دوست پسر ورزشکارم

1391/06/12

سلام اسم من بهار 22 سالمه و یه دوست پسر 27 ساله به اسم مهراد دارم این خاطره هم خاطره ی سکس من و مهراد
اول از ظاهرمون میگم که بتونید ما رو تصور کنید من قدم 167 وزنم50 سایز سینه 75 ، صورت تقریبا گرد ،چشمای درشت قهوه ای ،لب های گوشتی صورتی و موهای لخت و بلند خرمایی اجزای صورتمو تشکیل میدن
مهراد قدش 183 وزنش 74 پوستش تقریبا برنزه هیکلش ورزشکاری چون مربی کاراته ست چشماش عسلی و موهاشم قهوه ایه و اما لباش که من دیوونشونم گوشتی و نرم هوممممم عاشقشم
خب حالا بریم سراغ خاطره
توی خونه تنها بودم مامان و بابا هم واسه یه ماموریت کاری رفته بودن سفر حدود 2 هفته بود که مهراد رو ندیده بودم و بیش از حد دلم براش تنگ شده بود موبایل رو برداشتمو بهش زنگ زدم باهاش هماهنگ کردم که برای یک ساعت دیگه خونه ی ما باشه خودمم شروع کردم به مرتب کردن خونه و اماده کردن خودم واسه دیدن مهراد ، سریع رفتم حمام و یه عملیات پاکسازی انجام دادم یه ست مشکی پوشیدم چون پوستم سفید بود بهم میومد روشم یه تاپ یقه باز سفید و یه دامن لی کوتاه تنم کردم موهامم همونطور باز گذاشتم تا خشک بشن و طبق معمول یه دوش حسابی با عطرم گرفتم
وسایل پذیرایی رو آماده کردم دیگه همه چی آماده بود منتظر مهراد بودم
مهراد که اومد وقتی اون هیکل قشنگ ورزشکاریشو دیدم مثل همیشه دلم براش ضعف رفت دستاشو که باز کرد پریدم بغلشو لبای گوشتیشو بوسیدم انقدر دل تنگش بودم که دلم نمیومد ازش جدا بشم منو محکم گرفته بود و همونطور که لب پایینم تو دهنش بود منو به خودش فشار میداد منم که اون لحظه اصلا تو حال خودم نبودم و کم کم نفسام داشت تند میشد مهراد با یه حرکت دست انداخت زیر زانوم منو بغل کردو به سمت اتاقم رفت آروم گذاشتم روی تخت و اومد کنارم دراز کشید هیچ حرفی نمیزدیم فقط تو چشمای هم خیره شده بودیم داشتم فکر میکردم که اگه جریان رفتنم درست بشه من با این دل تنگی و ندیدن مهراد چه کنم که احساس کردم لبام داغ شدن به خودم که اومدم دیدم داره لبامو میبوسه اول آروم و ملایم بعد با ولع و تند تند با دستش سینمو فشار میداد اومد پایین گردنمو بوسید یقه ی تاپمو کشید پایین و سینمو بوسید دست برد زیر تاپم از پشت سگک سوتینمو باز کرد آروم تاپ و سوتین رو از تنم درآورد دوباره شروع کرد به بوسیدنم و هم زمان با نوک سینم که برآمده شده بود بازی میکرد و با زانوش به کسم فشار میاورد سرشو آورد پایینو سینمو کرد تو دهنش و نوک سینم رو با زبونش میمالید و میخورد داغ داغ شدم و صدای آه و ناله م بلند شد و گفتم آه اوووم مهرااااد مهرداد گفت جوووووونم میخوامت عزیزم، دستمو بردم پشت کمرش و آروم نوازشش کردم
اومد پایینتر رو شکم و نافمو بوسید دامن و شورتمو درآورد کسم و که دید گفت هووم بهار عجب کسی داری میخوامش سرش آورد نزدیکش زبونش زد به کسم ، دیوونه شدم با دوتا دستش لبه های کسمو از هم باز کرد و کسم و میخورد از لذت به خودم میپیچیدم و با دستم تو موهاش چنگ زدم و سرشو به کسم فشار دادم صدام دیگه دست خودم نبود و خیلی بلند شده بود همینم مهراد و مشتاق تر میکرد که کارشو ادامه بده داشتم به اوج لذت میرسیدم یه آآآه بلند کشیدم و بدنم به لرزه اوفتاد مهراد سرشو بلند کردو اومد بالا لبامو بوسید حالا نوبت من بود یه غلت خوردم حالا مهراد زیر بود و من رو لباشو میبوسیدم و میخوردم تی شرتشو درآوردم گردنشو بوسیدم و زبون زدم اومدم پایینتر روی سینه های سفتشو بوسیدم رسیدم به شکمش شکمشم بوسیدم تا اینکه رسیدم به شلوارش کمربندشو باز کردم و آروم شلوارشو از پاش درآوردم دستمو گوذاشتم روی کیرش از زیر شرت هم مشخص بود که سفت و بزرگ شده شرتشو درآوردم کیرشو گرفتم تو دستم و سرش و آروم کردم تو دهنم یه مک که زدم آه مهراد بلند شد صدای آهش منو تحریک میکرد واسه همین با ولع کیرشو خوردم از سر تا تهش با خایه هاش ور میرفتم و به اونا زبون میزدم و صدای مهراد کاملا بلند شده بود کیرش رو تا ته کردم تو دهنم قبل از اینکه حالم به هم بخوره درش آوردم مهراد یه آه خیلی بلند گفت و منو کشوند بالا خوابوندم رو تخت پاهامو از هم باز کرد سر کیرش رو میمالید به کسم خوشم میومد ولی دوس داشتم زودتر بکنه تو کسم گفتم مهراد بکن زودتر کیرتو میخوام گفت ای جان الان عزیزم همش مال خودته سرشو گذاشت رو سوراخ کسم و آروم فشار داد چون یه مدت زیادی بود که سکس نداشتم دردم گرفت متوجه شد میخواست بکشه کنار که نذاشتم گفتم بکن تحمل میکنم یه فشار دیگه داد که سر کیرش رفت تو کسم اروم اروم عقب جلو کرد تا اینکه کیرش تا نصف تو کسم جا گرفت احساس میکردم یه چیز خیلی داغ تو وجودم شروع کرد به تلمبه زدن اول آروم بعد تندترش کرد نفس های دوتامون تند شده بود و عرق کرده بودیم دستمو بردم پشت کمرش و با ناخونام کمر و کتفشو چنگ میزدم مهراد از این حرکت خیلی خوشش میاد گفت جووووون بهارم دارم میکنمت مال خودمی سرعتش رو بیشتر کرد داشتم ارضا میشدم یه اه بلند گفتم لرزیدم مهرادم بعد از من گفت بهار داره میاد کجا بریزم کیرشو درآورد دهنم رو بردم جلو و زبونم و کشیدم به سر کیرش اونم آبشو با فشار خالی کرد توی دهنم تموم آبش جمع کردم و ریختم بیرون همونطور که نگاش میکردم آبش از گوشه های دهنم میریخت بیرون مهراد یه دستمال کاغذی برداشت دهنمو تمیز کرد و لبامو عمیق بوسید بلند شدم رفتم تو دست شویی دهنمو شستم و مسواک زدم برگشتم تو اتاقم دیدم مهراد دراز کشیده رو تخت منم رفتم کنارش سرمو گذاشتم رو سینه ش و خوابیدم
پایان


