درددل يه پسر 16 ساله

1392/09/22

با سلام خدمت بروبچ بامرام شهواني . اين اولين داستان منه و هيچ سكسي توش وجود نداره فقط چون دلم خيلي گرفته تصميم گرفتم بيام اينجا و خاليش كنم پس اگه دوس ندارين نخونين خواهشن فحش هم ندين.اسم من امير هستش 16 سالمه نميدونم از كجا شروع كنم اهل زاهدانم و از نخبه هاي شهرمونم از لحاظ تيپم خوبم تويه خونواده مرفهي بزرگ شدم و خداروشكر هيچيم كم نداشتم.داستان من برميگرده به 6سال پيش خيلي بچه بودم ولي از همون بچگي عاشق يه دختر بودم كه اسمش حديث و از فاميلامونه و تو يه شهر ديگه زندگي ميكنه خلاصه 5 سالو با عشق اون بزرگ شدم تا اينكه پارسال اونا واسه تفريح اومدن زاهدان منم كه اونو بعد از چند سال ميديم آتيش عشقم شعله ور تر شد ولي يه مشكلي وجود داشت و اون اينكه نميدونستم اون نظرش نسبت بمن چيه خلاصه گذشتو سال تحصيلي شرو شد و ماهم ارتباطمون تلفني حفظ ميكرديم ولي دورادور ولي بازم يه مشكل وجود داشت اونم اينكه بمن ميگفت داداش هفته ها و ماه ها ميگذشتو ما بهم نزديك تر ميشديم جوري كه اگه يه شب اس نميداديم خوابمون نميبرد ولي هنوزم داداشش بودم سال تحصيلي تمام شد و من بخاطر عشقي ك تو قلبم بود نتونستم مثله هرسال درس بخونم و 2تا تجديد اورم.ايندفه ما رفتيم شهر اونا واس تفريح و اونجا بود كه فهميدم اون با يه پسر دوسته كه اتفاقا منم اونو ميشناختم مزخرفترين ادمي ك تاحالا ديدم يه دختر باز به تمام معنا و وقتي حديث فهميد كه مرد روياهاش چجورادمي هست باهاش بهم زد و بدجوري شكست و اينجا بود كه من دست بكار شدم ورفتم جلو خلاصه چند وقت من شده بودم همدمش و بهش دلداري ميدادم تا اينكه ديگه تقريبا حالش خوب شده بود البته به لطف من بعد از يه مدت من از علاقه خودم و داستانم واسش گفتم خلاصه مدت ها ميگذشت و بازم همين آشو و همين كاسه ما باهم خيلي راحتيم و هر حرفي باشه رو بهم ميگيم و اون از اينكه تو بچگيش همش بمن فكر ميكرده گفت و اينجا بود كه فهميدم بمن علاقه داره ولي از تجربه قبلي خيلي ميترسه و نميخاد تكرار بشه با وجود اينكه ميدونه من يه پسريم كه اصلا اهل اين كارا نيستم و كلا تو فاميل و آشنا ها از همه لحاظ زبون زدم البه از حق نگذريم اونم با اينكه 15 سالشه كلي خاستگار داره از بس كه خوشگله و منم از همين ميترسم از دست بدمش ولي يه حسي همش بهم ميگه كه مال خودمه الانم يه خاستكار داره كه 4 ساله دنبالش و حديثم صادقانه بهم گفت بين منو اون گير كرده و نميدونه چكار كنه بخدا از زماني كه فهميدم ديگه خواب و خوراك ندام نميدونم بايد چكار كنم تا الانم باهاش هيچ رابطه اي نداشتم چون اون خيلي رو حجابش تعصب داره و همينش منو ديوونه كرده ولي من نميدونم چه شانس گنديه كه من دارم تازه داشتم ب جاهاي خوبي ميرسيدم ك يدفه بين خونواده هامون اختلاف افتاد و هربار كه من چيزي ميگم اون ميگه كه نميشه چون ما باهم مشكل داريم نميدونم ولي اينو ميدونم كه اونم بمن علاقه داره ولي …
ببخشيد سرتونو بدرد آوردم تازه خيلي خلاصه كردم و گفتم شرمنده ولي فحش ندين كمكم كنين دارم ديوونه ميشم جاي ديگه و كسي رو ندارم كه باهاش درددل كنم نااميدم نكنين بهم بگين چكار كنم دمتون گرم .باي

نوشته:‌yeke tazzzzzz


👍 0
👎 0
66224 👁️


     
برای نظر دادن وارد شوید یا ثبت نام کنید

407297
2013-12-13 06:50:37 +0330 +0330
NA

<<<من امير هستش 16 سالمه ////باز این بچه طوفل ها پیداشون شد>>><<<از نخبه هاي شهرمونم , 2تا تجديد اوردم///اخه جاکش کسی که ۲ تجدیدی اورده نمیگن نخبه بهش میگن بیسواد >>>

