دختر فراری و افسر وظیفه

1395/06/27

علی هستم و خاطره ای که میخوام تعریف کنم از دوران سربازی هست که اون موقع افسر وظیفه بودم و ساعت دو به بعد میتونستم برم بیرون وسطای خدمتم بود که با چندتا دانشجو آشنا شدم که خونه مجردی داشتن و منم اضافه شدم و رفت و آمد میکردم … یه روز بعد از از اینکه از پادگان رفتم سمت خونه و وارد خونه شدم سرو صدا میکنن و میرقصن منم اومدم تو دیدم که یه دختره رو آوردن خونه و باهاش خیلی خوشن و… اول دختره ترسید وقتی منو دید که بچه ها بهش توضیح دادن که من هم خونه ایشون هستم و اونم خیالش راحت شد و منم از یکی از بچه ها پرسیدم جریان چیه که گفت دختر فراری و توی ترمینال یکی از بچه ها مخشو زده و آورده خونه و… بعد از رقص و بزن بکوب اونی که مخ دختره رو زده بود دست دختره گرفت و برد تو اتاق و درو بست همه بچه یعنی در کل هفت نفری میشدیم منتظر موندیم که نفر اول کارش تموم بشه فکر کنم که کارش یه ده دقیقه ای طول کشید و اومد بیرون ، وقتی اومد بیرون کیرش که خونی بود تو دستش گرفته بود و گفت بچه ها راه خرمشهر رو براتون آزاد کردم و بقیه میتونین حسابی حال کنین … من خیلی ناراحت شدم گفتم گناه داره و از این حرفا… که دیدم اون گفت نترس این که صاحب نداره و هیچ خطری نداره … خیلی دلم سوخت برا دختره صدای گریه اش میومد بعد نفر بعدی و نفرهای دیگه موندم چطور تحمل داره اون بدبخت خلاصه همه به نوبت میرفتن بعضیا دلشون میسوخت و از کون میکردن دختره رو و بعضیا هم از کوس میکردنش … خلاصه همه رفتن و نوبت من شد من واقعیت خیلی حشری و شهوتی شدم دختر خوشگلی بود با اندام خوب و صورت گرد و چشمای درشت … دیگه منم حشر زد بالا و رفتم تو اول دید پاهاشو جم کرده تو سینش و کوسشو دیدم که خونی بود بچه های وحشی هم خونه ایم حتا حاظر نبودن خونشو پاک بکنن و تو همون حالت کرده بودنش ومنم یه لحظه اومدم بیرون تو اون یکی اتاق یه زیرپیراهنمو آوردم کمی نمش با آب دادم و آوردم و تو کوس دختره رو پاک کردم خیلی بی حال بود و اصلا نائی برای حرکت نداشت بعد پاک کردن منم لخت شدم و کیرمم که بدجوری سفت شده بود رو تف زدم تو کوسش میکردم اونم تو بی حالی یه چند ثانیه منو نگاه میکرد و بعد چشاشو میبست بعد من گفتم ناراحت نباش وقتی کارم تموم شد دیگه نمیزارم کسی اذیتت کنه… اونم با یه صدای خیلی آرومی گفت برید بمیرید حرومزاده ها… منم که اصلا حالیم نبود فقط تلمبه میزدم با اینکه کوسشو تمیز کرده بودم باز ازش خون میومد منم باز تلمبه میزدم اصلا دست خودم نبودم هی تلمبه و تلمبه گه گدایی صورتشو میبوسیدم و سینه هاشو چنگ میزدم و… تا اینکه دیدم بیرون اتاق سر وصدا شد و بچه میگفتن علی ولش کن و در رو … اول فکر کردم کونده بازی در میارن و میخوان ضد حال بزنن منم توجهی نکردم آخه داشت آبم میومد کاندوم نزده بودم ولی بقیه با کاندوم کرده بودن من خر هم بدون اینکه فکر کنم آبمو ریختم تو کوسش یهو دیدم با لگد در اتاق باز شد… بله مامورا ریختن تو خونه من بدبخت رو روی دختره گرفتن اونم کلی خون تو کوس و تو اتاق دیده میشد خلاصه ما رو با اون حالت گرفتن و حالا نمیگم چقدر سرباز تو سر کت و کول ما زدن… ما یه چند روزی تو کلانتری بازداشت و بازجویی شدیم وبعد دادسرا که صورت جلسه کلانتری تو خونه مجردی علیه ما بود تو دادگاه محکوم شدم به شلاق و حکم زنا و تجاوز به عنف و اینکه باید دختره رو نصف دیه بدن به گردن ما انداختن و مجبور شدم این جنده خانم که الان زنمه رو بگیرم و خلاصه بعد از یک سال و نیم زندان و شلاق بنده با هیچ آبرویی مجبور شدم از کل فک فامیل دور بشم و از طریق یکی از فرماندهام که یه چندباری به عنوان رشوه زن جندمو چندباری حسابی گائید به یه شهری که خیلی از شهر ما دور بود برم خدمتمو بقیشو تمام کنم و توی همون شهر هم ساکن شدیم و ما هم که بخاطر سابقه کیفری هیچ جا بهم کار نمیدادن یه مدت کارگری میکردم که متوجه شدم خانوم جنده ما بخاطر انتقام یا هرچی که بود دست از جنده گریش بر نمیراشت و خیلی از مردای شهر رو سیراب کرده بود و پول درست و حسابی هم در میاورد منم که آدم سست اراده ای هستم و هیچ کاری از دستم بر نمیومد با خانوم همکاری لازم رو میکردم و برای جنده خانوم مشتری جور میکردم اونم رابطش با من بهتر شد و گه گداری هم بهمون کوس میده ولی دیگه نزاشت برم کارگری و از پولی که در میاره خرج زندگیمون رو درمیاریم و حتا الانم پس اندازمون به جایی رسیده که میخوایم خونه و ماشین هم بخریم…
ببینید دوستان هرچی میخواید ناسزا بگید چون حقمه و حتا درخت هزار ساله رو هم تو کونم کنید باز کمه…

