سلام.قبل از هرچیز باید بگم داستان من مثل بقیه داستانا جملات تحریک کنندش زیاد نیست و آخرشم خیلی بد تموم میشه…خواستم آخرشو عوض کنم ولی دلم نیومد داستان واقعیمو خراب کنم…اگه دوس ندارید و فقط واسه جق زدن داستان میخونید بهتره وقتتونو تلف نکنید… من هدیه هستم و 28سالمه.چندسال پیش از شوهرم جدا شدم و الان توی 1شهرستان نزدیک شهرمون کار میکنم و آخر هفته ها میام خونه مامان و بابام…مسیرم با سواری حدوداً 1ساعته.1
روز توی محل کار همکارم 1فیلم سکسی باحال از تو گوشیش نشونم داد و باعث شد حسابی حشری بشم…اون روز 5شنبه بود و بعد از کارم باید میرفتم ترمینال و سوار ماشین میشدم.من عادت دارم همیشه جلو بشینم ولی اونروز اصلاً کنترلم دست خودم نبود…2تا پسر جوون عقب نشسته بودن و جلو خالی بود.صبر کردم تا یکی اومد و جلو نشست بعد من رفتم عقب کنار پسره نشستم…پسره اول خودشو جمع کرد که من راحت بشینم ولی من که خیسه خیس بودم شونمو چسبوندم به کتفش…چنددقیقه بعد یخ پسره یکم آب شد و پاشو یکم باز کرد و چسبوندش به رونم ولی هنوز میترسید که زیاد بهم بچسبونش…من که دیگه تحمل نداشتم پامو حسابی بهش فشار دادم.سرشو چرخوند و نگام کرد…خجالت کشیدم نگاش کنم و زود رومو کردم به سمت بیرون پنجره و سعی کردم خونسرد به نظر بیام…یکم توی همون حال بودیم و من داشتم لذت میبردو.دلمم نمیخواست ازون بیشتر بشه چون برخلاف تصور الان شما جنده نیستم و بعد از طلاقم بجز دوس پسرم با کسی سکس نداشتم…بگذریم،تو حال خودم بودم که حس کردم رونم یکم داغتر شد.نگاه کردم دیدم پسره دستشو گذاشته رو زانوش طوری ک پشت دستش بچسبه به رون من.1لحظه دلم ریخت.زود خودمو جم کردم.اونم ترسید و پاشو کشید کنار.ولی همون 1لحظه کارخودشو کرده بود.دیگه نفهمیدم چکار میکنم.خودمو جا بجا کردم طوری که 1طرف رونم روی پای اون بیوفته…پسره جا خورد ولی زود شرو کرد به مالیدن.اول دستشو گذاشت روی رونم،حسابی رونمو مالید که من یوری شدم.فهمید چی میخوام و دستشو برد زیر کونم.کونم تپله تو دستاش مثل ژله میلرزید…پسر کناری متوجه شد و به دوستش نگاه کرد و لبخند زد.پسره هم دیگه با خیال راحت مانتومو از پپشت یکم بالا داد و دتشو کرد تو شلوارم.یکم ک از زیر شلوار کونمو مالید دستشو دراورد و باز روی رونم گذاشت و اروم کشید رو به کسم…داشتم دیوونه میشدم…لعنتی عالی داشت بهم حال میداد…آروم زیپمو پایین کشید و از روی شرت شرو کرد به مالیدن کسم…دستش از اب کسم خیس شده بود و صدای شالاپ شلوپ کم کم داشت زیاد میشد که دوستش به راننده گفت صدای ظبتو بزنه بالا…وقتی خیالمون از صدا راحت شد دیگه نفسمو نگه نداشتم و شرو کردم آ روم آه کشیدن و ناله کردن…چشمامو بسته بودم ک ی دست رو شونم حس کردم.دوست پسره دستشو انداخته بود گردن اون و ازونجا به من رسونده بودش.میخواست بی نصیب نمونه.همون موقع پسره هم داشت شرتمو میداد پایین…1لحظه به کاری که داشتم میکردم فک کردم و حالم از خودم بهم خورد.دست پسره رو گرفتمو خواستم پسش بزنم ولی دیگه دیر شده بود…در گوشم گفت اگه اذیت کنی به جلوییا میگم برگردن نگا کنن.