داف ویلای بغلی با لبای پروتز و مامان کون گنده

1395/02/12

داف ویلا بغلی با لبای پروتز و مامان کون گنده
سلام . شایان هستم 26 سالمه . از یه خانواده ثروتمند . لیسانس مدیریت بازرگانیمو به زور از دانشگاه آزاد گرفتم . همیشه با دوست دخترام دنبال عشق و حال بودم . بابام تاحالا 20 بار منو با وثیقه از کلانتری آورده بیرون . خودش کارخانه مواد غذایی داشت . به اصرار من یه مغازه طلا فروشی برام خرید که سرم گرم باشه . اما خودش میدونست که هدفم فقط گاییدن مشتریای خوشگله . هر 6 ماه ماشین عوض میکردم . هر ماه بیست سی میلیون مغازه ضرر میداد . دیگه همه فهمیده بودن مغازه من چه خبره . چند بار همسایه های طلا فروشی که عمدتا مذهبی و سن بالا بودن ازم شکایت کرده بودن که مغازه رو کردم پاتوق جنده ها . از دختر بیست ساله کردم تا زن چهل و هفت ساله خوشگل . متاهل . بیوه . فراری . هرچی بگی . یه لند کروز مشکی که همیشه جلو مغازم پارک میکردم . به هر نحوی مشتریام به خودشون میرسیدن که من بهشون طلای ارزون یا حتی مجانی بدم . بعضیاشونو ول میکردی تو مغازه لخت میشدن که حشری کنن منو . تا مخمو بزنن . به خاطر جنده های زیادی که کرده بودم سخت میشد دلمو بدست آورد . خیلی طرف باید نمک داشت و ملوس بود تا حال میکردم باهاش . میخام یکی از بهترین سکسامو بگم که برام اتفاق افتاد . 4 شنبه بود و دنبال یه جنده ناز بودم که بردارم برم ویلامون شمال .

