دلشکسته

1391/04/27

متن خاطره: سلام نمیدونم از کجا شروع کنم چون اولین باره میخوام بنویسم اول اینکه این داستان سکسی نیست این داستان زندگی منه و کاملأ عاشقونس که حدود یه سال پیش استارت خورد میدونم جاش اینجا نیست شما ببخشین من یه پسر ۲۱ساله باپوست سفید باموهای خرمای ۶۰ کیلو باقد ۱۷۰ و فوق العاده جذاب و خوشکل هستم طوری که تو خیابون راه میرم همه دخترا نگام میکنن اما هیکل جذابی ندارم میخوام از اول زندگیم شروع کنم خانواده صمیمی و فداکاری دارم اما از نظر مالی وضعمون خوب نیست دوران راهنمای به یه دختر که میشناختمش علاقه پیدا کردم طوری که هر روز چند ساعت میرفتم نزدیکای خونش پاتق میکردم کم کم فهمید اون هم میومد بیرون یا از پنجره نگاه میکرد فقط چش تو چش میشدیم جرئت حرف زدنو نداشتم همه منو میشناختن کاملأ خجالتی بودم بعد دو سه سال که دبیرستانی شدم دختره به اسم سپیده با خانوادش از اون محل رفتن میدونستم کجا رفتن خیلی ناراحت بودم اما خودمو داشتم میساختم به هیچ دختری نگاه نمیکردم خیلی سنگین با اراده ومحکم بودم همه دوستام یا معتاد بودن دنبال سیگار سیگاری مشروب شیشه یا دختربازو لاشی اما سعی کردم پاک باشم سعی کردم با بقیه فرق داشته باشم بچه مثبت نبودم اما از این کارا خوشم نمیومد دنبال یه عشق بودم گذشت تا اینکه دیپلمو گرفتم کنکور دادم به کمک خدا بهترین دانشگاه ممکن قبول شدم همه کف کردن اخه درس خون نبودم اما باهوش بودم راهی شهر غریب واسه درس شدم وقتی وارد دانشگاه شدم خیلی دوست پیدا کردم دانشگاه ما فقط پسرونست یا بقوله دوستان (نرکده) خوابگاه دانشجوی هم گرفتم همه چیز خوب بود تنها بودم تو خودم بودم اما قوی یروز یدختره شمارش شبیه شمارم بود زنگید بعد کلی حرف بهم پیشنهاد داد که باهم دوست باشیم قبول کردم واسه سرگرمی بعد از چند ماه دو بار از دور همو دیدیم کلی ازم تعریف کرد که بهم میگفت دوست دارم تو مال خودمی تا منم بهش گفتم دوست دارم سرم فقط تو گوشی بود بهش عادت کردم دل بستم اون هم اینو فهمید بود بخودم امدم دیدم دیگه بهم اهمیت نمیده من بدجور وابستش شده بودم اولین بارم بود بهم حق بدین واسش زنگ میزدم شعر میخوندم بی فایده بود دیگه دلش بامن نبود بدجور ضربه خوردم وقتی باهاش حرف میزدم اشکام درمیومد تا یروز ابجیش بهم زنگید گفت که جی افم میخواد باکس دیگه دوس بشه منم ازش دل کندم بدجور بهم ریختم همه دوستام فهمیده بودن نصیحتم میکردن روم نشد بگم حتی از نزدیک باهاش نبودم دوستم میگفت دختر فقط باید بالا پاین بشه این جریان گذشت منم تنهاترشدم تو این شهرلعنتی همش دخترو پسر باهم هستن دختراش خیلی خوشکل با لباسای عجیب نمیخوام اسمشو بگم اینجا کلان شهره اما تهران نیست بعد از چندماه دختره بهم زنگید گفت پشیمونم ببخشید گفتم نمیدونی چی به روزم اوردی دیگه نمیخوامت نزدیکای عید ۹۰ بود که ترم ۳بودم چت گوشیمو راه انداختم تا از این همه غصه تنهای دربیام با یدختر تو بوشهر اشنا شدم به اسم ونوس تا باهاش دردودل کردم شمارمو گرفت زنگید