سلام کیان هستم داستانی ک تعریف میکنم برای یک سال پیشه و اونموقع ۱۹سالم بود قدم هم ۱۸۶ و وزن ۷۳ تعریف از خود نباشه خوشتیپم
یروز داشتم همینجوری تو شهوانی میگشتم که یهو به یه تاپیکی رسیدم که اسم شهرمون ک نمیخوام اینجا بگم توش بود و اینم بگم ک من عاشق میلفم و از شانسم ایشونم یه میلف خفن بود و ب قول خودش کیر میخواست خلاصه تاپیکو باز کردم رفتم خصوصیش اسمش مهسا بود ۳۴ سالش بود شمارشو گرفتم زنگ زدم
کلی حرف زدیم اونم درباره خودش گفت ک شوهرش معتاد بوده و ازش جدا شده و اینا آخرش قرار گذاشتیم آخر هفته بریم بیرون همدیگرو ببینیم
اونروز اول هفته بود من تا پنجشنبه مردم و زنده شدم و بلخره روزش رسید و رفتم دیدم همون قیافه ک تو عکس بود منتظره
زیاد سرتونو درد نیارم یه میلف حسابی ممه هاش حدودا ۷۵ قد اونطور ک خودش میگفت ۱۶۷ و سفید و موهاشم مشکی بود
باهم رفتیم گشتیم آخر گفت شب برم خونش بمونم ک گفتم نمیتونم مامان بابام گیر میدن گفت بگو خونه دوستمم آخرش زنگ زدم گفتم ک قبول کردن رفتیم کاندوم خریدیم و رفتیم خونش
خونش تقریبا بزرگ بود شغلشو نمیگم ولی شغل خوبی داش تنها زندگی میکرد
گفت من میرم تو اتاق تو ام ۱۰ دیقه دیگه بیا گفتم باشه
نمیدونینا اون ده دیقه مثل ده روزگذشت
خلاصه رفتم تو اتاق دیدم با لباس خواب رو تخت منتظره حس کردم تو بهشتم چند لحظه
رفتم افتادم روش شروع کردم ازش لب گرفتن آخ نمیدونین لباش چقد خوب بود دستمو میمالیدم ب سینه هاش گردنشو میخوردم اونم حال میکرد
الانم ک مینویسم راس کردم
دستشو برد رو شرتم گفت نمیدی بخورمش؟
گفتم جوون برا خودته
درش آورد شروع کرد خوردن استاد بود
چن دیقه خورد ک گفتم بسه تا نیومده
رفتم لباسشو در آوردم شروع کردم خوردن سینه هاش ک ناله هاش رفت هوا
کل تنشو خوردم بعد رسیدم ب کصش فک کنم ده برابر کل شب من همون موقع حال کرد سرمو ب طرف خودش فشار میداد دیگه من خسته شدم گفتم میخوام بکنمت کیرمم داشت میترکید
بلخره کاندومو گرفتم کشیدم روش (کیرم ۲۱ سانته) تف زد ب کصش (کصش سفیید بود بدون مو تمیز ) خابوندمش یجوری ک ببینم صورت و بدنشو رفتم روش آروم کردم توش
دوستان میدونن چقد داغه اون لحظه
یکم جیغ زد بعدش آروم شد منم شروع کردم تلمبه زدن حس میکردم کیرم تو بخاریه ده دیقه تلمبه زدم سینه هاشو مالیدم ک گفت بسه بزار بشینم روش
اومد نشست روش وقتی میپرید سینه هاش بالا پایین میشد و صداشم کل خونه رو گرفته بود فک کنم اون دوسه بار ارضا شد منم بعد ده پونزده دیقه آبم اومد و رفت تو کاندوم و هردومون خسته افتادیم دوشم نگرفتیم
صبح رفتیم دوش گرفتیم صبونه خوردیم بعدشم من رفتم خونه
ازونموقع دوهفته یبار یا بعضی وقتا هر هفته میکنمش و خیلیم باهمیم
امیدوارم خوشتون اومده باشه اگه دوست داشتید بگید داستان های دیگمون هم بنویسم بخاطر طولانی شدن ب بزرگی خودتون ببخشید
نوشته: کیان
قبلا صداو سیما یه سری کارتون پخش میکرد به اسم قصه های جورواجور :) دهه شستیا یادشونه داستانعامه پسند شنیدم یاد اون افتادم
و اما اصل ماجرا:یع پسر جقی اومد شهوانی دید یه میلف تاپیک گذاشته باهاش قرار گذاشت رفت سر قرار اونجا رسید دید بعله میلف ۳۴ یه بچه باز ۴۰ ساله با یه کیر نیم متریه و پسره قصه مارو تا پاسی از شب گایید صبحم بجای صبونه بهش آب کیر داد و پسر برگشت خونشون شرمنده طولانی شد
****چرت و پرت
حدس میزنم کیرت بیست و یک متر باشه ولی نخواستی ریا بشه گفتی بیست و یک سانت. شاشیدم تو داستان عامیانه که نوشتی.
نوشتی داستانی عامیانه
بخور تو زیر کیرم تازیانه
تمام بچه های خوب این سایت
به کونت میگذارند سالیانه****
یادم رفت بگم پالپ فیکشنم داستان عامه پسند بود :) کپی کار کی بودی تو
در واقع شما چیزتو کردی تو لوله بخاری و دچار سوختگی شد شدی و زر میزنی
کیان آ(کیانا)
چنین کسشرگو چرایی؟
کیرت انگار تو بخاری بود؟؟؟؟ خیلی گرمه توش؟؟؟؟
مردک تون کوسه نه کوره اجرپزی قشنگ معلومه کوس تا حالا ندیدی چون اگه دیده بودی این خزعبلات رو نمیگفتی.
خو نکبت متاهلها و اونایی که تجربه سکس دارن میدونن که اینجوری نیست و تو داری دروغ میگی کفرات
اول شدم انگاري