طبق معمول مغازه پر جنده بود . میگفتیم و میخندیدیم . تو ذهنم گفتم چطوره که این دفعه 2 نفرو ببرم شمال که حسابی حال کنم . اما میدونستم که هر کی و ببرم باهم دعواشون میشه . قرار شد که مهسا با دوستش بیاد که لحظه آخر کنسل شد و حسابی حالم گرفته شد . راه افتادم سمت نمک آبرود تنهایی . رسیدم ویلا . مایومو پوشیدم تا تو استخر وسط ویلا تنی به آب بزنم . بعد یکم آب تنی کنار استخر دراز کشیدم که آفتاب بگیرم . عینک آفتابیمم زدم که چشمم توی اون آفتاب گاییده نشه . اعصابم از طرفی خورد بود که تنهام . از طرفی هم گفتم بهتر . یه روزم بدون کس سپری کن شایان . حس کردم از بالکن ویلای بغل که معمولا اجاره میدادن دارن دید میزنن ویلامونو . همیشه همین مشکلو داشتم وقتی با کس میومدم . یواشکی دید زدم . اوووووووففف . چی میدیدم . دوتا خانوم با شلوارک و تاپ که فقط سینشونو میپوشوند دارن منونگاه میکنن و میخندن .به خاطر آفتاب و عینکی که به چشم بود نمیتونستم بفهمم چند سالشونه . اما واقعا خوش هیکل بودن . یکیشون اصلا شکم نداشت و قد بلند بود . اون یکی یکم تو پر بود و پاهای پری داشت . البته اونم قد بلند بود . به خاطر عینکم نمیتونستن بفهمن که منم دارم دید میزنم . یکم بازوهامو مالیدم که با خالکوبی که کرده بودم جلوه خواستی داشت . بعد دستمو بردم سمت کیرم تا حشریشون کنم . حسابی داشتن دید میزدن که یک دفعه دیدم رفتن داخل . اه . چه ضد حالی . منم رفتم تو یه دوش گرفتم نشستم پا ماهواره که خابم برد . حدود 9 شب بود که زنگ ویلا رو زدن . رفتم سمت آیفون ببینم کیه . وایییییی چی میدیدم . دوتا فرشته ناز و خوشگل . بدون این که حرفی بزنم درو باز کردم . جووووننن . کس با پای خودش اومده اینجا . از پشت پنجرا داشتم دید میزدم که مات و مبهوت ویلا بودن . که با پارس سگ ترسیدن و دویدن سمت سالن اصلی ویلا . رفتم پیششون سلام کردم و گفتم نترسید کاری باهاتون نداره . یکیشون سنش بیشتر بود حدود 44 سالش میشد . اما واقعا بدن خوبی داشت . یه شلوار لی جذب که زیبایی باسنشو به رخ میکشید و یه تاپ که زیرش سینه های درشتی
پنهون شده بود . با موهای طلایی بلند و لخت . اون یکیو که نگو یه شکم صاف ناز با ساپورت . لباشو پروتز کرده بود که همونجا میخاستم گازش بگیرم . با یه آرایش حرفه ای در حد آرایش عروس . گفتم ببخشید مشکلی پیش اومده ؟ خودمو تا حد امکان بیتفاوت نشون دادم . دختر گفت با مامانم میخاستیم بریم مشروب بگیریم ترسیدیم . بعد از ظهر شمارو دیدم که تنهایید تو ویلا . ما تازه اجاره کردیم . میشه راهنماییمون کنین . گفتم عزیزم اینجا ایرانه ها . اروپا که نیست . حالا چی میخاید ؟ مامان گفت شراب سفید . به خودم گفتم من اگه شمارو نکنم که شایان نیستم . گفتم این اطراف خیلی خطرناکه من شراب انگور ودکا و ویسکی دارم خوشحال میشم باهم باشیم . منم از تنهایی در میام . اونام که انگار تو امریکا زندگی میکردن فورا قبول کردن . رفتیم سمت بار . براشون ویسکی ریختم . مامانه گفت پس مزه رو من آماده میکنم .گفت من برم از تو ویلا مزه بیارم . دخترشم رفت که تنها نباشه . اولش گفتم شاید نیان . اما بعد گفتم این جنده ها اومدن اینجا بدن . مطمعنن از این جنده پولیان . چرا نیان . بعد بیست دیقه اومدن . مانتوشونو دراوردن . وایییییی چی میدیدم . دختر یه شلوارک لی تنگ پوشیده بود که گردیه کونش خودنمایی میکرد با یه تاپ کوتاه و کفش پاشنه دار ده سانتی . مامانرو که نگو . یه دامن مشکی که بزور کون گندشو میپوشوند و یه پیرهن تور نازک که سوتین مشکیش و سینه گندش دیوونم میکرد . واقعا خوشگل بودن . کیر گندم زیر شلوارک قد کشید . مامانش رفت سمت آشپزخونه که کالباسارو خورد کنه . واییی . اون کون گنده زیر دامن کوتاه با کفشای پاشنه دار که موقع راه رفتن حسابی بالا پایین میشدن . نگاهم حسابی رو کونش بود که دخترش زد زیر خنده و پاشو زد بهم . منم خندیدم . گفتم خدا شما فرشته هارو از آسمون برام فرستاده . مامان گفت باهامون راحت باش . ماهم اومدیم اینجا مثل تو خوش باشیم . نمیخای باهم آشنا شیم . گفتم ببخشید . انقدر خوشگلید که یادم رفت . من شایانم . مامان اسمش مهسا بود و دخترش ملیکا . دوتا شمع روشن کرد و مهسا شد ساقی . چنتا پیک زدیم که حسابی شنگول بودیم . من که رو پام نبودم . ملیکا از من بدتر . پا شدم آهنگ گذاشتم . مهسا موقع راه رفتن تلو تلو میخورد . با مهسا شروع کردیم رقصیدن . دستم باسن گندشو نوازش میکرد . واییییی چقدر جنس دامنش نرم بود . دستاشو انداخت دور گردنم و لباشو نزدیک کرد . .اوووووووف چه نرم و شیرین بودن . حسابی خوردم . دستمو بردم زیر دامنش. باورم نمیشد که شورت پاش نباشه . کوسش خیس بود . انگشتمو فرستادم داخل کوسش که یه آه کشید و منو به خودش فشار داد . ملیکارو پشت خودم حس کردم که با اون لباش پشت گردنمو میلیسید . مهسا شلوارکمو دراورد و کیر بیست سانتیمو انداخت دهنش . با ملیکا لب تو لب بود . آخ که چه لبایی .دوست داشتم این لبا رو کیرم باشه . مهسا رو بلند کردم و سینه های گندشو دراوردم . ملیکا خوب میدونست که این کارم یعنی که تو برو سراغ کیرم . حدسم درست بود . اینا دوتا جنده پولیه کاملن . هرچی میخوردم سینشوسیر نمیشدم . ذهنم همش سمت ملیکا بود . کیرمو حسابی میمکید . رفتیم سمت اتاق که یه تخت دونفره بود . هر سه کامل لخت دیم . منو انداختن رو تخت و افتادن به جون کیرم . رو ابرا سیر میکردم . ملیکارو خابوندم و کیرمو با یه فشار تو کوس خیسش کردم . عین رعد و برق تلمبه میزدم . و دستم رو کون خوشگل مهسا بود . انگشتمو با آب کوسش خیس کردم و فرستادم تو کون مهسا که به راحتی رفت . میدونست چی میخام . جلوم قنبل کرد و کون گندشو تکون میداد . کوس ملیکارو ول کردم و رفتم سمت کون ناز مهسا . آروم فشار دادم تو . بوی شهوت اتاق و براشته بود و هر دوشون آخو اوخ میکردن . دیگه بیشتر از این نمیتونستم تحمل کنم . حرکتمو تند کردم . و آبمو ریختم تو کونش . تا صبح سه بار سکس کردیم . 2 روز شما بودیم باهم . در آخر دو تومن پول بهشون دادم . بعد از دو ماه فهمیدم دیدار با مهسا و ملیکا اتفاقی نبوده و کاملا با برنامه ریزی بوده . اونا آمار منو داشتن و میدونستن تنهام شمال . و وضع مالیم چطور . با این حال اون دوروز بهترین روزای عمرم بود . خوش باشید…
**
نوشته: amirhot


