دلم باهاش سکس می خواست

1391/03/08

سلام به همه
این داستان رو که می خواهم بری شما تعریف کنم واقعی می باشد
اسم من علی هست . برنامه سکس من مربوط میشه به خانواده شوهر عمه من خواهر شوهر عمه من دوتا دختر داره که یکی از یکی شاه کس تر تا کسی اینارو ببینه اب از همه جاش اویزون میشه و بعد کف دستی واجب میشه . بعد از 4 سال ازدواج عمه من اینا رو من بیشتر میدیدم ولی به خاطر عمه که گفته بود رو مخ این ها نباشم داشتم دیونه میشودم تا اینکه زد اینا با عمه من درد دل می کردن و من هم از گوشی خبر دار می شدم فهمیده بودم که ابن دخترا مرض دارن تا با یکی دوست میشن دنبال اینن که سری برن تو کار فرار دادن یارو . من در حین این مهمونی ها که اینا حضور داشتن بیشتر به این دختره که هم سن من بود نزدیک میشدم تا یک روز که شمارش رو گرفتم با هم تلفنی صحبت کردیم و قرار بر این بود که عمه من متوجه نشه از رابطه ما تا راحت تر با هم اشنا بشیم .
یک چند سالی باهم دوست بودیم ولی نه love دار بیرون میرفتیم شوخی و… من هر بار این رو میدیدم بعد باید یک کف دستی میزدم چون کونه خوش تراش سینه بزرگ سفت ( بعد از دست زدن فهمیدم سفته ) و قد بلند سبزه بانمک تک بود صورت زیبا با لب های پروتزی دیگه چیزی نگم که باید برم کف دستی رو بزنم .
توی این دوستی ها دیدم داره سرم کلاه میره نمیشه یک کمی با این لاس هم زد شروع به برنامه ریزی کردم که باهاش یک سر سانفرانسیسکو برم ( یعنی سکس کنم ) یواش یواش سز شوخی رو باز کردم دیدیم که خانوم خوشش میاد از این کارا به از چند ماه اس ام اس زدن سکسی دیگه جلوی هم در رابطه با سکس حرف میزدیم ان زمان من 24 سالم شده بود و مادرم دنبال زن بود برام که خرم کنه . من و فامیل دور هنوز دست به هم نزده بودیم تا این که توی اس دادن بهش از اندامش گفتم که منتظر بودم تا فش کشم کنه ولی بهم گفت همه اینو میگن و حتی از من سکس می خوان ولی تو این رو از من توی این همه سال نخواستی حرف های ما ادامه داد تا اینکه براش خواستکار امد من هم تو دلم فوش میدادم که دستم نزدم به این هلو میخواد ماله کس دیگه بشه و لی خدارو شکر که نشد چون اونا از اون خر پولهای شرکت نفت بودن حتی به من هم نمی دادن من از این دنیا همش یک پیگان 51 داشتم ولی تمیز و اسپرت و دختر گش . از این خواستگاره که امد ریدیف نشد من فردا اس دادم که می خواهم ببینمت فردا شد امد سر قرار که بهش رک کفتم توی این چند سال همش به یاد زیبایی تو جق زدم من هم مثل همی ادما از تو سکس میخوام ولی نه از جلو . نه عقب . من فقط عشق بازی میخوام . ( به این راحتی که اینجا نوشتم نگفتم حتی دعوامون هم شد و… ) بعد از چند روز حتی جواب اس سلام من رو هم نداد ولی بعد از یک ماه به من اس داد که من رو میخواد توی این ادرس ببینه من هم رفتم دیدم که یک خونس که تمام وسایل رو داره ازش پرسیدم ماله کی این خونه من رو برای چی به اینجا دعوت کردی گفت حرف نزن که از دستت شکارم رفتم روی کناپه نشتم که یک هو میخ کوب شدم 2تا دختر با لباس تور از اتاق خواب امدن بیرون و فامیل دور هم امد پیش من رو مبل نشست به من گفت که تو چون پسر خوبی هستی می خوام باهات رک باشم من همجنس بازم نمی تونم و نگردم سکس با پسر به این خاطر ان پسر رو کله کردم ولی تو ان روز به من صادقانه گفتی که که فقط عشق بازی می خوای از من به من راست بگو من هم با سر تعید کردم و به ان دختر ها گفت شروع کنید باورم نمیشد که این صحنه ها جلوی من داره اجرا میشه داشتم از شهوت خفه میشدم که فامیل دور رفت ان ور اتاق جلوی من نشستبه دختر ها اشاره کرد که بیان سمت من هم از خدا خواسته ولی برای بدست اوردن خودش چند سال تحمل کرده بودم و در حین نزدیک شدن دخترا