دختری شهرستانی کس

1391/12/14

باسلام دوستان عزیز من عماد۱۸ساله ازبندرعباس این داستان کاملا واقعیه وامیدوارم تمام شهرستانی ها ازم ناراحت نشن نه که من بلکه کل بندرییا کینه دارن ازشهرستانی از این نظر که کینه داریم ۸۵درصد شغل اداریی وپر درآمداستانمون همه ازشهرهای دیگه اومدن وفقط به بیشتر بندرییها شغل ماهیفروشی ومعلمی وکارگر وقاچاق کالا رومیدن وبس بگذریم این داستان از اونجای شروع میشه که من روز باپسرعموم قرارگذاشتم که برای گردش بریم پارک غدیر بندرعباس وگفتم سرساعت۸اونجا باشه وقبول کردوگفتم هروقت رسیدی یه زنگ بزنومن سرساعت ۸شب رسیدم اونجا که دیدم مهران هم پنج دقیقه بعد به گوشیم زنگ زدوگفت توکجای من گفتم کنار همون سوپر مارکت که توپارک همونجا وایستادم واون اومد منو دید وسلام علیک کرد وگفت یه کم رو اون صندلی بنشینم و بعدا میریم میگردیم دراین هنگام یه دختر شهرستانی خیلی خوشگل دیدم که که اومده بود سوپر مارکت چیزی بخره هم من واون عقل ازسرمون رفت ومن به مهران گفتم بریم شمارهش بدیم که گفت بریم زودتر بریم تاکسی شمارشو نداده معلوم که حشرش زده بود بالا رفتیم پشت دختره ودختره متوجه شد که مامیخوایم شماره بدیم که خیلی پامیداد ودنبال دختره که انقدر راه افتادیم که بالاخره دختره وایستاد وباهامون حرف زدومهران ازم جلو افتاد و مخشو زد و…

تا رسید به چند ماه پیش ومن ومهران توخونه عموم تنها بودیم (چون خوانواده من وخوانواده عمه وعموم برای گردش رفته بودن گنوومن ومهران حوصله نداشتیم بریم پس خوانواده من گفت برو خونه عموت تاتوخونه تنها نباشی )و مهران گفت عماد میخوای حال کنی گفتم آره (من فکر کردم مشروبه یا عرق سگی ) ومهران گوشیشو برداشت وبه یکی زنگ وگفت میای خونمون ومن وعماد تو خونه تنهام واون شخص پشت گوشی موافقت کرد(اول نمیدونستم کیه که بعدفهمیدم دختره النازه) وگوشی روقطع کردوبه مهران گفتم میخوایی چیکار کنی گفت میخوام الناز رو بکنم که من گفتم من باتو اونو نمیکنم این گناه کبیرهوگفت پس برو اتاق قایم شو ووقتی دختره اومد ومن رفتم تو اتاق قایم شدم ومهران از کجا ناخبر من از زیر در اتاق نگاه میکردم وفیلم سوپر زنده میدیدم وآماده جلق ودختره پرسید مگه شما دونفر نبودین گفت آره ویکاری براش افتاد که مجبور شد بره و برای دختره پذیرای کرد وبراش فیلم سکسی گرفت نگاه کنه وخودشم اومد کنارش نشست ودستشو دور گردنش انداخت وشروع کرد به نوازش بدنش وبطوری که دختره حشرش زده بالا وعماد گفت تو عزیزم اول وآخر زن منی من تورو میکنم و وپرده کستو پاره میکنم ولی تااومد آبم بیاد آبمو میریزم بیرون تاحامله نشی وچند ماه دیگه ازدواج میکیم دختره رازی شد ولخت کرد ومهران شروع به کسشو جردادن که پردوشو وقتی جر داد یه إهی کشید اونقدرکسش تنگ بود که دختره آه آه میکرد که مهران نکن آه آه آه ااوه ولی دست بردار نبود ونزدیک ۵دقیقه کس کرد وبه دختره گفت پشت کن تاکونتو بکنم که دختر راضی نشد ومهران رفت روغن کریستال مو رو آوردو رو کس وکونش خالی کرد تاراضی شدووقتی کیرشو تو کونش کرداونقدر هال داد به مهران که صدای جلو وعقب کردن صدای چلپ وچلوپ تااتاق میرسید ودختره آنقدر حال میکرد که دختره به مهران میگفت بکن مهران وآه واوه میکرد که حشر همسایه بغلی رو بالامیبرد ومهران اونقدر تلنبه زدکه آبش به صورت فورانی امد (وتو کونش خالی شدچون چند ماه خالی نکرده بو)د بالا ومهران بی حال شدووبه دختره گفت ساک بزن دختره گفت یه کم شوره وبعدوشروع ساک زدن کرد واونقدر ساک زدکه مثل سگ آب دهان میریخت روکیر که حال انسان روبهم میزدواونقدرلیسید که مهران اصلا نمیفهمید جی میشه وبالاخره آبش اومدووریخت تودهنش وتاآخرش اونو خورد تاویتامین فلانی گیرش بیاد ومیخواست ودوباره اومد کسشو روکیر بزاره که مهران نزاشت حالا تو ارضا شدی وحالا نوبت منه وم هران مثل جسد افتاده بود روی مبل و دختره اونقدر تلنبه زدکه دختره ارضا شد و افتاد روی زمین تا دوساعت مهران ودختره خواب بودن…