👍 5
👎 9
113647 👁️


     
برای نظر دادن وارد شوید یا ثبت نام کنید

539362
2016-05-01 22:10:25 +0430 +0430

ما نفهمیدیم لباسشون چی بود
یه بار مادره شلوار لی پاش بود دختره ساپورت
بعد مادره دامن داشت دختره شلوار لی

برو جق بزن پسرم

1 ❤️

539370
2016-05-01 22:39:05 +0430 +0430

جوووووووننن . میشه منو زنم بیایم ویلاتون . زنم ازوون کون گنده هاست که تو دوست داری

1 ❤️

539374
2016-05-01 22:55:27 +0430 +0430

ﺑﺎﺯﻭﻫﺎﻣﻮ
ﻣﺎﻟﯿﺪﻡ ﮐﻪ ﺑﺎ ﺧﺎﻟﮑﻮﺑﯽ ﮐﻪ ﮐﺮﺩﻩ
ﺑﻮﺩﻡ ﺟﻠﻮﻩ ﺧﻮﺍﺳﺘﯽ ﺩﺍﺷﺖ

دوست عزیز وباکلاس حتما منظورت این بوده که بازوهات بااون خالکوبی جلوه خاصی داشته درسته؟؟

خخخخخ «جلوه خواست »معلومه واقعا لیسانستو به زور گرفتی

0 ❤️

539381
2016-05-01 23:15:29 +0430 +0430
NA

باحال نبود

0 ❤️

539384
2016-05-01 23:30:53 +0430 +0430

نظر شما چیه؟خخخخخخخ

0 ❤️

539390
2016-05-02 00:06:20 +0430 +0430

2 میلیون یعنی روزی یک میلیون به هر 2 نفر یعنی هر نفر روزی 500 تومن. اخه … الان کس تو تهران زیر 200 تومن نیست تازه معمولیش روزی 500 تومنو میتونه از دست 2 تا مشتری بگیره تازه ویلای شمال شبی خدات تومن هم اجاره نکنه. بدبخت صابون گنار رو باید به دستات بمالیش نه اینکه درسته قورتش بدی که رو مخت تاثیر بزاره!!