میدونم از نظر نگارشی افتضاح بود ولی خب بار اولمه که دارم مینویسم و چون تا حالا هیچ کدوم از خاطرات سکسیم رو تو هیچ کدوم از سایت ها ننوشتم نمیدونستم چطوری بنویسم خب مسلما سبک نوشتار اینجا با دفتر خاطرات کلی فرق میکنه میدونم خیلی ضعیف بود با این حال ببخشید تمام تلاشمو کردم که تموم جزئیات و حس و حالمو براتون بگم اگه موفق نبودم دیگه به قول یکی از بچه ها شرمنده ی اخلاق ورزشی همتونم :P

نوشته: بهار


👍 0
👎 0
65955 👁️


     
برای نظر دادن وارد شوید یا ثبت نام کنید

332952
2012-09-02 16:57:27 +0430 +0430
NA

تو یا از هیکل وبدن مردا چیزی سرت نمیشه یانمی دونی ورزش یعنی چی
دوست پسرت اگه یه هیکل معمولی داشت حداقل ده کیلو باید وزنش بیشتر باشه یعنی الان از نظر بدنی لاغر متمایل به نحیفه
یعنی باید برینی تو اون هیکل ورزشکاریش پس لطفا زیپ دهنتو ببند
باید رید به ورزشکاری که ده یازده کیلو از استاندارد قدیش کمتره.

0 ❤️

332953
2012-09-02 17:29:21 +0430 +0430
NA

Aqa 2vom jodam me :D hehehe bedin biad oun kapo binim :D v darmorede dastan, misabram hamsaram nazar bd takavarjoonam :*<3

0 ❤️

332955
2012-09-02 17:47:54 +0430 +0430
NA

فقط و فقط چون گفتی باره اولته از نقد داستان و سوژه کردنت گذشتم !