نوشته: علی بدبخت


👍 5
👎 9
54358 👁️


     
برای نظر دادن وارد شوید یا ثبت نام کنید

556806
2016-09-17 22:22:50 +0430 +0430

نویسنده داستان رو باید مینوشتی : ر. اعتمادی
گرچه بعید میدونم اینقدر سواد داشته باشی که بفهمی ر.اعتمادی یعنی چی…
بنابرین همون درخت هزارساله تو کونت که بهتر میفهمیش

1 ❤️

556807
2016-09-17 22:24:00 +0430 +0430

من جای تو باشم با پس‌اندازایی که جم کردین یه توالت عمومی میسازم تا ملت بیان بشاشن تو شانست . همه رفیقات کردنش و نوبت به تو بدبخت که رسید به گا رفتی … ای شاشیدم به شانست که درخت هزارساله هم کمه براش . درخت هزار و سیصد ساله تو کون شانست .
فقط از من به تو نصیحت بچه مچه درست نکنین که بعدا پشیمون میشین

1 ❤️

556811
2016-09-17 22:28:52 +0430 +0430
NA

عیب نداره . پیش میاد دیگه .

0 ❤️

556826
2016-09-17 23:40:23 +0430 +0430

Aber11 🙄

0 ❤️

556833
2016-09-17 23:55:18 +0430 +0430

چطوری آبت تو اون هاگیرواگیر اومد و ریختی تو کس یارو؟ ؟ !حاملش کردی ؟ ! بچه ی بدنیا اومده چی شد ؟ راهی چقد میگیره زنت؛ خونه چنده ! اصلا درخت هزارساله توکونت . . فقط بخشید ک کمه . .

0 ❤️

556863
2016-09-18 08:07:08 +0430 +0430

کس گاو شُشی به تو میگن

0 ❤️

556865
2016-09-18 08:09:01 +0430 +0430

کیر کل پادگان در بخت عالمسوز تو
آن درخت باستانی در شب و در روز تو
گر سعادت را همایی هست و گاهی پر زند
پر زده از عالم و از شانس همچون گوز تو !
کیر نادرشاه افشار و عن ملا تقی
توی بخت کیریت ، اسهال دارد گوز تو !!
.
زیاده عرضی نیست.

0 ❤️

556870
2016-09-18 08:25:01 +0430 +0430

فک کرم از کلمه افسری ک نوشتی داستان جنایی سسکی هس
وگرنه نمیومدم خخ

0 ❤️

556893
2016-09-18 10:13:31 +0430 +0430

رو به تو کیر میکنم کوسی به کعبه باز نیست
بسکه تورا کردمت مرا به جق نیاز نیست
به هر طرف نظر کنم نماز من نماز نیست
مرا به جلق میکشی ازین رها ترم کنی
کیر نمیزنی بمن که مبتلا ترم کنی
از همه توبه میکنم بلکه تو باورم کنی
کیر من از صدا تو چه عاشقانه شق شد
تمام جلق های من کنار تو شلنگ شد
عذاب میکشم ولی عذاب من جق نیست
وقتی که تو میخوای بدی کیر من شق نیست

0 ❤️

556909
2016-09-18 13:11:39 +0430 +0430

کسخول ، حدقل برو یه سر ب قوانین کیفری بزن !

حکمت اعدامه ن زندان :||

0 ❤️

556922
2016-09-18 16:13:02 +0430 +0430

خودتم دسته کمی از زنت نداریا دلته به درخته هزار ساله بدی روت نمیشه رک بگی این همه مقدمه چینی کردی اخه 🙄

0 ❤️

556930
2016-09-18 18:43:03 +0430 +0430

برای فهم و درک نوشته های ر.اعتمادی نیازی به سواد نیست. یعنی در حدی نیست که نیاز به سواد داشته باشی
نویسنده عزیز کس نوشتی دیگه ننویس.یعنی زندگی یه آدم میتونه اینقدر تاریک و مبهم و به دور از انسانیت باشه؟بمیری بهتر از اینه.دیگه از این مطالب ننویس.همون برو بمیر

0 ❤️

556931
2016-09-18 18:56:00 +0430 +0430

کنده ی بنه از پهنا تو کونت جاکش دروغگو.ولی این مورد زیاد اتفاق افتاده

0 ❤️

557012
2016-09-19 02:05:35 +0430 +0430

رویاجوون من نگفتم ر.اعتمادی درک و سواد میخواد؛ گفتم این یارو اینقدر سواد نداره که اصلا بدونه ر.اعتمادی کیه

0 ❤️

557128
2016-09-19 20:49:11 +0430 +0430

چقدر یه سری دوپا میتونن عوضی باشن ؟؟ ینی چقدر آخه؟؟ آخه طرف رو میارین خونه به درک، پردش رو چرا میزنین خارکسده ها؟ آخه سکس هم یه مراتبی داره، یه آدابی داره، آخه خارتونو گاییدم حیوانی بودن تا چه حد ؟

0 ❤️