داستان کون دادن حمید به میثم

1396/06/14

سلام اسم من حمید داستانی رو که میخوام براتون تعریف کنم داستان کون دادن من به میثم هستش . من تا حالا به خیلی ها کون دادم ولی این یکی خیلی بهم حال داد. من با توجه به شهوت زیادی که دارم همیشه تمام موهای بدنمو با موبر میزنم و هیچ مویی تو بدنم نمیذارم بمونه. من پنج سال پیش تو یه مغازه نصب پوشش های داخلی واسه ساختمان کار میکردم که من و میثم همکارم کار زیر سازی رو انجام میدادیم من خیلی دوست داشتم که میثم منو بکنه همیشه باهاش شوخی میکردم و کارهایی میکردم که تحریک بشه مثلا پشتمو موقع لباس عوض کردن به طرف میثم میکردم و شلوارمو در میوردم و باهاش شورتمم میکشیدم پایین ولی اون هیچ عکس العملی نشون نمیداد یا موقع کار کردن بند شلوارمو شل میکردم وقتی مینشستم زمین نصف کونم پیدا میشد ولی بازم چیزی نمیگفت چند ماهی کار من این بود که میثم رو تحریک کنم ولی هیچ وقت موفق نمیشدم. تا این که یک روز سر‌ یکی از کارها در حین این که نشسته بودم و نصف کونم بیرون زده بود یهو میثم گفت وای چه کون سفیدی داری من یه لحظه شوکه شدم باور نمیکردم این حرف رو میثم داره میزنه خیلی تحریک شده بودم ولی اونجا نمیشد کاری کرد چون خونه خال نبود و تو اتاق های دکرد خانواده صاحب خونه بودن. بعد از اون میثم خیلی دوست داشت بدن منو ببینه من خیلی تحریک میشدم با این کارش ولی جایی نبود که بگم منو بکنه تا این که یه روز صاحب کار ما بهمون گفت امروز کارتون تموم شد خونه نرید مسقیم باید مغازه تا من برم مهمونی دعوتم. من تمام اون روز رو نقشه میکشیدم که رفتیم مغازه چطوری بگم میثم منو بکن. بعد از این که کار اون روز تموم شد من و میثم رفتیم مغازه و صاخب کارمون گفت دو ساعت وایسید بعد مغازه رو ببندید و برید.ما هم وایسادیم تا ساعت ۸ مغازه دیگه شب شده بود اکثر مغازها بسته بودن میثم گفت بریم من گفتم کرکره رو بدیم پایین درم از تو قفل کنیم یه قلیون بکشیم بعد بریم اونم قبول کرد تا اون داشت قلیونو میشست من لخت شدم رفتم جلوش تا منو دید گفت چیکار میکنی گفتم بیا منو بکن ولی اون گفت نه هر چقدر گفتم قبول نکرد بهش گفتم پس بذار یه خورده با کیرت بازی کنم با زور‌قبول کرد من شروع کردم با ور رفتن باکیرش کیرش که راست شد گفتم بکن گفت نه یه خورده اسرار کردم گفت تو سوراخ نمیذارم گفتم باشهبعد اون خوابید رو من وای خیلی حال میداد داشتم دیونه میشدم گفتم بکن تو سوراخ کونم قبول نمیکرد التماش کردم قبو کرد گفت خودت بذار تو کونت نشستم رو کیرش آروم کیرشو تو کونم کردم واااای داشتم دیونه میشدم چه کیری داشت بعد از چند دقیقه بهش گفتم تلمبه بزن گفت بلد نیستم من سرمو گذاشتم رو زمین کونمو دادم بالا بهش گفتم بذار توش اونم گذاشت بعد بهش گفتم کیرتو عقب جلو کن اونم کرد بعد بهش گفتم کمرو بگیر تند تند تلمبه بزن اون شروع کرد وااااااای چه تلمبه ای میزد داشتم جر میخوردم سعی کردم یه ذره برم جلو ولی اون کشید عقب و تلمبه هاشو محکمتر کرد دیگه داشتم پاره میشدم مگه حالا آب اون میومد نفس نفس میزد و تلمبه میزد که یهو کونم داغ شد آبش اومده بود کیرشو کشید بیرون کیرش چه دمی کرده بود انگار دو برابر شده بود.این کون دادن بهترین و لذت بخش ترین کون دادنم بود هنوزم تو کفشم.ممنون که وقت گذاشتید داستان کون دادن منو خوندین.

نوشته: حمید


👍 4
👎 5
4235 👁️


     
برای نظر دادن وارد شوید یا ثبت نام کنید

649959
2017-09-05 21:03:57 +0430 +0430

دیگه اینجوریشو ندیده بودم والا ک التماس کنه و طرف ناز کنه که نمیکنم بعد هم بگه بلد نیستم (dash) (dash)

1 ❤️

649979
2017-09-05 21:25:05 +0430 +0430
NA

شوره دروغو دراوردی

1 ❤️

650060
2017-09-06 04:49:34 +0430 +0430

این همه پسر کون قشنگ،، چرا یکیش دمه دست من نیست التماس کنه بکنمش… این چه زندگیه،،، مسولین رسیدگی کنن!!!

0 ❤️

650109
2017-09-06 10:43:46 +0430 +0430

تلمبه زدن بلد نبود!!! (dash)

0 ❤️

650157
2017-09-06 18:08:21 +0430 +0430

چطوری غیرتت قبول میکنه که کون بدی ، نا سلامتی پسری ها!

0 ❤️