيدم سريع شلوار مامانو کشيد پايين همشون چشماشون گرد شده بود حساب کنين آدماي کس نديده يه دفعه همچين چيزي ببينن قفل کرده بودن مامان خودشم يه کم همراهي کرد و تاپشم در آورد سينه هاي خوشکلش معلوم شد بعد ساسان رو حول داد رو کاناپه و چن فهميده بود ساسان عشق سينس کيرشو با يه ساک حسابي خيس کرد و از زير کرستش گذاشت لاي پستوناش و بدون دست شروع کرد با بالا پايين کردن چون خود کرست مسير کير ساسان رو تنگ کرده بود من رفتم رو کاناپه پشتي نشستم و هنرنماي مامانو نگاه ميکردم که با سينه هاش به روشي جديد به ساسان حال ميداد از طرفي هم براي رشيد و سجاد ساک ميزد منم نگاش ميکردمو حال ميکردم مامان گفت تو چرا رفتي بيا به تو هم ميرسه من گفتم من قبلا فيض بردم بذار ايندفعه بچه ها به فيض برسن مامان گفت هر جور دوست داري عزيزم پس تو بشين و فيلم سوپر زنده ببين کانپه ها از اين تختشوها بود کاناپه هارو باز کردن و مامانو لخت کردنو گذاشتن وسط نمي دونين با چه شوقي شورت کرست مامانو در آوردن بعد هرکس رفت سر جاي مورد علاقش مامان دراز کشيده بود و فقط لذت ميبرد که ستا کير جون کس نديده دارن براش ميميرن رشيد لاي پاي مامان بود وکسو روناشو ميخورد ساسان که افتاده بود به جون پستوناي مامان سجادم کيرش تو دهن مامان بود و داشت شيرش کشيده ميشد من قبلا امتحان کردم ساک زدن مامانو ميدونم تو چه حاليه بعد مامان رشيد و صدا کرد که بهش کير بده و به سجاد گفت چون کير تو از همه کوچيک تره تو شروع کن و جاشونو با رشيد عوض کردن رشيد حسابي کس مامانو خيس کرده بود و آبشو در آورده بود سجاد سر کيرشو که گذاشت دم کس مامان نفهميد بقيش چطوري رفت تو نفسش تو سينش حبس شد و بهد آروم شد و شروع کرد به عقب جلو کردن مامان کير رشيدو ميکرد تو دهنشو در مي آورد به سجاد گفت چطوره حال ميکني بيچاره صداش در نما امئد با سر جواب ميداد چون دفعه اولش بود با همون چنتا تلمبه اول آبش امد بدون هماهنگي آبشو ريخت تو کس مامان من اينو از جون گفتن مامان فهميدم که گفت جون آبت امد عزيزم چرا اينقد زود خيلي بهت خوش گذشته که اينقد زود ارضا شدي نه ؟ سجاد همون بقل مثل جنازه ولو شد رشيد خواست بره سوراغ کس مامان که مامان باز نذاشت و با دستش ساسان هل داد گفت تو برو ساسان مثل فشنگ پريد بين پاهاي باز شده مامان بعد مامان گفت بکون توش ديگه معطل چي هستي ساسان گفت آخه آب سجاد داره از کست مياد بيرون بذار خالي بشه بعد مامان گفت نصف حالش به همونه ديونه نمي دوني اينجوري چقد ليزتر ميشه ساسانم تا کيرشو گذاشت دم کس مامان تا دسته همش رفت تو اونم داشت پس مي افتاد از لذت از همون اول با تمام زور تلمبه ميزد طوري که مامان پرت ميشد بالا رشيد سينه هاي مامانو ميماليد بهش ميگفت الان نويت من ميشه عزيزم همچين جرت بدم که خودت کيف کني مامانم گفت آره فکر کنم به معناي واقعي جر بخورم اين کير يا تنه درخت تو دهنم جا نميشه چه برسه به کسم رشيد گفت چه برسه به کونت و خنديد اينا مشغول حرفاي سکسي بودن که ساسان کيرشو از کس مامان کشيد بيرون و ريخت روي شکمش مامان گفت چرا نريختي تو کسم پس ميخوام کسمو پر آب کبر کنين که ازش فواره بزنه آباي داغتونو بزريزين تو کس بازم کير ميخوام کير رشيد ديگه خودشو آماده کرد مامانو به حالت سگس در آورد و رفت پشتس گفت جون چه کون کپلي چه کوني من ازت بگام بعد کيرشو گذاشت دم کس مامان و به زور سرشو کرد تو واقعا کيرش خيلي گندس مامان تازه صداش در امد که نشون ميداد داره حال ميکنه و کيراي قبلي اصلا بهش حال نداده