0 ❤️

539391
2016-05-02 00:06:36 +0430 +0430

به قول برادرم گوه نخور بیا کیر منو بخور (erection)

1 ❤️

539393
2016-05-02 00:14:08 +0430 +0430

خانمهایی که نیم ساعت میری پیششون گوشیشون 200 بار زنگ میخوره اینقدر بیکارن که مثل جیمز باند تورو تعقیب کنن ببینن کجا ویلا میگیری بعد برن دقیقا ویلای کناری رو که معلوم نیس از کجا میدونستن برای اجاره است و اون موقع خالیه رو کرایه کنن به این امید که شاید تو بکنیشون؟؟

1 ❤️

539395
2016-05-02 00:25:13 +0430 +0430

اتفاقی که واقعا افتاده: بابات بدهکار بود چون نداشت بده تورو به عنوان کارگر داد به طلبکار که کار کنی حسابش صاف بشه. صاحبکارت هم تا 2 تا کس میومد تو مغازه تورو مثل سگ میانداخت بیرون تو هم چون دخترا بهت محل سگ نمیزاشتن طبق معمول ع.ق.د.ه ا.ی.ها به همشون میگفتی ج…!! پیرمردای همسایه هم ازش شاکی بودن که وقتی یک همچین کونی شاگردته چرا نه خودت میکنیش نه میدی ما بکنیمش!!

2 ❤️

539396
2016-05-02 00:30:10 +0430 +0430

نظر شما چیه؟کوس گفتی درحد لالیگا

0 ❤️

539398
2016-05-02 00:38:22 +0430 +0430

تا اینکه سفر شمال پیش اومد صاحبکارت با رفیقش خواستن برن با 2 تا خانم که تو التماس کردی منو هم ببرید!! اونا هم چون خانمها نیم ساعت پیش زنگ زده بودن و برنامه رو کنسل کرده بودن یک نگاهی به کونت و بعدش به هم کردن و فکر کردن کاچی بعض هیچیه!! خلاصه بردنت شمال و مشروب دادن بهت تو هم هی میپرسیدی پس این ج… ها کی میان؟؟ اونا هم میگفتن تو مشروبتو بخور حالا میان!! خلاصه نصف بطری بعد یواش یواش فهمیدی ج… خود تویی!!! وقتی برگشتید نه تنها بدهی باباتو بخشیدن 2 میلیون هم بهش دادن!!! 2 ماه بعد فهمیدی بابات و عموتم جوونیاشون شاگرد همین 2 تا پیرمرد بودن!! (biggrin

0 ❤️

539402
2016-05-02 02:17:22 +0430 +0430

قصد توهین ندارم ولی دو قشر دیدم که دم از مال میزنند اول تازه به دوران رسیده ها و دوم توهمی ها.در هر دو حال اگر پرداخته ذهنتونه انشاالله بهش برسید چون این احمقانه ترین ارزویی بود که تا حالا شنیدم و اگر توهم دارید نوع ماده مصرفی عالی بوده فقط به مغزتون اسیب شدید میرساند.

0 ❤️

539410
2016-05-02 04:13:02 +0430 +0430

جالب بود هاااااااااااا

0 ❤️

539422
2016-05-02 06:06:45 +0430 +0430

بیشتر داستانت به توهمات نزدیک بود تا داستان :(

0 ❤️

539455
2016-05-02 09:49:46 +0430 +0430

کیر خمون سگ تو ویلا تو کیونت که دیگه کسشر نگی.پسر خوب چرا فیلمای brandy love رو اینجا تعریف میکنی؟؟؟؟؟مگه کونت لقه؟

0 ❤️

539462
2016-05-02 10:27:17 +0430 +0430

چه تفکراتی داری کس مغز.
حتما از اینور اونور زیاد داستان شنیدی مغزت تحت تاثیر جق زدن پریود شده.

0 ❤️

539465
2016-05-02 10:53:27 +0430 +0430
NA

هه شتر در خواب بیند پنبه دانه گهی لپ لپ خورد گه دانه دانه

0 ❤️

539476
2016-05-02 12:17:00 +0430 +0430
NA

از امدنت تو این سایت و داستان نوشتنت معلومه بچه پولداری !!! ناراحت نشو ما هم همگی مثل تو بچه پولداریم ولی تو رختخواب وقت خواب که تخیلمون زیاد میزنه بالا اشکالی نداره از قدیم گفتن آرزو بر جوانان عیب نیست .

