دانشگاه بوق

1393/05/09

باسلام من اسمم سجادتمام مشخصاتوکه تو این داستان میگم غیرواقعیه.
خوب بریم سر اصل مطلب من چند سال پیش تو دانشگاه ازاد یکی از شهر های خوزستان دانشجو که چه عرض کنم همه کاره بودم دنبال دختربازیو خانوم بازی بودم.یه رفیق داشتم تخس و لاشی بود ولی بکن نبود قدش ١۶۵و دماغ گنده و باسن بزرگ کلا هیکلش کیری تشریف داشت.من و حسام رفیقم همیشه باهم بودیم حتی کلاسامون هم باهم بود خلاصه یه روز حسام گفت سجادیه کس تپل از اهواز اومده تو دانشگاه به هیشکی پا نمیده منم گفتم آمارشو بگیر.حسام رفت و٣ساعت بعد اومد صورتش خونی بود گفتم ها چته گفت افتادم دنبالش هنوز هیچی نگفته بودم تو تا مادر جنده به خاطر خودشیرینی اومدن تا خوردم زدن. من گفتم کار خودمه فردا ساعت ۵تا٨ریاضی مهندسی داشتم برگشتنی رفتم دم کلاسش گفتم ببخشین من بچه اراکم اینجارو هم بلد نیسم یه کمکی کن گفت اخه این همه پسر چرا من گفتم همه فکر میکنن من دارم سرکارشون میزارم چون بچه اراکم.خلاصه اومدو بهم کمک کرد منم خودمو ساده گرفتم مثل کسخلا اتفاقا گفت کسخل بهم.خودمم باورم شد ولی گفتم باید تلافی کتکای حسامو در بیارم.یه روز که رفتم دم درکلاسش یه پسره داشت بهش شماره میداد که زد تو گوش پسره یکم ترسیدم بعدش رفتم جلو گفتم سمیه خانم گفت تو چته تو هم میخوای گفتم من که کمک خواستم نه چک خندید گفت ببخشیداین پسرای دانشگاه یه مشت حرومزادن خلاصه رفتیم تو شهر تاب خوردیم اون گفت که بستنی میخوری گفتم اره ولی باید من حساب کنم گفت بنازم غیرتتو.بعد بستنی گفت که خیاطی بلدی ارزون باشه گفتم اره گفت میخوام سفارش مانتو بدم گفتم بیاببرمت.برگشتنی از خیاطی بهم گفت تو خیلی خوش شانسی امروز نزدمت گفتم چرا گفت من از پسرابدم میاد گفتم چرا گفت چون یکیشون بدجور نابودم کرد گفتم چطور گفت یه چیز بگم اگه به مسی گفتی خودتو همه تبارتو میگام.گفتم روم حساب کن گفت من زن شدم منوبه خاطر یه عوضی تو دانشگاه اصفهان انتقال دادن اینحا اون نامرد پردمو زد بعدش زد زیرش هیچ مدرکم نداشتم ازش.گفتم تو دلماخ جون عشق منی.بعدش رفتم خونه دیدم مورد اعتمادش شدم وراز نگهدارش دیگه حله.یه هفته رابطمو کمی از قصد کم کردم دیدم یه روز یه شماره ناشناس بهم اسداد بچه کونی کجای زنگیدم گفتم جنابعالی گفت منم خار کسده سمیم.گفتم ببخش ولی من بهت شماره ندادم گفت اونروز گفتم اگه دهن لقی کنی خودتو تبارتو میگام حالا ببین شمارت آب خوردنه واسم.خلاصه گفتم بفرما گفت کم پیدایی تاحالا نشده پسری بیاد طرفم ولی زود بره حتی اون کس کش که…خلاصه گفتم کجایی گفت کلاس ٣۴۵گفتم وایسااومدم.موقعی که رفتم پیشش گفت امشب تمام رفقا رفتن شهراشون تنهام گفتم خوب من چه کنم گفت من ریاضیم افتضاحه بیا یدم بده عوض اون همه کمک منم گفتم باشه. انقدخوشحال بودم که اگه آرژانتین از ایران صدتا گلم میخوردبه پای این خوشحالی نمیرسید.خلاصه اونشب رفتم در زدم دیدم پشت در بود درو باز کرد دیدم با مانتو سیاه وپوشیدست.راسی حسام بدبختو پیچوندم یادم رف بگم.گفتم عجیبه رفتم تو دیدم یه کاسه تخمه و نوشابه و چیپس هس با سه تا بالش.دیدم تلویزیون روشن بازی ریال با سویا بودش گفت عشقم ریاله بعد بازی درس بده گفتم چشم.بازی روتماشاکردیم یادم نی ریال برد یامساوی یاباخت.درس دادن شروع شدهنگام درس دادن حواسش نبود گفت عزیزم من اینجا مشکل دارم اینو گفتو منم بلند شدم دس گزاشتم رو کوسش از روشلوار گفتم من تو اینجا مشکل دارم گفت بیشرف من بهت اعتماد کردم گفتم تو که پرده نداری انقد بهش گفتمو قلقلکش دادم تا بیجون بشه بعدش شروع کردم باسینه های نرمش بازی کردن.خشگل وسکسی بود ولی پاکدامن بود ولی کلا لارژبود.سینه هاشو در اوردم٧۵سفیدنوکش بزرگو قهوه ای کم رنگ بود.صورتش گرد لپشم کم بود.خط چونه داشت.دست بردم زیر شلوارش دیدم شرتش خیس بود زودی کشیدم پایینو لر بازی کردم یه هو کیرمو گزاشتم دم کسش گفت بیشرف نکن گفتم به خدا همین یه باره گفت نکن گفتم باشه ولی هل دادم تو وای کس نبود آتیش بود یکم استفزاغ کردم رو شکمش بهم گفت مادر جنده این چیه پس دیگه کمکم رام شد گفت خوب بکن بیشرف انگار تقدیرمن کس دادنه نه ازدواج چننان کردمش که کسی تدیده کیف میکرد.از همه طدرف کوسشو کردم کوسش سفید بدون مو ولبه هش بزرگ و نرم و صورتی بود.ولی خیلی ابش کم بود هی باید تف میزدم.اخرسر بهم گفت چون خوب امادش نکردم چون خودشم راضی نبودش.خلاصه ابمو ریختم روشکمش.واون گفت منم ارضاکن پس گفتم چشم خلاصه کسشو خوردم وچندبار لرزید.عزیزان من وقتی کردمش اون لرضا نشده بود به خوبی ارضا یابهتربگم ارگاسم نشده بود.خلاصه یه جیغ کشید گفت کس کش مردم دوست دارم ولی چرن ارضاشده بود گفت بعدش که نرمال شد بااجازت با چاقو زد دسمو پاره کرد واز خونه پرتم کرد بیرون دیگه هم بهم نگاه نکرد. مردانه واقعی بود هنوز شمارشو دارم ولی جواب نمیده.