سریع اشکام درومد سعی میکرد از دور کمکم کنه و واقعأ هم کرد همدم من شده بود با کلی اصرار شماره حسابمو گرفت واسم پول میفرستاد واسم ش میفرستاد حالم بهتر شده بودعید۹۰ تو چت با یدختر اشنا شدم دوسال ازم بزرگتر بود که واسه کنکور کارشناسی داشت درس میخوند خودش تنها بود تنها تو خونه زندگی میکرد وضع مالیشون خوب بود دوتا خونه داشتن یکی تو این شهر و اون یکی تو استان دیگه بعد چند روز شمارشو داد باهاش حرفیدم قرار شد ببینمش شب پارک قرار گذاشتیم وقتی دیدمش یدختر توپل قیافه معمولی داشت خیلی مهربون بود اسمشو تو این اینجا ستاره میزارم واسم کلی خوراکی اورده بود من خجالت میکشیدم اولین بارم بود که با یدختر قرار داشتم بعداز چند دقیقه یهو انگار برق ۳۸۰ ولت منو گرفت واااااای باورم نمیشه همون دخترو دیدم که از راهنمای عاشقش بودم منظورم سپیده بود یجوری نگام میکرد که از صدتا فوحش بدتر بود سرمو انداختم پاین از کنارم رد شد خیلی حالم بد شد اما زود فراموش کردم ستاره و ونوسو تو چت باهم اشنا کردم باهم ۳نفری هرشب چت میکردیم ستاره ونوس تل همو بهم دادن دفعه دوم که ستاره رو دیدم با ماشین دوستش امد دوستش باهم سلام کرد گفت وااای چقد شبیه خارجی ها هستی ستاره بهم گفت گوگول شدیا بعدش دوستش رفت منو ستاره نهار رو دوتا فلافل زیر یدرخت تو بالا شهر خوردیم کلی ازش فاصله داشتم که بدنم بهش نخوره منو ستاره هفته دو روز صبح تا شب باهم بودیم زود بهم اعتماد کردیم همو باور کردیم خیلی صمیمی شدیم چند بار پشت تلفن بهش گفتم میخوام دست تو بگیرم یروز جلو یه دریاچه کنار پارک قرار داشتیم با هزار ترفند دستشو گرفتم بین ما فقط سکوت بود احساس قشنگی داشتم احساسم بهش دو برابر شده بود یهو دستشو کشید بعدش گفت خجالت کشیدم ببخشید خیلی باهم راحت بودیم یروز تو یه پارک قرار داشتیم بعد کلی حرف خواستیم کم کم بریم کوچه کنار پارک بود داشتیم قدم میزدیم تو پیاده رو دستم انداختم رو شونش کلی خجالت کشید رسیدیم اول کوچه بهش گفتم یچیزی میخوام بگم روم نمیشه گفتش بگو گوشیمو از جیبم دراوردم واسش تایپ کردم که تو پیاده رو که دستمو انداختم رو شونت میتوستم بوست کنم بعدش دادم خوند گفتم بریم طرف پارک گفت بریم وقتی رفتیم دوباره اونجا قبل پارک دستمو انداختم روش لوپشو بوسیدم که یهو ازم فاصله گرفت قرمز شده بود دستشو گذاشت رو صورتش گفت دیگه نمیشناسمت یکی تو ماشینش بود با دیدن ما کلی خندید یروز باهم قرار گذاشتیم بریم دریا روز قبلش بهش گفتم میخوام لباتو ببوسم قبول کرده بود رسیدیم ساحل هرکاری کردم نتونستم بوسش کنم داشتیم برمیگشتیم کلی بهونه گرفتم دوباره رفتیم ساحل جای پرتو خلوتی بود کلی زور زدم واس اولین بار لباشو بوسیدم خجالت کشید سرشو اروم گذاشت رو شونم جلو دریا خیلی لذت بخش بود خیلی صمیمی شده بودیم همش تو پارک لباشو میبوسیدم یا تو پیزا کنار پارک همش لب بازی میکردیم کلی خاطره همه جا این شهر ازش دارم باهم میرفتیم دریاچه ماهگیری میکردیم باهم رفتیم شهربازی و…خیلی خوش بودم