بهش گفتم من ترو میخواستم نه اینارو من با چق زدن خودم رو برای تو ارضا میکردم تا این حرف رو زذم دیدم بلند شد و به دخترا گفت برن پیش خودش . لباس خودش هم یک تاپ دامن کوتاه بود که ان رون زیباش رو انداخته بود بیرون و به من گفت راحت باش و شروع کردن به لب بازی تاحالا این همه تحریک نشده بودم این همه نزدیکم جلو روی خودم دارن همجنس بازی میکنن من هم گیرم رو میمالیدم از رو شلوار . دیکه دخترا داشتن لخت میشدن سینه های هم رو میخوردن می مالیدن ولی فامیل دور داشت لب بازی می کرد من از فامیل دور معزرد خواستم که زیپ شلوارم رو پایین بکشم که سر کیرم پوست پوست نشه که دیدم نزدیگه من شد و خودش شلوار من از پام در اورد کافی بود پوست بدنم پوست بدنش رو از دور حس کنه همون جا ارضا میشدم دخترا دیگه صداشون به هفت اسمون میرسید من هم با کیرم بازی میکردم تا اینکه دیدم حودش داره لخت میشه وای چه سینه های رو میدیدم همون مدلی که دوست داشتم بزرگ و نوک ممه کوچیک و سربالا دخترا حمله ور شدن روی سینه هاش وای چی میخوردن من هم می گفتم گوفتتون بشه کار ادامه داشت تا اینکه همی لخت شده بودیم با یک اشاره به یکی از دخترا فهموند که بیاد سراغ من . من هم دیگه چیزی نگفتم شروع به لب بازی بودیم که احساس کردم چیزی به کیرم نزدیگه گفتم دست دخترس که بله ان یکی دختره شورع کرد برام ساک زدن چه ساکی میزد . از حال داشتم میرفتم که یک هو به خودم امدم بلند شدم رفتم سروقت فامیل دور ان هم از من استقبال کرد لب من رو شروع به خوردن کرد من سینه هاش رو می مالیدم ان دخترا هم ان طرف با هم سکس می کردن من که تو فضا سیر می کردم… جای شما خالی . بردم روی کناپه خوابوندم از بالا شروع کردم به خوردن هرچی به پایین می رسیدم شیرین تر حس بهتر داشتم تا رسیدم کوس که نگو هلو بود با یک دستمال اب اضافی کوسش رو خشک کردم شروع کردم به خوردن با یک دستم سینه هاش رو اب لمو می کردم با زبونم کوس رو خیس میکردم تا اینکه ارضا شد و گفت بسه من هم کفتم من چی ان هم شرو کرد به خوردن کیر من کمی سرم چرخوندم ببینم انها چی کار مکنن دیدم که بله کیر پلاستیکی دارن ولی دارن می کنن تو کون همدیکه که با این صحنه کیرم کلفتر شد و فامیل دور هم فهمید و به من اجاز داد تا برم پیش انها من هم دیدم اینا کون رو کشاد و اماده کردن کردن بی معطلی کردم تو کون یکیشون یک دو دقیقه ای داشتم می کردم که حس کردم ابم داره میاد تا گفتم ان یکی سری قنبل کرد گفت پس من چی من هم یگمی به خودم فشار اوردم که بتونم اون یکی رو هم بکنم بهش گفتم دیگه داره میاد که گفت راحت تو کونم خالی کن من هم راحت خالی کردم .
بعد چنددقیقه ای فامیل گفت به دخترا برن بیرون تا خبرشون کنه گفت شاید فردا زنگ بزنه بهشون . من خسته بودم گفتم اگر اجازه هست من کمی دراز بکشم رفتم توی اتاق خوابیدم شب از خواب بیدار شدم دیدم که کنارم داره با موهام بازی میکنه .
از من یک خواهش کرد گفت این در خواست من رو رد نکن و من به تو پاداش خوبی میدم . من هم گفتم ببینم چی باشه که گفت بیا تو خواستگاری من من بله رو میگم من خونه به نامت میکنم و مهری هم یک سکه باشه بسمه من این مدل عشق رو از تو می خوام و حرچقدر پول بخوای میدم و ازادی هر دختری رو که بخوای بیاری خونه من هم در جواب گفتن باید کمی به من وقت بدی تا فکر کنم و به من گفت من همچنس بازم و از سکس با پسر متنفرم .
الان 2 ساله که زیر یک سقف باهم زندگی میکنیم و من تا الان با کلی دختر بغیر از خانوم که سوزی ازدواج کردیم سکس داستم تمام دوستاش که میاره باهم سکس کنن به من هم حالی میدی که یادم بمونه ولی هنوز تو کف اینم که اجازه بده ار کوس و کون بکنمش فقط لب سینه ساک حال میده بدرود به همه