الان مهران بادختره ازدواج کرده و یه بچه به اسم فلانی داره (ازکجا دختره قبلا جنده نبوده و رفته باشه پرده شو دوخته باشه.

نوشته: ماهان


👍 0
👎 0
40194 👁️


     
برای نظر دادن وارد شوید یا ثبت نام کنید

365716
2013-03-04 14:01:39 +0330 +0330
NA

حضرت والا:

نه خدایی .جان من . نصف شبی رفتی زور گیری ؟

اینو از کجا پیدا کردی با این قلم جذابش ؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟

:D
نه جان من اینو از کجا اوردی ؟ لب شط ؟

:D

0 ❤️

365717
2013-03-04 14:06:02 +0330 +0330
NA

اولا پارک غدیر سوپر مارکت نداره.دوما حال نه هال سوما این چه دختریه که به این راحتی اجازه داد پردشو بزنن چهارما خیلی داستانت تخمی بود

0 ❤️

365718
2013-03-04 14:10:37 +0330 +0330
NA

احتمالأ از تو آب گرفته

0 ❤️

365719
2013-03-04 14:12:17 +0330 +0330

اومدى داستان بگى يا كسشر تلاوت كنى بچه شهرستانى؟

0 ❤️

365720
2013-03-04 14:18:55 +0330 +0330

خوب حق دارن اون شغلها رو به یکی مثل تو ندن… چهار سطر نوشتی شونصدتا غلط املایی داری با این داستان کیری … یکی از اون ارّه ماهی های خلیج همیشه فارس ایران عزیزمون از پهنا تو کونت… سلام ما رو به اون ساحل زیبای بندرعباس برسون

0 ❤️

365721
2013-03-04 14:19:46 +0330 +0330
NA

تو بندر عباس به كيا ميگن شهرستانى و علامت مشخصه شون چيه؟!
در كنار ساير چيزا، ، چرا نصف جملات، فعل نداشتن؟!
به هر حال شانس آوردى كه فقط از سوراخ كليد نيگاه كردى وگرنه الآن تو شوهر اون شهرستانيه بودى، بس كه تيزين شما
ضمنأ مطمئنى روغن موى كريستال بود و نه معجون جادويى “كون دختر”؟!!!

0 ❤️

365722
2013-03-04 14:57:48 +0330 +0330
NA

alan bandar abbash kalan shahre???

0 ❤️

365723
2013-03-04 15:39:46 +0330 +0330
NA

عزیزم با لهجه بندرعباسی نوشتی!!؟ ثانیاً تو که از زیر در نگاه کردی بازم گناه کبیره مرتکب شدی پسر خوب! ثالثاً راضی نه رازی!! مگه ذکریای رازیه!؟

0 ❤️

365725
2013-03-04 16:54:52 +0330 +0330
NA

باباوقتی داستان مینویسیدحداقل یه باربخونیدوغلط هاش روتصحیح کنیدتاملت بهتون فحش ندن…

0 ❤️

365726
2013-03-04 17:18:51 +0330 +0330
NA

ببخشید بندرعباسیا تو بندرعباس تهرانی هستن که بقیه به چششون شهرستانی میان؟ ریدم تو داستانو نگارشت حالمو به هم زدی کونی دندون سگ توکونت باداستانت

0 ❤️

365727
2013-03-04 17:29:10 +0330 +0330
NA

إلهي ساناز نخود با لوبيا بخوره بعدش بياد بكوزه دهنت.
ألحمار ألكيرم تو ألدهنت ألذي يووسوسو في هذه ألساعت.

0 ❤️

365728
2013-03-04 18:41:00 +0330 +0330
NA

فرق آدمها:
يكى ميره هسته اتمو ميشكافه

يكى هم از زير در حال كردن رفيقشو نگاه ميكنه جق ميزنه.

از همه بدتر
يكى هم مثل من ميشينه كسشعراى تورو ميخونه

0 ❤️

365729
2013-03-04 20:53:53 +0330 +0330
NA

کلا ادبیات کشورو با این داستان داغونت نابود کردی.