داشتم همه غمو غصه ها رو بدست فراموشی میدادم یروز تو چت که منو ستاره ونوس چت میکردیم اواسط اردیبهشت ۹۰ بود گفتم ستاره بیا جدا شیم دارم عاشقت میشم ونوسو ستاره باهم دعوا گرفتن ستاره گفت چطور دلت میاد من میخوام واسه همیشه داشته باشمت تو از داداشم عزیزتری اگه بری میمیرم میخوام حتی بعد ازدواجم تورو داشته باشم به شوهرم بگم تورو دارم منم گفتم باشه بزار هرچی میخواد بشه یشب یجا خلوت منوستاره نشسته بودیم یه بسیجی امد کلی بهم گیر دادن بعدش منم با ستاره دعوا گرفتم چرا نمیزاری بیام خونت اونجا راحت تره بعد چند روز که من دانشگاه بودم با ستاره قرار بود بیرون برم یهو ستاره زنگید گفتش کسی پیشت نیست گفتم نه بگو گفت میای خونه خیلی تعجب کردم خوشحال بودم گفتم باشه الان میام بهم ادرس داد خلاصه رفتم خونه با مانتو شال بود عرق کرده بود دستش داشت میلرزید بغلش کردم سعی کردم ارومش کنم خیلی ترسیده بود روم نشد بوسش کنم بعد نهار دیدم اتاق خوابش یه تخت داره راضیش کردم رفتیم رو تخت فقط بغلش کردم لباشو بوسیدم نخواستم کاری کنم بهم بی اعتماد بشه یهو ونوس زنگید گفتش زیاد شیطونی نکنی فهمیدم کار ونوس بود که ستاره رو راضی کرده منم حتی ستاره رو لخت نکردم اون روز همینجوری گذشت از این به بعد هر هفته میرفتم خونه ستاره یروز شق درد گرفته بود اون هم یجورای فهمید حداکثر تلاش شو کرد که ارضا بشم شلوارشو اورد پاین منم لاپای رد کردم بعد چند مین ابم امد ناراحت بودم از کارم خواستم جبران کنم وقتی شلوارشو کشید بالا لباشو خوردم دستمو گذاشتم رو کوسش انقد مالیدم تا اب اون هم امد گفتش چرا اینکارو کردی گفتم خواستم برابر شیم میخواستم برم از پیشش خیلی واسم سخت بود هر وقت میخواستم از پیشش برم نیم ساعت گریه میکردم ارومم میکرد راهی میشدم عاشقش شده بودم واسش کلی کادو میخریدم هروقت میرفتم خونش ایستک میخریدم یشب دیر شده بود خونش خوابیدم البته تو یه اتاق دیگه.رابطمون خیلی عاشقونه شده بود انگار شده بودیم زنو شوهر هفته یشب پیشش میخوابیدم باهم راحت بودیم لخت میشدیم لب بازی میکردیم گردنشو لیس میزدم سینه هاشو میخوردم چون پرده داشت فقط کیرمو میذاشتم لای کسش عقب جلو میکردم تا جفتمون ارضا شیم و باز وقت رفتن گریه میکردم یروز واسش با دونه های یه گیاه واسش دستبند ساختم راضی نشد برم خونش گفتم بیا تو کوچه کارت دارم وقتی امد دستبندو بهش دادم خیلی خوشحال شد پرسید چند خریدی گفتم خودم ساختمش خیلی ذوق کرد گفت بیا خونه چندتا شرط هم گذاشت که سکس نباشه اخرین بار باشه گفتم نمیام اما دلم میخواست برم وقتی ازش جدا شدم بهش زنگیدم گفتم شرطا رو بردار تا بیام بعدکلی اصرار قبول کرد دوباره رفتم خونش… اواخر خرداد ونوس خدافظی کرد بخاطر مشکلات خانوادگیش کلی گریه کردم اما ستاره رو داشتم الان از دوستش شنیدم ازدواج کرده منو فراموش کرده.شبای امتحان اخر ترم میرفتم خونه ستاره ولی مگه میشه درس خوند همش لب بازی شیطونی یا بهم رقص یاد میداد بلد نبودم
فردایش میخواستم برم خونه بهش گفتم بیا پارک خلاصه قبول کرد پسرخالم هم بامن بود بعد اینکه پسرخالم رفت تامنم ستاره رو ببوسم بای کنم تا بعد تابستون که یهو یه موتور پلیس امد بهمون گیر داد کارت دانشجوی منو گرفت به ستاره گفت تو برو یجوری رفتار میکردن انگار ادم کشتم با هزار خایه مالی زنگ زدم خونه بعدش کارتمو دادن گفتن برو دیگه اینجا پیدات نشه اعصابم تخمی شده بود میخواستم اون سربازه رو بزنم! تابستون شروع شد منم از ستاره دور شدم فقط یه درسو افتادم داشتم از دوریش دیونه میشدم همش بفکرش بودم بهش اس میدادم یاد لباش دیونم میکرد ۷شهریور امتحان کنکور داشت شبش بهم زنگید کلی گریه کرد گفت هیچی نخوندم منم عروسی بودم سعی کردم ارومش کنم واسش از ته قلبم دعا کردم خدایا ازت چیزی نخواستم فقط به ستاره من کمک کن اشک خوشحالی داشت میریخت بعد دوساعت حرفیدن اروم شد رتبش ۵هزار بود همه دانشگاه رو انتخاب کرد منم دعا میکردم ازم دور نشه اگه دور میشد بای میکردم اون هم قول گرفته بود اگه فقط همه از دور هم شده ببینیم جدا نشیم با دعای من به کمک خدا یه شهر کنار این شهر قبول شد خوشحال بودیم تا اینکه قرار بود داداشش هم بیاد باهاش زندگی کنه ۱۶شهریور بود قرار بود اون بیاد این خونش منم بیام واسه کارای دانشگاه اون روز فرا رسید بعداز تقریبأ ۳ماه کارم دانشگاه تموم شد هی بهش زنگ زدم جواب نداد بارون شدید میومد میدونستم سرکارم نذاشته انقد زنگیدم تا جواب داد تو راه حالش بد بود شماره دوستش داد تا بزنگم دوستش بره دنبالش اینکارو کردم دوستش بامامانش رفتن اوردنش درمانگاه من ۵ساعت زیر بارون الاف بودم تا اینکه ادرس درمانگاه رو گرفتم رفتم دوستش سلام داد من فقط میگفتم ستاره کجاس کجاس بهم نشون داد رفتم رو تخت بغلش کردم دستشو گرفتم بعد سرمش تموم شد با ماشین دوستش خونش رفتیم دوستش واسمون خوراکی خریدو رفت خیلی بامرام بود وقتی رفت ستاره گفت بزار بخوابم منم کنارش دراز کشیدم ثانیه هارو میشموردم تا بیدار شه وقتی بیدار شد لباشو بوسیدم زبونمو میلکید دستم رو سینه هاش بود کم کم جفتمون لخت شدیم ایندفعه میخواستم جفتمون حال کنیم سینه هاشو خوردم لیسش میزدم چقد سکس با کسی که دوسش داری لذت بخشه رفتم کسشو بخورم بوی بد میداد بیخیال شدم یکم واسم ساک زد بعدش تف زدم کردم تو کونش بعد از چند مین کل کیرم تو کونش بود چند مین عقب جلو کردم ابم امد ریختم تو دستمال کاغذی تا فرداش چند بار دیگه سکس کردیم تا منم رفتم خیلی خسته بودم وقتی دوبار دانشگاه شروع شد دیگه داداشش پیشش بود خودش هم دانشگاه میرفت ارتباطمون کم شده بود که باعث بداخلاقیم و دعوا شده بود همش میگفتم جدا شیم بعد یه مدت قرار شد پیتزای همو ببینیم وقتی همو دیدیم جفتمون بدون حرفی فقط اشک ریختیم کلی اونجا لب بازی کردیم و اخرین باری بود که لباشو بوسیدم بعد دو هفته اخلاقم بد شده بود اخه داشتم از دوریش میمردم تا یه شب گفت میخوام برم پیش دوستم بیا ببینمت