0 ❤️

332956
2012-09-02 18:13:01 +0430 +0430
NA

عالی بود عزیزم من واقعا لذت بردم کستم میخورم

0 ❤️

332957
2012-09-02 18:14:20 +0430 +0430

هیکل دوستتو که داشتی توصیف میکردی یه آن یادم به مسابقات دو میدانی و ورزشکاران کنیا افتادم .این هیکل بی ریختشو تونستم قشنگ تو ذهنم ترسیمش کنم.راستی مگه آدما آه میکشن یا میگن ؟)درش آوردم مهراد یه آه خیلی بلند گفت و منو کشوند بالا خوابوندم رو تخت () سرعتش رو بیشتر کرد داشتم ارضا میشدم یه اه بلند گفتم لرزیدم (در کل بد نبود راستی بچه ها اگه گفتین نکته آموزشی این داستان چی بود؟آره درست حدس زدین ،مسواک زدن.هیچ موقع و در هیچ شرایطی نباید مسواک زدنو فراموش کنید

0 ❤️

332958
2012-09-02 18:36:38 +0430 +0430
NA

واسه دفعه اول بد نبود!
ولی همونطوری که همه نظر دادن من هم فک نمیکنم یه مربی کاراته با قد 183 کمتر از 85 کیلو وزن داشته باشه!

0 ❤️

332959
2012-09-02 22:01:20 +0430 +0430

چرند بود خودتم میدونی

0 ❤️

332961
2012-09-03 00:17:55 +0430 +0430
NA

خوب بود عزیزم .پراحساس نوشته بودی فقط بعضی جاهاشو خورده بودی و بعضی جاهاشو غیر واقعی نوشته بودی.ادامه بده . خانم نویسنده تو سایت کم داریم.

0 ❤️

332962
2012-09-03 01:32:43 +0430 +0430

بچه ها اشتباه ميكنين
اين تناسب قد و وزن كه گفتين بستگى به خيلى چيزاى ديگه هم داره ولى معمولا به 6_7 كيلو كمتر نسبت به قد نرماله
مثلا قد 180 اگه وزن بين73تا80باشه نرمال محسوب ميشه
ايشونم گفته كاراته كاره كه وزنش نسبت به قد و ورزشى كه ميكنه خوبه
هيكل ورزشكارى رو با هيكل بدنسازى اشتباه نگيرين

0 ❤️

332963
2012-09-03 03:34:47 +0430 +0430
NA

نایس بود

0 ❤️

332964
2012-09-03 04:36:26 +0430 +0430
NA

کیر جان سینا تو کونت
کیر آرنولد تو کونت
کیر مربی بدنسازیم تو کونت
کیر همه ورزشکارا به جز من تو کونت
تازه این شعر هم برا تو
هیکل توپ و سکسی با ورزش***نیست ملاک کامل و ارزش
ارزش آن است که داشته باشی*** کیر کلفت و بزرگ و کم لرزش

0 ❤️

332966
2012-09-03 06:59:13 +0430 +0430

کلمه “ولع” رو که دیدم دیگه ادامه ندادم

0 ❤️

332967
2012-09-03 07:43:38 +0430 +0430
NA

کیرم به دهنه تو و اون دوست پسر ورزشکار کونیت

0 ❤️

332968
2012-09-03 07:44:47 +0430 +0430
NA

میدونی که کس گفتی ولی
در همینجا از استاد مهندس گل پسر خواهش دارم بخشی از جز3جلد5کتاب تخم شناسی رو نثار کون نویسنده کنند

0 ❤️

332969
2012-09-03 08:07:40 +0430 +0430
NA

دوست عزیز taymer جان صفحه کتاب رو به مهندس نگفتی

0 ❤️

332970
2012-09-03 11:31:20 +0430 +0430
NA

کير رندى اورتن تو کونت
کير شرکت يوسى بروسر تو کونت
کير ريکيشى تو کونت
کير بيگ شو تو کونت
کير تمام کشتى کج کارا بجز من تو کوس و کونت

0 ❤️

332971
2012-09-03 14:17:32 +0430 +0430

مصطفی جان داداش من هنوز تو تأليف جلد سومشم؛ولي فك كنم حواست يه جايي پرت بوده؛بجاش من صفحه5 جلد سوم كتابمو تثار باسن جناب نويسنده ميكنم:
اين صفحه جز مبحث وسايل ورزشيه؛ورزش فوتبال دستي:
تخم زمين فوتبال دستي
تخم توپ فوتبال دستي
تخم بازيكن هاي فوتبال دستي(بالاخره اونام آدمن ديگه؛چرا تخم نداشته باشن؟)
تخم موي زير خايه بازيكن هاي فوتبال دستي
تخم گوز سبز بازيكن هاي فوتبال دستي(بازيكن ها بر اثر هیجان زيادي ممكنه وسط بازي گوز ول كنند)
تخم مستراح(نه اشتباه نشده؛بازيكن هاي فوتبال دستي ممكنه وسط بازي برن مستراح كه هم دلي از عزا در بيارن هم جلو چششون باز شه)
ميله هاي فوتبال دستي تو كونت ننويس…