0 ❤️

539498
2016-05-02 16:07:29 +0430 +0430

خونت,ویلات,ماشینت,کارخونه بابات,توحلقم اگه دروغ نباشه,باشه اگه دروغ کیره بعدازجلق توحلقت

0 ❤️

539516
2016-05-02 19:43:33 +0430 +0430

از خواب بیدارشو مایه دارکس خل

0 ❤️

539567
2016-05-02 21:57:57 +0430 +0430

من واقعاً تحت تاثیر قرار گرفتم از آقایی شما از کمالات شما از خاکی بودن شما چقدر آخه مگه یه انسان میتونه انقدر بافضیلت باشه
راستش از خدا که پنهون نیست از شماهم پنهون نباشه من خودم پنج هزار تومن به رفیقم قرض دادم شمال و جنوب مادرش رو اتوبان کردم از بس غر زدم بهش :)

0 ❤️

539572
2016-05-02 22:11:41 +0430 +0430

داستان نوشتن بعد از علف کشیدن، چه حالی داره؟ اونو بگو

0 ❤️

539618
2016-05-03 06:20:44 +0430 +0430

🙄 🙄
من اگه جای تو بودم ديگه داستان نمی نوشتم نظراتی که بچه ها دادن رو باید تو گينس ثبت کرد

0 ❤️

539648
2016-05-03 10:21:38 +0430 +0430

داستانش شاید یکم اینور اونور بود ولی واقعی بود من شمال ویلا دارم از این بدتراشم دیدم دوستان که فکر میکنن دورغ نخونن مجبورشون که نکردن

0 ❤️

539728
2016-05-03 21:29:07 +0430 +0430
NA

کیر 20 سانتی باشه تو داشته باش حالشا ببر ولی کیر نرمال بهتره ببین با همون 12 14 سانتم میشه حال کرد یه وقت تو مهمونی فامیلی شق کردی ابروت میردا جلو خاله عمه عمو دایی و جلو بچه هاشون فکر کن بعد اندازه بده

0 ❤️

539735
2016-05-03 21:56:30 +0430 +0430

همهٔ موارد بالا،ایضاً پایین…البته بدون فحشهاشون ( اصلا مگه بدون فحشم توشون بود؟…!.. حالا هر چی) (dash)

0 ❤️

539989
2016-05-06 09:29:38 +0430 +0430

ضمن اینکه بخاطر عقده هایی که داری و ما رو اسب فرض کردی دیس لایک کردم داستانتو ولی بهت فحش نمیدم چون تو این 4 سال که تو سایت عضوم اینقدر به کامنتا نخندیده بودم.موجبات شادیمو فراهم کردی واسه جایزه اش فحش نمیخوری.برو حالشو ببر…

0 ❤️

540272
2016-05-08 21:12:22 +0430 +0430

خب کوسکش . میای اینجا اینجوری از کیرت تعریف میکنی که زنم به کیر من رازی نیست دیگه

0 ❤️

583246
2017-03-11 12:16:29 +0330 +0330
NA

خیلی بد کس گفتی
از رویاها و تخیلاتت گفتی؟
کلا با اسم مهسا حال میکنی؟
بعد این مادر و دختره رفتن مزه بیارن چرا یهو با مانتو برگشتن؟چرا قبلش با تاپ اومده بودن؟چرا یهو شلوار جین اون شد دامن و ساپورت اون یکی شلوارک؟خب یه دقیقه دستتو از رو اون بی صاحاب بردار خودت بفهمی چی مینویسی بعد بزن

0 ❤️

583735
2017-03-14 10:43:45 +0330 +0330

امیر داغ جان به دل نگیر اینایی که میان این کامنت ها رو میزارن نه اینکه ندید بدیدن تا حالا اینقده پول نداشتن مث تو حالا بهت حسودیشون میشه واسه همینه زورشون اومده دادا تو برو شمال جفت جفت بزن چون لق ما ماهم نداریم با همون جقمون راضیم مردم هم بهمون حسودی نمیکنن
حسود هرگز نیاسود (clap) (clap) (clap)

0 ❤️

644468
2017-08-10 07:47:49 +0430 +0430

عقده پول داشتی

0 ❤️

644474
2017-08-10 09:01:12 +0430 +0430

بابا لاکچری چقدر تو های کلاسی

0 ❤️