وقتی همو دیدیم با کلی ذوق بهم کادو داد از کادوش خوشم نیومد ولی واسم با ارزش بود بعد از چند دقیقه قدم زدن رفتن خونه دوستش عصابم خورد شده بود بدجور از این شرایط ناراحت بودم زنگ زدم کلی ازش شکایت کردم داشت گریه میکرد گفت بیا ببینمت وقتی رفتم بارون شدیدی داشت میومد شمال اینجوریه دیگه جفتمون تو کوچه پس کوچه قدم میزیدم فقط ساکت بودیمو گریه میکردیم یه لحظه انقد ناراحت بود جفت گوشیشو کوبید رو زمین گوشیشو جمع کردم دادم دستش باهاش حرفیدم ارومش کردم دستش تو دستام بود چه شبی بود بهم گفت دوست دارم کاش میتونستم پات بمونم کاش مال هم بودیم منم فقط اشک میریختم بعدش ازم جدا شد رفت خونه دوستش دیدم جلو در وایساده سرشو کوبیده به دیوار بهش زنگیدم گفتم رفتی خونه گفتش اره گفتم دارم میبینمت برگشت نگام کرد لبخندی زدو گفت برو سرما میخوری بعدش رفت خونه چند روز بعد یه شب اس داد بیا جدا شیم فکرکردم شوخی میکنه اون شب خابگاه نبودم خونه بودم باخانوادم بحثم شده بود عصابم تخمی بود اس دادم حرفاشو زد منم فقط قسمش میدادم میگفتم تورو خدا بای نکن به پات میوفتم من عاشقتم بدون تو میمیرم بعدش اس داد گفت دوست دارم دنبال عشق واقعی باشو بای کرد انقد گریه کردم هی اس دادم هی زنگیدم حدود ساعت سه بود جواب داد واااای دیدم داششه بهم اول گفت مگه مرد گریه میکنه بعدش جدی شد چنتا فوحش داد گفت مزاحم نشو مثل این دیونه ها فقط گریه میکردم زجه میزدم تا صبح گریه کردم هر کاری کردم بی فاید بود ازم دل کند به دوستش زنگیدم بعد یه ساعت داداشش دوباره بهم زنگید بی فاید بود حتی داداشش خواست منو ببینه الان هم میگه که ستاره ازدواج کرده هرشب گریه میکردم بعد یه مدت موهام سفید شدن ده کیلو لاغر شدم از قیافه افتادم انقد غصه خوردم دیونه شده بودم همش یادش بودم وقتی خونه پیشش بودم بغلش بودم اون خواب بودو من گریه میکردم این اهنگو فقط میزاشتم(تورو بخدا بعد من مواظب خودت باش گریه نکن اروم بگیر بفکر زندگی باش غصم میشه اگه بفهمم داری غصه میخوری شکایت از کسی نکن بااینکه خیلی دلخوری دلت نگیره مهربون عاشقتم اینو بودن دلم گرفته میدونی از هم جدا کردنمو دل نگرونتم همش اگه خطا کردم ببخش منو ببخشش اصلأ فراموشم کنو فکر کن منو نداشتی اینجوری خیلی بهتره بگو منو نخواستی برو بگو تنهایو خیلی زیاد دوسش داری اگه تو تنها بمونی باکسی کاری نداری دلت نگیره مهربون عاشقتم اینو بدون دلم گرفته میدونی از هم جدا کردنمون)
انقد گریه کردم هرشب زیر پتو بی صدا اشک میریزم جلو خونش رفتم چند ساعت موندم زیر بارون اما ندیدمش هر هفته میرفتم جلو خونش باز نتونستم ببینم هزارم همه چیزمو بدم تا ببینمش از دور میخواستم خودکشی کنم اما بخاطر ابرو خانوادم و جهنم اینکارو نکردم اما واقعأ مردم دلم مرده نه امیدی نه عشقی نه پولی نه اینده فقط حسرت غم غصه الان ۸ماه که رفته دو ترمه بعداز رفتن مشروط شدم بیادش میرم پارک همونجا که یروزی باهاش بودم میشینم اشک میریزم کل این شهر منو یادش میندازه هرجا میرم بیادشم نمیگم نامردی کرد میگم من قدرشو ندونستم من از دستش دادم اما حقم نبود فقط باید بعد این همه مدت زنگ میزد تا فهمه چی کشیدم حتی نتونستم حرفای دلمو بزنمو بگم چقد عاشقشم خدایا تو دیدی چه لحظاتی داشتم چی سرم امد خدایا هرجا که هست کاری کن فراموشم کنه دلشو شاد کن خدایا من که از خودم گذشتم تو خوشبختش کن اشکام درومده هنوز عشقم بهش کم نشده جز چنتا عکس کلی خاطره چنتا شعر واسم خونده چیزی ندارم همیشه هنسفری تو گوشمه اهنگ linkin park و اهنگای غمگین گوش میدم من نابود شدم هرگز ازدواج نمیکنم همیشه بیادشم دیگه نمیتونم بادختری باشم دلم مرده دیگه بهم اعتماد نداره کاش راه نجاتی بود همه چیز به این جامعه لعنتی برمیگرده واسه خودم تو یدفتر همه چیزو نوشتم ده سال دیگه ستاره رو پیداش میکنم بهش میگم چی بی سرم امد چی کشیدم یدنیا غصه تو دلمه این دل شکست دیگه درست نمیشه بقوله بهرام:افسوس واسه تو ای دل ساده که تو ۷ اسمون نداری یه ستاره این هم از زندگی من سعی کردم از جزئیات نگم راهی جلوم بزارین نظر بدین دیگه جونی واسه ادامه زندگی ندارم ممنونم
linki alone boy
i given up these wounds they will not heal some times good bye the only vay
you’re gone and i was wrong i never konew what it was like to be alone
i need to bi alone
i'm abut to break
if your’re not with me i’m with you…;-(;-(;-(

