دوستش داشتم

1395/01/07

25/12/94

با مهران تو آموزشگاه کنکور آشنا شدم.مهران یه پسر چشم ابرو مشکی با یه بینی کوتاه و بامزه و لبای درشت مردونه بود.خودش می گفت 4ساله که بدن ساز حرفه ایه…چهار شونه بود با سینه ی پهن که هر دختری و جذب میکرد.
پدر و مادرش هر دو کارمند بودن و اونم تک بچه!خونشون معمولا خالی بود…تقریبا بیشتر روزمون و با هم بودیم ولی از اونجایی که واقعا به هم علاقه داشتیم رابطمون و کنترل میکردیم!تا 3سال به همین صورت گذشت…
واقعا توی این 3سال حتی دستش به دکمه ی شلوار من نخورد!
با ساک زدن ارضاش می کردم و معمولا خودم ارضا نمی شدم!دیر ارضا میشد و آخرای سکسای نصف نیمه امون من معمولا خسته می شدم و الکی صدا در می اوردم که بی خیال بشه…
تا سه ماه پیش که گفت دارن مهاجرت میکنن و تنها یک ماه دیگه ایران می مونه!

رو تختش دراز کشیده بودم و بوی بدنش و با بغض فرو می دادم که یه آهنگ از محسن یگانه(پای من جوونیتو هدر نکن…) پلی کرد ومثل همیشه با یه شلوارک اومد کنارم دراز کشید…سرمو گذاشتم رو سینه اشو گذاشتم اشکام سرازیر بشن!
آروم نازم میکرد و حرفایی می زد که بیشتر دلم و می سوزوند!
همه ی سه سال دوستیمون میومد جلوی چشمم!قهر و آشتیا…تولدش…خنده هاش…از دست خودم ناراحت شدم که چرا ازش لذت کامل و نبردم…هنوز داشت حرف میزد و نازم میکرد که سر زبونمو کشیدم رو سر سینه اش…با تعجب سرش و از بالش بلند کرد و بهم خیره شد…منم به کام ادامه دادم و تو چشمای خوشگلش نگاه می کردم…زبونم و می چرخوندم رو سر سینه اش و آروم آروم دندون می زدم!دستمم گذاشتم وسط پاش و با یه فشار ملایم با کیرش ور میرفتم.سرشو پرت کرد رو بالش و به حالت تسلیم دستشو برد بالا…با زبونم خط وسط سینه اشو خیس میکردم میومدم به سمت پایین همچنان فشار دستمو رو کیرش بیشتر میکردم.بدنش داغ شده بود (باور کنید پوست تنم از حرارت بدنش اذیت میشد)کیرش زیر دستم داغ و کلفت شده بود ولی میدونستم تا به دهنم نرسه بلند نمیشه…بی قراریشو طاقت نیاوردم…
شلوارکشو دراوردم و با زبونم می کشیدم زیر کش شرتش…سرمو کشید بالا…میخواست بوسم کنه…دستمو انداختم به کش شرتش و همونجوری که داشتم در میاوردم رفتم بالا…لبای داغشو به لبام گره کرد آروم میک میزد…هنوز چشمام از اشک خیس بود…لبمو آروم ول کرد.لبشو گذاشت زیر گلومو بهم گفت مجبور نیستم اگه حالم خوب نیست.ولی حرارت بدنش و کیر ورم کردشو زبونی که بی مهابا رو گلوم و زیر گوشم میکشید مجبورم میکرد.(زیر فشار جذابیتش طاقت نمیاوردم)همونجوری دوباره لبمو کشیدم رو بدنش و اومدم سمته کیرش…سرشو گذاشتم بین لبمو با زبون میکشیدم روش…تا اومد آه بکشه کامل کردمش تو دهنم و یه میک گنده زدم…تو این سه سال حسابی حرفه ای شده بودم…داشت تو دهنم بزرگ میشد داغ…صدای نفساش هنوز تو گوشمه…خوب یادمه یه سوتین پلی بوی مشکی صورتی تنم بود که سینه هامو به سختی جمع کزده بود با یه تاپ دکلته اسپرت که سینه هام داشت توش می ترکید(به خدا سایز سینه هام 80.قسم خوردممم)…همونجوری که کیرش تو دهنم بود نشست و تاپمو از سرم دراورد گره ی سوتینمو باز کردو از کمر بلندم کرد…من و پایین تختش وایسونده بود و خودش نشسته بود تماشام میکرد.از چشماش آتیش گرفتم تا خواستم برم تو بغلش یهو بلند شد و چسبوندم به دیوار.نفس نفس میزد و لب و گردنمو می خورد.لاله ی گوشمو گرفته بود بین زبونش و نفسش توی گوش و پشت گردنم پخش می شد.زیر بدن داغش از فشار شهوت می لرزیدم.سرشو گذاشت رو سینه امو شروع کرد به مکیدن…مثله همیشه محکم و منظم.جمع شدن آب و توی کسم حس میکردم.داشت روانیم میکرد حرکت مرتب ناخوناش رو پشت کمرم…سرش رو سینه ام بود که دکمه ی شلوارمو باز کردم…باز تعجب زده تو چشام خیره شد که با فشار دستم رو سرش منظورم و فهمید…شلوارمو دراورد و رون پامو یه گاز آروم گرفت…درجا نشستم.تمام بدنم میلرزید.پاهامو باز کرد و زبونش و از کنار شرتم داخل کسم کرد…اولین بار بود.با حس کردن داغیه زبونش رو کلیتوریسم خالی شدم…یه ذره زبون زد به کس خیسم و باز افتاد به سینه هام…خیلی قشنگ سینه میخورد و میمکید.محکم و منظم و طولانی…داغ کرده بودم.تا اینجاش اومده بودم و میخواستم لذت کامل و ببرم!سرشو بردم سمت کسم…کمرمو بلند کرد و شرتمو دراورد…جوری خوابوندتم جلوش که هر دو تا سوراخم جلو دهنش بود و کمرم فقط رو زمین بود!سر زبونش و از سوراخ کونم کشید تا زیر کلیتوریسم…ضعف کرده بودم…سرعت مکیدنش و میبرد بالاتر و منم تو موهاش چنگ مینداختم!کلیتوریسمو بین لبش گرفتو انگشت اشارشو کرد تو دهنم.انگشتشو مکیدم و کامل تفی شده بود برد سمت سوراخ کونم و شروع کرد به مالوندش و بند اولشو میکرد داخل و در می اوردو همزمان زیر کلیتوریسم زبون میزد…تو حال خودم بودم که برم گردوند…یه درد نسبتا شدید پیچید تو دلم.دو تا از انگشتاشو کامل میکرد داخل و در میاورد.اشکم جمع شده بود ولی دوست داشتم کامل بشه.زیرش میلرزیدم.انگشتش و دراورده بود…کونم باز مونده بود و یخ شده بود…داشتم روانی میشدم…آروم ناله زدم که کیرشو میخوام…رو دو زانو بلند شد و داغیه کیرش و حس کردم.آروم داشت تنظیم میکرد و کیرشو تفی میکرد.سرش رفت داخل و درد چندانی حس نکردم.خودمو کشیدم عقبی…تا کیرش کامل رفت تو سریع جلو دهنم و گرفت…ترکیدم از درد ولی لذتم داشت.آروم آروم جلو عقب میکرد و باسنمو می مالوند…یواش یواش سرعتشو برد بالا .یه دستشم از زیر به سینه هام رسوند و سرسینه امو بین انگشتاش میمالید…کسم پر آب بود ولی ارضا نمی شدم.کیرشو تند تند عقب جلو میکرد.سر سینه امو ول کرد.انگشتاش و گذاشت رو کلیتوریسم…از شدت لذت لبمو گاز گرفته بودم…صدای نفساش…ضربه های کیرش تو کونم و حالا هم حرکت لرزشی انگشتاش رو کلیتوریسم نفسمو بند آورده بود.کسم از فشار آب میخواست بترکه که کیرشو دراورد.سوراخ کونم باز مونده بود…منو برگردوند رو زمین و پاهامو برد بالا…زبونش و سر کلیتوریسم گذاشت و تندتند و محککم زبون میزد باسنم هم با فشار دستش باز نگه داشته بود که سوراخم بسته نشه…سوراخم دو سه بار باز و بسته
شد و وسط نفس نفس زدنام ارضا شدم…چشمام باز نمیشد…کیرشو گذاشت رو لبم.واققعا توانایی نداشتم یه ذره که خیسش کردم گذاشت لای سینه هامو رو سینه ام تخلیه شد…

