دختر چادری و سرعت غیرمجاز

1394/01/18

اکثر این خاطره هایی و داستانهایی که مینویسند رو حس خالی بندی دارند ولی این خاطره که برانون میگم فرق داره یعنی بیشتر جنبه محتوی آموزشی داره… داستان از این قراره که من با دو تا دوست دخترم به هم زده بودم و ظاهرا هر کدومشون زیر خواب یکی شده بودند چون حس میکردم که زندگی رو دوست ندارم و به جز کردن و کیرم هیچ هدف دیگه ای در زندگی دنبال نمیکنم. ولی بعد از مدتی این حس تعالی از بین رفت و من با کیرم تنها موندم و بازم اولویت تمرکزم در کون کردن مردم بود .
خلاصه در این حال و هوا ها یک دختر زشت سر راه من قرار گرفت که خیلی بد پا میداد و با اینکه من میدونستم از زیر خوابی من راه فراری نداره همش اذیت میکرد و ادا در میاورد و خونه نمیومد. اسمش رو نمیگم چون تا زنده هستند دلم نمیخواد اسم کسی رو فاش کنم ولی شما تصور کنید یه مینو نامی رو
خلاصه این خانم چادری بود و معلوم بود که کسش خیلی میخواره ولی پا بده نبود . یه روز من باهاش قرار گذاشتم که بریم بیرون بگردم صبح ساعت هفت با یک مانتوی قرمز سرکلش توی ماشین من پیدا شد و ما به سمت شمال راه افتادیم من میدونستم که این حالا حالا ادای ازدواج درمیاره من هم حسابی از دست دوست دخترهام کلافه بودم تا اومد توی ماشین باهاش دست دادم و شروع کردم نوازش کردن دستهاش و راه افتادیم سمت شمال همه راه داشتم یک دستی رانندگی میکردم و دستش توی دستم بود کم کم از تهران خارج میشدیم و به کرج رسیده بودیم که دستم رو گذاشتم روی پاهاش و اولش مقاومت میکرد . من بیشتر از شش ماه بود سکس نداشتم و تمام استعداد و تمرکزم بردن و کردن مینو خانم بود و اون هم داشت یواش یواش داغ میشد. از کرج خارج شده بودیم که دستم لای پاهاش بود و داشتم میمالیدم اون با هر وسیله ای مخواست مانع بشه ولی نمیتوتست و معلوم بود داغ کرده یواش یواش داشت ارضا میشد و من همچنان میمالیدم آه و اوه میکرد نمیدونست چی کار کنه وسط بزرگراه بودیم آروم کیرم رو دادم دستش حالا شروع کرد بازی کرد و من حواسم نبود که سرعت از 120 رد شده دیدم چه تا دوربین دارند فلاش میزندد حسابی خراب کرده بودم
خلاصه اون که اصلا حالیش نبود من هم سرعت رو پایین اوردم
خلاصه یه دفعه اوند سمت کیر من و خورد تا حالش جا بیاد من نزاشتم زیاد بخورده چون خطر تصادف وجود داشت . فکر کنم که اکثر تصادفات اینجوری پیش میاد … رسیده بودیم شمال باز ادا در میاورد که نمیام ویلا و فلان و اینها من گفتم بریم رستوران گفت نه بریم وسیله بگیریم و دست کنم .