نوشته: سجاد


👍 0
👎 0
23417 👁️


     
برای نظر دادن وارد شوید یا ثبت نام کنید

429337
2014-07-31 18:36:23 +0430 +0430
NA

با توجه به نظر جناب “Koonkiller” >>>نخوندمش

0 ❤️

429338
2014-07-31 21:05:28 +0430 +0430
NA

با توجه به نظرات دوستان کیر تو کونت بیسواد ملجوق

0 ❤️

429339
2014-08-01 02:39:07 +0430 +0430
NA

ن

0 ❤️

429340
2014-08-01 02:40:13 +0430 +0430
NA

تا حالا تو عمرت كس ديدي اصلا? كيري

0 ❤️

429341
2014-08-01 02:48:24 +0430 +0430
NA

پاک دامن کدوم پاکدامنی انقدر بد دهنه???
وقتی میخوای گلواژه تلاوت کنی یه کم فکر کن

0 ❤️

429344
2014-08-01 09:15:33 +0430 +0430

کیرم حوالت بنده ی خدا

0 ❤️

429345
2014-08-01 09:24:53 +0430 +0430
NA

پاکدامن بوده چون دامنشو تازه از خشک شویی اورده.شانس اوردی با چاقو کونتو پاره نکرد.ریدم تو اون نگارشت افغانی.

0 ❤️

429346
2014-08-01 11:53:23 +0430 +0430
NA

خیلی مزخرف بود
دیگه ننویس سنگین تره

0 ❤️

429347
2014-08-02 11:49:05 +0430 +0430
NA

فکرکردی همه مثل خودت کس مخ هستن که ازتوکونت هرچی کس شر بیرون کنی باورکنن توبروکونتو بده بد داستانشوبگو که چطور گاییدنت

0 ❤️