دو ماهه که مهران رفته و قبل رفتنش کامل همه چی و تموم کردیم.امیدوارم خوشبخت باشه!
نوشته: زهره


👍 3
👎 0
8997 👁️


     
برای نظر دادن وارد شوید یا ثبت نام کنید

534553
2016-03-26 21:23:45 +0430 +0430

جدای از سکس
خیلی رمانتیک و احساسی بود

0 ❤️

534576
2016-03-26 22:19:38 +0430 +0430

سلام زهره جان
خوب بود.هروقت داستان سکسی-عاشقانه میخونم پیش خودم میگم خب امشبم به خیر گذشت که محارم نخوندم!..شما اونو گفتی اما من خودتو میگم که انشإالله خوشبخت بشی،این خوبه که قبل از رفتنش همه چیز تموم کردین چون…زندگی ادامه داره،نه؟ … مرسی

1 ❤️

534617
2016-03-27 08:53:42 +0430 +0430

من چن روز پیش این داستان تو یه کانال سکسی خونده بودم …الان بلافاصله که خط اول و اخرو خوندم فهمیدم همونه و کامنت نوشتم قشنگ بود مرسی
بعد دیدم سایت پیام داده به کجا چنین شتابان و کامنتمو سند نکرده …
خیلی خندم گرفت جالب بود …

1 ❤️

534630
2016-03-27 12:07:36 +0430 +0430

خوب بود خوش باشی عزیزم خیلیا میانو میرن امیدوارم از ته دل اون موندگاررو پیدا کنی ? ?

1 ❤️

534639
2016-03-27 13:06:06 +0430 +0430
NA

بامن دوس میشی زهره خانم اینجوری باوفاهستی

0 ❤️

534642
2016-03-27 13:13:27 +0430 +0430
NA

همیشه بطن داستان ماایرانیا تکراریه همیشه از بدن یا سینه ادما خوشمون میاد
چرا از اخلاق وشخصیت ادما خوشمون نیاد چرا همیشه بدنبال کسی هستیم که هیکل بدنسازی داشته باشه چرا کسی عاشق یکی نمیشه که بخاطر اخلاق ورفتارش باهاش دوست باشیم نه بخاطر ظاهر.بیایم تو تخیلمون از انسان باشخصیت استفاده کنیم تا درزندگی موفق تر باشیم

3 ❤️

534834
2016-03-28 15:52:17 +0430 +0430
NA

افرین کلیتروسیموسی

0 ❤️