0 ❤️

365730
2013-03-04 21:34:25 +0330 +0330

سلام وعرض ادب خدمت دوستان عزیز
بعدازخوندن داستان اول رفتم جلوی آئینه وچون شب بودچراغ راروشن کردم تاصورتم راواضحتردیده وبعدهم چشم توچشم خودم دوختم وبه مدت طولانی(چون یادم نیست چه مدت شد!)هرچقدردری وری ولیچاربلدبودم بارخودم کردم،تایکم سبک شدم وحالابه سراغ نویسنده عزیزاومدم تادرخدمتشون باشم،بااجازه ازمهندس:
تخم ماهی مرکب توحس نویسندگیت،تخم اره ماهی توکونت تاوقتی شدبچه ماهی وخواست ازکونت بیادبیرون کونت پاره بشه؛ای تخم مرغ دریائی تونگارشت،ای تخم خربندرعباسی تو قلم شهرستانیت،ای تخم هرچی شهرستانیه تو حلقومت،ای تخم فلانی توفلان جات،ای فلان تخم توفلانت
دیگه ننویس ای نویسنده تخم بز،تخم جن،تخم عرق سگی،تخم بارباپاپا،تخم سرندی پیتی،
تخم کوکا،تخم دایناسور،تخم دائی ناصر،تخم حاجی قاسم،تخم عموی مرحوم یاسر،ودیگرتخم های
تخمی موجود وغیرموجود
برگرفته ازاصول تخصصی تخمی تخیلی دربنادرجنوبی ایران عزیز

0 ❤️

365733
2013-03-05 00:29:31 +0330 +0330
NA

دوست بندری، تو رو بخدا قبل از اینکه برای داستان نوشتن اقدام کنی، یه چند روزی دیکته و انشا تمرین کن تا وقتی داستانت در معرض خوندن دیگران قرار میگیره ،مورد تمسخر قرار نگیری. البته ببخشیدا. :))

0 ❤️

365734
2013-03-05 00:48:16 +0330 +0330
NA

بابا ترکيدم از خنده،سر 3،2تاکامنتم که منفجر شدم، بعد اين داستان تخمي تخيلي يکم خنديديم حالمون اومد سرجاش

0 ❤️

365735
2013-03-05 00:48:59 +0330 +0330

تو رو باید بکنن مسئول انجمن شب کسشعر گویان جوان واحد امور بین الملل و حومه…

0 ❤️

365736
2013-03-05 01:21:25 +0330 +0330
NA

اسم داستان رو گذاشتی " دختری شهرستانی کس" اول اینو برا من معنی کن 8}
بعدم اون دختره شهرستانی بود لابد خودت بچه پایتختی گوزو!! :))

0 ❤️

365737
2013-03-05 02:46:50 +0330 +0330
NA

کوس مغز ننویس

0 ❤️

365738
2013-03-05 03:29:05 +0330 +0330
NA

;;) شما که مینویسید یکم توجه بیشتر کنید تا جلو بقیه سوتی ندید

0 ❤️

365741
2013-03-05 08:11:04 +0330 +0330

ridi dige nanevis bashe afarin

0 ❤️

365742
2013-03-05 08:13:55 +0330 +0330
NA

:D
هم قلمت هم سوادت خیلی کیریه!

0 ❤️

365743
2013-03-05 09:15:49 +0330 +0330

جغو…جغو…جغو…جغو…جغو…جغو…جغو…جغو…جغو…جغو…جغو…جغو…جغو…جغو…جغو…جغو…جغو…جغو…جغو…جغو…جغو…جغو…جغو…جغو…جغو…جغو…جغو…جغو…جغو…جغو…جغو…جغو…جغو…جغو…جغو…جغو…جغو…جغو…جغو…جغو…جغو…جغو…جغو…جغو…جغو…جغو…جغو…جغو…جغو…جغو…

0 ❤️

365744
2013-03-05 09:58:21 +0330 +0330
NA

جاركش،مادر ژپتو! آخه بچه سال تورو چه به اين گوه خوريا! كير اژدر ماهي تو كونت

0 ❤️

365745
2013-03-05 10:05:47 +0330 +0330
NA

ای ول بنازوم به چوکو بندر .فقط یه چیزی به خوانندگان بگم ما بندریها دروغ نمیگیم و تمام این داستان و موقعیت ها را در ست گفتن و هیچ حرفی توش نیست. متشکرم

0 ❤️

365746
2013-03-05 13:07:07 +0330 +0330
NA

گناهه کبیره! مزخرف بود

0 ❤️

365747
2013-03-05 13:36:30 +0330 +0330
NA

عزیزم پایتخت نشینا به ما میگن شهرستانی نه بندرعباسی ها

0 ❤️

365748
2013-03-05 16:01:30 +0330 +0330
NA

پشمات در اومده رفتی کوس کونی؟ گالیور
دهن اسب آبی داخلت
یه نفر پیدا نمیشه بالای 30 سال باشه وداستان بنویسه همه 18 تا 25 جالبم اینجاست اکسرا با زن رابطه دارن داستانهای تخم تخیلی