رشيد با جنتا حرکت جلو عقب کيرشو تا دسته کرد تو کس مامان و شروع کرد به عقب جلو کردن مامان داشت جر ميخورد آخه ميگفت کيرت داره ميره تو رحمم داره از اونور ميزنه بيرون تمام کسمو پر کرده واي مردم اين ديگه چيه بکن تندتر بکن بيشتر فشار بده آخ آخ رشيد کمرشم از بقيه خيلي سفت تر بود يه چند دقيقه که مامانو تو اون حالت کرد خودش خوابيد مامان بلند شد يه چشمکي به من زد و نشست رو کير رشيد حالا خودش کير رشيدو تا دسته ميکرد تو کسش رشيد حشرش زد بالا و تو همون حتالت که خوابيده بود مامانو بقل کرد و محکم تلمبه ميزد تو کسش که ديدم سجاد ديگه حالش جا امده و ميخواد از فرصت استفاده کنه تا کون مامانو فتح کنه مامان که يه کير ديگرو رو سوراخ کونش حس کرد گفت آخ جون امدي عزيزم ميخواي حالا از کون بکوني کتي جونو واي چه حالي ميده کسوکونکمو با کيراتون پر کنين بعد به من گفت عزيزم اون کرم منو مياري بهش احتياج دارم منم رفتم کرم مامانو از تو کيفش آوردم xyzبعد خودم حسابي کون مامانو چرب کردم به سجادم دادم تا به کيرش بزنه رشيد گاو همچنان داشت مامانو ميکرد که سجادم کيرشو آروم آروم کرد تو کون مامان من که داشتم کيف ميکردم از ديدن اين صحنه چه برسه به اون دوتا ساسان مثل من فقط نگاه ميکرد حالا داشتن مامانو از کسو کون ميکردن صحنه اي که آرزوي ديدنشو داشتم مامان به نفس نفس افتاده بود رشيد يه داد کشيد و آبشو ريخت تو کس مامان فکر کنم مامانم برا دومين بار ارضا شد از دادو بيدادش معلوم بود اونا تو همون حالت خوابيده بودن ولي سجاد مثل خر داشت تو کون مامان تلمبه ميزد رشيد کيرشو از کوس مامان نکشيده بود بيرون همونجوري مامانو بقل کرده بود و روهم بودن سجادم اينقد کرد تا دوباره آبش امد و ريخت تو کون مامان باز صداي آخ اخ مامان که از لذت بود بلند ش منم آبم امد و ريخت تو دستم بيچاره مامان سرويس شده بود ولي خودش عاشق اين حالت يعني اينقد بکننش که ديگه ناي حرکت نداشته باشه بعد سجادم افتاد رو کاناپه بغلي مامانم طاقباز خوابيد کنار رشيد آبکيرا از کسو کونش داشت ميزد بيرون ساسان امد کنار مامان دست کرد تو موهاشو گفت خيلي با حالي کتي جون کست حرف نداشت فکر نکنم هيچ کسي ديکه تو زندگيم اينقد بهم حال بده منم منظره بيرون ريختن آب از کسو کون مامانو نگاه ميکردم تو فکر اين بودم که هنوز رشيد به کون کردنش نرسيده بيچاره مامان يه چند دقيقه همه ساکت بودن بعد مامان گفت پاشين تمبلا پاشين با هم بريم حموم دست جمعي خيلي حال ميده بعد همه با هم با مامان رفتيم حموم حمومه بزرگي داريم تو حموم همش بچه ها مامانو ميماليدن من ميدنستم الان دوباره مامان به خارش مي افته حتي بعد از اين همه کس دادن خودشم کرمش گرفته بود حي کونشو ميمالي به نفر پوشت سريش گفتم کتي جون چيه بازم به تلاطم افتادي مامان گفت آره عزيزم کونم هنو سير نشده ميخاره کي ميخواد بخارونه منم گفتم من خودم برات ميخارونمش سجاد که دوبار آبش امده بود داشت وا ميرفت گفت من که نيستم حولشو برداشت و رفت بيرون بهش گفتم رفتي اون کرمو بده تا من يه حالي با اين کون کتي جون بکنم اونم رفتو کرمو برام آورد مامان دستاشو گذاشت رو ديوار و کونشو داد عقب رشيدبا سينه هاي مامان ور ميرفت ساسانم همه جاشو دست مالي ميکرد منم آماده شدم و کيرمو کردم تو کون مامان يه آآآآ\ح ح ح از سر کيف کشيد و خودشو داد عقب تا بيشتر کيرم بره تو کونش منم خيلي تحريک شده بودم تو همون حالت اينقد مامانو کردم تا آبم امد و ريختم تو کون مامان کيرمو تو کونش نگر داشتم و از پشت گردنشو