سلام دوستان عزیزم .اسمم مهرانه و 26 سالمه .قیافه معمولی و بدن دخترونه دارم .چندباری با دوستام و یه بار با یه سن بالا سکس داشتم اکثرا دوطرفه بوده. میخوام یکی از اتفاقای عجیب زندگیمو تعریف کنم . سال پیش تابستون باشگاه میرفتم طبق معمول موهای بدنمو زدم دو سه روز بعد دلم هوای استخر کرد رفتم تنهایی.اونجا یکی از همسایه هامون که تازه اومnه بودن محلمون به اسم مهدی رو دیدم .این آقا مهدی 17 سالشه باباش فوت کرده با مامانش زندگی میکنه یکمم لات میزنه جای چاقو اینا بدنشه.اومد سلام داد نشست پیشم توی سونا بخار گفت میخوای ماساژت بدم گفت نه ولی اصرار کرد گفتم باشه خوابیدم دیدم همراه ماساژ کیرشو میماله بهم .اصلا بجور تعجب کردم این آقا مهدی نه سال کوچیکه هیکلشم کوچیکه چی فک کرده پیش خودش.بعد استخر گفت مهران شمارتو میدی زنگ بزنم بیایی درسا کمکم کنی گفتم باشه.همون شب دیدم اس عاشقانه داده هم تعجبم بیشتر شد هم موندم چی بگم. تا اینکه ساعت 10 شب زنگ زد میام دنبالت بریم بیرون کارت دارم با موتور اومد رفتیم پارک رجایی شهرمون.

چندنخ سیگار کشید یه دفعه برگشت گفت مهران این حرفی که میخوام بگم از ته دلمه هم دستاش میلرزید هم راست کرده بود از زیر شلوار معلوم بود .گفت بخدا دوستت دارم بدفکرنکنی واقعا یکی میخوام مثل تو باهاش باشم .تک پرم باش خرجتم میدم بدخواه داشتی بگو هواتو دارم.خداوکیلی خندم گرفت هم توی دلم از جراتش خوشم اومد نمیدونم چرا دلم نیومد بگم نه .فقط خندیدم اومد یه بوس از لبام کرد .گفتم یعنی چی یمخوای از من چیکار کنم گفت حالا خندیدی راستشو بگم میخوام زنم بشی .من اکثرا تنهام مامانش توی بیمارستان کار میکرد .اینو که گفت یه جور شدم عرق کردم نبض سوراخم میزد . اومد بغلم کرد بوسم کرد ولی یکم طولانی .دستمو گرفت سوار موتور شدیم رفتیم خونشون . من نمیدونم چرا از حشر پاهام میلرزید . اونم میدید میخندید بهم.رفتم دسشویی خودمو شستم اومدم بیرون دلم آشوب بود .دستمو گرفت برد اتاقش روی تخت .دراز کشیدم اومد روم لب تو لب توی چشام نگا میکرد.نمیدونم چرا ولیجلوش احساس زن بودن میکردم . بعد لباسامو دراورد یکم کونم تپله میلرزید یه جوون بلند گفت همش ازم تعریف میکرد .اومد گردنم خورد سینمو میک زد تا کیرمم یکم خورد بعد رفت لای کونمم لیس میزد از حشر میلرزیدم صورتمقرمز شده بود نفسم داغ شده بود نوک سینه هام باد کرده بود سوراخمم باز مونده بود بسته نمیشد . بعد خودش لخت شد یه کیر 17 سانتی روبه بالا داشت که دیدمش حشرم چندبرابر شد .پسر به این سن کیرش دوبرابر منه یکم ساک زدم دهنم تلمپه میزد اوقق میزدم .بعد منو خوابوند رو تخت یه بالش زیرم کونم اومد بالا به شکم خوابیده بود .یه توف انداخت گفت خانمم امشب دیگه زنم میشی. سرشو برد تو وایی چشام ساهی رفت پنج دقیقه هئنجوری تا نصفه تلمپه میزد منم ناله میکردم بالشو گاز میگرفتم . برمگردوند پاهامو انداخت روی شونش دستامم توی دستاش .سرشو اورد جلو گفت زبونتو دربیار زبونمو کامل دراوردم کرد توی دهش سرکیرشم روی سوراخم بود .زبونمو توی دهنش با دندوناش نگداشت یه دفعه وزنشو انداخت روم کیرشو تا ته کرد توم وااای نه میتونستم تکون بخورم دستامم گرفته بود نه داد بزنم زبونم توی دهنش بود.فقط نالیدمو گریه کرد ده دقیقه محکم تملپه میزد نمیزاشت تکون بخورم اشک منم میریخت توی چشام نگا میکرد یه خشم توش بود همون لحظه اب منم پاشید بیرون بدنم میلرزید .بعد اونم ابش اومد .از اون به بعد باهم هستین.داستم طولانی بود ولی بتخمم نخون کسکش جقی.

نوشته: مهران