1 ❤️

407298
2013-12-13 07:56:27 +0330 +0330

لطفاً اگر به سن قانونی نرسیده اید این سایت را ترک کنید

حتما یه دلیلی داره که اینو فارسی نوشتن زدن

0 ❤️

407299
2013-12-13 08:39:33 +0330 +0330
NA

من داستان بلدم ولي واقعيت هاي زندگي درقالب داستان فكركنم مثل گذاشتن عكس واقعي توي پروفايله ولي ياداستان هاي شهواني واقعيت نداره ياگوينده هاي داستان هاگيج ميزنن كه جزئيات زندگي شون راميزارن توشهواني

0 ❤️

407300
2013-12-13 09:20:18 +0330 +0330
NA

ببین کوچولواینجاشوکولات نمیدنا!
بهتزه دیگه نیای اینجا.باریکلا

0 ❤️

407301
2013-12-13 10:45:28 +0330 +0330
NA

به نظر من اسم سایت رو عوض کنیم و بزاریم سایت درد و دل های عشقی و قوانین سایت هم عوض کنیم .
کس ننت .کیرم تو اون کونت .کیرم تو مغزت نخبه.

0 ❤️

407302
2013-12-13 11:08:45 +0330 +0330
NA

کیرم تو این سایت…شهوانی روز به روز داره تخمی تر میشه…
دردو دل ملت رو مینویسن کیر بقیه میخوابه…
من نزدیک به 2 ماه خاطره سکسی واقعیم رو نوشتم که کیر ملت رو راست میکنه ولی هنوز منتشر نشده!
مسخره ها…یه بچه 16 ساله چه گهی میخوره اینجا…
کسکش تو 10 سالگی اصلا کیرت هنوز از دکمه مانتو مامانت بزرگتر نشده چطور عاشق شدی!
اگه این دختره انقد به حجابش حساسه و این کس شعرا پس چجور با یه پسر بکن و دخترباز دوست شده!!!

0 ❤️

407303
2013-12-13 11:26:46 +0330 +0330

عجبا !!! این طفلک که اولش گفت دوس ندارین نخونین .چون سکسی نیست لجتون گرفته :))

0 ❤️

407304
2013-12-13 11:56:25 +0330 +0330
NA

اين عشق هاي بچگي كه به هيچ جا نمي رسه يه سناريوي تكراري هست كه تو زندگي اكثر ما ها اتفاق افتاده. بي خيال شو و فكرشو نكن. خيلي بايد تجربه كني ، زمين بخوري پا شي تا مرد شي . يكي از همين تا شدن ها و شكستن ها رو همين الان داري تجربه مي كني. پس مرد شدن رو از همين الان شروع كن.

0 ❤️

407305
2013-12-13 12:12:26 +0330 +0330
NA

کم کم عادت ميکني منم عادت کردم.

0 ❤️

407306
2013-12-13 12:34:51 +0330 +0330

چی بگم من خو عشقمو تو پارک دولت دیدم با پسری این یه هفته است با کسی حرف نزدم

0 ❤️

407307
2013-12-13 12:55:47 +0330 +0330
NA

عشقت الان15سالشه خاستگارش از 4سال پیش دنبالش بوده؟؟؟ینی از 11سالگی ؟؟؟خودتم ک 10سالت بود عاشق شدی؟؟؟کلن اونجا زود ب بلوغ میرسین اره؟ولی ی چیزیو واقعا نمیفهمم چجوری اگ 1شب اس نمیدادین خابتون نمیبرد ولی هنوز داداشش بودی با یکی دیگه هم دوس شده بود؟؟؟؟مطمئنی عشقت از سلامت کامل روانی برخورداره؟؟

0 ❤️

407308
2013-12-13 13:52:19 +0330 +0330

بنده داستان جنابعالی رو نخوندم ولی خیلی پسرشونزده ساله دوست دارم الهی که بکنم جنابعالی رونصیحت و ارشاد

0 ❤️

407309
2013-12-13 14:50:08 +0330 +0330
NA

نوشته::‌yeke tazzzzzz

برادر در این سایت یه کاربری به این اسم هست که انقد عزیز دل عزیز دل میکند که من هم الان میخواهم به سبک او نظر بدم

عزیزدل دیگه ننویس

0 ❤️

407310
2013-12-13 14:54:17 +0330 +0330
NA

بهتره به یه روانپزشک مراجعه کنی
خدائی مسخره نمیکنما جدی گفتم :|

0 ❤️

407311
2013-12-13 15:33:50 +0330 +0330
NA

چی بگم… :|

0 ❤️

407312
2013-12-13 16:21:19 +0330 +0330
NA

مسخره
ادمین !!!
X(

0 ❤️

407313
2013-12-14 03:18:26 +0330 +0330
NA

والاااااااا

0 ❤️

407314
2013-12-14 20:12:26 +0330 +0330

عاقا دستمال کاغذی بیارید !
نکته داره

0 ❤️

407315
2013-12-15 08:46:32 +0330 +0330
NA

بابا بس کنید خودش گفت اگه نمی خواین نخونین من خوندم بدم اومد ولی فحش که ندادم

0 ❤️

816422
2021-06-22 02:40:20 +0430 +0430

نخبه های منطقتونو گاییدممم ، چه جمله‌ی سمی بود گفتی :)

0 ❤️