داستان کون دادن سینا

1391/07/14

سلام
من سینا هستم 25 ساله ، میخوام یکی از ماجراهای کون دادن خودمو بهتون مختصر و مفید تعریف کنم ، یکی از روزا که اون موقع حدود 21 سالم بود و تو سایتای سکسی زیاد گشته بودم و به شدت حشری شده و برای چندمین بار به سرم زده بوذ که بایکی سکس کنم و چون قبلا با پسرای فامیل سکس کرده بودم و اون موقع پیشم نبودن که منو بکنن پس تصمیم گرفتم برم پارک تا با یکی دوست بشم و بلکه بتونم باهاش سکس کنم ، همین کار رو هم کردم ولی چون خجالت میکشیدم به کسی اینو بگم و میدونستم که نمیتونم این پیشنهادو بگم فکر کردم که شب تو تاریکی برم بهتره .
نزدیکای ساعت 11 یا 12 تو ی شب تابستونی که شبا هم همه برای تفریح و هوا خوری تو پارکا میمونن و مردم دیر به خونه هاشون میرن رفتم به یکی از پارکای شهرمون . خیلی تو پارک اینورو اونور رفتم و خیلی به کیر مردم نگاه کردم و چند بار ناامید شدم خواستم برگردم ولی برنگشتم و یه صندلی خالی پیدا کردم و نشستم
خودم از ساعت خبر نداشتم ولی دیگه ساعت از 2 گذشته بود و همه رفته بودم و بعضیا هم که از شهرای دیگه اومده بودن تو چادراشون رفته بودم منم تصمیم گرفتم یه دور دیگه پارکو برم و برگردم خونه البته اینم بگم منن انجا دانشجو بودم و با دوستام خونه گرفته بودیم و کسی دنبالم نمیگشت
یه دور دیگه رفتم چشمم به یه مرده افتاد که با یه پسر نشستن تو چمن و میگن و میخدن از کنارشون که رد میشدم مرده منو صدا کرد و گفت ( اگه تنهایی بیا با هم باشیم ، بفرما ، بفرما ، ) داشتن تخمه میشکستن ، منم که دنبال یه حرفی بودم که خودمو بچسبونم و گفتم مزاحم نشم ، گفت نه بابا مگه چیکار میکنیم ؟ داریم حال میکنیم تو هوای آزاد تو هم بیا شریک ما باش
منم رفتم پیششون نشستم و کمی صحبت کردیم و تخمه شکستیم بعد چند لحظه فهمیدم که پسره اشنای اون مرده بود و تو پارک همدیگه رو پیدا کرده بودن و پسره خودش اون طرف پارک چادر زده بود ، وقتی که تخمه ها تموم شد پسره گفت من میرم شما هم بیایین بریم چادر ما ، مرده گفت چند نفرین ؟ پسره گفت ما دو نفریم برای شما هم جا هست بعد مرده قبول نکرد و پسره گفت پس بزارین برم براتون پتو بیارم همینجا بخوابین
همین کار رو هم کرد ، ما هم پتو رو انداختیم و اولش روش نشستیم ، من خواستم حرفا رو یواش یواش سکسی کنم و مرده هم شروع کنه پرسیده چرا اینجایی و خونتونن نمیری ؟ گفت من با زنم دعوام شده و چون خونه پدر زنم زندگی میکنیم اون منو بیرون کرده و مجبور شدم بیام اینجا و منم از خودم گفتم که داشجو هستم و با دوستا یه خونه گرفتیم بعد دروغکی براش گفتم که ما بعضی وقتا میرم گردش و تو باغ یکی از همکلاسیامون و اونجا حال میکنیم و ازش پرسیدم شما نمیرین ؟ گفت چرا ما هم با دوست دخترامون میریم باغ من و اونجا کلی حال میکنیم ، ولی فکر کنم دروغ میگفت چون اگه خودش باغ داشت چرا نرفته بود باغش و اومده بود تو پارک ولی از این حرفش فهمیدم که میخواد دروغکی بگه و منو حشری کنه یه بار هم به کیرش دست رد که متوجه بشم بزرگ شده
