دانشجوی حقوق و موکل آس

1393/08/17

سلام اسم من کیارشه26سالمه و فارغ التحصیل رشته حقوق دانشگاه تهرانم این جریان که میخوام تعریف کنم مربوط میشه به سال قبل تا الآن من از اواخر دوره کارشناسی پیش یه وکیل معروف مشغول کارآموزی شدم. البته غیر از واحد درسی کارآموزی که برای رشته حقوق هست. داستان رو طولانی نمیکنم.این وکیلی که من پیششم دانشجوهای زیادی برای مشاوره در باره وکالت میان پیشش.یه روز یه دختری اومد پیشش و ازش مشاوره میخواست.سنش 24سال بود و واقعا تیکه آسی بود.یعنی نقص تو صورتش پیدا نمیکردی.اندام سکسی باسن بزرگ و صد البته چشمای عسلی و موهای خرمایی. بعد این که جلسش با آقای وکیل تموم شد اومد بیرون اتاق و به من گفت وکیل کارت داره.من رفتم تو و وکیل به من گفت فردا این خانوم میاد دفتر با خودت ببرش دادگاه تا با فضای اونجا آشنا بشه. منم که هر روز تو دادگاه بودم تقریبا زنگ زدم دفتر دادگاه و هماهنگ کردم با قاضی که میشناختم. خلاصه من با مرجان(اسم دختره)رفتیم دادگاه. اون اصرار داشت با ماشینش بریم ولی من گفتم با ماشین من میریم وکلی کلاس گذاشتم که آقای وکیل شمارو به من سپرده مگه میشه بزارم بهت بد بگذره. همون لحظه برق تو چشاشو دیدم و یه لبخند موزیانه که گفتم نخو داده.