نوشته: pour


👍 0
👎 0
66608 👁️


     
برای نظر دادن وارد شوید یا ثبت نام کنید

321108
2012-05-28 17:37:29 +0430 +0430
NA

چرا همه می خوان بگن من داستانم واقعیه اخه مگه تو کونتون میزارن بگی داستانم تخمی تخیلیه در مورد این داستان کاملا خالی بندی بود بهت فحش نمیدم چون داستانت موضوعش خوب ولی دیگه ننویس

0 ❤️

321109
2012-05-28 17:39:46 +0430 +0430
NA

نوش جونت گوشت بشه بچسبه به رونت

0 ❤️

321110
2012-05-28 17:40:17 +0430 +0430
NA

khob mage majburi enghad jagh bezani bichare?divunnnnnnne shodi raft.rastiiiiiiiiii be tokhmam k …shodam

0 ❤️

321111
2012-05-28 18:57:23 +0430 +0430
NA

نمودین با این داستانای لهجه دارتون.

0 ❤️

321112
2012-05-28 19:18:54 +0430 +0430

اگه میگفتی یه چراغ قدیمی پیدا کردم و دست روش کشیدم یهو یه غول ازش بیرون اومد وگفت قمبل کن ارباب که میخوام کونت بذارم بیشتر باور میکردم تا اینکه این کسشعرا رو بپذیرم .
یه خورده به شعور خواننده احترام بذار . اخه اگه یکی اینا رو واسه خودت تعریف کنه باور میکنی که انتظار داری ما داستانت رو باور کنیم.
البته تو که راست میگی ولی کیر اسب نادر شاه افشار تو کون ادم دروغگو

0 ❤️

321113
2012-05-28 20:14:57 +0430 +0430
NA

کىر بن لادن با برجاى دوقلو11سپتامبر تو کونت با اىن داستان کس و شعرت .

0 ❤️

321114
2012-05-28 20:18:20 +0430 +0430
NA

بچه کونى برو کونتو بده .

0 ❤️

321115
2012-05-28 23:10:33 +0430 +0430
NA

khoda vakili man chizi nafahmidam az dastanet ta vasatash bishtar nakhondam ye tosie az man ziad jagh nazan zarar dare jigar

0 ❤️

321116
2012-05-28 23:30:16 +0430 +0430
NA

اصطلاحات کمی نمک داشت اما این دلیل نمیشه فهش نثارت نکنن دوستان…
ایییییش
هه
جاکش

0 ❤️

321117
2012-05-28 23:41:56 +0430 +0430

کسمغز بیسواد جغی .
.

.

.

.

.

چیز دیگه ای در مورد این موجود مفلوک متوهم نمیشه گفت .

0 ❤️

321118
2012-05-29 00:16:07 +0430 +0430
NA

نگفتم داستاناي امروز مفتش گرونه؟
بفرما اين يكي ديگه آخرشه يعني آخر خالي بندي،توجه كنيد:
گفت خونه رو به نامت ميكنم بيا خواستگاري ١سكه هم مهرم كن هرچقدر هم خواستي دختر بيار خونه و حال كن !!!
اونوقت احيانا اين فاميل دور كه مثل فاميل دور كلاه قرمزي اسم هم نداره! نه پدر داشت نه مادر و نه حتي يه بزرگتر؟خودش همه كاره بود نه؟
باباجون بسكه جق ميزني ديگه مغزت شده اندازه سوراخ كيرت!
هرچند شايد از اولشم چيزي به اسم مخ توي جمجمه ات نبوده كه اگه بود اين چرتوپرتا را نميگفتي،زود بزن به چاك تا بچه ها به فاكت ندادن!
پيرزنه به شوهرش گفت : حاجي اگه ميخاي كاري بكني اون عينكتو بزن!
پيرمرده گفت: نه بابا چشمام ميبينه!
پيرزنه گفت: آخه نيم ساعته داري موكت رو ليس ميزني!
اين لطيفه ناقابل هم تقديم به دوستان
عزت زياد