نوشته: TANHA


👍 0
👎 0
25828 👁️


     
برای نظر دادن وارد شوید یا ثبت نام کنید

326093
2012-07-17 17:36:03 +0430 +0430
NA

هرچی سعی کردم نشد تا آخر بخونم
اصلأ نمیدونم چی شده که میام داستان میخونم!
چیه آخه نوشتی؟
خودتو بذار جای ما!
چه کنیم الان؟
عزیز من جان من قربونت برم اینجا که اتاق مددکاری نیست!

0 ❤️

326094
2012-07-17 17:47:47 +0430 +0430
NA

یکی ترجمه کنه این داستان چی بود همش سانسور داشت دوست عزیز در سریع ترین زمان خودت رو به دکتر معرفی کن بس کم جلغ زدی مخت گوزیده شایدم ریده در هر صورت تو بیماری برو دامپزشکی باشه عمویی!!!

0 ❤️

326095
2012-07-17 18:09:55 +0430 +0430
NA

همگی بگید الهی…الهی…الهی
خیلی طولانی بود چشمام در اومد هر چی میخونم تموم نمیشه
خیلی بی دقت نوشته بودی درکت میکنم سخته ولی پسر خوب تا دنیا بوده همین بوده چرا خودتو عذاب میدی هی به خودت تلقین میکنی بعد هم میای داستان داغون شدنتو میزاری اینجا اعصاب ما رو خورد کنی
به جای این کارا درس بخون برو سر کار
چیزی که زیاده دختر
بخدا سرم درد گرفت با این سرگذشتت
همیشه اینو به یاد داشته باش تو اون لحظه که فکر میکنی خیلی بدبختی یکی آرزوی همون زندگی تو رو داره…
دوباره بلند شو…

0 ❤️

326096
2012-07-17 18:12:07 +0430 +0430
NA

kir tu kunet injAro ba komite emdad eshtebah gerefti!

0 ❤️

326097
2012-07-17 18:25:27 +0430 +0430
NA

:hat: بدنبود2

0 ❤️

326098
2012-07-17 19:50:49 +0430 +0430
NA

انصافا خیلی
طول و دراز بود
هم خوابم میاد هم حسش نیست بــــخونم!

0 ❤️

326099
2012-07-17 20:36:38 +0430 +0430

درکت میکنم کلی درس خوندی واسه کنکور، واسه همین مخت گوزیده وشاید هم ریده .این چی بود که تفت دادی هر کاری کردم نتونستم تا آخر بخونم .تا اونجایی هم که خوندم این دست اومد که خیلی گاگول و پخمه تشریف داری .ای خدا از دست این ادمین دارم دیوونه میشم با این داستان آپ کردناش