بوسيدم رشيد سرعي امد جاي منو بگيره و بلاخره کون مامانو بکونه به مامان گفت کتي جون آماده اي ميخوام کونتو پاره کنم مامانم گفت آره زود باش بکن کونمو بگا پارش کون کردن منو آب کيرم سوراخ کون مامانو حسابي براي کير رشيد آماده کرده بود انم نامردي نکردو کيرشو تا دسته تپوند تو کون مامان مامان آخش رفت هوا رشيدم وحشي تر شد تا انجا که جا داشت فرو ميکرد مامانم عاشق همين بود ميگفت آخ بيشتر بيشتر درش نيار فقط بزار توش بمونه ميخوام حسش کنم آخ دارم پاره ميشم ولي رشيد گوش نميکرد اينقد جلو عقب کرد که آبش امد انم تو کون مامان ريخت مامان ديگه نمي تونست رو پاش وايسه داشت از حال ميرفت حقم داشت بيچاره هر کس ديگه بود تا يک هفته نمي تونست راه بره ديگه ساسان که ديد وضعيت اينجوريه اون ديگه بيخيال شد ولي روزاي بعدي اونم از کون مامان به فيض رسيد بعد از حموم امديم بيرون و تا شب خوابيديم شبم که حالمون جا امد رفتيم بيرون يه گشتي بزنيم نميدونين مامانو چجوري نگاه ميکردن کونشو با اون مانتوي جذب اون شب که ديگه کسي حس سکس رو نداشت ولي تو اون يک هفته که مامان اونجا بود هر شب برنامه داشتيم خيلي خوش گذشت منم به آرزوم رسيده بودم يعني سکس مامان در حظور من آقاي فاخرم به هر بحونه اي بود ميامد جلو در ما تا بتونه مامان حتي يه کوچولو ديد بزنه مامانم ميدونست آدم حيضيه يه شبم کلي خرج کرد و به خاطر مامان ما رو شام دعوت کرد خونش مارو که آدم حساب نميکرد لاشي مامانم از قسط يه لباس نازک جذب پوشيد که رنگ کرستش کاملا معلوم بود کونشم که تو لباس جا نميشد کير آقاي فاخر داشت ميترکيد خلاصه هفت روز اون يک هفته از بهترين روزهاي عمرم بود اميدوارم خوشتون امده باشه بعد از اون يک هفته داغ و پر خاطره با مامان برگشتيم تهران تو راه همش با مامان از سکسامون تو يک هفته حرف ميزديم مامان ميگفت اينقده کير خوردمو کردن تو کس و کونم که فکر نکم تا يک ماه ديگه حوس کير بکونم گفتم آره جون خودت بذار اين شاگرد شوفر يه بار ديگه کيرشو بماله بهت اون وقت ببينم همين حرفو ميزني بازم تا خود تهران همش از اين حرفا ميزديم خيلي خوش گذشت يه چند وقتي گذشت بچه ها گير داده بودن که بازم کتي چون بيارم تا بکنن مثل اينکه خيلي خوششون امده بود بهشون مزه کرده بود منم به مامان گفتم ولي قبول نکرد گفت خيلي بچه ان همون يک هفته زيادشونم بود بعد من گفتم مامان نميدونم اين يارو جاکش آقاي فاخر چرا اينقد با ما مهربون شده ديگه گيرم نميده حتي مامان گفت چرا فوش ميدي به اون بيچاره آدم خوبيه ظاهرش بد اخلاقه منم سري گوشي امد دستم گفت خوب شما از کجا ميدونين مامان گفت اون موقع که اونجا بوديم يکي دوبار با هم دردو دل کرديم منم خنديدم گفتم دردودل کردين يا از تح دل کردت مامان گفت واااا بيشور اين چه طرز حرف زدنه من اگه کاري کرده بودم خوب بهت ميگفتم که منم گفتم جون من کاري نکردين اولش همش ميگفت نه بعد که گفتم به جون من قسم بخور گفت قسم نده ميگم نه يعني نه ديگه گفتم حالا ديدي ماماني اصلا مگه ميشه کسي کون تورو ببينه باهات تنهام باشه بعد بتونه جلو خودشو بگيره مامان ديگه شل شد و وا داد گفت خوب بسه ديگه چاپلوسي نکون گفتم خوب پس به سلامتي آقاي فاخر دييسم کيرشون به جمال کون مبارک شما روشن شد نه ؟ مامان ديگه از دست من کم آورد گفت اگه بگم آره بيخيال ميشي گفتم آره مامانم گفت آره با هم که تنها بوديم برام دردودل کرد ديدم خيلي تنهاس و 12 ساله که زنش مرده و بعد از اونم طرف زنه ديگهاي نرفته راستش از اين اخلاقش خوشم امد بعد گفت که خوش به حال شوهرت که همچين زني داره خوشکل مهربون خوش هيکل منم ديدم داره در باغ سيز نشون ميده منم دوست داشتم بهش يه حالي بدم آخه مردي که چندين سال سکس نکرده خيلي حشريه اگه دستش بيوفتي از جون برات مايع ميزاره تو که اين چيزارو نميفهمي بعد منم خواستم چراغ سبز نشونش بدم گفتم اي بابا کيه که قدر بدونه شوهر من سال به سال يه نگاهم به من نميکنه گفت چرا آخه ديگه آدم از يه زن چي ميخواد شما ماشاالاه هيچي کم نداري تازه زيادم داري ميدونستم منظورش به کون و سينه هامه آخه داشت با چشماش ديگه ميخود منو شهوت از حرفاش ميريخت منم حي بازتر مشستمو بيشتر خود نماي ميکردم هي پامو مينداختم رو پام تا گردي کونم بيشتر بزنه بيرون آخه شورت کرست هم تنم نبود براش اشوه ميومدم که بيياد دست به کار بشه ولي فکر کنم ميترسيد يه کمم بيارزه بود من ديگه داشتم جاي اون ميترکيدم از شهوت جلو شلوارش قشنگ باد کرده بود داشتم از فضولي ميمرم که چي اون زيره چقديه ديدم نه اين آقا بي ارزه تر از اين حرفاس من اگه جلوش لختم بشم تا نگم بيا منو بکن کاري نميکنه برا همين گفتم خوب مثلا اگه شما همچين زني داشتي قدرشو ميدونستي ؟ گفت آره چرا که نه نوکرشم بودم گفتم مثلا چيکار ميکردي گفت هرکاري که ميخواست خوب پس حالا که ايطوريه پاشو بييا ببينم چجوري ميخواي قربون همچين زني بري ماتش برده بود مثل منگولا نگاه ميکرد اصلا انتظار اين حرفو نداشت دوباره گفتم پاشو بييا يکم قربونم برو ديگه نمي دونستم چجوري بهش بگم منو بکن بلاخره جرعت پيدا کرد امد کنارم گفت من که باورم نميشه يعني الن ميتونم……… ؟ منم دستشو گرفتم گذاشتم رو رونم گفتم آره ميتوني از اينجا شروع کني و قربونم بري انم ديگه پرو شد و گفت آخ که من قربون اين رون و کون برم بعد خودشو چسبوند به من و يه لب حسابي ازم گرفت دستش همش به لاي پام سير ميکرد بعد از روي بليزم سينه هامو ميماليد چقد آروم و با تجربه حال ميداد احساس خوبي به آدم ميداد از روي شلوارش کيرشو گرفتم واي چقد گنده بود کونم به خارش افتاده بود دوست داشتم هرچه زودتر اينو تو کونم حس کنم دست داشتم پرم کنه با آبکيرش زيپشو کشيدم پايين کير شق کردشو به زور در آوردم گفتم بهش واي چقد بزرگه چيکارش ميکني که اينقد بزرگ شده گفت من کاريش نکردم طبيعي همينجوريه تو بگو چيکار کردي که کونت اينقد پربار شده مثل ژله ميمونه از همون دفعه اول که چشمم بهش افتاد آرزوي کردنشو کردم ميتونم اين کارو بکنم ؟ منم گفتم آره چرا که نه منم دوست دارم اين کير گنده رو تو کونم حس کنم پس صبر کن خودمو آماده کنم الن مييام بعد رفتم سمت دستشوي تو راه کونمو حسابي براش قر دادم چشماش داشت ميزد بيرون سنگيني نگاهش کونمو قل قلک ميداديواش يواش با هر قدمم شلوار استرجمو کشيدم پايين تا جلو در دستشوي رسيدم بعد رفتم خوب خودمو خالي کردم و سوراخمو يکم گشاد کردم که آماده پذيراي اون کير گنده بشه با اينکه شب پيشش شما حسابي ازم پذيرايي کرده بودين ولي نمي دونم چم شده بود داشتم هلاک ميشدم برا کيرش وقتي امدم بيرون ديدم لخت شده و رو مبل نشسته منتظره تا بييام کونمو پاره کنه کيرشو گرفته بود تو دستش و داشت ميماليدش تو دستش جا نميشد کيرش ار بس کلفت بود منم رفتم و سريع کيرشو گرفتم تو دستم و شروع کردم به ساک زدن خيلي تحريک شده بودم خيلي محکم براش ساک ميزدم انم بليزمو از تنم در آورد و با سينه هام ور ميرفت همش قربون صدقم ميرفت و ميگفت واي قربون دهنت چه با حال ميخوريش بخورش خيلي وقته کسي اينو نخورده دارم پرواز