0 ❤️

321119
2012-05-29 00:46:14 +0430 +0430

کاری به کس و شعر بودن داستانت و کسمغز بودن خودت ندارم ولی فقط میخوام بدونم یه ادم چقدر میتونه بی سواد باشه. نه اخه معذرد خواستی…!!!تعید کردی!!!
اصلا نمیدونم چی بگم. بابا تورو خدا یه کم کتاب و روزنامه و اصلا هر چی نوشتنیه بخونین. اخه کیرم از اول فامیلتون گرفته تا اخر فامیل دور و نزدیکت ماهارو چی فرض کردی. به ضرس قاطع میگم جایزه زرشک طلایی بدترین داستان سایت رو با افتخار باید بهت تقدیم کنن…

0 ❤️

321120
2012-05-29 01:03:55 +0430 +0430

کیری بود دیگه ننویس. . . . . . . . . . . . . .
کوس کش تو خودت تو کف سکس موندی ولی اومدی اینجا داستان نوشتی کله کیری؟ میخواستی با خوندن این اراجیف به ما حال بدی یا به عمه ات؟ کیر پسر عمه زا و فامیل دور تو کونت. بابا کم جلق بزن ببین چه به روز خودت آوردی!!!. کوس کش تو که دیدی فامیل دورتون لزبینه پس دیگه خر تو کونت گذاشته بود که باهاش ازدواج کردی؟ خب گیرم که حالا ازدواج هم کردی، آشغال کله مگه نه اینکه دخترهای خوشگل برات میاره (کوس کشی برات میکنه)؟ پس دیگه چه مرگته؟ با اون تعریفی هم که ازش کردی با اون لبهای تزریقی کیریش همون بهتر که با تو نخوابه. به قول یکی از همین خواننده ها اسب آبی تو کون خودتو فامیل دورتون خمیازه بکشه. دیوث دیگه ننویس. چلمنگ دیگه ننویس. کیر تو گوش و حلق و بینیت دیگه ننویس.

0 ❤️

321121
2012-05-29 02:20:44 +0430 +0430
NA

خیلی مزخرف بود…

0 ❤️

321123
2012-05-29 03:18:04 +0430 +0430
NA

kiram to namoset.madar jendeye madar sexy madar hameleye nane be arab dade.deee akhe kire famil do0o0r to konet majbori takhayolateto vase ma benevisi? Dafe dg bekhay dastan benevisio kos sher bashe nanato k gayidam rafte abjitam inja open mikonam.dayos asabam beham khord.kose 7jado abadeto ahmadi nejad begad

0 ❤️

321124
2012-05-29 03:19:44 +0430 +0430
NA

Rasti on dokhtara k gofti ba hamun kir masnoi k farmodi koneto jer dadan jenab

0 ❤️

321125
2012-05-29 03:25:08 +0430 +0430
NA

خداییش این دیگه نوبر بود
چه فکری کردی اینارو نوشتی
ادم از داستانا ایراد میگیره ولی این دیگه کلا ایراد داشت
کیر تو کون بچه گیات
الانم حتما داری با این زندگیت حال میکنی کوس کش

0 ❤️

321126
2012-05-29 03:49:46 +0430 +0430
NA

دوستان حسابی از داستان کیریت تعریف کردند . . .
دیگه ننویس من امروز کس کردم سرحالم روزم و نمیخوام با فحش به تو خراب کنم . . .
گم شو دیگه این طرفا نیا . . .
کونی . . .

0 ❤️

321127
2012-05-29 04:06:08 +0430 +0430

باسلام
نویسنده داستان زهره خوشگله هستم خواهشا جوابیه منو انتهایه داستانم بخونید

0 ❤️

321128
2012-05-29 04:20:59 +0430 +0430
NA

ملو جلقاور کس ملول بیدار شو خواب کیروی تخموی تو تعریف کردی؟

0 ❤️

321129
2012-05-29 04:23:10 +0430 +0430

با سلام.!!!
تو فکر میکنی ما اینقدر بیکاریم که بریم جوابیه تورو پای داستانی که یه هفته ست رد شده بخونیم…؟ نه اخه پیش خودت چی فکر کردی. لابد فکر کردی جی کی رولینیگ یا جی ار ار تالکین هستی. یا شاید هم جوگیر شدی فکر کردی خبریه. برو داداش من امروز بابات داستانهای کیریه سایت اینقدر قاطم که حوصله خودم رو ندارم اونوقت برم پای داستان شر و ور یه هفته پیش تو جوابیه بخونم. لابد انتظار داری جوابیه ت رو جواب هم بدیم. میگم نظرت چیه قبلش با مدیرروابط عمومیت هماهنگ کنیم تا یه وقت جوابیه هامون شبیه جوابیه هاتون که در اینده میخوای در برابر جوابیه های ما صادر کنی نباشه…