0 ❤️

332972
2012-09-03 15:23:38 +0430 +0430

حالم بهم خورد.این اراجیف چیه سرهم کردی…انقد کسمو کیرش نوشتی خودت تهوع نگرفتی…اخرش ننه من غریبم کردی که فحش نخوری…کله کیری:اول واخر نداره بازم فحشت میدم…دیگه ننویس…بازم بنویسی بازم کلی اشغال بارت میکنم…لاغرمردنی …استخونی دیگه ننویس…استخون دراز وبیقواره دیگه ننویس…

0 ❤️

332973
2012-09-03 16:32:41 +0430 +0430
NA

نمی دونم که چرا بعضی ها فحش می دن؟!
داستان معلومه که ضعیف هست…خود نویسنده هم گفته…اما خب دیگه نباید فحش داد که

حالا نظر شخصی من(فقط نظر من هست و همین)

داستان در کل داستان ضعیفی بود.توصیف ها خیلی ابتدایی بودن…بیشتر وقت نویسنده صرف توضیح اندام ها و لباس ها شده بود که عملا جذابیت داستان رو از بین می بره چرا که به جای اینکه حس واقعی منتقل بشه صرفا کلمه ها به ذهن وارد میشن و معلومه که این کلمات تکراری هیچ بار خوشایندی برای خواننده نداره…بیشتر باید روی داستان کار می کردی و کمتر روی عمل سکس مانور می دادی…باید کاری می کردی که با هیجان دادن به داستان مثلا یه اتفاقی که تکراری نباشه خواننده خودش رو در صحنه حس کنه

در کل چون خودت هم گفتی که اولین باره میشه گفت به این"خاطره" نه داستان از 10 نمره 3 رو میگیری

0 ❤️

332975
2012-09-03 17:29:04 +0430 +0430

کیرم تو کون تو و اون دوست پسر سو تغذیه ات

0 ❤️

332976
2012-09-04 02:31:02 +0430 +0430

مرده شور ریخت دوتاتون پاشو برو گمشو خارجت دیگه کم کسشر بگی

0 ❤️

332977
2012-09-04 05:53:27 +0430 +0430
NA

مهندس گل پسر دمت گرم بازم گل کاشتی ایول من فکر کردم تالیف جلد سوم رو تموم کردی اگه تو تالیفش کمک خواستی بگو ولی میدونم که استادی و خودت تنهایی از پسش بر میای

0 ❤️

332979
2012-09-04 11:16:26 +0430 +0430
NA

nazare hiwa va mohandes be nazaram vaghean jaleb bud
سکس تو اتیوپی بوده
بعدم شرط که نویسنده یه پسر بچه 16 سالس که تازه اسم ارگان های جنسیو یاد گرفته تند تند تکرار می کنه که یادش نره

0 ❤️

332980
2012-09-04 13:49:42 +0430 +0430
NA

زبونتو بده تو جنده خانم_كسكش اينم آخه داستان بود_مديربدجور مستم پس كيرم توكس خواهرت

0 ❤️

332981
2012-09-04 14:25:49 +0430 +0430
NA

دمت گرم با نظرت خيلى حال كردم

0 ❤️

332982
2012-09-04 17:58:20 +0430 +0430
NA

marki to:
به معنای واقعی کلمه نقد کردی
افرین
رستم خان:
از درک بالات خوشم اومد
نویسنده ی مبتدی:
اصلا از داستانت خوشم نیومد
در ضمن تو نمیتونی به بهانه ی مبتدی بودن از زیر کار درست در بری
به هر حال تو داستان نویس خوبی نیستی(فعلا) پس (فعلا) خواننده باش
تا مهارت نویسندگیو بدست بیاری

0 ❤️

332983
2012-09-05 04:30:44 +0430 +0430

مصطفی جان ممنون از محبتت،چشم مزاحم میشم :WINK:
لادن بانو ممنون از لطفتون
مانی داداش گلم:
واقعا اونطوری بود که گفتی،خیلی ممنونم.
زحمت منم افتاد گردن شما،ایشالا جبران :SMILE:

0 ❤️

332984
2012-09-07 15:59:05 +0430 +0430
NA

مزاحم چیه مهندس مراحمی مثلا ما شاگردتیما

0 ❤️

332985
2012-11-11 15:07:17 +0330 +0330

بیخیال دیگه ننویس. . . . . . . . . .

0 ❤️