ميکنم بخورش همشو بکن تو دهنت گفتم نميشه خيلي گندس و بعد با سرعت بيشتري براش خوردم که حس کردم دهنم داره پر ميشه از آبش خيلي داغ بود خيلي هم غليظ بود چه لذتي داشت کمتر آبکير به اين سفتي و پر ملاطي ديده بودم همشو خودم هرچي مييومد تموم نميشد همه آبشو که خوردم کيرشو از دهنم در آوردم ديدم هنوز شق شقه اصلا انگار نه انگار که الان آبش امده بود گفت بيا با کون بشين رو صورتم ميخوام خفم کني با اين کون گندت دوست دارم نرميشو رو صورتم حس کنم همشو بخورم زود باش بييا مثل بچه ها بود منم خنديدم و شلوارمو کشيدم پايين رفتم با کون نشستم رو صورتش زبونشو رو سواخم حس ميکردم خيلي لذت داشت با دستاش منو بيشتر به صورتش فشار ميداد منم ديدم واقعا داره خفه ميشه لاي پاهام گم شده بود ديگه از رو صورتش پاشدم و جلوش قنبول کردم گفتم زود باش ديگه طاقت ندارم ميخوام کيرتو بکني تو کونم زود باش گفت کست چي ؟ گفتم اول دوست دارم از کون منو بکني زود باش دارم ميسوزم سعي ميکردم سوراخ کونمو باز وبسته کنم آروم امد پشتم يه تف گنده انداخت رو سواخ کونم که تح دلم خالي شد سر کيرشو رو سوراخم حس کردم گفتم تو تکون نخور من خودم جاش ميکنم بعد آروم رفتم عقب تا سر کيرش رفت تو کونم قشنگ بزرگيشو حس ميکردم خيلي وقت بود همچين کيري گيرم نيومده بود که براش تنگ باشم چند دقيقه آروم عقب جلو کردم تا بلاخره تمام کيرشو تا آخر تو کونم جا دادم اونم ديگه صداش در امده بود همش ميگفت واي چقد تنگه چه حالي ميده تا حالا مزه کون نچشيده بودم زنم نميتونست کيرمو تو خودش جا بده قربون کونت برم داره ميکشه منو بعد وحشي شد چنتا زد رو کپلاي کونمو محکم جلو عقب ميکرد کيرشو تا نوکش ميکشيد بيرون و باز تا دسته تو کونم ميکرد داشتم قشنگ کيرشو تو کونم حس ميکردم به ديواره هاي کونم فشار مي آورد بهترين کيري بود که کونمو ميتونست بخارونه منم داشتم ميمردم از لذت ازش ميخواستم که بيشتر بکنه توم و محکم تر تلمبه بزنه بعد اون خوابيد و من نشستم رو کيرش تا خايه هاش هرچي بود کردم تو کونم کيرشو تو خودم جا دادم نشستم روش و تکون نميخوردم بعد اينقد بالا پايين کردم تا باز داغي آبشو تو کونم حس کردم داشتم واقعا پر ميشدم چقد آبش زياد بود نميدونم چند وقت بود ارضا نشده بود ولي خيلي قوي بود آبش داشت ار بقلاي کونم ميزد بيرون ولي حس ميکردم تو کونم درياچه شده از روش بلند شدم و کنارش دراز کشيدم دستشو انداخت دور گردنم منو کشيد سمت خودش و بوسيد ازم تشکر کرد چون بعد از مدت ها به معناي واقعي ارضاش کرده بودم منم از اين کار خوشحال بودم ديگه ظهر شده بود و گفت الانه که بچه ها ميان زود خودمونو جمو جور کرديم و من امدم خونه چند دقيقه بعد امد دم در و گفت خوبي گفتم آره از اين بهتر نميشم خيلي حال کردم اونم گفت که خيلي بهش خوش گذشته و رفت خونش منم رفتم حموم گفتم مامان چرا به من نگفتي مامان گفت چون ميدونستم ازش خوشت نمياد گفتم حتما ناراحت ميشه بشنوي بعد گفتم بازم باهاش سکس کردي گفت آره يه بار ديگه يعني يروز مونده بود که برگرديم تهران شما که دانشگاه بودين منو صدا کرد و حسابي بهم حال داد چند سري آبشو تو کس و کونم خالي کرد خيلي بدن قوي داشت بعدشم که امديم تهران والانم که دارم به شما حساب پس ميدم منم از پشت چسبوندم بهش و گفتم اين چه حرفيه مامان جون شما عزيزي لذت يردن تو يعني لذن بردن من اينو که ميدوني پس لازم نيست به اين فکر کني که من خوشم ميياد يا نه مامانم با يه ماچ آبدار جوابو داد …………………………… ماااااااااااااااااااااااااچ