0 ❤️

365749
2013-03-05 16:24:39 +0330 +0330
NA

از اسم داستان معلوم بود تهش چیه! :D

اسلحه گذاشته بودن رو مغزت که اینقدر غلط داری؟ :D :)) :))

0 ❤️

365750
2013-03-05 16:31:47 +0330 +0330
NA

یه بار داستانت رو نخونده نظر دادم حالا که خوندم دوباره نظر میدم ولی ایندفه نظرم عوض شد
سر سیلند ماک دماغ دار کنتور گاز خونمون با قبضش وهر چیزی که امیر مهدی 21 عزیز نوشته همه با هم تو کونت
آخه کوس کش چه جوری دیدی آبش فورانی ریخت تو کونش نکنه داشته تو رو میکرده چطور سه بار تو 10 دقیقه آبش اومد لولش به آب شهر وصل بوده
کیر تو اون داستانت کیر تو چشمات کیر تو گوشت که واینستی پشت در آه اوه دختر شهرستانی رو گوش ندی دیگه داستان ننویسی برو به درست برس
جیش بوس شب بخیر یادت نره لالا

0 ❤️

365752
2013-03-05 16:49:36 +0330 +0330
NA

akhe bache ya nanevis ta minevisi chert nagoo ke hey fosh havalat beshee

0 ❤️

365753
2013-03-05 18:02:00 +0330 +0330
hjh

خيلي شاسي

0 ❤️

365754
2013-03-05 18:15:11 +0330 +0330
NA

آخه کیرم تو کسه اول تا آخره اونی که تورو پس انداخت،جقی یارو به تو میگه بیا بکن طرفو میگی نه؟؟؟ حالا این بماند،بعد رفت با طرف ازدواج کرد؟؟ مگه فیلم هندیه مادر سگ؟؟ کیرم تو تمومه ارزش ها و آرمان هات با این داستانه تخمیت

0 ❤️

365755
2013-03-05 19:00:42 +0330 +0330
NA

"وعماد گفت تو عزیزم اول وآخر زن منی من تورو میکنم و وپرده کستو پاره میکنم "
بچه ها عماد اسم خودش نبود؟؟؟ :?
واقعا بچه ها هر فحش قشنگی که بهت دادن نوش جونت :)) :)) :))
فحشاتون خیلی توپه مخصوصا امیر مهدی21 :)) :))
خاک تو مخت :| :D
کرم تو کونت رقص بندری میره که این کس شعر ها رو مینویسی بچه کونی؟ /:)
ببخشید فحش دادم با عرض معذرت از تمامی دوستان :D
در پایان: :)) :)) :)) :)) :)) :)) :)) :)) :| :D

0 ❤️

365756
2013-03-05 19:20:43 +0330 +0330
NA

لب کارون دنگ دنگ چه گل بارون دینگ دینگ اخ ببخشید اشتباه گرفتم…
ولی باید تو دروغ بهش جایزه بدن …
وای مثل این بچه ننه ها دوبهم زن و دروغگو پشت سر بقیه حرف میزنه…
خجالت نمیکشی ؟؟؟بقول دوست عزیزم از کجا اوردی این داستانو با قلم خخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخ

0 ❤️

365757
2013-03-05 21:37:55 +0330 +0330
NA

کارتون.موش وگربه روکه دیدب جری رو میگم …ای کیر جری تو.کس مادرت جارو اون.خانمه رودیدی که به.تام دستور میده ای تو کس مادرت…خواهر کونی بگو خونمون خالی بود پسر عموت دوستش اورد باهاش لاس بزنه تو.کس کش هم رفتی دید زدی…آخرشم خواستی جمش کنی دریغ که یه جنده به طایفه تون.اضافه شد همینه که جمعیت شهرستانیهاتون بیشتر اصولا جنده پرستین …فحش هم ندین چون بر نمیگردم دوباره بخونم…اما اون روز گناه کبیره هم.نکردی اخ مادرت کردند بدوبرو لب شط کس مجانی شده…بامراما بندر ببخشن

0 ❤️

365758
2013-03-06 08:30:36 +0330 +0330
NA

نظرات دوستان خیلی حال داد
بچه کونی فکر کرده بچه واشنکتونه .

0 ❤️

365759
2013-03-06 14:03:56 +0330 +0330
NA

ايولا

0 ❤️

365760
2013-03-08 05:54:31 +0330 +0330
NA

کیر 85درصد مردم ایران تو حلقت جغوی عقده ای.دروغ مثل تورماهیگیری نیست که خوب ببافی سگ آبی.

0 ❤️


نظرات جدید داستان‌ها