ديگه كمر برام نمونده بود

1393/05/06

سلام-اسم رو نمينويسم چون نميخوام از دوستام بفهمند من نوشتم چون بيشترياشون جريان منو ميدونن و همشونم عضو ثابت شهواني ان -يه عذر خواهي بكنم چون با موبايل جاوايي مينويسم شايد غلط داشته باشه -داستان از جايي شروع شد كه ديدم بيشتر دوستام زيد داشتن يا بعضي اوقات ازشون ميشنيدم با زيدشون سكس داشتن خلاصه فقط من بودم كه سرم بي كلاه مونده بود -از دوستم متين خواستم يه كي رو برام جور كنه -متين گفت كه يه زيد داشتم الان باهام قهره ميخوايش -گفتم چه شكله موبايلشو در اورد عكسشو نشون داد -بله خانوم كه مهسا باشه كله هاشون چسبوندن به هم عكس گرفتن -متين شمارشو بهم داد گفت زنگ بزن ولي نگو من شمارو دادم -وقتي زنگ تفريح خورد رفتم بيرون زنگ زدم ولي جواب نداد -وقتي رسيدم خونه بهم اس داده بود گفت شما-منم سريع زنگ زدم بهش قلبم تند ميزد تا حالا با دختر غريبه صحبت نكرده بودم- ور نداشت تا اينكه ديدم شب تك زد منم سريع اس دام و خودمو معرفي كردم گفت اگه منو ميخواي شارژ بفرست منم شارژ 5 تومني خريدم براش فرستادم اون شب زنگ نزد -گفتم سرم كلا رفت خدا چكارت نكنه متين -فرداش بعد مدرسه زنگش زدم ور داشت قلبم از كار افتاده بود چون صدام مردونس نسبت به سنم16 ساله از صدام خوشش اومد گفت فردا قرار بزاريم -فرداش سر قرار رفتم چون تا به حالا اين طوري با دختر صحبت نكرده بودم هول شدم از پرسيدم باباش چكارس گفت مهندسه بعد كه از متين پرسيدم گفت كه باباش مرده تصادف كرده -خلاصه اين قرار و اس دادنا ادامه داشت كه يه روز براي خدافظي اس دادم كه بوس بفرست (نه به قبل كه ميترسيدم با دخترا صحبت كنم) اس داد بچه بفرست من كه حاليم نشد چي ميگه فردا از متين پرسيدم كه يعني چي گفت اوكي داده -سكس -گفتم برو كس كش خودتي -گفت برو جاكش از بس خري نميفهمي برو امشب بهش اس سكسي بده ببين چي جواب ميده -اون شب براش شارژ فرستادم -اس سكي هم دادم -ديدم بله خانوم راضيه -خلاصه كنم بيش از يك هفته اس دادن گفت ميخواي خونمو نو نشونت بدم گفتم الان نه بعد به متين گفتم گفت خره منظورش سكسه -قلبم واستاد -گفت برو بكنش -اول گفتم نه بعد كه ديدم رفقا مي گمن بچه ننه -گفتم باشه جرش مي دم عكسشو نشونتون ميدم بچه ها زدن زير خنده -همون شب اس دادم باشه كي بيام گفت 4 شنبه كه مامانم نيست گفتم بابات چي الكي گفت سركاره -چهار شنبه شد رفتم خونشون خونه تازه ساخت بود ولي كوچيك در وا كرد رفتم تو از رفقا ياد گرفتم چه طوري بحث وا كنم خودشم تاب پوشيده بود-رفتم داخل رو مبل نشتم به شروارم نگاه كردم گفتم اي دل غافل هنوز نيومده راست كردم راستش كيرم زياد بلند نيست ولي كلفته قدشو نگرفتم- دختره كه اومد قلبم تپ تپ مي كرد ميكرد سريع هنوز نيومده از راه از مبل لند شدم ازپشت چسبيدم سينشو گرفتم كيرمو چسبوندم بهش شكه شده بود گفت چكار ميكني ديونه ولي گوش ندادم سريع سينه هاشو مالوندم بزرگ نبود نميدونم سايزش چنده ولي تو دستم جا ميشد ديدم كونشو ميمالونه رو كيرم -گفتم ميخوايش (از متين ياد گرفته بودم )گفت چه جورم -معلوم بود حشري شده بود -سريع گفتم درو قفل كن ولي گفت هيشكي نمياد -سريع لباسشو در اوردم -خوب تيكه اي بود ولي وقتي ميخواستم شروارمو در بيارم ابم اومد فقط سر كيرمو يه لحظه فشار داده بودم-زرد شدم گفت چيشده گفتم هيچي هول شدم برو تو تخت اتاق خوابت الان ميام سريع شروارمو در اوردم ابمو با دستمال پاك كردم رفتم داخل ديدم بله كون برهنه داره قر ميده اومدم پرتش كردم تو تخت يه چند ثانيه سينشو ليس زدم با گردنشو بعد سريع رفتم سمت كش قشنگش معلوم بود تازه رفته حموم كس شو ليس زدم اخ اخش بلند شد گفتم ميخوام پردتو بزنم گفت خره نفهميدي پرده ندارم بعدا فهميدم متين ترتيبشو داده بوده-گذاشتم بغل تخت لنگاشو وا كردم گفت از كس بكن كيرم گذاشتم رو كسش گفتم حامله ميشي ميگه خيالت راحت ميدونستم اين كار ميكني از دوستم قرص گرفتم خوردم -كيرمو كردم تو كسش تا يه ذره رفتم تو دوباره ابم اومد خنديد دوباره كردم تو پام قشنگ سست شده بود ولي شروع كردم تلمبه زدن چه اه ناله ميكرد اولش ريتم تلنبه زدنم خوب نبود بعد2 دقيقه راه افتادم بعد كه كيرمو در اوردم ديدم ابش اومد گفتم ميخوام كون بكنم گفت اول بايد ليس بزني ميخواستم ليس بزنم ولي بدم اومد گفتم بريم دست شويي بشورم بعدش گفت باشه پاستوريزه از بس كه حشري بود هرچي ميگفتم ميگفت باشه رفتيم شيرو ولرم كردم چون كونو وا ميكنه اول با آبو بافشار بالا كون خانوم كه خم كرده شستم بعد بدو بدو رفتيم اتاق خوابش كونشو ليس زدم اخ اوخش در اومد بعد كيرمو كردم تو كونش لامصب خيلي تنگ بود يواش يواش كردم تو اولش دردش ميگرفت خودشو اين ور اون ور كرد گفت بسه ديگه آي ي ي درش بيار گوش ندادم بهش تا ته تو كونش كردم بعد چند ثانيه باز كيفش كوك شد كيرم داغ شده بود دستم كه مالوندم به كسش ديدم خيسه خيسه داشتم تند تند تقه ميزدم كه ابم اومد ديگه كمر خايم داشت از درد ميتركيد زرد كردم كنارش دراز كشيدم -بعد چند دقيقه كه حالم جا اومد گفتش بريم حموم -گفتم نه مامان بابام شك ميكن -يه ربع پيشش نشستم بعد رفتم خونمون با اينكه فهميدم قبل از من و متين سكس داشته ولي الان با تمام وجود دوستش دارم و قول ازدواج دادم بهش –ولي يه نكته رو عرض كنم اين داستان خودمه و تمام اشخاص واقعي نبوده و ساخته تخيلات شخص بندس -چه طور بود بگيد باور كرديد يا نه؟
يه نكته عرض كنم كه با اينكه ما ايراني ها غيرتي هستم ولي بعضي وقتا كارايي ميكنيم سكس با محارم كه حتي گفتنش زشته هنوز تو سايت پيدا ميشه و تعداد بازديد از همه بيشتره -بعضي افراد زود باور وقتي اينا رو ميخونن باور ميكنن و به مامان خواهر خاله -ديگه مثل قبل نگاه نيكنند -بعضي وقتا پيشنهاد هم ميدن -اگه داستاني كه مينوسيد واقعي نيست بنويسد الكيه كه اوناي ديگه باور نكنند انجام ندن با تشكر