خلاصه ما جوجه گرفتیم و رفتیم با هزار رحمت ویلا بعد از مدتی غدا حاظر شد و من داشتم مخش رو میزدم ولی مگه پا میداد میگفت یه حمد و سوره بخوم امپرت میاد پایین من گفتم تاثیری نداره بغلش میکردم و بردمش اتاق خواب و مگه میخوابید شاید این مقاومتش من رو بیشتر ترغیب میکرد حلاصه اینکه وقتی خوابید قول گرفت لباسش رو درنیارم و من هم قبول کردم آروم بغلش کردم و اینقدر نسبت به دوست دخترهام زشت بود که دلم نمیخواست ازش لب بگیرم شروع کردم به نوازشش که خودش کونش رو سمت کیر من داد و شروع کرد به لذت بردن از کیر من آروم سینه هاش رو از زیر لباس دست گرفته بودم که همش اعتراض میکرد ولی من گرفته بودم داشت حال میکرد و من روش کاملا دراز کشیدم و سعی کردم شلوارش رو در بیارم ولی شدیدا اعتراض کرد من هم شروع کردم به بوسیدن کمرش و بدنش و بعد از دو دقیقه شلوارش هم دراوردم . واقعا کمتر میشه گفت که مانکن یا مدلی رو با کون به این زیبایی دیده یاشم . نه بزرگ نه کوچک خوش فرم و سفید. اول گداشتم لای پاش که هیچی نگفت و بعد شرتش رو در اوردم که باز صداش دراومد و من بازم شروع به بویسدنش کردم کونش خیس شده بود از کناز شرتش که کشیده بودم بیرون لبس میزدم تا ساکت شد. لای پاش گذاشته بودم که میگفت زود تمومش کن یه یه کاندوم داشتم توی کیف پولم در اوردم و گذاشتم بعد سعی کردم بکنم تو نرم و سفید بود شونه هاش رو میمالیدم و سعی میکردم که آروم بزنم عقبش . نصفه رفته بود که بازم صداش دراومد و نمیگداشت و من هم گرفتم و به زور فشار دادم و صداش دراومد و صورتش کاملا قرمز شد. آروم شد و هیچی نگفت و هم و آبم رو ریختم توی کونش و البته کاندوم . خیلی نگران آب بود خوب این بحران آب یک مسئله جهانیه دیگه . بعد از اینکه آبم اومد یاد خاطرات خودم با دوست دخترهام افتادم و اون برای من یک غیربیه شد به خودم گفتم پسر تو آدم نمیشی. این چه خیریتی بود کردی … اون خوشحال بود که ریز آقای مهندس رفته بود و من به روی خودم نیارودم و با صرار اون برگشتیم و توی راه همش از ادبیات و فلسفه حرف زدم که بدونه اینقدر هم خر نیستم یا وجود اینکه کیر خرکی دارم . ازش تشکر کردم و سر خیابونشون پیاده شد و رفت . چند روز بعد عکس ماشین با یک قبض جریمه 40 تومانی به خاطر سرعت زیاد درخونه اومد.

نوشته: love4love


👍 0
👎 0
150865 👁️


     
برای نظر دادن وارد شوید یا ثبت نام کنید

458099
2015-04-07 17:29:18 +0430 +0430
NA

کس کش اکثر تصادفات موقع ساک زدنه؟

0 ❤️

458101
2015-04-07 18:52:31 +0430 +0430

باز هم توهمات یک مجلوق بی ارزش رو اینجا خوندیم فکر کنم اینقدر دفعات تو ماشین ساک زدنت برای مردم زیاد و طولانی بوده که بارها وسطش تصادف شده حالا فکر میکنی دلیل تصادف تو بودی!! به هر حال از ابتدا که خوندم متوجه شدم که یه کونی این رو نوشته به آخر داستانت که رسیدم شکم برطرف شد.

2 ❤️

458103
2015-04-07 19:51:03 +0430 +0430
NA

نخوندم فهمیدم شعر صد در صد خالصه

1 ❤️

458104
2015-04-07 23:05:06 +0430 +0430

هي اعتراض ميكرد باز اعتراض ميكرد خب به داور ميگفتي بهش كارت زرد بده .