مطمین باش وقتی شرتتو ببینن باید ب 4تاییمون کس بدی…بغضمو فرو دادم و دستشو رها کردم…شرتمو کنار زد و دستشو به کسم رسوند…چند دقیقه مالیدنش برام مثل شکنجه بود ولی کم کم دوباره حشرم زد بالا…پسره لاغر بود و دوستش با زحمت زیاد دستشو از پشت گردن اون به سینم رسونده بود.یکم صافتر نشستم که دستش از توی یقم بره تو…همینجور که پسره انگشتشو کرده بود توی کسم و تند تد عقب جلو میکرد دوستشم نوک پستونمو نیشگون میگرفت و میمالیدش…به کیرش نگاه کردم که داشت شلوارش جر میداد…کاپشنشو که اون دستش بود کشیدم تا بیوفته رو کیرش.بعدم دسمو کردم زیر کاپشنه و کیرشو از توی زیپش دراوردم و شرو کردم به مالیدن…8ماه از طلاقم گذاشته بود و توی اون هشت ماه بارها حشری شده بودم ولی ارضا نشده بودم.دیگه داشتم واسه کیر هلاک میشدم…کیرشو محکم میمالیدم و نوکشو فشار میدادم.وقتی دستمو گذاشتم رو خایه هاش وحشی شد و 3تا انگشتشو کرد تو کسم.1لحظه دردم گرفت و 1آه نسبتاً بلند کشیدم که مسافر جلویی برشت نگامون کرد .دوست پسره خیلی فرز دستشو کشید و طرف متوجه نشد چه خبره…خیلی دوس داشتم کیرشو بکنم توی دهنمو براش ساک بزنم ولی از رانندهه خیلی میترسیدم…خلاصه نزدیکای مقصد بودیم که ارگاسم شدم.آب پسره هم که چند دقیقه بعد از اینکه مالیدم براش اومده بود…دستشو کشید و 1تیکه کاغذ و خودکار از دوستش گرفت و روش 1چیزایی نوشت…وقتی به مقصد رسیدیم راننده برگشت و بهمون گفت خسته نباشید،عجب کمرایی دارید.ماشالا 1ساعت تموم همو مالیدین…انگار دنیا رو سرم خراب شد آخه راننده های اونجا منو میشناختن چون زیاد باهاشون میرفتم و میومدم…با خجالت پیاده شدم.پسره کاغذو تا کرده بود و 1چیزی بینش بود.دادش بهم و رفتن…وقتی بازش کردم دیدم توش 1تراول پنجاهی گذاشته و شمارشو نوشته و گفته بهم زنگ بزن.شب بیا خونه تا 2تا دیگه ازینا بهت بدم…اون شب تا صبح گریه کردم و فرداش رگ دستمو زدم…واقعاً میخواستم بمیرم ولی نشد…امیدوارم بیشتر از لذت بردن توی فکر رفته باشید…
نوشته: هدیه
شمارشو بده ما بی نصیب نمونیم هه
انگار کردش که 50 داده
خیلی باحال و واقعی.اما فکر میکنم آخرشو زیاد پیاز داغ بهش دادی.یعنی واقعن رگ دستتو زدی؟؟منم خیلی توی ماشین یا جاهای شلوغ گیر پسرا افتادم ولی همیشه سعی کردم نزارم طرف کاری کنه اما یه بار که یکی خیلی گیر بود و هرچی کردم از رو نرفت به مقصد نرسیده پیاده شدم.البته خودمم از همین فرصت ها خیلی استفاده میکنم برای حال کردن با خانوما بیچاره ها قیافه ها و حالتاشون دیدنی میشه از تعجب!! میمونن ک من دخترم یا لباس دخترونه پوشیدم :) بعضی ها خوششون میاد و بعضی ها همکاری میکنن.بعضی ها بدون عکس العمل و بعضی ها هم تو همون حالت گیجی میمونن تا آخرش.یادش به خیر با یکی زیاد حال کردم اونم چند بار نگام میکرد و یه خنده موزی میکرد آخرش یه جا پیاده شدیم خودش سر صحبتو باز کرد.اسمش مریم بود به هم شماره دادیم فرداش رفتیم پارک روی نیمکت کلی حال کردیم.اما یادم رفت از آدرس هم چیزی بپرسیم همون شب گوشیمو دزدیدن و شمارشو از دست دادم.حیف شد :( هنوزم حسرت لز نکردن باهاشو نمیتونم فراموش کنم.کاش یه بار دیگه ببینمت مریم.