بعد از کمی صحبت گفت بیا بخوابیم من خوابم میاد منم گفتم باشه و دراز کشیدیم ، من بی مقدمه پشتمو کردم بهش و گفتم شب بخیر البته یه پتو هم واسه دوتامون بود که رومون کشیده بودیم و پتو رو سرم کشیدم و خوابیدم و چون جامون تنگ بود خیلی بهش نزدیک بودم طوری که باسنم از پشت به دستش میخورد اونم بی مقدمه دستشو یواش یواش به کونم مالید منم که خیلی حشری شده بودم کونمو دادم پشت و به دستش فشار دادم گفت دوست داری ؟ منم گفتم خیلی گفت کیرمو هم بمالم گفتم آآآآآآآرررررررره ه ه ه خیلی و اونم رو لباس منو بغل کرد و منم حوش از سرم پرید یواش یواش لختم کرد و شروع کرد به لیسیدن کونم و منم که قبلش تو حموم تمیزش کرده بودم خیلی خوشش میومد که بلیسه
بالا خره حرکت زبونش منو دیوونه کرد و گفتم نمیخوای بکنی ؟ گفت دوست وست نداری بخوریش- گفتم تمیزه ؟ گفت به خدا همین امروز حموم بودم ببین موهاشو تازه زدم ، کیرشو دستم گرفتم یه کیر نسبتا کلفت و حدود 17 یا 18 سانت منم از این جور کیرا که کلفت و کوتا ه باشه خوشم میاد بعد از کمی مالیدمن کیرشو خوردم خیلی حشری شد و گفت برگرد بکنمت منم از این حرفش حشری شدم و برگشتم گفتم بکن منو - گفت باشه عزیزم طوری بکنمت که مشتریم بشی . بعد کیرشو به کونم مالید و تف مالی کرد منم از ترس دردش قبلا کونم وبا شامپو چربش کرده بودم و میدونستم که اگه آب تف به کونم بخوره لیز میشه و همین هم شد یواش یواش داخل کرد اولش درد داشت و منم صدام در میومد و بعدش عادی شد و من حال کردم گفت برگرد و روی سینت بخواب و منو که میدونستم اگه بخوابه روم با این کیر کلفتش خیلی محکم میکنه برای همین قبول نمیکردو و میگفتم از همین بغل بکن چند بار خواهش کرد و منم قبول نکردم بعدش که یواش یواش داشت ارضا میشد کنو به زور برگردوند رو سینم خوابوند و خودشم کامل دراز کشید روم و بازم کرد تو کونم ، اولش بازم حال داشتم ولی وقتی تا ته کرد تو داخل کونم ( انتهاش ) درد احساس کردم و داد زدم و اونم کهخ یلی داشت حال میکرد با کلمات پر از شهوتش منو میقایید شهوت من یه لحظه میخواستم تا صبح منو اینزوری بکنه ولی بعدش دیگه دردم اومد در همین حین گفت میخوای آبشو بخوری یا خالی کنم تو کونت ، گفتم خالی کن تو کونم چون تا اون موقع تو سکس های قبلیم همش خورده بودم و این بار هم میخواستم طعمشو تو کونم حس کنم ، این شد که خالی کرد تو کونم و کمی همون حالت خودشو نگه داشت روم ، بعد اومد پایین و گفت خیلی حال دادی گلم
گفتم نوش جونت ، گفت من تو رو فردا میبرم پیش دوستام و معرفیت میکنم و دوستم باغ داره و میتونی بری باهاش باغ حال کنی منم کمی ترسیدم از اینکه منو ببرن و بلایی سرم بیارن گفتم آخ جون باشه مرسی از لطفت ولی الان باید برم دستشویی
و رفتم دستشویی پارک و از اونجا هم رفتم خونمون
من قل از این هم ماجراهای سکسی داشتم و اینم آخرین بارم نبود البته 50 در صد طرفهام رو از همین سایت شهوانی پیداشون کردم
لطفا نظر بدین این اولین داستانم بود که تواین سایت گذاشتم اگه خوشتون بیاد بازم داستان مینویسم
موفق باشین