خلاصه بعد این که رفتیم دادگاه و اومدیم دفتر.دیدم منشی میگه آقای وکیل رفته. پیش خودم گفتم الآن بهترین وقته. به مرجان گفتم افتخار میدید با هم یه دوری بزنیم؟ اونم قبول کرد.یه دو ساعتی دور زدیم و ناهار رفتیم رستوران و حسابی خوش گذشت.بعدش بردمش دم دفتر تا با ماشینش بره. اما تو این چند ساعت همه اطلاعاتشو درآوردم که با سه تا از دوستاش تو یه خونه مجردی زندگی میکنن و هر چهارتاشون شهرستانین.مرجان به خاطر نازایی شوهرش طلاقش داده بود. فرداش که اومد دفتر بهم گفت دیروز شما خیلی زحمت افتادید و من باید جبران کنم. منم از خدام بود سریع قبول کردم و گفت بریم خونه من. اینبارم با ماشین من رفتیم. اما وقتی اومدم بیرون دیدم ماشین نداره.پرسیدم چرا بدون متشین اومده؟گفت ماشین خرابه بعد از ظهر برم درستش کنم.دوزاریم افتاده بود که خبریه. سوار شدیمو رفتیم رسیدیم خونشون.وقتی رسیدیم دیدم یکی از دوستاش سوار ماشین رسید دم خونه.چه تیکه آسی بود.22ساله ولی تپل بود یکم.گرچه تو زیبایی حرف نداشت.من به روم نیاوردم ولی صد در صد میدوصنستم خبربه. مرجان سپیده رو بهم معرفی کرد. رفتیم داخل خونه که دیگه واقعا کیرم داشت میترکید. دوتا از دوستای دیگش.سارا و نازنین. اونام 22ساله و خوشگل تر از مرجان ولی قد کوتاه تر. نشستم رومبل و مرجان صپذیرایی رو آورد و خودشونم با تاپ و شلوارک جلوی من بودن. مرجان کیر شقم رو بر انداز کرد و یه لبخند زد. منم منتظر لحظه وصال بودم. یهو نازنین ماهواره رو روشن کرد و بله فیلم سکسی داشت پخش میکرد. منم به روم نیاوردم و گفتم اهل حالیدا؟از اینا دوست دارید؟ اونام نه گذاشتن نه برداشتن گفتن آره. نازنین و سارا پریدن بغلم که مرجان گفت بریم اتاق رو تخت. همه چی رو مهیا کرده بودن از کیر مصنوعی تا اسپری لیدوکایین. من اسپری رو زدم و پنج دقیقه بعد کیرم و شستم و اومدم تو اتاق. وااااای چی میدیدم.چهارتا کس تمیز و ناز. سریع لخت شدم و خوابیدم رو تخت. نازنین کیر شقم رو دستش گرفت و بازی کرد باهاش و بعد برام شروع کرد به ساک زدن. با سارا لب میگرفتم و انگشتام تو کس مرجان بود و روسینه درشت سپیده. نوبتی جاهاشونو واسه ساک زدن عوض میکردن. وقتی همشون ساک زدن و منم انگشتشون کردم بعد بلند شدم و شروع کردم به سینه خوردن.بعد اینکه سینه هاشونو خوردم بهشون گفتم جاوی من دراز بکشنو پاهاشوند باز کنن.شروع کردم به کس لیسی. دیگه حشراشون بالا زده بود. سریع کیرمو گذاشتم لب کس مرجان و خوابوندم توش. اینو بگم غیر از سارا بقیشون پرده نداشتن. همینحور که داشتم مرجان رو میکردم دستم تو کس سپیده بود و از نازنین لب میگرفتم.یه دستمم رو ممه سارا بود.دونه دونشونو اینطوری کردم البته غیر از سارا که تو تمام این مدت جلوم بود و ممه هاشو میخوردم. بعدش به سارا گفتم بره پشت به من رو به مرجان چهار دست و پا بشینه. اونم این کار و کرد.یه کم وازلین زدم و کیرمو گذاشتم تو کون سارا و تا ته رفت.جیغ وحشتناکی زد.منم رحم نکردم و خشن کردمش.تو این حالت هر چند دقیقه کیرمو از کون سارا در میاوردم میکردم تو کس مرجان.بازی با ممه های سارا از پشت که حال عجیبی داشت. بعد جاهاشونو عوض کردن و چون نازنین و سپیده پرده داشتن این بار نازنین رو به من دراز کشید روی سپیده که دوتا کس دوطبقه جلوم بود.منم همینطور میکردم و با ممه ای نازنین ور میرفتم و هر چن دقیقه کیرو در میاوردم و میکردم تو کس سپیده و برعکس. دیگه داشت آبم میومدکه مرجان گفت من نازام و حامله نمیشم(بهم اونروزم گفته بود).گفتم بخوابه و کیرمو کردم تو کسش و بغلش کردمو فشار میدادمش.یهو آبم اومد و همشو ریختم تو کس مرجان. چه لذتی داشت. بعدشم بلند شدم باهاشون رفتم تو حموم و همدیگرو شستیم و کلیم حال کردیم. از اون موقع تا حالا صد بار دیگه سکس داشتیم و داریم. خدا قسمت همتون بکنه.

نوشته: کیارش


👍 0
👎 0
67046 👁️


     
برای نظر دادن وارد شوید یا ثبت نام کنید

443331
2014-11-08 13:22:54 +0330 +0330
NA

یعنی دخترا این قدر حقیر و کف کیرن که به این سادگی می دن؟

0 ❤️

443332
2014-11-08 13:32:25 +0330 +0330
NA

jalgi
kodomeshon pardeh dasht ya nadasht
dasht abet miomad gati kardi kei be kei bood
darsani, dokhtara intori ham nistan ke shoma tarif kardi
bbein shans ro man mishnasam, amma inja zer zadi agha jalgi

0 ❤️

443334
2014-11-08 16:27:29 +0330 +0330

خواب دیدی خیر باشه اقای الان وکیر بعدا رو کیر !!! میخوای بگی ماشین داری و خیلی خوش تیپی ??? اگه گرفتنت و توی دادگاه چوب نتراشیده تو کونت کردن اونوقت میفهمی دنیا دست کیه !!!

