دوست دخترم فاطی جون

1391/12/04

سلام من رضا24سال سن دارم.قضيه سکس من بافاطي جون به سه سال پيش برميگرده.اون موقه هنوزمجردبودم.وحالامتأهلم.اون سال من يه سوپرمارکت داشم وفاطي هميشه ازم خريد ميکرد.فاطي دوست دختردوستم علي بود.علي هميشه جلوي ما از فاطي تعريف ميکرد.که ميگفت فاطي محاله به کسي پا بده.قضيه داشت به روکمکني تبديل ميشد. تودله خودم گفتم که بايد با فاطي دوست بشم و بعد به علي بگم. اون روز قرار گذاشتم که وقتي فاطي بياد خريد کنه بهش بگم. فرداي ان روز فاطي اومد خريد کرد اما ترسيدم و بهش چيزي نگفتم.اينبار با خودم گفتم که بهش شماره بدم عصر اون روز از طرفه کوچشون رد شدم وخوشبختانه فاطي بيرون بود.شماره راطرفش پرت کردم و رد شدم يهوسروکله ي پسرعموش پيداشد ديگه نفهميدم که شماره رابرداشت يانه.

يه روزگذشت وخبري نشد به خودم گفتم که ورنداشته بيخيالش شدم بعدازدو روز يک شماره ايرانسل بهم زنگ زد.گفتم الو ويه دختري جواب داد.فاطي بود خودشو معرفي کرد.خ لاصه خيلي حرف زد و گفت که اون به من علاقه داره و بخاطر همين هميشه ازم خريدميکرد تا منو ببينه.بهم گفت که دوست داره منو ببينه.همينطوري بهش گفتم که شب ميام طرفش چيزي نگفت وقطع کرد بعدپيام دادکه نصف شب ساعت2برم طرفش چون پدرش شبکار بود و برادري هم نداشت شب بهش زنگ زدم و اومد بيرون يکم ترسيده بودم چون ساعت2 بودزود حرفامونو زديم وقتي خواستم برگردم خونه بهم گفت به مناسبت دوستيمون باهم لب بگيريم ولي لب گرفتنمون سکس ازآب دراومد.کمي بهش نزديک شدم و باهم لب گرفتيم.ديدم داره حشري ميشه يهودستامو گرفت وپشتش انداخت يهو من هم جوگيرشدم وازپشت به کونش دست زدم ديدم داره نفس نفس ميزنه بهش گفتم ميخواي حالتوبيشترکنم.اون هم گفت چه جوري گفتم ميخوام کوست رالس بزنم اون هم گفت پس بريم داخل حموم من هم که جوگيربودم قبول کردم رفتيم داخل حموم لباساشو دراوردم بعددرحالت ايستاده کوسشو ليسيدم خيلي خشري شد.بهم گفت رضا منو بکن افرين زود بکن من هم ازخداخواسته کيرمودراوردم وبهش گفتم کيرم رابخورتابکنمت اون هم زودکيرم راگرفت وگذاشت تودهنش واينقدرساک زدکه داشتم ازحال ميرفتم يهو رو به ديوارکردمش وکيرم راتوکونش کردم يهو بهم گفت غلط کردم درش بيار بعد عادت کرد.و من هرشب ميرفتم طرفش حالاشمانظربدين بدرود

نوشته: رضا


👍 0
👎 0
29897 👁️


     
برای نظر دادن وارد شوید یا ثبت نام کنید

363639
2013-02-22 22:55:59 +0330 +0330
NA

به مناسبت خوندن داستانت خايم تو حلقت…

0 ❤️

363640
2013-02-22 23:09:38 +0330 +0330
NA

merci jaleb bod koskesh bazam benes =D>

0 ❤️

363641
2013-02-23 01:07:30 +0330 +0330
NA

اس ام اس بود عايا؟
ما را الاغ فرض كردى عايا؟
توقع دارى باور كنيم عايا؟
مادرت جنده است عايا؟
دلت فحش ميخواهد عايا؟
ميخوارى عايا؟
جق زياد ميزنى عايا؟

0 ❤️

363642
2013-02-23 03:03:21 +0330 +0330
NA

be monasebate dostiton?

tokhme pesaram ke 10 sale dg malom nist chand mahe bashe to dahanet =D

20salame ha:d bache nadarama:d

0 ❤️

363643
2013-02-23 07:51:19 +0330 +0330
NA

هیهیهیهیههی
نتیجه !؟ = ما احمقیم دروغ رو از راست تشخیض نمیدیم!!!
عجباااااااا

0 ❤️

363644
2013-02-23 12:17:06 +0330 +0330
NA

be doroghat edeme bede aslan khejalatam nakesh

0 ❤️

363645
2013-02-23 14:32:04 +0330 +0330
NA

داداش خیلی خندیدیم… این یه جوک بود دیگه؟!نبود؟! ولی مطمئنم جوک بود… ولی در هر صورت به آرزوت رسیدی چون ساناز بهت گفت کسم دهنت… برو حالشو ببر

0 ❤️

363646
2013-02-23 14:53:00 +0330 +0330
NA

بعضیا اگه داستان ننویسن میمیرن.اخه وقتی به عمرت کس ندیدی،مجبوری بیای یه مشت دروغ تحویل مردم بدی؟من به عمرم سکس نداشتم.اما دروغ گو هم نیستم.

0 ❤️

363647
2013-02-23 18:49:35 +0330 +0330
NA

khode dastan be kenar nazare bache ham be kenar
dame hamegiton garm
mordamaz khande
=))

0 ❤️

363648
2013-02-24 06:29:51 +0330 +0330
NA

خشری که بود کیرت راقطع نکرد با دندان هایش تا خون به در ودیوارحمام بپاشد؟

0 ❤️

363649
2013-02-24 14:52:51 +0330 +0330
NA

من که هرچی سعی کردم نتونستم درست بفهمم چی شد همش یهو شد یهو یهو رفت توش یهویهو دردش اومد یهو کونت پاره نشه دوست عزیز برا خودت میگم این کس شعرهارو ننویس

0 ❤️

363651
2013-02-24 16:14:59 +0330 +0330
NA

نازنین کیرم توحلقققققت کونی پیک موتوری حمال کیری از بیرون چطور رفتید حموم اخه کیر همه دوستان تومُخت مُخت روگاییدم

0 ❤️