نوشته:‌ TAYRANT


👍 14
👎 3
1345755 👁️


     
برای نظر دادن وارد شوید یا ثبت نام کنید

449740
2015-01-07 14:34:44 +0330 +0330

برو بابا … این تکراریه … توو آرشیو همین سایت هستش .

1 ❤️

449741
2015-01-07 14:42:42 +0330 +0330
NA

گاو خان من اگه این متنو میخوندم که دکتر مهندس میشدم

7 ❤️

449742
2015-01-07 16:16:51 +0330 +0330
NA

شاهنامه اینقدر طولانی نبود

3 ❤️

449743
2015-01-07 16:19:27 +0330 +0330
NA

همشو خونذم عزیزم ولذت بردم
کاش من مامانت بودم ولی میدونم که اینقدر توان ندارم

1 ❤️

449744
2015-01-07 16:24:04 +0330 +0330
NA

کسکش این اراجیف چیه نوشتی؟؟؟ ادم باید چقدر کونده و بی عرضه باشه که حتی فانتزی جقش ننش باشه… ننویس حرومی از محارم… ریدم تو فلکه مغزت

2 ❤️

449745
2015-01-07 16:50:42 +0330 +0330
NA

See Matn

0 ❤️

449747
2015-01-07 19:42:12 +0330 +0330
NA

ye dastane dg ro kamel karde budi age az ghalat emla’e hash begzarim vaghan khub budo kamel

0 ❤️

449749
2015-01-08 02:00:37 +0330 +0330

باید اسمشو بزاریم کتاب سکسی نه داستان سکسی

2 ❤️

449750
2015-01-08 02:31:51 +0330 +0330

مامانت اونطوریه حالا خودتو برم تو چطوری توام کون خوشگلتو میدی بگام نشسته کتاب نوشته برام کوس کشششش عن نشسته

0 ❤️

449751
2015-01-08 05:58:12 +0330 +0330

رمان بینوایان به سبک ایرانیه اخه؟چشات نترکید نوشتی؟دهنت سرویس؟من که نخوندم ولی جریان مهونیهای شبانه مامان بابات و خرج و اینا ؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟توجیح نکردی پسر

0 ❤️

449752
2015-01-08 07:38:20 +0330 +0330
NA

خاک بر سرت کنن بیشعور بی ناموس آدم هیچوقت با مادرش تنها دوست مهربون و عزیز تزین فرد توی عمرش این غلط ها رو نمیکنه کس کش حروم زاده