راستی کاش میگفتی حالا ک رانندهه فهمید چی شد؟؟تو رفت و آمد به محل کارت به مشکل نخوردی؟به بقیه راننده ها نگفته بود؟
چرا اراجیف میگی …
مثلن سعی داری جوری نشون بدی که اره میشه خوب بود ولی وقتی حشری شد با هرکسی هرزگی کرد بعدم پشیمون شد و همونجوری خوب موند … با اهداف پنهان هستن بعضی از داستان ها که شاید اگر میشد پیگیر شد اخر خیلی از داستان ها به یه نویسنده ی واحد میرسیدیم …
الان با داستانت داری به دخترا میگی توی ماشین مسافری هم میشه داد یا داری به پسرا میگه توی مسیر های طولانی یکم تلاش کنید خانومی که کنارتون نشسته هم ممکنه پا بده …
اخه بی شعور مگه به زور بهت تجاوز کردن که میگی رگ زدم … کسی که به خودش همچین اجازه ای رو میده توی ماشین با یه غریبه که تا ده دقیقه پیش نمیشناختش و ندیده بودش سکس داشته باشه امکان نداره تاکید میکنم امکان نداره عذاب وجدان داشته باشه بعدش …
شما داستانت دروغی بیش نبود …
سعی نکنید جامعه رو جوری نشون بدین که هرکاری بخوای میشه کرد … خیلی دخترا هستن کنارشون بشینی یکم منظور دار نگاهش کنی قهوه ای میکنتت …
هرچی میکشیم از این داستانهای دروغ سکسی هست …
akhe kos maqz e kos mokh be zur ke kun nadadi ke rafti rageto zadi kirm to konet jaqi e jnd. khasti bokonamet pv bd
دلم برات سوخت امید وارم هیچ دختری با این مشگل رو به رو نشه
افرین به تو دختر خوب واقعا دختر به این نازی حیفه خدایش توماشین توکونش گذاشت این جور حلال زاده هارو باید رو تختخواب فقط نازشونو باید کشید افرین خوشم اومد ازت خیلی دوستتت دارم هدیه جون
زیاد هم به حرفای چرت پرت اینا گوش نکن اینا خودشون جاش بیفته ننشون هم میکنن چه برسه به یه دختر غریبه یا زن حشری افرین هدیه
ریدم ب داستانت خیلی کیری تخیلی بود افتضاح بود
تو گفتي كه بعد از طلاقت فقط با دوست پسرت سكس كردي بعد در اخر داستان اومدي گفتي هشت ماه سكس نكردي بعدم مياي ميگي رگ خودمو زدم ولي نمردم خودت يه بار ديگه داستانت رو بخون جنده كوچولو dash1
اینهمه کیر ریخته یه خوبشو انتخاب میکردی تو مکان حال میکردی،جا قحطی بود تو ماشین
مرد مومن طرفای ما میگن به مغازه بسته کرایه دادن یعنی میخواست با تراول شب بکشونه خونه والی تو راست میگی اما دوستان واسه سکس هیچ وقت ناراحت نشید چون خداوند این نیرو را گذاشته جز زن شوهر دار که اونهم مونده به شوهره
خب میرفتی بهشون میدادی توکه جنده بودی و به دوست پسرت میدادی
ولی الله وکیلی زیاد دروغ میگنن بچه ها هم فحش میدن میچسبه خخخ کیرم تو بینیت خخخ
توهمات توی تاکسی رو به یک داستان سکسی جنایی تبدیل کردی و ما رو با خودت به فیلم داستانی غریزه ی اصلی و کوچه پس کوچه های سکس هالیوود بردی…
تو و امثال تو باید با انتخاب درست یه نفر مطمئن رو پیدا کنین و سکس منطقی داشته باشین
اینجوری هم پسرا توکف نمیمونن هم حرمت دخترا تا حد زیادی حفظ میشه …
عقب افتاده ی گه تیپ، تو بمیری حیوون
این خر بود خودکشی کرد توکه خر زاده هستی میگی حیف نمرده
کس خل ها داستانه دروغ بودن جرو داستاااااانه
راستی گالیور هم دروغ بودا برید فیگور کشف و کاراگاه بازی بذارید
من تجربه کردم وشده…پسرای شیطون فقط اینارو میفهمن…من قبول میکنم که راس میگه چون اینکارو کردم وشده.البته مثل بعضی اقایون ۱۷ سالم نبوده خخخخخخخخخ
خوب بود چون منم دستمالی شدم توی مراکز عمومی یه جورای بعضی موقعها دل چسبه مرسی
هدیه جون,داستانت کلا تخیلاتت بوده.البته ممکنه واسه خیلیا واقعا پیش اومده باشه که تواین شرایط گیر کنن,ولی تو,توی ماشین,کنار یه پسر,حشرت زد بالا,تا مقصد داشتی تصور میکردی که چی میتونه بشه,رسیدی خونه یه بادمجون گرفتی,یه جق تپل هم زدی.درصورتیکه میشد بهمون پسره تو ماشین یه امار بدی تا خودش بقیه کارو انجام بده.جز آخرش قصه بدی نبود.ادامه بده.موفق باشی
وقتی به مقصد رسیدیم راننده برگشت و بهمون گفت خسته نباشید،عجب کمرایی دارید.ماشالا 1ساعت تموم همو مالیدین…
وای خدایا چقدر خندیدم lol lol lol lol lol lol lol* lol lol lol lol lol lol* lol lol lol lol lol lol* lol lol lol lol lol lol* lol lol lol lol lol lol* lol lol lol lol lol lol* lol lol lol lol lol
خوبه تو ماشین حشرت زده بالا اگه تو خونه بود که کسو کونت یکی بود
کاری ندارم که این داستان واقعیه یا دروغ، داستان خوبی بود سرگرم شدم و فکرم بازتر شد و اطرافیانم و اونایی رو که دارم باهاشون تو یه کشور زندگی میکنم رو شناختم… از خودم خجالت میکشم یک ایرانی ام!
یکمی بزرگنمایی کردی ولی همینکه بعد از ارضا شدنت عذاب وجدان گرفتی یعنی زن با غیرتی هستی.
رگ دستت و دیگه نمیتونم باور کنم یا اگه زدی هم حتما با نون خشک یه خش انداختی ازون خشا که رو دست چند ثانیه سفید میشه دوباره اوکی میشه . mail1
بازم خوبه توی ماشین شدید حشری شدی.اگه توی یه موقعیت مناسب بود کرده بودندت بعد پشیمون میشدی و خودتو دار میزدی و میشد!