سلام به همه دوستای شهوانی این اولین داستان منه . اسمم علی رضاست 17 سالمه از بندر نمیخوام بگم هیکلم مثل ارنولده ولی بدن رو فرمی دارم چون کلاس والیبا ل میرم بدنم خوش فرمه خدار و شکر تو زمینه ی درسیم موفق بودم ولی همیشه جزو شاگرد اول تا سوم بودم تا حالا باهیچ دختری به اون صورت رابطه نداشتم فقط در حد چت یا اس ام اس . نه اینکه نخوام نتونستم . یه روز تو خونه پای سیستم بودم داشتم تو اینترنت میگشتم که چشمم به یه تبلیغ افتاد متنش این بود : ایا در دوست یابی مشکل دارید برای پیدا کردن دوست مورد علاقه ی خود به این چت رووم بیایید منم خوشحال… سریع کلیک کردم بعد از چند لحظه وارد یک چت ررووم شدم به اس عسل چت اسمم رو نوشتم و وارد شدم خلاصه بعد از کلی لاس زدن با این و اون یکی راضی شد بیاد خصوصی اتفاقا اهل بندر بود 18 ساله …یه کیث مناسب برای دوستی بعد از کلی مخ زدن ادرس خونشونو گرفتم البته ناگفته نماند خیلی ترس داشتم چون اولین بار بود میخواستم با یه دختر از نزدیک حرف بزنم خلاصه … بعد از ظهر به بهونه ی رفتن به خونه ی دوستم از خونه زدم بیرون البته قبلش با دوستم همانگ کردم تا یه موقع زایه نشه . توی راه قلبم داشت تند تند میزد اینقدر فکرم مشغول بود که اصلا نفهمیدم کی رسیدم به خونه ی دختره خونشون تو یه مجتمع تو بلوار امام حسین بود رسیدم در خونشون بعد از کلی کلنجار رفتن با خودم بهش اس دادم که پشت درم بیا بیرون بعد دو دقیقه سریع در باز کرد و گفتت برو تو پارک تا من بیام چون مامان و باباش خونه بودن سریع رفتم تو پارک و به یاد بچه گی ها رو تاب نشستم بعد از چند دقیقه ساناز جون امد بعد از سلام و احوال پرسی با هم رو تاب نشستیم من که استرس داشتم زبونم قلف کرده بود ک یهو یکی زد پشت کمرم و گف شیطون خیلی کم حرفیا تا اینو گفت فهمیدم دختره راحتیه منم خیالم راحت شد …20 مینی با هم حرف زدیم خب اونم مثل بقیه دخترا میگفت من تا حالا با کسی نبودم منم که ساده باورم … البته امان از دل قافل که با یکی دیگه بودو ما نمیدونستیم دو روزی از این ماجرا گذشت و تو این دوروز کار ما اس بازی یا تلفن بود کلی هم قربون صدقه ی هم میرفتیم . بعد از ظهر رو دوم مامانم گفت برو واسم خلال پسته بخرم من زود پریدم رو چرخو به سمت سوپر رفتم محله ی ما سه تا سوپر داشت ولی هیچ کدوم خلال پسته نداشت از ناچار به یه سوپر دور تر رفتم که نزدیک خونه ی دختره بود داشتم با چرخ میرفتم که یهو به کلم زد رفتم تو مجتمع دختره تا ببینم هست یا نه …خلاصه چشمتون روز بد نبینه ساناز جونو با یه پسره ی شیک و پیک تو پارک در حال قدم زدن دیدم وقتی اون صحنه رو دیدم نزدیک بودم غش کنم نمیدونیتم خوابم یا بیدار دختری که بهم میکفت با هیچ کی نیستم الان با یه پسره تو پارک بود… اصابم خرد شده بود میخواستم هر دوتاشون رو بکشم ولبی به خودم مسلط شدم رفتم سوپر خرید کردم و برگشتم از روی عصبانیت رفتم از جلوشون رد شدم دختره تا منو دید رنگ عوض کرد ولی به روی خودش نیاورد تا یه وقت دوت پسش ناراحت نشه خلاصه رفتم خونه خریدا رئو به مامانم دادم رفتم تو اتاق بعد بیست مین یه اس بهش دادم نوشتم خب خانوم خشکله این بود اون حرفایی که میزدی چطور دلت اود با من باز یکنی از این به بعد دیگه همدیگه رو نمیشناسیم بهد چند دقیقه جوابش اومد خب حال که چی اگه نمیخوای به سلامت… به همین راحتی رید به احساساتم اینم از دخترای این دوره و زمونه بعد میگن پسرا خیانت کارن.چند وقتیه خیلی گرفتم چون تو اولین رابطم ضربه خوردم این بود خاطره ی یک روز تلخ امیدوارم خوشتون اومده باشه . لطفا نظر بدبد