0 ❤️

449754
2015-01-08 09:21:05 +0330 +0330
NA

سيهدير آرالیق گوتورنی

0 ❤️

449755
2015-01-08 10:57:32 +0330 +0330
NA

آفرین داستانت عالی…عالی…عالی بود توجه ای به فهش دیگران نکن من ودوستانم تو انجمنمون خیلی…خیلی…خوشمون اومد دست به قلمت بسیار خوبه چه بخاد واقعی باشه یا تخیلی در هر دو صورت خیلی…خیلی خوشم اومد سعی کن بازم مادرتو بگائی احسن به توcrazy crazy crazy

(((((انجمن حمایت از بی ناموسهای روانی مجلوغ)))))

0 ❤️

449756
2015-01-08 17:06:00 +0330 +0330
NA

کیر اسب ابی دیر انزال تو کونت من امتحان دارم خو جا این درسمو میخونم کونی

0 ❤️

449757
2015-01-09 02:57:41 +0330 +0330

عجب داستانی؟؟؟؟؟؟

0 ❤️

449759
2015-01-10 17:03:55 +0330 +0330

ووواااب چه مامانـــی blum3

1 ❤️

449760
2015-01-11 11:05:27 +0330 +0330
NA

بدور از غلطهای املایی زیادت داستانت خوبو کیر بلند کن بود. کاری هم ب این کسخلا نداشته باش من میام اینجا داستان بخونم کیرم بلند شه بمن چه که کی کیو میکنه. اونایی که هی میگن مامان کردن قباهت داره حتما یا مامان ندارن یا ماماناشون زشتن. اه

1 ❤️

449761
2015-01-13 05:48:44 +0330 +0330

manam sari hastam…age mamanet paye e,begu …pm bede…axesho befrest baram khosusi,

1 ❤️

449762
2015-01-13 15:52:23 +0330 +0330
NA

اگه بدونم سکس با محارمو کی باب کرده دسته بیلو میزارم تو کون مادرو خواهرو ناموسش تا از حلقشون بزنه بیرون کسسسسسسکشششش

0 ❤️

449763
2015-01-13 16:35:51 +0330 +0330
NA

اینا همه حرفه…کون خودتو مامانت مثل برفه…

1 ❤️

449764
2015-01-14 07:39:35 +0330 +0330
NA

دمت گرم lol

1 ❤️

449765
2015-01-14 07:41:41 +0330 +0330
NA

آخه عنتر برو بمیر با این کس گفتنات dash1
حتما تو از کس خر اومدی بیرون ک مامانت ب این راحتی … man_in_love

0 ❤️

449766
2015-01-14 07:51:29 +0330 +0330
NA

کون خودتو جر دادی بدبخت کیرم تو ستون فقراتت جلقی

0 ❤️

449767
2015-01-15 07:39:08 +0330 +0330
NA

کیر تمام جقیای دنیا تو مخ جقیت بره عزیزم :p

2 ❤️

449768
2015-01-15 09:20:42 +0330 +0330

این همه نوشتی منم یک کلمه در جوابت میگم|میره| biggrin

0 ❤️

449769
2015-01-15 10:16:41 +0330 +0330
NA

سکس با محارم shok
دورود بر کس مادر جندت .

1 ❤️

449771
2015-01-19 01:27:23 +0330 +0330
NA

کسکش کونی. اینجا اومدی برامون رمان نوشتی. صفحه صفحه اون رمان کیری رو باید تو کونت کرد بعدش با جلد رمانش دیلدو (کیر مصنوعی) درست کرد نصبش کرد رو کیر اسب و باهاش تورو یکسال و هر یکساعت یکبار کردش

0 ❤️

449772
2015-01-19 13:42:06 +0330 +0330
NA

شاهنامه انقدر طولانی نبود

0 ❤️

449773
2015-01-19 19:36:59 +0330 +0330
NA

خیلی کسکشی
دیوث میفهمی چی داری میگی؟
داری میگی مادر
ای خااااک بر سرت کنن

0 ❤️

449774
2015-01-20 17:44:14 +0330 +0330
NA

مادر ج نده که میگن اینه…
اگه دوستای بابام نبودن ما هیچ پولی نداشتیم
مامانم میرف حموم و ارایش غلیظ میکرد…
مامانه ج نده بوده به رویه خونواده نمیاورده