نوشته: پسر بد


👍 1
👎 0
72902 👁️


     
برای نظر دادن وارد شوید یا ثبت نام کنید

337403
2012-10-05 21:45:28 +0330 +0330
NA

ببخشید
نویسنده اشتباهی خودش را معرفی کرد
نوشته :پسر کونی
:|

0 ❤️

337404
2012-10-05 22:44:23 +0330 +0330
NA

ey junam azizam
biya pisham manam bokonamet

0 ❤️

337405
2012-10-06 00:40:02 +0330 +0330
NA


به قول یکی از دوستان…
حیف برق
حیف وقت
حیف پول…

0 ❤️

337406
2012-10-06 01:01:01 +0330 +0330

دلم واسه پدر مادرت میسوزه.اونا دلشون خوشه که بچشون میره دانشگاه و درس میخونه و در آینده واسه خودش کسی میشه ولی نمیدونن بچشون…

0 ❤️

337407
2012-10-06 05:51:27 +0330 +0330

هيچى بيشتر ازين حال نميده كه همچين داستانايى رو نخونده زيرش كامنت بزارى:
برووو كوووونى

0 ❤️

337408
2012-10-06 06:36:11 +0330 +0330

خوش بحالت.منم از تو شهوانی 2نفرو بیدا کردم که کردنم:)

0 ❤️

337409
2012-10-06 06:41:10 +0330 +0330
NA

21سالت بود!!!بابابروگوتوبخورآقاگشاده؛ایدزی کثیف نجس؛مردهم مردای قدیم؛حالم ازت بهم میخوره

0 ❤️

337410
2012-10-06 06:58:53 +0330 +0330
NA

یعنی همه این جریانات زیر اون پتو اونم تو پارک اتفاق افتاده ماشاالله به اون پتو

0 ❤️

337411
2012-10-06 08:41:03 +0330 +0330
NA

چرا به هم جنس بازی میگید سکس?
گی کثافت :-|
کلمه مقدس سکس رو خراب نکن
داستان تخیلیت رو هم نخوندم فقط دو سطر اولش

0 ❤️

337412
2012-10-06 10:51:46 +0330 +0330
NA

آقا از اسم داستان معلومه گییه اگه از گی خوشتون نمیاد پس چرا روش کلیک میکنین و با این سرعت افتضاح سرور شهوانی به خودتون زحمت میدین و کامنت میزارین ؟
بگم چرا ؟
چون همتون یه عده آدم عقده ای هستین که با فحش دادن ارضا میشین
چه کسی بهتر از گی ها ! هی فحش بدین و با این کار ثابت کنین خیلی مردین !
حاضرم قسم بخورم همه شماها زمان مدرسه و یا تو کوچه چشمتون دنبال پسر خوشگلا بود و دسمالیشون میکردین حالا اومدین میگین ما از گی بیزاریم و فلانه و بهمانه
کثافتای بچه باز

0 ❤️

337413
2012-10-06 11:35:56 +0330 +0330
NA

کونکش ما رو سر کار گذاشتی اگه یارو کونتو لیسیده پس اون شامپوها رو خورده دیگه. بعدشم تو پارک مگه بقیه اسکولن که نبینن که شما 1 ساعته چکار میکنین؟

0 ❤️

337414
2012-10-06 14:27:16 +0330 +0330

اخه کونی جقققی زیر پتو چجوری کیرشو خوردی خوبه به گفته )کس شر( خودت پتو کوچیک بوده اگه بزرگ بود که ازش حامله هم میشدی کونی خان بزرگ، اب چاقیل، سوراختو پشه نیش بزنه که دیگه نتونی برینی ابرو هرچی مرده بردی. ادم کس شر میگه یه چی میگه حداقل اگه یه کس خل مث خودت خوند باور کنه

0 ❤️

337415
2012-10-06 14:55:31 +0330 +0330
NA

فقط یک جمله: کیر تو دهنت با داستانت

0 ❤️

337417
2012-11-04 04:09:14 +0330 +0330
NA

کونی X(

0 ❤️

337418
2012-11-04 11:12:08 +0330 +0330
NA

Koni kos migi

0 ❤️

337419
2012-11-04 12:01:43 +0330 +0330
NA

با شامپو چربش کردی!!! .فکر کنم به جای روغن تو غذا شامپو میریزی حتما موهاتم با روغن مایع میشوری. اخه کسکش کونی هرچی جلقیات تو اون مخ انت هست داری اینجا می‌نویسی .

0 ❤️

337423
2013-01-05 11:38:50 +0330 +0330
NA

عکس دیگران و پخش نکن خطرناکه.من عکسمو یه نفر پخش کرده شکایت میکنم ازش

0 ❤️