0 ❤️

326100
2012-07-17 21:42:53 +0430 +0430

عشقكي-حال بهم زدكي
چقد عاشقونه!
اشكم سرازير شد!
ولي بايد خدمتت عرض كنم خيلي كفي تشريف داري
آدم كه نبايد اينقد سريع عاشق بشه
حالا رفاقتي چندتا فحش بهت ميدم كه از ناراحتي دراي!
كيره اشكبوس تو كونت يكم مرد باش!
كير وزغ اسكاتلندي تو كونت يكم جذبه داشته باش!
كيره…
اي بابا!دوباره اشكت سرازير شد؟
اين شهواني چقد خوشتيپ داشت ما خبر نداشتيما:-)

0 ❤️

326101
2012-07-17 23:18:52 +0430 +0430

من قشنگ بودم ولی قیافه ای داشتم عین کیر همه ازم میترسیدن بهم میگفتن لولو کیر کیره!! :)
تا حالا کیر خر دیدی؟؟؟
نه،جون خواهر جون جونت دیدی؟؟اگه دیدی تو کونت اگه ندیدی خود خر تو کونت.
داستانت خعلی تخمی بود،
دلم نمیاد بهت فحش بدم چون شکست عشقی تخمی خوردی.کاش کیر میخوردی.
ودر آخر کیر تورحت ویه سوال دیگه،
عمت رو دوست داری؟؟
مخت هم پریود شده یه نوار بهداشتی ببندبه کله کیریت
I'm want your sister
:love:

0 ❤️

326102
2012-07-17 23:43:29 +0430 +0430
NA

اي دل ز زمانه رسم احسان مطلب/ از گردش دوران سر و سامان مطلب…
چيزي كه زياده دختر خوب، سرنوشت تلخيه ولي نه اونقدر كه شما تلخش كرديد. با يك روانپزشك مشورت كنيد. صد در صد درمان افسردگي تون به بازگشتتون به زندگي كمك ميكنه. در ضمن به زمانه، زمان بديد. خيلي اتفاقاي جديد ميتونه بيفته و همه مسائل رو حل كنه. روزي فرا ميرسه كه مي بيني بيخود خودتو باختي… مرد باش!

0 ❤️

326103
2012-07-17 23:51:53 +0430 +0430
NA

کسی نگفت عشقی ننویس بچه ولی قشنگ بنویس کسکش.
هرچی خودموگاییدم نشدکه تاآخرش دووم بیارم بااین نگارش کیریت.
داشتی تبلیغ میکردی واسه کونت مشتری گیربیاری بچه خوشگل؟

0 ❤️

326104
2012-07-18 00:31:44 +0430 +0430

مزخرف بود، دیگه ننویس . . . . . . . . . . . .
تو دانشجوی چی هستی که سوادت اندازه بچه دبستانیه؟ ریدی با این طرز نوشتنت. فهمیدم که همش دروغ نوشتی و به احتمال قریب به یقین یه بچه جلقوی حدود 16 یا 17 سال باشی. کله کیری ما رو چی حساب کردی؟ حالم از این گریه کردنات به هم خورد. شاش سگ تو روح و روانت. چولمنگ خودت خوندی چی گوزیدی؟ گم شو از جلو چشما خفه شو. دیگه ننویس جلقو. اگه کون خودتم پاره کنی برات شعر نمیسازم که حال کنی دیگه ننویس.

0 ❤️

326105
2012-07-18 00:42:03 +0430 +0430

بهترین دانشگاه ممکن قبول شدم “دارغوزآباد از توابع عنترآباد سفلی”
کیر تو اول و آخرت، زنده و مردت. نشستی داستان چت کردنا و جلق زدنهاتو میگی؟ گشنه گدای بی آبرو جایی که مثل مرد کار کنی مثل جنده منده ها شماره حساب میدادی که پول و شارژبهت بدن دخترا؟
خوراکی"زیاد" برات بیارن؟
کس ننت که حالمو به هم زدی

0 ❤️

326107
2012-07-18 03:20:59 +0430 +0430
NA

از هر منظر حال بهم زن بود _ احسنت نويسنده شما توانايي بردن “تمشك طلايي” بد ترين داستان از هر جهت را داريد!

0 ❤️

326108
2012-07-18 04:52:26 +0430 +0430
NA

جای این داستان اینجا نیست… این داستان نبود مصیبت نامه بود…
اینو یادت باشه هیچ کس ارزش اینو نداره که خودتو به خاطرش نابود کنــــی، یه بار فرصت زندگی داری پس از زندگیت نهایت استفاده رو کن، از زندگیت لذت ببر گور بابای دنیــــا…

0 ❤️

326109
2012-07-18 05:08:19 +0430 +0430
NA

اخه من نمی فهمم اینجا شهوانیه یا سایت دل شکستگان کونده ؟؟؟
اون از اون زنیکه جنده که نگفته میره میده بعد میاد میگه تقصیر من نبود ، اینم از این خارکسده که برای ما مثنوی عاشقانه پیر خرابات رو مینویسه !!!
خوب کس کش ، کیر ریچارد شیر دل تو لوزه ت ؛ تو گه می خوری این کس شعر ها رو اینجا تفت میدی .
الان شکست خوردی که خوردی ما چیکار کنیم ؟؟؟
تو رو بگاییم ؟ ننتو بگاییم ؟؟ اون دختره رو بگاییم ؟؟؟
خوب مادر کس گشاد ، اگه داستان سکسی نیست ؛ گه وزغ هلندی می خوری اینجا مینویسی .