0 ❤️

449775
2015-01-21 05:20:36 +0330 +0330

یعنی هر کی این داستان خوند دمش گرم چه حوصله ای داشت …

0 ❤️

449776
2015-01-21 05:35:33 +0330 +0330
NA

کس کش عکس مردمو نزار

0 ❤️

449780
2015-01-31 10:33:38 +0330 +0330
NA

ﻭﻟﯽ ﻫﺮﮔﺰ ﺍﯾﻦ ﺍﺟﺎﺯﻩ
ﺭﻭ ﻧﺪﺍﺩﻩ ﺑﻮﺩ ﮐﻪ ﺣﺘﯽ ﻓﮑﺮ ﺑﻪ ﺩﺍﺷﺘﻦ
ﺳﮑﺲ ﺑﺎﻫﺎﺵ ﺑﮑﻨﻢ

0 ❤️

449781
2015-02-01 16:29:02 +0330 +0330
NA

جوووووووووووووووون

0 ❤️

449782
2015-02-02 06:39:23 +0330 +0330
t.n

من اگه اینقدر درس میخوندم الان دکترا گرفته بودم
داستان بود یا شاهنامه

0 ❤️

449783
2015-02-02 14:56:24 +0330 +0330
NA

شانس اوردم نخوندم

0 ❤️

449784
2015-03-12 09:06:05 +0330 +0330
NA

ﺍﻓﺮﻳﻦ ﻧﻮﺵ ﺟﻮﻧﺖ ﻣﻨﻢ ﺧﻴﻠﻲ ﺩﻭﺳﺘﺪﺍﺭﻡ ﻣﺎﻣﺎﻧﺘﻮ ﺑﻜﻨﻢ ﻫﻤﺴﻦ ﻣﻨﻢ ﻫﺴﺖ ﺑﻪ به

0 ❤️

449785
2015-03-12 16:51:05 +0330 +0330
NA

خیلی طولانی بود.مادرت که جندست سریع بکنش و کوتاه تر داستانش رو بنویس.واسه خودت یه خواهر بساز

0 ❤️

449786
2015-03-29 13:14:43 +0430 +0430
NA

کس کش این که تکراری بود ولی اگه میخوای بگی که مامانت یه جنه هستش نیاز به این کس شعرا نبود

0 ❤️

449788
2015-04-05 15:17:03 +0430 +0430

دمت گرم عالی بود.ایول حال کردم

0 ❤️

449789
2015-04-08 00:17:19 +0430 +0430
NA

کسشعر محض

0 ❤️

449790
2015-04-16 03:17:22 +0430 +0430
NA

منم میخوام مامانتو بگام

0 ❤️

449791
2015-04-16 07:17:33 +0430 +0430
NA

ادرس و شماره ننه ایدزیتو بده واسه سگم میخوام بگادش.مادرکوسکش.

0 ❤️

449792
2015-05-06 01:07:44 +0430 +0430
NA

مثل سگ داره دروغ ميگه اول داستان اسم مامانش مریم وسط داستان کتی شد

0 ❤️

449793
2015-05-26 14:12:09 +0430 +0430
NA

ببین من کلش رو خوندم سعی میکنم چیزی نگم ولی از محارم ننویس
dash1

0 ❤️

561917
2016-10-23 23:23:27 +0330 +0330

یاد اولین داستان سکس با محارم افتادم
که سالها پیش تو همین سایت خوندم
آفرین گل پسر
خیلی بی ناموسی
سلام به بابای دیوثت برسون که همچین کثافتی رو درست کرده

0 ❤️

579676
2017-02-16 19:45:01 +0330 +0330
NA

من که همشو نخوندم ولی مطمئنم یکی از همون بکنای مامانت باباته و تو رو پس انداخته

0 ❤️

628996
2017-06-19 21:57:22 +0430 +0430
NA

جلقی این مجلوق کثیف

0 ❤️

696595
2018-06-23 07:59:57 +0430 +0430
NA

چی بگم ک لایقت باشه خودت بگو.

0 ❤️

807527
2021-05-03 14:25:44 +0430 +0430

عاشق این داستانم

0 ❤️

871076
2022-04-28 03:27:52 +0430 +0430

وایییییییییییی عالیییییییییییییییییییی بود

0 ❤️

874547
2022-05-17 15:31:02 +0430 +0430

کیرم تومغذت کونی اینقدر خیال بافی نکن آخرش از بسکی جق میزنی میمیری جقی

0 ❤️

874551
2022-05-17 15:54:42 +0430 +0430

کیرم تومغذت کونی اینقدر خیال بافی نکن آخرش از بسکی جق میزنی میمیری جقی

0 ❤️

964986
2024-01-03 04:30:09 +0330 +0330

بی‌ناموس دلقک 😐

0 ❤️


نظرات جدید داستان‌ها