1 ❤️

458105
2015-04-07 23:39:46 +0430 +0430
NA

خدایااااااااااااااااااااا
این کس مغزهارو از ما نگیررررررر

1 ❤️

458106
2015-04-08 01:05:33 +0430 +0430

چاردش کو!!! aggressive
یه خورده زیادی واقعی بود، صابونتو عوض کن

1 ❤️

458107
2015-04-08 01:05:41 +0430 +0430
NA

باو جقی چقد زیاد
شده دگ همه جق میزنن
الان حس میکنم به ش عورم توهین شده

1 ❤️

458108
2015-04-08 01:12:48 +0430 +0430
NA

مجلوق
مجلوق مجلوق مجلوق مجلوق مجلوق مجلوق مجلوق مجلوق مجلوق مجلوق مجلوق مجلوق مجلوق مجلوق مجلوق مجلوق مجلوق مجلوق مجلوق مجلوق مجلوق مجلوق مجلوق مجلوق
مجلوق مجلوق مجلوق مجلوق مجلوق مجلوق مجلوق مجلوق مجلوق مجلوق مجلوق مجلوق مجلوق مجلوق مجلوق مجلوق مجلوق مجلوق مجلوق مجلوق مجلوق مجلوق مجلوق مجلوق
مجلوق مجلوق مجلوق مجلوق مجلوق مجلوق مجلوق مجلوق مجلوق مجلوق مجلوق مجلوق مجلوق مجلوق مجلوق مجلوق مجلوق مجلوق مجلوق مجلوق مجلوق مجلوق مجلوق مجلوق

1 ❤️

458109
2015-04-08 01:26:27 +0430 +0430
NA

نگارش فوق العاده ضعیف
فک کنم یه دستت به کیبورد بود یه دستت به کیرت ملجوق کونی

1 ❤️

458110
2015-04-08 04:08:41 +0430 +0430
NA

داستان های سایت همه الکی و ساخته خود عوامل سایته من دوساله داستان براشون میفرستم یه دونه منتشرنشده حتی به نظرهای کاربران هم شک دارم. این سایت یه هدف داره اونم ریشه کن کردن بنیان خانواده ها.تمام اروپا و آمریکا واونایی که الگو ما ایرانی ها هستن روبگردین هیچ آدم عاقلی کس عمه و خاله وخواهرو مادر خودش نمیزاره که عوامل سایت مدام درحال گاییدن خانواده خودشون هستن

3 ❤️

458111
2015-04-08 04:10:19 +0430 +0430
NA

خب دوست عزیز با کمال احترام . در ارامش کامل کیر خود را نثار هیپوتالاموس مغز شما مینمایم انشالله که مقبول بیوفتد و بهتر اطلاعات دریافتی شما را پردازش کند

2 ❤️

458113
2015-04-08 04:21:50 +0430 +0430

به هفت روش مختلف مهندسی خواهرتو گاییدم با این چاخانت
هم ابم هم اومد ریختم تو کونش و البته کاندوم این جمله ملجوقت دیووووث دقیقا ینی چی کونکش

1 ❤️

458115
2015-04-08 05:16:36 +0430 +0430

شعر بود

1 ❤️

458116
2015-04-08 05:39:40 +0430 +0430
NA

شتر در خواب بیند پنبه دانه

1 ❤️

458119
2015-04-08 06:40:35 +0430 +0430
NA

کیر جکی چان تو کون هرکی که بهت گفت داستان بنویسی dash1

1 ❤️

458120
2015-04-08 08:20:48 +0430 +0430

sad ؟؟؟

0 ❤️

458121
2015-04-08 09:19:45 +0430 +0430

کیر من و تمام مهندسا تو کونت:))

1 ❤️

458122
2015-04-08 09:52:35 +0430 +0430

آقای مهندس… بیا برو تو کونم!

0 ❤️

458123
2015-04-08 10:34:51 +0430 +0430
NA

ridi :-)

1 ❤️

458124
2015-04-08 10:36:11 +0430 +0430
NA

من تازه امدم.فقط امدم بازم تاکید کنم ریدی :-)

1 ❤️

458126
2015-04-09 01:20:35 +0430 +0430
NA

:-D :-D :-D

0 ❤️

458127
2015-04-09 05:46:09 +0430 +0430
NA

دوستان داستان ما که واقعی بود من فکر میکنم که اگر ناراحت شدید به حساب آشناهای جنده چادری خودتون گذاشتید و این واگنشهای احساسی رو نشون دادین mosking

2 ❤️

458128
2015-04-09 14:17:20 +0430 +0430
NA

خوش به حالتون من که یکفته س خونه خالی دارم ولی دریغ از حتی یه سوراخ گشاد ، اصلا اصفهان قحطی اومده

0 ❤️