0 ❤️

326110
2012-07-18 14:34:23 +0430 +0430
NA

اولین باره که برا داستان نظر میدم؛تا حالا نظر نداده بودم؛ولی این داستان خیلی کیری بود دیگه نتونستم تحمل کنم؛کیرم تو دهنت احمق بیشعور؛من فقط اولشو خوندم آخه کیر اسب تو دهنت مگه دنبالت کردن چه جمله بندی کیری داشت حالم بهم خورد

0 ❤️

326111
2012-07-18 14:34:25 +0430 +0430
NA

داداش من 2 ساله تو این سایت میام و هیچ وقت عضو نشدم اما برای نوشته های تو عضو شدم
منم شکست خوردم کم مونده بود دیوانه شم
خودت را مشغول یه کاری کن که ستاره یادت بره هم دیگه عاشق نشی
زمونه عوض شده
اینطوری فقط خودت را از بین میبری
به این نظرات چرت و پرت هم محل نگذار

0 ❤️

326112
2012-07-18 14:57:36 +0430 +0430
NA

داستانت خیییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییلی تخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخمی بود |(

0 ❤️

326114
2012-07-18 16:53:05 +0430 +0430
NA

معشوق آینه ای است که آدم خدا را توی اون میبینه
اگه آینه بشکنه یا از بین بره به این معنا نیست که خدا دیگه نیست
میتونی با آینه ای دیگه خدا را ببینی
اگر کسی یه احساس عاشقانه به دختری داشته باشه مثل اینه که روی خدا را بوسیله اون دختر داره می بینه و احساس میکنه دیدن در این مورد به معنی دیدن با دله احساس عاشقنه احساسی است که نمیشه بیانش کرد و تنها با دل میشه دید و به هر میزان که در موردش به دیگران توضیح بدی کسی تا خودش درگیر حس عاشقانه نشده باشه نمی تونه درک کنه - حالا تو هم یه احساس واقعی یه دیدن واقعی خدا را با آینه های این دنیا که یکیشون زن یا دختر می باشه درک کردی و خیال می کنی که کسی دیگه نمی تونه نقش اونو برات داشته باشه در صورتیکه این کاملاً اشتباهه و اگر فلسفه این دنیا و عشق را بدونی به راحتی میتونی فراموشش کنی و به دنبال یه معشوقه دیگه باشی
این اتفاق واسه خیلی ها پیش میاد و به دلیل اینه تو اعماق دل آدمهاست و اطرافیانشان نمی فهمند وکسی مثل تو که این مشکل برات پیش آمده فکر میکنی که فقط واسه تو بوده و کسی دیگه براش پیش نیومده
ولی اینو بدون که واسه خیلی ها پیش میاد و همه فکر میکنند که تنها اونا هستند که درگیر عشق شدند
نکته دیگه اینه که عشق در این دنیا وقتی متبلور میشه که با دوری همراه بشه و در تمام داستانهای عشاق واقعی اگه خونده باشی می بینی که همشون در فراق یار بودند
خیلی هاشون هم با هم زندگی میکنند ولی به دلیل روزمرگی ( که یکی از خصوصیات این دنیاست ) عشقشون را گردو خاک میگیره و تبدیل به یه زندگی روزمره میشه که دیگه اون احساس روزهای اول را نداشتند
تنها عده معدودی هستند ( خیلی کم ) که تا آخر عمرشون عاشق همدیگه میمونن دلیلش هم اینه که عشق مانند یه گل ظریفی می مونه که هر روز باید بهش برسی وگرنه سریع پژمرده میشه
نکته اخر هم اینکه انسان به دلیل خاصیت فراموش کاری میتونه تمام دردهای دنیا را به راحتی فراموش کنه
پیشنهاد من اینه که به دنبال آینه دیگه ای باشی که شاید هم خیلی شفاف تر از قبلی هم باشه
در عشق طرف مهم نیست اون احساس مهمه به دنبال طرفش نباش به دنبال اون احساس باش که طرفش پیدا میشه خیلی زود

