سلام من آرمین هستم از تبریز این داستان واقعیت زندگیه منه. راستش من یه پسر 16 ساله ام کون تپل و خوشگلی دارم. اون روز حشری بودم کار دستم داد. به خودم قول داده بودم که دیگه جق نزنم چون ضررش زیاده به خاطر همین خیلی خیلی حشری شده بودم. روز دوشنبه بود با مهدی رفتیم بازار یکم بگردیم هوامون عوض شه اونم خیلی پسر حشری بود. بهش گفتم مهدی کون میخوای؟؟؟ اونم گفت میدی گفتم اره میدم گفت اخه من جا ندارم گفتم عب نداره میریم انباری ما خلاصه رفتین انباری کاملالخت شدم . بعد لباساشو دراوردم نشستم رو دو پام کیرشو کرد تو دهنم خیلی نرم بود مو هم نداشت.یکم تو دهنم عقب جلوش کرد. انصافا هم من حال میکردم هم مهدی به حالت سگی دراورد منو بعدش یه تف انداخت رو سوراخم یکم فشار داد بعدش کامل کرد تو یکم سوختم ولی بد نبود بعد شرو کرد به تلمبه زدن بعد از چن دیقه خسته شد دراز کشید گف بیا بخورش منم تا اخرش کردم تو دهنم خیلی حال داد اونم سه انگشتشو میکرد تو کونم یکهو چسبید از گردنم دراز کشم کرد بد با یه فشار شرو به تلمبه زدن کرد دو سه دیقه یعد کیرش اورد جلو دهنم منم کردم تو دهنم یکم ساک زدم اب داغش اومد تو دهنم خوردمش. ما جرا این طوری شد که خیلیا جریانو فهمیدن از جمله دوستای صمیمی مهدی حدودا سه روز بعد این جریان مهدی گف بیا بریم خونه ما . منم میدونستم میخواد بکنه قبول کردم رفتیم خونشون اول فک کردم خالیه بعد دیدم چهار تا پسر هست تو خونه به زور گرفتنم لباسامو دراوردن هیچ نفهمیم چی شد یکهو دیدم یکشون داره کونمو میکنه یه کیرم تو دهنمه یه کیرم داره بهم مالیده میشه اونقد کردم که کم کم داشتم بیحال میشدم یکیشون یه عالمه ابشو ریخ تو کونم . یکشیون ریخ تو دهنم خوردمش .یکیشونم ریخ تو صورتم از اون مدت من حداقل هفته ای به سه چهار نفر کون میدم.

نوشته: آرمین