نوشته:‌ ؟


👍 0
👎 0
63784 👁️


     
برای نظر دادن وارد شوید یا ثبت نام کنید

429012
2014-07-28 15:46:28 +0430 +0430
NA

میخواستم فحشت بدم که دیدم نوشتی الکیه گفتم بذار بره با جق زدنش حال کنه. دیگه نبینم از این جرندیات بنویسیاااا

0 ❤️

429013
2014-07-28 15:49:01 +0430 +0430
NA

بیمارییییییییییییییییییی

0 ❤️

429014
2014-07-28 15:51:39 +0430 +0430
NA

الان مفتخری که داستان جقو نوشتی بعدم گفتی الکیه>>>فکر کردی اگه نگی کسی نمیفهمه :|
نخیر >>>از خطوط اولت مشخصه >>>دوستات جریانتو میدونن و عضو شهوانین :|>>>جالبه خودتم داستان الکیت رو باور کردی >>>روانی :|
به روانشناس مراجعه کن :|

0 ❤️

429015
2014-07-28 16:06:08 +0430 +0430
NA

نخوندم همون اول معلوم شد که دروغه.کیرم تو کونت
اسممو نمینویسم…ینی چی؟ dash1

0 ❤️

429016
2014-07-28 16:16:37 +0430 +0430
NA

پسر خوب، تو 16 سالته و معلومه از اون کیر بدستایی که تو عمرت کس ندیدی و هر شب به امید سکس میای اینجا کیرت و شالاپ شولوپ میمالونی تا آبت بیاد. فحشت نمیدم چون میدونم به سن بلوغ هنوز نرسیدی. بچه جون این سایت اولش نوشته بالای 18 پس برو قصه ی خاله سوسکت و بخون. راجع به اون قضیه که گفتی داستانم و باور کردین یا نه باید عرض کنم که خیر. انقدر آبکی و مزخرف بود که معلوم بود از کسی نوشته شده که تا حالا کس از نزدیک ندیده. پس بهت توصیه می کنم تا کس نکردی از ذهنت کس شعر ننویس، چون بچه ها اینجا زیاد خوششون نمیاد کس شعر بخونن بعد میان فحش و بد و بیرا بهت میگن که الحق حقم دارن. بدرود پسر جان.