0 ❤️

326115
2012-07-18 16:59:48 +0430 +0430
NA

اولا از يه دانشجو اونم به قول خودش باهوش بعيده اينقدر غلط املايي داشته باشه!
كدوم نويسنده چند دقيقه رو مينويسه چند مين!!؟
خداحافظي چه اشكالي داره كه مينويسي باي كردم!!؟
يا حرف زدم رو مينويسي حرفيدم!!
اينجوري نوشتن شايد به درد اس ام اس بخوره ولي داستان اونم سكسي هرگز
يا بعضي عبارتها كه از اشتباه هم فراتر هست يه جا نوشتي: قرار شد فردا پيتزاي همو ببينيم!!
جل الخالق !ميخاي پيتزاي منم ببيني؟
دوما: صد جا نوشتي گريه كردم آخه مردي مثلا تو!
حتما حالا پيش خودت ميگي شما حرف دل ما عاشقها را نميفهميد!
يا ميگي : شما از عشق چيزي نميفهميد!
در صورتيكه اكثر بچه هاي شهواني حداقل يك بار عشق را تجربه كردن از جمله خودم
ولي كجا مثل تو شب و روز گريه كرديم،گريه مال آدمهاي بي اراده و ضعيف النفس هست سوما . به تقدير اعتقاد داشته باش هر كسي در اين جهان فاني سرنوشتي داره كه اونو ديگه نميشه كارش كرد
بچسب به زندگي و اينو بدون كه هر ثانيه اي كه گذشت رو اگه هزاران ميليارد هم بدي برنميگرده ،شايد دنيا اونقدر برات موقعيتهاي بهتري آماده كرده كه تو خبر نداري
فقط لطفا ديگه اينجا نيا يا اگه اومدي اينجوري ننويس كه اعصابمو بهم ريختي!

0 ❤️

326116
2012-07-18 17:49:18 +0430 +0430
NA

کس شعرمحض بودهمش رفتم اومدم رفتم اومدم بچه قرتی

0 ❤️

326117
2012-07-18 17:50:54 +0430 +0430
NA

کس شعرمحض بودهمش رفتم، اومدم،،اومدم ،بچه قرتی

0 ❤️

326118
2012-07-19 01:13:56 +0430 +0430
NA

kooni boro bede bezar bakhtet vashe.

0 ❤️

326119
2012-07-19 01:24:22 +0430 +0430

:) |( |( |( angry!!!i

0 ❤️

326120
2012-07-19 02:38:30 +0430 +0430
NA

اخي دلم سوخت.طوری نیست منم شکست عشقی خوردم ولی حالا عبرت گرفتم اگه دوباره عاشق بشی كیرم تو چشمات.

0 ❤️

326121
2012-07-19 02:59:16 +0430 +0430
NA

آقاى کوچولو:
در مورد اينکه بچه وکم سن وسالى شکى نيست.
اينو بهت ميگم که ياد بگيرى اگر عشق يکطرفه باشه به جايى نمى رسى مگر به همين جايى که الان هستى. چه خوش بى مهربونى هر دو سر بى که يکسر مهربونى درد سر بى
عزيز من همه عاشق ميشن. ولى توبايد کون گشادى تنبلى رو بذارى کنار وکارى کنى که يکى تو رو دوس داشته باشه. اونايي که باتو بودن حتما از سر ناچارى وبيکسى باهات بودن وقتى خودت از هيکلت راضى نيستى و خودتو قبول ندارى چطورتوقع دارى يه زن بهت دل ببنده اقلا يه کم هيکلتو رو فرم بيار کارى به سواد نداشتت ندارم ولى يه کم ورزش کن باشگاهى. بدنسازى. چيزى برو بجاى اينکه مثل يهزن هى بشينى گريه کنى اصلا خجالت داره يه مرد فقط بشينه گريه کنه آبرو هر چى مردو بردى زنا دوس دارن يه مرد بالا سرشون باشه نه يکى مثل تو. اميدوارم درک کنى چى گفتم… خسته شدم بابا

0 ❤️

326122
2012-07-19 03:41:17 +0430 +0430
NA

جناب مرد خوب:
نظرت خوب, عاقلانه, بجا,واز سواد بالاى شما نشأت گرفته وميزان فهم ودرک خوب شما رو نشون ميده. حقير کاملا با صحبتهاى شما موافقم
موفق باشى
دادا سعيد :
نظرت عالى بود

0 ❤️

326124
2012-07-19 03:45:57 +0430 +0430
NA

والا من که دخترم و در اولین عشقم به بدترین وجه ممکن با خیانت مواجه شدم و شکست عشقی فجیعی خوردم اندازه تو گریه نکردم. تازه من که ازدواج کرده بودم تو که هیچ غلطی نکرده بودی.
اما از یه لحاظ به هم شبیه بودیم: منم مثل تو از یه محله خراب شهر تونستم تا کارشناسی ارشد مهندسی برق دانشگاه صنعتی شریف بخونم…اما هیچ به دردم نخورد…تو هم اگه نخوندی دیگه نخون چیزی از دست نمی دی …به قول خودت بی پول که باشی باید سرتو بذاری بمیری…درس و نجابت و پاکی را بذار در کوزه ابشو بخور

0 ❤️

326125
2012-07-19 04:35:20 +0430 +0430
NA

واي خدا كلي خنديدم_خواستي دوست شي گريه كردي خواستي دستشوبگيري گريه كردي خواستي ببينيش
گريه كردي خواستي بكنيش گريه كردي خواسته پارك بري گريه كردي_آخه حرومزاده چرالاف ميزني_يهو بگو خواب وحشتناك ديديم كه داشتن كونم ميزاشتن گريه كردم خلاص ديگه_چرا آخه خدا مگه گناه بچه هاي شهواني چيه كه آدمين كسكش اين داستاناي تخميو ميزاره_اي آدمين كيرپسراي شهواني تو كونت و شاش دختراي شهواني تو دهنت

0 ❤️