نوشته؟
ridam be dastaneto mahdekudaki ke in admini ke asan malum nis vojude khareji dare ya na va karde…
چت رووم :|
چت ررووم :|
چت رومش خیلی چت روم بود که اینجوری نوشتی؟
کیس - ضایع - قفل - غافل - اعصابم - خرید ها رو …
یا از اسپیس استفاده نمیکردی یا الکی پیله میکردی به اسپیس
نیم درصد هم سکسی نبود
همه ی دختر ها رو هم با هم مقایسه نکن و یکی ندون. همه مثل هم نیستن
کیث؟ زایه؟بچه گی ها؟زبونت قلف کرده بود؟دل قافل؟اصابت خورد شده بود؟ دیگه چی؟
این الان چی بود؟
اگه قرار باشه هر کسخولی بیاد اینجا و از شکست عشقی 2روزش بنویس که نشد
همون گی میخونم راحت
:-D
میخاستی بکشیش؟
=))
خیلی هم که سکسی بود :-D
نه نکته ی جالبی نه موضوع درست حسابی
بعد عمری اومدم داستان بخونم
که کاملا متوجه شدم وضعیت قهوه ایه
تو 4 کلاس سواد نداری کس شعراتو تفت بدی بعدش رفتی دختر بازی!!؟؟؟
دختره مگه اسگله با کیث زایه ای مثه تو رفیق شه که زبونش قلف شه!!!؟؟؟
به كيرم كه رفت بايكي ديگه.شاشيدم توسواد نداشتت.ميخواستي بكشيشون؟ميگم حالا بيخيال.تو ازون آدمايي هستي كه ميبينن ناموسشون زير اين واون داره گاييده ميشه ميشينن جق ميزنن.گمشو برويه سال ديگه بيا البته اگه تا اون موقع از جق زدن نمرده بودي
عزیز دل… با اینجور دخترا نباید بهم زد،،،اون میخواسته بده تو،،،، توباغ نبودی…طفلک نمتونه وسط پارک بگه بیا منو بکن،،،،،یاد بگیر واسه دفعه بعد…
“مهدكودك و خوب اومدى” تو هم همون آرنولد جونت از خجالتت در آد ايشالا، بى عرضهء هويج. نرى زن بگيرى ها، اين كاره نيستى ميزنى خراب ميكنى طرف و مجبور ميشه هرز بپره
از سرتون هم زياديم حالا كه اين اسم و گذاشتى. نصيب تو بايد يه دختر كور و كچل بشه تا بفهمى چى به چيه
پسرای عزیز به دخترا تا میتونید وعده ازدواج داده آنها را اوسکول کنید کرده و رها کنید چون بویی از مرام و معرفت نبردند و فقط دنبال ÷ول و ماشین و کلاس ان
كير تو اون مدرسه اي كه تو شاگرد اول تا سومش هستي.كير تو اون سايتي كه يه دختر اونجا بهت جواب داد.فلذا: تا ميتواني كير بخور بلكه شاگرد ممتاز شوي!
اول از همه کیرم به سوادت…
بعدش تو ارزش نداری چه برسه نظر بدم واسه کس شعرت میدونی چرا؟خوب اول برو وقتی 18سال شدی بهت میگم…
هنوز میگن کجاس.کو.نداریم.بیا اینم زیر18
طوری میگه بلوار حسین انگار حسین برادر ناتنی شه…بلوار امام حسین عزیزم
من نميدونم اگه دخترا ذاتشون كثيفه پس اين موس موس كردن آقايون برا چيه آخه، تا يه دختر خوش فرم ميبينن مثل اين كارتون چى بود اسمش… اين فك پايينى به قاعدهء يه قابلمه باز ميشه و تمامى شير فلكه هاى منتهى به دهان از كار ميوفته و آب كه ميزنه بيرون. حالا شما بيا ثابت كن ببينيم؟ در ضمن خاك تو سرت نويسنده جان مجددا كه باعث شدى شكاف بين آقايون و خانوم هاى محترم بيشتر بشه
نمیخواستم چیزی بنویسم,اما نمیشه,پسر جان برو دنبال درس و مشقت,اینجا چکار میکنی؟نخوندی زیر 18 ممنوعو؟الآن یعنی شکست عشقی خوردیَ؟اونم در عشق یه هفته ایت؟!!! یکی مارو نجات بده خب,مردیم اینقدر نا مربوط میخونیم…بعدم,پسر جان همه رو به یه چوب نرون,آدما از کارخونه بیرون نمیان که یه شکل باشن.ضمن اینکه…ولش کن بابا نتیجه ای نداره dash1 help
خوبرویان (آهن پرستان ) جهان رحم ندارد دلشان
چاره ای نیست به جز کردن و ول کردنشان