0 ❤️

429017
2014-07-28 16:34:23 +0430 +0430
NA

فقط خواستم بگم دست فلج خامنه ای تو کونت با کیر جوجه اردکم با کیر تمام گربه ای خیابونی ایران
از کیر بچه ها مایه نمیزارم که قرب منزلت داره به کون بچه ریقویی مثل تو بخوره

اما اخرش رو خوب اومدی
بازم کیر بابایه جوجه اردکم تو کونت

0 ❤️

429019
2014-07-28 16:59:12 +0430 +0430
NA

نمیگفتی هم بچه های شهوانی ماشالله اینقدر باهوشن میفهمیدن دروغه! به قرمساق اکتفا میکنم

0 ❤️

429020
2014-07-28 17:00:21 +0430 +0430
NA

کس شعری بیش از ذهن ملجوق یه احمق نبود.

0 ❤️

429022
2014-07-28 17:40:45 +0430 +0430
NA

کس مغز پریودی دیگه ننویس وگرنه به امامزاده بیژن میگم ترتیبتو بده خخخخخ

0 ❤️

429023
2014-07-28 18:00:10 +0430 +0430
NA

مغزت پریوده باوووووو

0 ❤️

429024
2014-07-28 18:38:15 +0430 +0430
NA

باشه توام کس بگو lol

0 ❤️

429025
2014-07-28 20:37:27 +0430 +0430
NA

خوب بود مرسیییییییی

0 ❤️

429026
2014-07-28 23:31:54 +0430 +0430
NA

نحوه نوشتنت نشان میداد یک جاهاییش راست بود کردی ولی نه اینجوری

0 ❤️

429028
2014-07-29 02:10:58 +0430 +0430

جلقولکی بود، ننویس . . . . . . . . . . .
اول اینکه تو که 16 سالته و نباید بیایی اینجا. دوم اینکه تو که به جز کیر خودت و کیر رفقات که گاهی کون کونکی میکنید چیزی دیگه ندیدی پس نیا واسه ما داستان بنویس. همش توهمات ناشی از جلق بود. شاشیدم به صورتت، دیگه ننویس. از جلو چشما خفه شو جلقو.

0 ❤️

429029
2014-07-29 02:31:08 +0430 +0430
NA

فقط نظرات و خوندم و دو خط اخرو
نوشتی نوشتی بعد یادت اومده
ایییییی بابا خوب اینا که میفهمن دروغه فوشم میدن بزار بگم دروغ بود سرکارین
ترسووووووووووووو

0 ❤️

429031
2014-07-29 04:22:20 +0430 +0430
NA

قشنگ بود عزیز اعترافت قشنگ بود
حداقل از این جقیا بهتری اداشون میشه
افرین
ادامه بده

0 ❤️

429032
2014-07-29 07:58:40 +0430 +0430
NA

biggrin چه حوصله ای داری این چرندیاتو می نویسی اونم با گوشی!!!

0 ❤️

429033
2014-07-29 08:02:28 +0430 +0430

3,4khate AvaLo khoOondam fahmiDam Sakhteye ye zehne jAghieee,Oomadam FohSh bedam,NazaraTo khondam,Bad fahmidam khode kosKholet gofi man Jaghiyam :-) :-) :-) :-) :-)

0 ❤️

429034
2014-07-30 07:08:51 +0430 +0430
NA

واقعیت همین که برای رسیدن به هدف باید راست و دروغ اونو قاطی کنی تا بتوانی مخاطبتو با سردرگمی خسته و اسیر خودت کنی حالا دیگه تو ملکه ذهن اونی
در مورد داستانهای تخیلی سکسی هم اگه میخای اغوا نشی باید هدف نویسنده را بشناسی که اکثرا جنبه تجارت پر سود داره
آدمی که حرمتهای خانوادگی را می شکنه گزینه خوبی برای بازی خوردنه(البته یه بازی پر هزینه)

0 ❤️

429035
2014-07-31 08:51:07 +0430 +0430
NA

کس شعر نگووووووووووووو

0 ❤️

685279
2018-05-02 12:35:41 +0430 +0430
NA

بازم به صداقت

0 ❤️