2 ❤️

443335
2014-11-08 16:32:40 +0330 +0330

ضمنا به اطلاع کلیه دوستانی که داستان ارسال کردن برسونم که تا وقتی اینجا نظر میدن و به این سایت سر میزنن داستانشون چاپ نمیشه !!! وقتی داستانتونو چاپ میکنن که اینجا نباشی و برا خودت نظر مثبت ندی !!! حواستون باشه بیخود چشم انتظار چاپ داستانتون نباشین !!!

0 ❤️

443336
2014-11-08 19:26:51 +0330 +0330
NA

بهش گفتی بریم خونه من بعد سوار ماشین شدین و رسیدین خونشون؟
بعد هم پریدن بغلت؟
بد فرم توهم زدی عمو دکتر لازمی

2 ❤️

443337
2014-11-08 19:38:19 +0330 +0330
NA

کس کش نکنه کارتن زیاد نگاه میکنی رابین هودو دیدی و فکر کردی داروغه ناتینگهامی
و اون همه زندانی رو باید ازاد کنی و فاز وکالت گرفتت
کیر پدر تاک . پرنس جان تو کونت تو نمیتونی اب نبات چوبیتو از پسر همسایه پس بگیری ادعای وکالت میکنی
نکنه توهم برت داشته و تو زندان 4نفری کردنت الان فکر کردی اون 4نفر دختر بودن
کیرجان کوچولو تو اون افکار پوسیدت .
اما خدایی ساقی خوبی داری جنسش معرکس شانص اوردیم نگفتی اژه ای هستی یا لاریجانی
جقتو کم کن قرصای صورتی رو حتمن سر وقت بخور و شیاف رو بیشتر استفاده کن
خوب میشی

1 ❤️

443338
2014-11-09 02:14:31 +0330 +0330
NA

دیوث کونی …کیر هرچی سگ زرد عابد ارمنی تو سر در پیشونیت …قرمساق توهمی
تو بیا برو اول وکالت کونتو قبول کن که از بس دادی از دستت شاکیه. …
در ثانی…
مرتیکه هله هوله دیگه نبینمت اینجا ول باشی وگرنه یه جوری کیر مالت میکنم که کلیه هات داغ داغ از کونت بیافته بیرون…
مرتیکه عقده ای.
دستات تمیزه؟
اگه تمیزه بیا فعلا با اینا بازی کن تا ببینم چی میشه…
شاید وکالت تخمامو دادم بهت.
انتر گوزو…

لت وپار

1 ❤️

443339
2014-11-09 02:41:28 +0330 +0330
NA

آخه رویا پردازی تا این حد ؟
وضعی ها …
ایشاا… به آرزوت برسی

0 ❤️

443341
2014-11-09 09:47:49 +0330 +0330
NA

خودتو معرفي كن به روانپزشك

0 ❤️

443343
2014-11-10 03:02:00 +0330 +0330
NA

کیری حداقل حسود نباش سارا رو بده ما بکنیم

0 ❤️

443344
2014-11-10 03:07:07 +0330 +0330
NA

دختر وپسر مشهدی جا دارم حال داری پاشو بیا

0 ❤️

443345
2014-11-10 06:12:33 +0330 +0330

کیر این میلاد بالایی تو کونت بره با این داستان نوشتنت

0 ❤️

443346
2014-11-10 10:35:29 +0330 +0330
NA

من ٤٠ سالمه

پايه باشي در خدمتت هستم

0 ❤️

443347
2014-11-10 13:39:53 +0330 +0330
NA

چه غلطااااااا…
برو دهنتو آب بکش انتر…
کلمه وکالت واسه دهنت زیادیهههه
جقی کوچولو موچولو

0 ❤️

443348
2014-11-10 14:02:30 +0330 +0330
NA

مشکل صابونته
عوضش کن

0 ❤️

443349
2014-11-12 07:21:08 +0330 +0330

khodmonim … kh koskholi amooyiiii

0 ❤️

443350
2014-11-21 09:08:56 +0330 +0330
NA

بعضی واقتا آدم از تخیلات بعضیا خندش میگیره. باور کنید این بچه هنو به سن بلوغ هم نرسیده. خیل بچست

0 ❤️


نظرات جدید داستان‌ها