0 ❤️

321130
2012-05-29 04:24:27 +0430 +0430
NA

کس ملنگ ایرانو با اروپا اشتبا گرفتی نجلق جلقنده

0 ❤️

321131
2012-05-29 08:13:56 +0430 +0430

dastane khoobi bood movaffagh bashi manam asheghe inam ke dokhtara jolom lez konan va man tamashashoon konamo jagh bezanam!
mer c

0 ❤️

321132
2012-05-29 11:13:01 +0430 +0430
NA

اُسکل میرزا مگه داری تو دفتر خاطراتت چیز مینویسی؟!!! نخوندم… جدیداً متوجه شدم طرف هرچی اسکلتر شیوه نگارشش محاوره ایی و لاتی تر!!! که چی مثلاً ؟؟؟ کف دستیو تازه کشف کردی انقدر ذوق بکار بردن این عبارتو دار یا داری به ملت یادآوری میکنی دست بکیر شن؟!

0 ❤️

321133
2012-05-29 12:18:40 +0430 +0430

آخخخخخخخخخخخ که دیگه داستاناتون هم جگر سوز شدن و هم جگر دوز…
اون آخ از سر درد بود بود ها.
منتها یه درد روحی نه درد
جسمی…
بابا بخدا نوشتن آسنونه منتها این مهمه که چی مینویسی نه اینکه فقط یه چیزی سرسری بنویسی و بفرستی توی سایت(خودمو میگم کس مشنگ)
بالام جان یه خورده دقت یه خورده جنم داشته باشین.
هر ننه قمری که یه خاطره ی سکسی داشت که دیگه نویسنده نیست.شما چرا خیال میکنید این توهماتتون جذابیت داره مخصوصا با اون ادبیات تخمیتون.
فرتی یه سوژه پیدا میکنید و چهارتا دونه کلمه بهش اضافه میکنید خیال میکنید آره پیتزا مخلوط ایتالیایی درست کردم و طعم و مزه اش حرف نداره.
همین سوژه رو میتونستی خیلی قشنگ تر بنویسی هر چند از بیخ و بن کسشعر بود ولی با یه متن قوی میتونی بعضی از ضعف های داستانت رو بپوشونی.
اگه قرار بر نوشتنه سعی کن قشنگ تر بنویسی.
(محترمانه ترین نقد کفتار پیر زیر کس شعرترین داستان امروز)
برو حالشو ببر که حالم خرابه

0 ❤️

321134
2012-05-29 12:53:15 +0430 +0430
NA

اعراب به ما اموختند بجای خوراک بگوییم غذاکه خود به پیشاب شتر میگویند
برای شمارش خودمان بجای تن از نفر که برای شمارش حیوانات بکار میبرند استفاده کنیم بجای واق واق سگ بگوییم پارس کردن که نام قدیمی سرزمین ایران است بگوییم شاهنامه اخرش خوشه چون در اخر شاهنامه ایرانیان از اعراب شکست میخورن بگیم پدر سوخته که در زمان حمله تازیان به ایران پدران ما رو میسوزوندن و به بچهاشون میگفتن پدر سوخته

ایا وقت ان نرسیده با انقلاب فرهنگی خودمان را از اینهمه حقارت نجات دهیم؟

تکبیر

0 ❤️

321135
2012-05-29 12:54:18 +0430 +0430
NA

کس کش کونی منو حشری کردی حالم خوب بود منو عصبی کردی حرفات داره روم اثر منفی تو رو میکنم میرم نفر بعدی

0 ❤️

321136
2012-05-29 16:37:07 +0430 +0430

گفتی دو تا خواهرن! ببین مزه دهن اون یکی خواهره چیه، اگه اونم خونه ماشین به اسمم میکنه، مهریه هم نمیخواد، دوستاش رو هم میاره بکنم، من حاضرم باهاش ازدواج کنم به خدا. خدا رو چی دیدی، تو مطرح کن، شاید قبول کردش!!!

0 ❤️

321137
2012-06-02 14:27:15 +0430 +0430
NA

نمي دونم چرا انقدر اصرار مي كنن كس شرا شونو باور كنيم.كوني فكر مي كني همه مثل تو هستن تايه دخترو ديدن شب و روز كفدستي بزنن. خيرم تو تخيلت بره ازبس جغ مي زني مخت گوزيده {یواش سز شوخی رو باز کردم}{از این دنیا همش یک پیگان 51 داشتم}{دختر گش}{چق زدن}ووو… فكركنمسر زنگ املا داشتي تو دسشويي جغ مي زدي.كيرم توكس كون فاميل دورت ختم كلام پيكان 51 بااون موتور دولوكسش توكونت.

0 ❤️